فقه اصغر با توجه به کارکردش به هیچ وجه برای تولید علوم انسانی کفایت نمی کند و در نهایت این رویکرد به روش امضا ختم می شود و به صورت منفعل به مسائل پاسخ می دهد. فقه اکبر هم به تنهایی کفایت نمی کند. بنابراین در تولید علوم انسانی باید از هر دو فقه با هم استفاده کرد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، در درس خارج فقه نظام های اسلامی که از سوی دبیرخانه مفتاح_اندیشه برگزار گردید، حجت الاسلام والمسلمین احمدعلی یوسفی، استاد حوزه فقه نظام اقتصادی اسلام با رویکرد تولید علوم انسانی اسلامی را مورد تحلیل قرار داد که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛
۱ تبیین مفاهیم
۱.۱ فقه نظام
فقه سنتی ما قدرت پاسخگویی به تمام مسائل اقتصادی را دارد. تلقی اول از فقه نظام این است که بتوانیم مسائل حوزه های مختلف اقتصادی را با استفاده از روش های اصولی-فقهی به دست آوریم. این نوع از فقه، حداقلی، منفعل و تنها پاسخگوست. این روش را که تا به حال در جمهوری اسلامی به کار گرفته شده است، هیچ یک از فقها به عنوان فقه نظام قبول ندارند. باید توجه داشت که بسیاری از سوالاتی که این نوع فقه به پاسخ دادن به آن میپردازد، انحرافی است و ربطی به ما ندارد. به عنوان مثال اینکه اندازه دولت چقدر باشد، یک سوال انحرافی است که بسیاری به آن پرداخته اند. باید توجه داشت که این تلقی از فقه، آن را در خدمت نظام های سکولار قرار می دهد.
تلقی دوم از فقه نظام، فقه نظامساز است. این فقه از مبانی شروع میکند و ساختارها و روابط را مشخص میکند. در این نوع از فقه اهداف و نهادهای مربوطه در سه حوزه ی تولید، توزیع و مصرف تبیین می شود. فقه نظامساز فقه فعال و مطالبهگر است و با توجه به آن، این ما هستیم که سوالات را طراحی میکنیم و دیگران باید به آن پاسخ دهند. فقه نظام ساز زمین بازی را تعریف میکند و خود مفاهیم و واژگان را خلق می کند. یکی از مشکلات ما در فقه نظام ساز منطق رسیدن از مبانی به روبناها می باشد، در حالی که در نظام سرمایه داری این منطق وجود دارد و بسیار هم قوی می باشد.
۱.۲ نظام اقتصادی
نظام مجموعه ای از عناصر است که هدف مشترکی را دنبال می کنند. نظام اقتصادی اسلام مجموعه ای از مبانی، اهداف، اصول و روابط همسو با یکدیگر است که یک هدف مشترک را پیگیری می کنند.
در حالت کلی سه نظام وجود دارد. یک نظام مطلوب است که همان نظام عندالله است. یک نظام مکشوف است که از طریق ادله و با روش اجتهادی کشف میشود و یک نظام موجود است که از طریق برنامه ریزی در عالم خارج محقق میشود. در رویکرد ما، هر سه نوع نظامات فوق مورد بحث قرار میگیرد و به عبارتی با فقه هر سه نظام کار داریم. در هر زمان فهم ما از انواع نظام ارتقا می یابد.
منظور ما از مکتب نیز اصول راهبردی است و در نگاه ما نظام اعم از مکتب است.
۱.۳ فقه نظام اقتصادی اسلام
تا موضوع شناخته نشود استنباط اشتباه خواهد بود. با سه رویکرد نیز می توان به موضوع شناسی پرداخت.
- رویکرد اول:
یک رویکرد این است به تاریخچه، فلسفه ایجاد، اهداف، آثار و کارکردهای موضوع هیچ توجهی ندارد. این نوع موضوع شناسی از دیدگاه ما مردود است.
- رویکرد دوم:
رویکرد دیگر این است که با توجه به فلسفه ایجاد، تحولات تاریخی، کارکردها، آثار و پیامدها به موضوع شناسی می پردازد.
- رویکرد سوم:
رویکرد سوم نیز این است که یک پدیده را در چارچوب نظام اقتصادی اسلام به صورت جامع، تحلیل و موضوع شناسی می کند. موضوع شناسی با روش سوم حالت مطلوب است ولی به لحاظ زمانی انتظار زودی است، زیرا کار سختی است و هنوز دانش و اطلاعات ما برای این حد از موضوع شناسی کفایت نمی کند. بنابراین رویکرد ما در موضوع شناسی روش دوم می باشد.
۱.۴ فقه
منظور از فقه، فقهی است که با آن بتوانیم به تولید علوم انسانی بپردازیم و نظام سازی کنیم. این مهم بدون توجه به فقه اکبر و صرف اتکا به فقه اصغر امکان پذیر نیست. به عبارتی فقه نظام ساز از هر دو فقه استفاده می کند.
منظور از فقه اصغر چیست؟ فقهی است که احکام وضعی و تکلیفی( اعم از حرام، واجب، مکروه، مستحب و مباح) رفتارها و روابط را مشخص می کند. کاردکرد فقه اصغر نیز همین دو مورد است. اگر چه ما به این فقه نیاز داریم ولی نمی توانیم با آن نظام سازی کنیم.
منظور از فقه اکبر چیست؟ منظور معارف و اندیشه اسلامی است از جمله معارف قرآنی، عرفان، اخلاق، فلسفه و کلام اسلامی و …
رابطه تولید علوم انسانی با فقه های اکبر، اصغر و هر دو فقه چیست؟
با توجه به کارکردها می توان به این پرسش جواب داد. فقه اصغر با توجه به کارکردش به هیچ وجه برای تولید علوم انسانی کفایت نمی کند و در نهایت این رویکرد به روش امضا ختم می شود و به صورت منفعل به مسائل پاسخ می دهد. فقه اکبر هم به تنهایی کفایت نمی کند. بنابراین در تولید علوم انسانی باید از هر دو فقه با هم استفاده کرد.
۲ انواع روش کشف نظام
سه روش برای کشف نظام وجود دارد. روش امضا، روش اکتشاف(حرکت از روبناها به زیربناها) که شهید صدر این گونه بحث می کند و روش تکوین (حرکت از زیربناها به روبنا). روش ما در این مباحث برای کشف نظام “روش ترکیبی” است که در ادامه مباحث حجیت این روش را اثبات خواهیم کرد.
۳ عناوین و واژه ها و روش شناخت آنها
این بحث بسیار مهمی است. ما سه نوع عنوان را معرفی می کنیم.
۳.۱ عناوین شرعی
به این معنی که این عناوین را شارع جعل کرده است و عرف هیچ دخالتی در ایجادش ندارد مانند صلاه، صوم و …. روش شناسایی این عناوین نیز منابع شرعی است.
۳.۲ عناوین عرفی
این دسته عناوینی هستند که شرع در ایجاد آنها نقشی نداشته و توسط عرف جعل شده اند. عناوین عرفی در چهار دسته کلی قرار میگیرند.
- “تکوینی” مانند گندم. راه شناسایی این عناوین استفاده از آزمایشگاه است.
- “اعتباری” مانند طلا، نقره به عنوان وسیلهای برای ذخیره ارزش. راه شناسایی این عناوین نحوه رفتار عرف می باشد.
- “انتزاعی عرفی” مانند مال. مال به چیزی گویند که کمیاب است و ارزش دارد. راه شناسایی این عناوین انتزاعات عرفی است.
- “عرفی خاص” مانند تورم، ثروت، سود و …. که راه شناسایی آنها مراجعه به اقتصاددانها می باشد.
۳.۳ عناوین ارزش محور:
منظور عناوینی است که مبانی هستی شناسی در ایجاد و تفسیر آنها اثرگذار است. این عناوین در جهت دهی اذهان، رفتارها، روابط و علوم انسانی نقش اساسی دارند. مانند بخش خصوصی، مالکیت خصوصی، رقابت اقتصادی و … . بدین معنی که این واژگان از مبانی هستی شناسانه خاصی نشئت گرفته اند و دارای مبانی و اهداف خاص خود می باشند و در استفاده از این واژگان باید کمال دقت را صرف نمود. معمول این واژگان مشترک لفظی هستند و عدم توجه به تفاوتهای آنها با سایر کلمات ما را به اشتباه انداخته است.
ما در این جلسات سعی میکنیم اندیشه های علمای اسلام را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از این افراد آیت الله شاه آبادی استاد اخلاق و عرفان حضرت امام هستند که در کتاب شذرات المعارف به بیان اندیشه های خود پرداخته اند. ایده اصلی ایشان تشکیل شرکتی به نام شرکت مخمس ذیل ولایت فقیه است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=8475
نظرات