به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله هادی عباسی خراسانی از اساتید برجسته حوزه علمیه، درس خارج مسائل مستحدثه خود را با موضوع «مسأله کرونا» آغاز کرده که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان میگردد؛
خلاصه جلسات گذشته
در مسائل مبتلا به بیماریهای خاص چند مسأله را گذراندیم:
وضو، نماز و روزه شخص درگیر با کرونا؛ به هر شرایطی که بتواند باید بگیرد، ولی اگر ضرر و حرج شخصی بود که موکول به خود شخص است، نیاز نیست. برای خودش علم یا ظن و یا احتمال عقلایی به وجود ضرر باید داشته باشد. ضرر که آمد نهی میآید و نهی در عبادات باعث فساد است. هر مرضی منافات با روزه ندارد. صوموا تصحّوا(۱) شامل خیلی مریضیها میشود.
مصرف زکات و خمس برای بیماران کرونایی
مسأله بعدی که سعی میکنیم امروز زوایای آن را مطرح کنیم و جواب دهیم این است که آیا میشود از زکات و اخماس برای افراد مبتلا به این بیماری یا برای افراد درگیر مانند پزشک و دولت و ملت مصرف کرد یا خیر؟
برای بیماران تنفسی و کرونایی و مانند آن خمس و زکات قابل مصرف است یا خیر؟ بیماری عفونی است و اجتماعات، مسجد، حوزه و جاهای مختلف باید ضد عفونی شود، آیا زکوات برای اینها قابل مصرف است یا خیر؟
ابتدا باید سراغ آیات شریفه و روایات برویم. آیه ۶۰ سوره مبارکه توبه مصارف زکوات را بیان فرموده است «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَ فی سبیل الله وَابْنِ السَّبِیلِ ۖ فَرِیضَهً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.(۲)
اینجا ۸ مورد بیان شده است:
۱ – مسکین محتاج زمینگیر است که سؤال میکند ولی فقیر نه. مسکین اسوأ حالا است.
۲ – فقیر.
۳ – عاملین زکات.
۴ – برای تألیف قلوب گرچه دشمن باشد، برای عدم مزاحمت مسلمانان که دلشان نرم شود.
۵ – برده آزاد کردن. آیا زندانی آزاد کردن هم هست؟ بله اشکالی ندارد.
۶ – کسانی که ضرر کردند و بدهکارند و ورشکست شدهاند.
۷ – در راه خدا آنچه متعلق به حضرت حق است.
۸ – در راه مانده.
مبانی عامه
در اینکه موارد مصرف زکات، در راه خدا میشود مصرف کرد، شکی نیست و اختلافی بین عامه و خاصه نیست. اختلاف در این است که مذاهب اربعه اهلسنت معمولا مورد مصرف «فی سبیل الله» را جنگجویانی میدانند که نیاز به آلات جنگی و پشتیبانی اقتصادی دارند.
مراد از فی سبیل الله
حنفیها: “و فی سبیل الله” هم الفقراء المنقطعون للغزو فی سبیل الله على الأصح.(۳)
حنبلیها:{و فی سبیل الله} هو الغازی إن لم یکن هناک دیوان یتفق منه علیه، ویعطى ما یحتاج إلیه من سلاح، أو فرس، أو طعام، أو شراب، وما یفی بعودته.(۴)
رأی شافعی نیز همین است: و”فی سبیل الله” هو المجاهد المتطوع للغزو، ولیس له نصیب من المخصصات للغزاه فی الدیوان، ویعطى منها ما یحتاج إلیه ذهاباً وإیاباً وإقامه، ولو غنیاً، کما تعطى له نفقه من یمونه وکسوته، وقیمه سلاح وفرص، ویهیأ له ما یحمل متاعه وزاده إن لم یعتد حملها.(۵)
مالکی نیز همین نظر را دارد.(۸)
نحوه مصرف زکات
در طریقه مصرف تفاوتی دارند. آیا زکات را به هشت قسم تقسیم کنیم یا به تنها به یکی میتوان داد؟ در اینجا هم اختلاف است:
ویجب فی الزکاه تعمیم الأصناف الثمانیه إن وجدوا، سواء فرقها الإمام أو المالک. إلا أن المالک لا یجب علیه التعمیم. إلا إذا کانت الأصناف محصوره بالبلد ووفى بهم المال. وإلا وجب إعطاء ثلاثه أشخاص من کل صنف، وإن فقد بعض الأصناف أعطیت للموجود. واختار جماعه جواز دفع الزکاه ولو کانت زکاه مال لواحد، وتشترط نیه الزکاه عند دفعها للإمام. أو المستحقین، أو عند عزلها.(۷)
اگر بودند از هر صنف سه نفر را انتخاب میکنیم چون اقل جمع سه نفر هستند. مگر نباشند.
برخی گفتند به فرد واحد میشود داد.
مبانی خاصه
اکثر فقها بر عروه حاشیه دارند و ما حرف سید یزدی را به عنوان منبع عرض میکنیم: السابع: سبیل الله وهو جمیع سبل الخیر کبناء القناطر والمدارس والخانات والمساجد وتعمیرها وتخلیص المؤمنین من ید الظالمین ونحو ذلک من المصالح کإصلاح ذات البین، ودفع وقوع الشرور والفتن بین المسلمین، وکذا إعانه الحجاج والزائرین وإکرام العلماء والمشتغلین مع عدم تمکنهم من الحج والزیاره والاشتغال ونحوها من أموالهم، بل الأقوى جواز دفع هذا السهم فی کل قربه مع عدم تمکن المدفوع إلیه من فعلها بغیر الزکاه، بل مع تمکنه أیضا، لکن مع عدم إقدامه إلا بهذا الوجه.(۸)
سبیل خیر اعم از سبیل الله است. هرچه مصلحت عمومی داشته باشد عنوان فی سبیل الله دارد.
امام در تعلیقه: لا یبعد أن یکون سبیل الله هو المصالح العامه للمسلمین والإسلام کبناء القناطر وتعمیر الطرق والشوارع وما به یحصل تعظیم الشعائر وعلو کلمه الإسلام أو دفع الفتنه والفساد عن حوزه الإسلام وبین القبیلتین من المسلمین وأشباه ذلک لا مطلق القربات کالإصلاح بین الزوج والزوجه والوالد والولد.(۹)
منفعت عامه چه نفع باشد چه دفع و چه رفع. اگر حل اختلافات خانوادگی مصرف شود جایز نیست چون مصلحت عامه نیست.
آقای خوئی هم مصلحت عامه را مطرح کردهاند: بل خصوص ما فیه مصلحه عامه.(۱۰)
عامه سبیل الله را فقط برای جنگ میدانند ولی شیعه هر کار خیر عمومی فی سبیل الله محسوب میشود ولی کارهای خصوصی را شامل نمیشود.
شیخ طوسی: سبیل الله یدخل فیه الغزاه فی الجهاد، و الحاج، و قضاء الدیون عن الأموات، و بناء القناطر، و جمیع المصالح.(۱۱)
شیخ طوسی در مبسوط: یدخل فی سبیل الله معونه الحاج و قضاء الدیون عن الحی و المیت و جمیع سبیل الخیر و المصالح، و سواء کان المیت الذی یقضى عنه إذا لم یخلف شیئا کان ممن یجب علیه نفقته فی حیاته أو لم یکن، و یدخل فیه معونه الزوار و الحجیج و عماره المساجد و المشاهد و إصلاح القناطر و غیر ذلک من المصالح، و الغزاه یأخذون الصدقه مع الغنى و الفقر، و یدفع إلیهم قدر کفایتهم لذهابهم و مجیئهم على قدر کفایاتهم من کونهم رجاله و فرسانا، و من له صاحب و من لیس له کذلک، و على قدر السفر إن کان طویلا أو قصیرا. و متى أعطی الغازی ذلک و خرج و غزا وقعت الصدقه موقعها، و إن بدا له فلم یخرج أو رجع من الطریق استرجع منه.(۱۲)
مرحوم سید مرتضی در انتصار فرمودند: و مما انفردت به الإمامیه: القول بأن الزکاه یجوز أن یکفن منها الموتى و یقضى بها الدین عن المیت. و باقی الفقهاء یخالفون فی ذلک کله. و الحجه لأصحابنا: مضافا إلى إجماعهم، قوله تعالى فی آیه وجوه الصدقه: «وَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ»، و معنى سبیل الله الطریق الى ثوابه و الوصله إلى التقرب إلیه، و لما کان ما ذکرناه مقربا إلى الله تعالى و موصلا إلى الثواب جاز صرفه فیه.(۱۳)
به نظر ما هر چه قربه الی الله باشد و فی سبیل الله باشد، در صورت ضرورت در مصالح خاصه هم به کار برده میشود. بله احتیاط در مصالح عامه است.
مرحوم طبرسی در مجمع در ذیل آیه میفرمایند: «وَ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ» و هو الجهاد بلا خلاف و یدخل فیه عند أصحابنا جمیع مصالح المسلمین.(۱۴) ایشان ادعای اجماع کردهاند. اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند.
مرحوم محقق در شرایع فرمودند: وفی سبیل الله: وهو الجهاد خاصه وقیل: یدخل فیه المصالح، کبناء القناطر، والحج، ومساعده الزائرین، وبناء المساجد، وهو الأشبه. والغازی یعطى، وإن کان غنیا قدر کفایته على حسب حاله. وإذا غزى لم یرتجع منه، وإن لم یغز أستعید.(۱۵)
مرحوم سید رضوان الله علیه در عروه، السابع میفرمایند و هو جمیع سبل الخیر… بل الأقوی… فی کل قربه(۱۶)
در برخی نسخهها در فی کل قریه هست. یعنی در جمعیت و هر تشکلی که هدف خاصی دارند قریه گفته میشود. ولی به نظر فی کل قربه است. در این صورت معنایش این است که میتوانیم در مصرف خیر از امور داشته باشیم.
مرحوم آقای بروجردی هم در حواشی دارند: اذا کان من المصالح العامه الدینیه.(۱۷)
مرحوم صاحب جواهر در ج۱۵ ص۳۶۸: السادس او السابع فی سبیل الله . برای اینکه اختلاف نظر است مصارف زکات هفت مورد است یا هشت مورد. والسادس أو السابع فی سبیل الله وهو فی المقنعه والنهایه والمراسم والإشاره على ما حکی عن بعضها الجهاد السائغ خاصه وقیل والقائل الأکثر بل المشهور یدخل فیه المصالح کبناء القناطر والحج ومساعده الزائرین وبناء المساجد وجمیع سبل الخیر ، بل علیه عامه المتأخرین ، بل فی الخلاف والغنیه الإجماع علیه ومن هنا کان هو الأشبه مضافا إلى اقتضاء اللفظ ذلک ، إذ السبیل هو الطریق فإذا أضیف إلى الله سبحانه کان عباره عن کل ما یکون وسیله إلى تحصیل رضا الله وثوابه ، فیتناول الجهاد وغیره.(۱۸)
این عبارت خوبی است. گداها میگویند بده در راه خدا! تعبیر خوبی است.
آنچه باعث شده برخی استفاده جهادی داشته باشند این است که جهاد و حج جزو مطالب مسلم است. مبنای ما در اصول و فقه تمثیلی است اینها را به عنوان تمثیل میدانیم.
روایات
روایات هم صحیحه است در نتیجه عرض ما این است که از این روایات هم در بحث وصیت و هم در مصارف زکوات آمده است.(۱۹)
محمد بن الحسن بإسناده عن علی بن إبراهیم أنه ذکر فی تفسیره تفصیل هذه الثمانیه الأصناف فقال: فسر العالم علیه السلام فقال: الفقراء هم الذین لا یسألون وعلیهم مؤنات من عیالهم والدلیل على أنهم هم الذین لا یسألون قول الله تعالى ” للفقراء الذین أحصروا فی سبیل الله لا یستطیعون ضربا فی الأرض یحسبهم الجاهل أغنیاء من التعفف تعرفه بسیماهم لا یسألون الناس إلحافا ” والمساکین هم أهل الزمانات وقد دخل فیهم الرجال والنساء والصبیان، والعاملین علیها هم السعاه والجباه فی أخذها وجمعها وحفظها حتى یؤدوها إلى من یقسمها، والمؤلفه قلوبهم قال: هم قوم وحدوا الله وخلعوا عباده من دون الله ولم یدخل المعرفه قلوبهم أن محمدا رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم وکان رسول الله صلى الله علیه وآله یتألفهم ویعلمهم ویعرفهم کیما یعرفوا، فجعل لهم نصیبا فی الصدقات لکی یعرفوا، ویرغبوا وفی الرقاب قوم لزمتهم کفارات فی قتل الخطأ وفی الظهار وفی الایمان وفی قتل الصید فی الحرم ولیس عندهم ما یکفرون وهم مؤمنون، فجعل الله لهم منهما فی الصدقات لیکفر عنهم، والغارمین قوم قد وقعت علیهم دیون أنفقوها فی طاعه الله من غیر إسراف فیجب على الامام أن یقضی عنهم ویکفهم من مال الصدقات، وفی سبیل الله قوم یخرجون فی الجهاد ولیس عندهم ما یتقوون به، أو قوم من المؤمنین لیس عندهم ما یحجون به أو فی جمیع سبل الخیر، فعلى الامام أن یعطیهم من عال الصدقات حتى یقووا على الحج والجهاد، وابن السبیل أبناء الطریق الذین یکونون فی الاسفار فی طاعه الله فیقطع علیهم ویذهب مالهم فعلى الامام أن یردهم إلى أوطانهم من مال الصدقات.(۲۰)
محمد بن علی بن الحسین بإسناده عن علی بن یقطین أنه قال لأبی الحسن الأول علیه السلام: یکون عندی المال من الزکاه فأحج به موالی وأقاربی؟ قال: نعم لا بأس.(۲۱)
محمد بن إدریس فی (آخر السرائر) نقلا من نوادر أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی، عن جمیل، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: سألته عن الصروره أیحجه الرجل من الزکاه؟ قال: نعم.(۲۲)
عن سهل بن زیاد، عن محمد بن الولید، عن یونس بن یعقوب ان رجلا کان بهمدان ذکر أن أباه مات وکان لا یعرف هذا الامر فأوصى بوصیه عند الموت، وأوصى أن یعطى شئ فی سبیل الله، فسئل عنه أبو عبد الله علیه السلام کیف نفعل، وأخبرناه أنه کان لا یعرف هذا الامر فقال: لو أن رجلا أوصى إلى أن أضع فی یهودی أو نصرانی لوضعته فیهما، إن الله تعالى یقول: ” فمن بدله بعد ما سمعه فإنما إثمه على الذین یبدلونه ” فانظروا إلى من یخرج إلى هذا الامر ” الوجه خ ل ” یعنی بعض الثغور فابعثوا به إلیه.(۲۳)
روایت یونس بن یعقوب: اگر وصیت کنندهای به من بگوید مالش را به یهودی یا نصرانی بدهم برای اینکه مصداق آیه او بدّله … نباشم به او میدهم.
نتیجه بحث و نظر نهایی
مرحوم صاحب جواهر این گونه میفرماید: فلا ریب حینئذ فی أن الأقوى عمومه لکل قربه ، فیداخل حینئذ جمیع المصارف ویزید علیها ، وإنما یفارقها فی النیه ، ضروره شموله لجمیع القرب من بناء خانات وتعمیر روضه أو مدرسه أو مسجد أو إحداث بنائها ، أو وقف أرض أو تعمیرها ، أو وقف کتب علم أو دعاء ونحوها ، أو تزویج عزاب أو غیرهم ، أو تسبیل نخل أو شجر أو ماء أو مأکول أو شیء من آلات العباده ، أو إحجاج أحد أو إعانه على زیاره أو فی قراءه أو تعزیه ، أو تکرمه علماء أو صلحاء أو نجباء ، أو إعطاء أهل الظلم والشر لتخلیص الناس من شرهم وظلمهم ، أو إعطاء من یدفع ظلمهم ویخلص الناس من شرهم ، أو بناء ما یتحصن به المؤمنون عنهم ، أو شراء الأسلحه لدفاعهم ، أو إعانه المباشرین لمصالح المسلمین من تجهیز الأموات أو خدمه المساجد والأوقاف العامه أو غیر ذلک.(۲۴)
این قربه هم فردی است و هم جمعی. اگر در برخی موارد مصالح شخصیه اقتضا کرد مثلا زن و شوهری با مصرف زکات کارشان حل میشود، میتوان داد. گرچه تقدم با مصالح عمومی است.
در عناوین قبلی شاید عدالت و اسلام و این موارد شرط است ولی در سبیل الله اینها شرط نیست. نوبت به اصول نمیرسد. اطلاقات آیه با روایات کاملا میتواند مصرف در این موارد انجام شود.
عرض ما این است که میشود در همه مصارف مصرف کرد، ولی مصالح عامه را در نظر بگیرند. در اصلاح ذات البین قبایل شکی نیست؛ در اصلاح شخصی هم ارتباطی به مسائل جمعی داشته باشد، ارتباط هم پیدا میکند. برای شستوشوی معابر و مساجد و آنچه مربوط به مریضیها است اشکالی ندارد.
زکات نیاز به اجازه مجتهد ندارد ولی خمس نیاز به اجازه دارد که اگر اجازه دهد قابل مصرف هست. در نتیجه مصرف زکات و سهم امام برای مبارزه با بیماری کرونا اشکالی ندارد و جزو مصارف فی سبیل الله محسوب میگردد.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
۱ – بحار الأنوار – ط دارالاحیاء التراث، العلامه المجلسی، ج۵۹، ص۲۶۷.
۲ – توبه/سوره۹، آیه۶۰.
۳ – الفقه على المذاهب الأربعه، عبد الرحمن الجزیری، ج۱، ص۵۶۳.
۴ – الفقه على المذاهب الأربعه، عبد الرحمن الجزیری، ج۱، ص۵۶۵.
۵- الفقه على المذاهب الأربعه، عبد الرحمن الجزیری، ج۱، ص۵۶۶.
۶ – الفقه على المذاهب الأربعه، عبد الرحمن الجزیری، ج۱، ص۵۶۳.
۷ – الفقه على المذاهب الأربعه، عبد الرحمن الجزیری، ج۱، ص۵۶۷.
۸ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۱۲۰.
۹ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۱۲۰.
۱۰ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۱۲۱.
۱۱ – الخلاف، الشیخ الطوسی، ج۴، ص۲۳۶.
۱۲ – المبسوط فی فقه الإمامیه، الشیخ الطوسی، ج۱، ص۲۵۲.
۱۳ -الانتصار فی انفرادات الإمامیه، السید الشریف المرتضی، ج۱، ص۲۲۴.
۱۴ – مجمع البیان فی تفسیر القرآن – ط دار المعرفه، الشیخ الطبرسی، ج۵، ص۶۵.
۱۵ – شرائع الاسلام- ط استقلال، المحقق الحلی، ج۱، ص۱۲۲.
۱۶ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۱۲۱.
۱۷ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۱۲۱.
۱۸ – جواهر الکلام، النجفی الجواهری، الشیخ محمد حسن، ج۱۵، ص۳۶۸.
۱۹ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۶، ص۱۴۳، أبواب المستحقین للزکاه، باب۱، ح۳، ط الإسلامیه.
۲۰ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۶، ص۱۴۵، أبواب المستحقین للزکاه، باب۱، ح۶، ط الإسلامیه.
۲۱ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۶، ص۲۰۱، أبوابالمستحقین للزکاه، باب۴۲، ح۱، ط الإسلامیه.
۲۲ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۶، ص۲۰۲، أبواب المستحقین للزکاه، باب۴۲، ح۴، ط الإسلامیه.
۲۳ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۱۳، ص۴۱۴، أبواب کتاب الوصایا، باب۳۳، ح۴، ط الإسلامیه.
۲۴ – جواهر الکلام، النجفی الجواهری، الشیخ محمد حسن، ج۱۵، ص۳۷۰.
https://ihkn.ir/?p=19260
نظرات