حجت الاسلام مهدویزادگان: ناپوششی بر هم زننده نظم و آسایش اجتماعی و تهدیدکننده است و نگرانی اجتماعی تولید می کند. ناپوششی در جامعه دینی ضدارزش است و ملازم با کنش های منفی بزهکاری و جرم های دیگر است.
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه مفتاح_اندیشه به نقل از خبرگزاری مهر، «نشست مسأله اجتماعی؛ پوشش یا ناپوششی» با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین داوود مهدوی زادگان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی روز گذشته ۲۱ فروردین ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ادامه گزارشی کوتاه از این سخنرانی را با هم می خوانیم:
گرچه دعوی بی طرفی در بحث علمی دشوار است لکن سعی ما پرداختن به موضوع پوشش و ناپوششی در چارچوب بحث جامعهشناسی است و آن بحث عبارت از پرسش از مساله اجتماعی بودن یکی از این دو مفهوم است، چون پوشش و ناپوششی نقیض هم هستند ؛ لاجرم هر کدام که مساله اجتماعی باشد، دیگری راه حل اجتماعی به شمار می رود.
این بحث روی مساله اجتماعی تمرکز دارد. بنابراین، سعی ندارد وارد مباحثی چون الزام و اجبار و مواضع سیاسی و حاکمیتی آن بشود. لکن ذکر چند مقدمه در اینجا لازم است.
مقدمه اول – امر اجتماعی، ساخت انسانی است که از حضور جمعی توام با برقراری روابط شکل می گیرد. بنابراین، دیگری و شایع بودن در ساخت امر اجتماعی دخالت دارد.
مقدمه دوم – واقعیت امر اجتماعی از حیث سنخ شناسی کلی در جوامع دینی و غیر دینی شکل می گیرد. جوامع غیر دینی امروز به سکولار و لاییک تقسیم می شوند. جامعه سکولار ارزش ها را شخصی فرض می کند.
مقدمه سوم – رویکردهای نظری به مساله اجتماعی بر سه دسته است :
۱. رویکرد جمع گرا ؛ بر واقعیت اجتماعی مساله تاکید می ورزد.
۲. رویکرد لیبرال ؛ بر واقعیت فردی مساله تاکید دارد.
۳. رویکرد نسبی گرا ؛ بر نسبی بودن مساله تاکید دارد.
مقدمه چهارم – تولید مسئله اجتماعی ؛ به طور کلی مسئله اجتماعی محصول منازعات و تزاحمات ایده های مطلوب است. این منازعه ممکن است از متن روابط اجتماعی یا از اختلاف ایده مطلوب جمعی و فردی یا شخصی پدید آید.
مقدمه پنجم – نشانه شناسی مساله اجتماعی ؛ برای فهم چیستی مساله اجتماعی می توان به نشانه و شاخص های آن رو آورد. چارچوب نظری بحث ما در اینجا بر همین شاخص ها استوار است:
۱. مسئله اجتماعی برهم زننده نظم موجود اجتماع است.
۲. ضد ارزش است.
۳. خلاف قانون عمل می کند.
۴. شفاف و روشن نیست.
۵. در پی حل مشکل نیست بلکه تشدید کننده آن است.
۶. قابل پیشنهاد نیست.
۷. ملازمت با مجموعه کنش های بزهکارانه و مجرمانه دارد.
۸ . تهدید اجتماعی تلقی می شود.
۹. برهم زننده آسایش است و تولید نگرانی جمعی می کند.
۱۰. تحمیل خواست اراده های شخصی یا گروه های غیر رسمی است.
تحلیل اجتماعی
اکنون با التفات به مقدمات یکم تا چهارم یادشده و بر پایه مقدمه پنجم می توان به تحلیل اجتماعی پرسش از پوشش و ناپوششی پرداخت. با قرار دادن شاخص های ده گانه مسئله اجتماعی فرا روی این دو مفهوم می توان معلوم کرد که کدامیک از آن دو مسئله یا راه حل اجتماعی است. به گمان من، پاسخ پوشش به تمام این شاخص ها منفی است. برخلاف ناپوششی که به اغلب آنها، پاسخ مثبتی دارد.
جمع بندی
پوشش مفهوم و مطلوب اجتماعی است. زیرا برهم زننده نظم و آسایش و تهدید اجتماعی نیست. پوشش، در جوامع دینی ارزش و قانون اخلاقی است و ملازم با کنش های مثبت اجتماعی مانند عفاف و حیا و احترام به دیگری، عدم خشونت و آزار جنسی است. و به همین دلیل، پوشش و حجاب به عنوان راه حل، قابل پیشنهاد است، اما ناپوششی یا بی حجابی، مفهوم و مطلوب شخصی است و در تضاد با پوشش که امر اجتماعی است، قرار دارد و به دلیل این منازعه، ناپوششی به مسئله اجتماعی تبدیل می شود و شاخص های مسئله اجتماعی بر آن منطبق می شود.
ناپوششی بر هم زننده نظم و آسایش اجتماعی و تهدیدکننده است و نگرانی اجتماعی تولید می کند. ناپوششی برای جامعه دینی ضدارزش است و ملازم با کنش های منفی بزهکاری و جرم های سازمان یافته و غیر سازمانی مانند بزهکاری، بی حیایی، عدم احترام و تحقیر شدگی، آزار و تجاوز جنسی است. به همین خاطر، ناپوششی قابل پیشنهاد نیست و به کمک آن هیچ مسئله اجتماعی قابل حل نیست.
نظرات