به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، شهید آیتالله سید محمدباقر صدر در روند فکری و علمی خود، با واقعنگری و توجه به جریانها و رویکردهای کلان و مکاتب بزرگ در جهان فعالیت میکرد. کتابهایی چون فلسفتنا و اقتصادنا، جلوهای از این توجه و آگاهی است؛ کتابهایی که در دوران خود انقلابی فکری را رقم زدند و یکتنه توانستند در برابر هجمههای سخت فکری که از غرب و شرق بر جهان اسلام وارد میشد، بایستند. اما این کلاننگری و توجه به مکاتب بزرگ سبب نمیشد که شهید صدر به اتفاقات جزئیتر در عرصه معرفت توجه نداشته باشد. او با دقت آخرین دستاوردهای اندیشمندان را رصد میکرد و متناسب با وظایف خود نسبت به آنها اقدام مینمود. در این راستا یکی از روشهای او برای تصحیح یا تکمیل دستاوردهای فکری اندیشمندان اسلام، نگارش دیباچه بر کتابهای آنان بود و از این رهگذر در صورت امکان، کاستیها یا کژیهای کتاب را در نوشتهای مختصر برطرف مینمود و بدینسان آسیبهای احتمالی را از بین میبرد. «پژوهشی درباره ولایت» نمونهای از این حضور پویای شهید صدر در عرصه علمی است؛ کتابی که در زمان خود با استقبال کمنظیر اندیشمندان مواجه شد و بر خلاف حجم کوچکش، تأثیراتی بزرگ را در پی داشت.
شهید صدر ابتدا این کتاب را به عنوان دیباچهای بر کتاب «تاریخ الشیعه الامامیه و اسلافهم؛ منذ نشأه التشیع حتی مطلع القرن الرابع الهجری» تألیف عبدالله فیاض نگاشته است. فیاض در سال ١٩٧٠م (١٣۴٨ ش) این کتاب را تألیف کرد و در آن به موضوع پیدایش شیعه و مراحل حیات آن در طول تاریخ پرداخت. به نظر میرسد استاد شهید ضمن آنکه این اثر را کتابی ارزشمند یافت، در آن اشکالاتی اساسی دید و برای رفع این اشکالات، تصمیم گرفت با نوشتن مقدمهای بر کتاب، نگاهی دیگر را جز آنچه مؤلف در تحلیل شکلگیری شیعه گفته است به خوانندگان ارائه کند.
این دیباچه با استقبال مؤلف روبهرو شد و او آن را پیش از مقدمه خود در کتاب به چاپ رساند و خود در مقدمهاش نوشت: «به حکم وفا باید از علامه گرانقدر سید محمدباقر صدر که لطف کرد و بر این کتاب مقدمه نوشت و نظرات ارزشمندش را درباره شیعه و تشیع شرح داد، تشکر کنم. ایشان اشاره کرده است که برخی از نظراتش با نظرات من در این کتاب اختلاف دارد. من بسیار خوشحال شدم که دیدم برخی، نظراتی متفاوت با شماری از دیدگاههای من در این کتاب دارند؛ زیرا اختلاف سازنده است و…».
سه سال بعد این مقدمه بهشکل مستقل و با نام «التشیع و الاسلام» به چاپ رسید و بدینسان فصلی جدید را در پژوهش درباره مسئله ولایت در اسلام گشود.
پس از انتشار التشیع و الاسلام حجتالاسلام شیخ علی حجتی کرمانی این کتاب را _ در سال ١٣۵٢ ش _ ابتدا با نام «تشیع و اسلام» و سپس با نام «تشیع مولود طبیعی اسلام» به فارسی ترجمه کرد. با انتشار کتاب، دکتر علی شریعتی آن را مطالعه کرد و نقدهایی را درباره آن برای مترجم فرستاد؛ نقدهایی که به دو بخش تقسیم میشد؛ ستایش نیمه اول کتاب (تشیع چگونه پدید آمد) و اشکالاتی درباره بخش دوم آن (شیعه چگونه پدید آمد) که در واقع نگرانیهای دکتر شریعتی از برداشتهای احتمالی از برخی عبارات آن بود. خود او در این باره مینویسد: «بیشک این مسائل نه بر استاد صدر پوشیده است و نه بر شما. در عین حال فکر میکنم بهعنوان یادآوری و نیز توجه دادن شما به اینکه یک خواننده روشنفکر بیطرف یا تاریکفکر باطرف و باغرض، چگونه تلقیهایی از نوع برداشتها یا تعبیرهای کتاب ممکن است داشته باشد، لازم بود».
دکتر شریعتی نوشته خود درباره کتاب را با ستایشی بلیغ از نویسنده و کتاب او آغاز میکند: «در باب کتاب تشیع مولود طبیعی اسلام نوشته استاد متفکر و نویسنده آگاه زمان ما، سید محمدباقر صدر که خوشبختانه با آثار نو و گرانقدر وی چون فلسفتنا و اقتصادنا آشنایی یافتهایم و نشان داده است که علاوه بر فرهنگ اسلامی، هم فهم زمان ما را دارد و هم درد زمانه ما را حس میکند و هم با زبان مردم این زمان حرف میزند و با شیوه کار علمی عصر حاضر نیز آشناست. اینهاست آنچه یک عالم اسلامی در عصر ما بدان نیازمند است و این است آن عالم اسلامی که عصر ما به او محتاج. طرح مسئله (چگونگی تولد شیعه در قلب اسلام و متن دعوت پیامبر (ص) و نیز ضرورت منطقی و فوریت حیاتی وصایت که هم سرنوشت انقلاب اسلامی و هم سرگذشت امت انقلابی بدان پیوسته است) در افقی بسیار وسیع، با نگرشی دقیق و بسیار علمی و روشی تحلیلی آغاز شده است و نویسنده آگاه و پژوهنده و حاکم بر زمینه کار و مطمئن از سرانجام بحث، همه عناصر را بیرون ریخته و در صحنهای بسیار وسیع گسترش داده و تمامی احتمالات و فرضیات موجود و ممکن را با جرأت مطرح کرده و همه جوانب مختلف واقعیت را بررسی نموده و به هر راهی رفته و به هر جایی سر زده و این منشور را از همه سو دیده و هر پرتویی را بر آن تابانده و در پایان، هوشیارانه و با مهارت بسیار، همه را سر بههم آورده و خوب تمام کرده و در نهایت موفق بیرون آمده است. تا اینجا که فصل اول کتاب است و سخن از چگونگی ظهور تشیع و بهویژه مسئله وصایت _ در برابر «بلاتکلیفی» و یا «شورا» _ دیدگاه، وسیع؛ طرح مطلب، استادانه؛ شیوه بررسی، علمی و تحلیلی؛ زبان، پخته و استدلال نیرومند است و گذشته از این همه، فشردگی مطلب است که غالب نوشتههای فضلای مذهبی ما _ بهویژه در این زمینه _ آن را فاقد است. خواننده احساس میکند که بحری را در کوزهای ریخته و همچون مرغی دورپرواز با اینکه تمامی این شهر عظیم را دیده است، بشتاب از آن گذشته است».
مترجم کتاب نقدها و نکات دکتر شریعتی را برای نویسنده فرستاد و در چاپ بعدی ترجمه کتاب نیز آن نقدها را به کتاب افزود و خود، برخی از اشکالات دکتر شریعتی را پاسخ داد.
همچنین پس از آنکه نقدهای دکتر شریعتی به استاد شهید رسید، ایشان نقدهای وی را به تفصیل پاسخ داد و بهشکل کتابچهای به ایران فرستاد تا به چاپ برسد. ازآنجاکه شهید صدر بهشکلی واقعی به کار جمعی و مشورتپذیری باور داشت و بهطور خاص همه امور مربوط به ایران را با جمعی از شاگردان و یاران موثق خود در ایران هماهنگ میکرد از آنان خواست که نظر خود را درباره این کتابچه بیان کنند. آنان نیز با توجه به شرایط خاص آن دوران اعلام کردند که با چاپ این جوابیه موافق نیستند و پاسخهای مترجم را در این زمینه بسنده میدانند. هرچند شهید صدر نظر آنان را درست نمیدانست و در نامههایی به تفصیل به ایشان توضیح داد که اشتباه میکنند، نظرشان را پذیرفت و از چاپ پاسخ در ایران خودداری کرد. اما در چاپهای بعد، بخشهایی را که در واقع پاسخ به آن نقدها بود، به متن نخست کتاب افزود.
از آن پس این کتاب بههمراه افزودههای شهید صدر بارها و با نامهای گوناگون به چاپ رسید. البته خود نویسنده در نامههای گوناگون از این اثر با نام «بحث حول الولایه» یاد کرده و تمایل داشته این کتاب همنام و در تراز پژوهش دیگرش یعنی «بحث حول المهدی (ع)» به چاپ برسد؛ کتابی که آن هم دیباچهای از این دست بوده است.
این اثر بهرغم حجم اندک، در نوع خود بینظیر است و افزون بر محتوای غنی، نمونهای زیبا از همافزایی فکری و الگویی خردپسند و دلپذیر از پاسداری مرزهای مذهب را به نمایش میگذارد.
صدر در این کتاب با روشی نو و با تکیه بر مسلمّات تاریخی به اثبات این مطلب میپردازد که تشیع رهاورد طبیعی اسلام است، نه اینکه در گذر زمان و بر اثر حوادث سیاسی و یا اجتماعی پدید آمده باشد. او در سه فصل که درواقع هریک احتمالات ممکن برای ادامه حیات سیاسی اسلام پس از پیامبر (ص) است، بهگونهای روشن و خدشهناپذیر این موضوع را بررسی میکند که تنها از دروازه عناد میتوان به مقابله با آن پرداخت. دکتر الأسعد بن علی التونسی که تشیع خود را مدیون این کتاب میداند در کتاب «التَّجدید الکلامی عند الشَّهید محمد باقر الصَّدر قراءه فی المعالم المنهجیَّه؛ نوآوری کلامی شهید صدر؛ بررسی شاخصههای روششناختی»، ص٧٧، مینویسد: «محمدباقر صدر با درنظرگرفتن ریشههای تاریخی به تکامل زمانی نبوت پرداخته و کتاب «بحث حول الولایه» نمونهای دیگر از این تعامل تاریخی با نبوت است که البته در این کتاب نه به پیشینه، بلکه به آینده نبوت و تکامل و استمرار پسینی آن پرداخته است و با روشی نو، بینظیر و مبتنیبر حساب احتمالات، ضرورت ولایت را بهعنوان استمرار خط نبوت در تاریخ اثبات کرده است.»
این کتاب اخیراً به همت پژوهشگاه تخصصی شهید صدر و با ترجمه استاد سید ابوالقاسم حسینی ژرفا به چاپ رسیده و با قیمت ١۴۵٠٠٠ ریال در بازار کتاب عرضه شده است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=13627
نظرات