به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام رضا اسلامی، استاد حوزه علمیه قم در دوره تابستانه منهاج که از سوی دبیرخانه مفتاح_اندیشه برگزار شد، به بررسی سیر تطور تاریخی فقه معاصر شیعه پرداخت و در تعریف فقه معاصر اظهار کرد: فقه معاصر همین فقه عصر حاضر است.
وی افزود: آیا فقه عصر حاضر با فقه عصر قاجار، فقه عصر صفویه، فقه علامه و شیخ طوسی تفاوت ماهوی دارد؟ این بحث به سبب ادبیات جدید تقابل فقه سنتی و فقه پویا نشأت گرفته است. در فقه معاصر پویایی تصور شده که در فقه سنتی و فقه قدیم نیست.
استاد حوزه با بیان اینکه تعابیر مختلفی در مورد فقه معاصر شده است، تصریح کرد: یک تعبیر فقه مسائل مستحدثه است. تعبیر دیگر، فقه النوازل است. نوازل جمع نازله به معنای حادثه است، یعنی امری که اتفاق افتاده است. برای نمونه شبیه سازی اتفاق افتاده است. معاملات نفتی اتفاق افتاده است. کتابهایی با این عنوان نوشته شده است: نوازل سمرقندی. فقه النوازل جیزانی که سه جلد است. در جلد اول تعریف فقه نوازل و تقسیمبندی آن را آورده است. در جلد دوم و سوم نمونههای آن را بحث کرده است.
وی اضافه کرد: تعابیر دیگری نیز میباشد که نزدیک به فقه معاصر است؛ مانند فقه حکومتی. فقه حکومتی شاخهای از فقه معاصر است. فقه حکومتی فقهی است که در دوره معاصر به سبب مبتلا بودن به آن توجه شده است. چون خود فقیه در رأس حکومت است.
حجتالاسلام اسلامی گفت: تعبیر دیگر درباره فقه معاصر فقههای مضاف است. تمام فقههای مضاف، فقه معاصر هستند. فقههای مضاف با توجه به مضافالیه آن چند نوع میشود. مضاف الیه گاه ابواب معهود فقه است(فقه عبادات، فقه معاملات، فقه حدود و قصاص، فقه تجارت و ...) و گاه موضوع مسائل جدید است(فقه رسانه، فقه معاملات نفتی، فقه هنر، فقه پزشکی(فقه الطب)، فقه بنوک، فقه تورم، فقه بورس و ...)
وی افزود: قسم دیگر، فقه نظام است. مهمترین بحث فقه معاصر فقه نظامسازی است. اسلام افزونبر اینکه مفردات را بیان میکند، ادعای ساختارسازی و نظامسازی هم دارد.
استاد حوزه علمیه قم درباره اهمیت فقه نظام نیز عنوان کرد: اسلام و فقه نسبت به نظامسازی نه به طور کامل، به شرط «لا» است و نه به شرط «شیء» است. در بعضی از موارد به شرط «شیء» است. در بعضی از موارد «لا» به شرط است. یعنی در بعضی از موارد ساختار و نظامسازی موکول به عرف عقلاست و به حسب زمان و شرایط تغییر داده میشود.
وی ادامه داد: اسلام کلی آن را گفته است. برای نمونه میگوید «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» باید قوه داشته باشید. در بعضی موارد دیگر اسلام به شرط «شیء» است. مفردات را بیان کرده است. برای نمونه در باب عبادات؛ خداوند تقرب و پرستش را خواسته و راهش هم گفته است. گفته است با این گونه نماز خواندن، با این مدل حج رفتن. پس در عبادات هم مقصد را و هم طریق وصول را گفته است. در معاملات هم مقصد را گفته «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ» و هم طریق را گفته است «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا.»
حجتالاسلام اسلامی خاطرنشان ساخت: در مواردی که اسلام هم مفردات و هم هیأت ترکیبیه را گفته است، به شرط «شیء» میشود. یعنی نظامی که اسلام معرفی کرده باید کشف شود. بخاطر همین شهید مطهری کتاب نظام حقوق زن را نوشت که فقط مفردات راجع به زن دیده نشود. ارث را باید در مجموعه و نظام حقوق زن دید. مفردات را باید در نظام دید. اگر در نظام دیده نشود نتیجه ظالمانه خواهد داشت. برای نمونه آیات یک سوره قرآن به ظاهر پراکندگی موضوعی دارند، ولی اگر به سیاق آنها توجه شود دارای نظام است و به وحدت موضوعی میرسد. اشتباه است اگر دستورات دینی به صورت مجزا دیده شود.
وی در ادامه سخنان خود به تشریح اقتضائات عصر جدید فقه پرداخت و گفت: در این محور درباره اقتضائات عصری شدن فقه بحث میشود. هدف از این بحث، کشف تمایزات فقه معاصر از فقه قدیم یا فقه موروث است. مواردی که در ادامه به آن اشاره میشود بر اساس استقرایی که از بحثها شده است.
استاد حوزه بیان کرد: اولین مورد، موضوعشناسی تخصصی است؛ یکی از اقتضائات فقه معاصر این است که بعضی موضوعات کاملا مستحدث است. موضوعشناسی تخصصی نیاز به زمان و صبر زیادی دارد چون برخی موضوعات بسیار پیچیده است. موضوع باید دقیقا شناخته شود و با آن ارتباط گرفته شود. فرق نگاه تخصصی با نگاه عمومی این است که نگاه عمومی به زوایا و ابعاد مسائل توجه ندارد.
وی افزود: مورد دوم زمان و مکان شناسی(شناخت عوامل تغیر و تبدل موضوع) میباشد؛ یک نوع از موضوع شناسی، شناخت ذات موضوع است. یک نوع موضوع شناسی هم به بررسی شناخت عوامل تبدل و تغیر موضوع میپردازد. برای نمونه چه اتفاقی افتاد که شطرنج حرام بود، حلال شد. بیلیارد چه چیزی بود که تعطیل شد و دوباره راه افتاد.
حجتالاسلام اسلامی موارد بعدی اقتضائات عصر جدید فقه را اینگونه برشمرد؛ 3- شناخت ملاکات احکام، 4- شناخت مقاصدالشریعه و اهداف دین، 5- نگاه نظامواره به فقه، 6- خروج از فقه فردی به فقه حکومتی، 7- تمرکز بر قواعد اصولی پر کار، 8- توسعه منابع فقه برای نمونه عرف، ارتکازات، سیرههای عقلایی، 9- قاعدهسازی در فقه(تقیید الفقه). قواعد نانوشتهای در فقه وجود دارد؛ برای نمونه قاعده عدالت، قاعده حفظ نظام، قاعده تنفیر و 10- کارآمدی و توانمندسازی فقه.
وی مقارنسازی فقه را مورد یازدهم بیان کرد و گفت: از اقتضائات فقه معاصر این است که همیشه به اقوال فقه شیعه توجه نشود. مقارنسازی بخاطر توسعه فهم فقهی است. مقارنسازی از دو راه صورت میگیرد؛ 1- تطبیق با علم حقوق و 2- تطبیق با آراء فقهای مذاهب.
استاد حوزه افزود: دوازدهمین مورد اصلاح و بهبود روشهای فقه است. خروج از فقه نصگرا، تعرض از عقلگرایی افراطی، قرآن محوری، سنت محوری، فقه فرضی و فقه کاربردی، فقه سلفی و فقه مقاصدی، فقه عقلگرا و نقلگرا، رویکرد حکومتی به فقه از نمونههای آن است.
وی در پایان تصریح کرد: به این محورها باید اینگونه توجه شود که کاملاً از هم تمایز ندارند، تمایزشان به لحاظ تعبیر است نه به لحاظ ماهیت. یعنی در بحث اصلاح و بهبود روشهای فقه، به این لسانها بحث مطرح است.
انتهای پیام/