آیتالله عباس کعبی از اساتید برجسته دروس خارج حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، به بررسی مهمترین نقش حوزه در تحقق عینی نظامهای اجتماعی اسلام پرداخت و بیان داشت: رسالت حوزههای علمیه از آغاز دوران غیبت کبری تاکنون بر پایهی رسالت مکتب اسلام ناب محمدی و آموزههای اهلبیت(ع) استوار است.
وی افزود: براین اساس شناخت اسلام حیات بخش، نجات بخش و جامع، معرفی اسلام به جامعه بشری، تلاش برای ایجاد تحول در حیات بشری بر پایه آموزههای حیات بخش و تمدن ساز اسلام و پیاده کردن نقش اسلام در تمامی عرصههای زندگی، رسالت و مأموریت حوزههای علمیه است که طبعاً فقه در میان این مجموعه از وظایف اسلام، نقش تبیینی بایدها و نبایدهای را در تمامی عرصهها دارد.
آیتالله کعبی تصریح کرد: البته فقه باید جوابگوی مسائل مختلفی باشد؛ 1- زمانی باید تکلیفهای فردی را بیان کند. 2- زمانی باید جوابگو جامعه مکلف باشد. 3- زمانی باید مسائل دولت مکلف را بیان کند و 4- زمانی باید رابطه فرد و دولت را بیان کند. فقه باید در عرصههای گوناگون ارتباط انسان با خدا، انسان با انسان، انسان با طبیعت، دولت با فرد، اشخاص حقوقی با یکدیگر، فرد با دولت، رابطه سیاسی، حقوقی، اداری، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی، خدماتی و... ورود داشته باشد.
وی با تأکید بر اینکه فقه اهلبیت(ع) فقه زنده، پاسخگو، حرکت بخش، الهام بخش، حیات بخش و تمدن ساز است، گفت: فقه اهلبیت(ع)، فقهی است که مأموریت خود را ساخت تمدن اسلام میداند. فقهی که میخواهد حیات طیبه را محقق کند و طبیعی است که باید به تمامی این عرصهها رسیدگی کند. در این عرصهها فقه نمیتواند به مسأله نظام، اداره نظام و شیوه تحقق نظامات زندگی بر پایه آموزههای اسلام بی تفاوت باشد.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: منتها به دلیل اینکه در تاریخ مسلمین یک برش انحرافی بزرگی به وجود آمد و از مسیر رهبری پس از رحلت نبی اکرم(ص) خارج شدند، سنگ بنای سکولاریسم در قالب نظام خلافت، سپس نظام پادشاهی مطلقه و در نهایت حکومتیهایی که اسمشان مسلمان بودند، گذاشته شد و این چون این حکومتها برخواسته از نظامات بشری امروزی بودند، اسلام و آموزههای فقهی آن تنها منحصر در آموزههای فردی فقهی شد و آموزههای اجتماعی، سیاسی و نظام سازی مورد غفلت واقع شد.
وی ادامه داد: همچنین یک یأس تاریخی بر مسلمانان حاکم شد که خیال کردند دیگر نمیتوانند به تاریخ اسلام بازگردند و باید خود را با نظامات بشری سازگار کند، حتی این یأس خود را در میان نخبگان، اندیشمندان، صاحب نظران نیز نشان داد به گونهای که در عرصه فقها مشاهده میکنیم فقها مأموریت خود را تنها پاسخگوی به مسائل مکلفین و افراد میدانستند نه کشف و استنباط نظامات اسلامی.
آیتالله کعبی با اشاره به اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی و احیای ولایت و رهبری الهی بر مسیر ولایت رسول الله(ص) و اهلبیت(ع)، با تلاش برای تحقق نظامات اسلامی براساس ولایت فقیه، جرقه تحولات در مباحثات فقهی نیز زده شد، عنوان کرد: از این منظر حوزه انقلابی و حوزهی که در بستر انقلاب اسلامی رشد و نمو کمی و کیفی پیدا میکند، مسلما نمیتواند نسبت به فقه نظام و استنباط نظامات اسلامی برپایه فقه بی تفاوت باشد. به همین دلیل حوزه در عرصه تئوری، الگو سازی، تلاش برای اجرای نظامات اسلامی میتواند نقش بسیار أثرگذاری داشته باشد.
وی پیش نیازهای فقه نظام را 10 مورد دانست و آنها را بدین شکل دسته بندی کرد: 1- اعتقاد با حاکمیت اسلام در تمامی زمانها و مکانها. 2- دولت در اسلام براساس ادله اربعه کتاب، سنت، عقل و اجماع واجب شرعی است. 3- در رأس دولت اسلامی باید در عصر غیبت امام(عج) نائب وجود داشته باشد، در عصر ظهور نیز امام(ع) باشد. یعنی اصل باید حکومت الهی و ولایی باشد. 4- شناخت مصالح و مفاسد مربوط به اسلام، امت اسلامی، مسلمین، دشمنان، دوستان و نحوه تحقق تمدن اسلامی براساس مصالح و مفاسد کلی صورت گیرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: 5- سیاستگذاری و خط مشی گذاری کلان براساس مصالح و مفاسد از سوی ولی امر بر چارچوب نظامات اسلامی و استقراء دولت اسلامی برای تحقق حاکمیت دین باشد. 6- احکام حکومتی و نقش این احکام در کنار احکام اولیه فردیه و احکام ثانویه در اداره امور مسلمین مشخص باشد. 7- شناخت اهداف دین رخ دهد. اهداف، وظایف، سیاستها، مأموریتهای دولت اسلامی باید مشخص شود. 8- در چرخه چارچوب حاکمیت دین، دولت اسلامی و ولایت الهی، مصالح، مفاسد، سیاستها و احکام حکومت مشخص باشد. 9- معلوم باشد چقدر از این اهداف بنیادین همانند تحقق نظم و امنیت، رفاه و معیشت، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض، تحقق عدالت فراگیر و همه جانبه، هدایت، تربیت نفوس مستعده، شکوفایی مادی و معنوی چقدر محقق شده است و 10- بازخوردگیری نیز صورت گیرد.
وی تصریح کرد: براساس این پیش نیازها، فقه نظام تنها مأموریت ارائه الگو را ندارد، بلکه مأموریت بازخوردگیری و اجرای الگو در عرصه زندگی با استفاده از تخصص، کار کارشناسی، تعهد و مدیریت کلان ارزشی جامعه اسلامی توسط رهبری الهی و استفاده از همه ظرفیتهای اجتماعی را بر دوش خود حمل میکند. این مسئولیت الهی را باید حوزهها تا تحقق تمدن نوین اسلامی از لحاظ شناخت مبانی، تبیین منابع، ادله و قواعد، نظامات زندگی و پیاده کردن این نظامات به دوش بکشند.
آیتالله کعبی با یادآوری این موضوع که فقه نظام مبتنی بر پیش نیازهای است و پیش نیازهای آن مبتنی بر چند نظریه است، گفت: یک نظریه، نظریه اجتماعی اسلام است. این نظریه مبتنی بر چند عنصر است. نگاه اسلام به انسان این است که انسان موجودی اجتماعی است. این انسان اجتماعی در مباحث فلسفی، عرفانی، تفسیری و فقهی بسیار بحث شده است. حتی مباحث جامعه شناختی نیز مورد بحث قرار گرفته است.
وی اضافه کرد: مجموعه آیاتی تأکید میکند که انسان موجودی اجتماعی است و علامه طباطبایی در جلد 4 تفسیر المیزان صفحه 92 به بعد در ذیل آیه شریفه «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» بحثهای بسیار مهمی درباره انسان و جامعه مطرح میکند که میتواند پایه باشد برای این که نشان دهد در اسلام در عرصههای گوناگون نظامات اجتماعی وجود دارد و فقه دارای ظرفیت استنباط بر پایه این نظامات اجتماعی است.
این استاد حوزه بیان داشت: علامه همچنین میگوید، قرآن فرموده «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا» وقتی شعوب و قبائل شد، فقه شعوب و قبائل باید مشخص و معلوم شود. آیه دیگر «أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا.» است. براساس این آیه اصل استخدام گری، تسخیر و عدالت سه عنصر پایهای در اجتماعی بودن انسان است و انسان بر اساس اینها به قانون اجتماعی نیاز پیدا میکند. به نظام اجتماعی و فقه اجتماعی نیاز پیدا میکند. فقه دارای چنین ظرفیتی است.
وی افزود: وقتی انسان موجودی اجتماعی است، ظرف تکامل او نیز ظرف اجتماعی است. بنابراین وقتی ظرف تکامل انسان اجتماعی است، حتماً باید فقه اجتماعی داشته باشیم و این امر حائز اهمیت است. همچنین در زندگی اجتماعی نقشها و تقسیم کارهای مختلفی ایجاد میشود، برای این نقشها و تقسیم کارهای متفاوت احکام متفاوت اجتماعی لازم است. لذا اسلام اهتمام ویژهای نسبت به اجتماع و نظامات اجتماعی دارد. به همین دلیل قوانین و مقررات اسلام برای مدیریت اجتماع آمده است. فقه دارای چنین ظرفیتی برای استنباط چنین قوانین اجتماعی است. حتی در بحث اصالت فرد و اجتماع، چه قائل به اصالت فرد باشیم و چه اصالت اجتماع، باید مجموعه اعتبارات اجتماعی را در نظر گرفته و استنباط کنیم و احکام آن را بدانیم.
آیتالله کعبی، حرکت حوزه به سمت نظامات اجتماعی اسلام را امیدوارکننده دانست و گفت: طی 40 سال پس از انقلاب در زمینه فقه نظامات اجتماعی در عرصه علوم انسانی تلاشهای خوبی صورت گرفته است. البته پیش نیازهای لازم دارد؛ 1- تدوین فلسفه علوم انسانی بر پایه اسلام باشد. 2- برپایه تدوین فلسفه علوم انسانی اسلامی باید بتوانیم نظامات اسلام همانند اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تربیتی، اقتصادی، اخلاقی، خدمات، معیشتی، امنیتی، دفاعی، بهداشت و درمانی، ارتباطات انسان و... را استخراج کنیم.
وی ادامه داد: 3- برپایه نظامات استخراج شده به سمت قاعده سازی فقهی پیش برویم، یعنی استخراج قواعد فقهی بر پایه نظامات اسلامی صورت گیرد. 4- سپس قواعد فقهیه را به مسائل فقهیه(فقه نظام) تبدیل کنیم و 5- مسائل فقه نظام به متون آموزشی تبدیل شود. 6- در نهایت به وسیله پلی که میان حوزه و نظام زده میشود، مسائل روز نظام بر پایه همین پیش نیازها حل شود. مثلا اگر بخواهیم ساختار نظام سیاسی را بر پایه اسلام مشخص کنیم باید نظام قانون گذاری، قوه مجریه، موضع اسلام نسبت به پارلمانی، ریاستی و نیمه پارلمانی مشخص شود. تمامی اینها قواعدی برای کشف، ترمیم، بهره گیری از نظامات بشری و تکمیل نظامات بشری بر اساس قواعد بنیادی دارد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه اگر نظامات اجتماعی اسلام و فلسفه علوم انسانی را بشناسیم میتوانیم با رویکرد اجتماعی نسبت به متون دینی، مسائل فقهی را استنباط کنیم، اظهار کرد: برای نمونه نماز جمعه امر اجتماعی و سیاسی است. اگر قائل به وجوب نماز جمعه در عصر غیبت باشیم اقامه نماز جمعه مجموعه نظاماتی میخواهد. سیاستگذاری، خط و مشی گذاری، شبکه سازی، جریان سازی اجتماعی و... میخواهد. تمامی اینها در فقه پیش بینی شده است.
وی ادامه داد: نمونه دیگر نقش مسجد در ساخت و عمران شهری است. کارکرد مسجد، معماری مسجد و... را میتوانیم از متون دینی به دست آوریم. اگر هندسه نظام اسلامی ترسیم ارتباط با خدا است، تأمین مالی دولت اسلامی جهت رفع نیازهای فقرا، مستضعفین و فقرا است، به دنبال تأمین رفاه و معیشت جامعه اسلامی و نشر ارزشهای اخلاقی است و مبارزه با آلودگی و فساد و فحشا را سرلوحه کار خود قرار داده باید تمامی اینها از کتاب و سنت استخراج شود.
آیتالله کعبی عنوان کرد: رهبر معظم انقلاب براساس «آیه معروف الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ» میفرمایند: هندسه نظام دین بر پایه چهار اصل استوار است؛ ارتباط با خدا، انفاق فی سبیل الله، نشر ارزشها و مبارزه با فساد و تباهی. تمامی اینها در متون دینی است. با این رویکرد نگاه کنیم راحت در کتاب و سنت میتوانیم جایگاههای آن را پیدا کنیم.
وی بار دیگر به وجود دروس مربوط به نظامهای اجتماعی در حوزه اشاره کرد و گفت: در حوزه بحثهایی وجود دارد، دروس خارجی مختلفی وجود دارد و هر کسی به فراخور، مشغول بخشی از این نظامات و کارها در عرصه تدریس فقه حکومتی است. ولی افرادی که در این عرصه هستند نیازمند یک نظم و نسب، هماهنگی و سامانهای برای جلوگیری از کارهای تکراری هستند.
وی افزود: ما در حوزه نیازمند یک کلان پروژهای هستیم که فقه نظامات اسلامی را در بخشهای مختلف حوزوی سامان داده و مدیریت کند. جرقه این کلان پروژه در حوزه زده نشده است. به همین دلیل هر کسی در بخشی فعالیت میکند و مجموعه فعالیتهای فردی است نه فعالیتهای نظامند. البته جدیداً برخی از مؤسسات تلاش کردهاند نظم و نظام وارهی سامان یافته برای عرصههای گوناگون نظامات اجتماعی اسلام راه بی اندازند و فعالان عرصه فقه نظام را دور هم جمع کنند.
این استاد حوزه درباره جایگاه دانشگاه در تدوین فقه نظامات نیز اظهار کرد: مسلماً تعامل حوزه و دانشگاه میتواند راه را برای تدوین نظامات اسلامی هموار کند. دانشگاه در چند مرحله میتواند با حوزه همکاری کند؛ 1- تدوین فلسفه علوم انسانی بر پایه اسلام. 2- موضوع شناسی درباره نظامات زندگی در عرصههای گوناگون؛ یعنی موضوع را از دانشگاه بگیریم ولی حکم فقهی را براساس روش استنباط اجتهادی از حوزویان بگیریم، لذا ما به همکاری حوزه و دانشگاه نیاز داریم. 3- خط و مشی گذاری و سیاست گذاری کارشناسانه. در حقیقت تطبیق الگوهای بر مسائل روز آمد جریانهای زندگی و تلفیق میان آرمان گرایی و واقع نگری نیاز به همکاری متقابل حوزه و دانشگاه در تدوین نظامات اسلامی و اجتماعی دارد.
وی اضافه کرد: اکنون فضای عمومی برای تدریس، تحقیق و تولید علم در عرصه فقه نظام هموار و فراهم شده و فعالیتهای ارزشمندی در حوزه علمیه در حال انجام است، آنچه ما در این مرحله نیاز داریم هماهنگی، ساماندهی و ارائه یک کلان پروژه برای مدیریت فعالیتهای مربوط به فقه نظام است.
آیتالله کعبی اذعان داشت: از لحاظ اینکه به مرتبه ثمر دهی برسیم فقه نظام باید به متون آموزشی تبدیل شود. اینکه طلاب به فقه فردی، جزئی و مدون حوزه اقبال میکنند چون متن آموزشی دارد و از لحاظ تاریخی تحول مسأله فقهی پیشینهای بیشتر از 1200 ساله دارد و تطورات یک مسأله علمی اگر تاریخ داشته باشد بیشتر عمق پیدا میکند، در حالی که پیشینه تاریخی عمیقی برای فقه نظام فعلاً وجود ندارد و باید از گنجینههای گرانسنگ معارف اسلامی، آموزهها و فقه اهلبیت(ع) و فقه مدون یک ساختاری تدوین و سازمان بحثی برای فقه نظام ارائه شود و این فقه نظام تبدیل به متون آموزشی شود.
وی در پایان گفت: تا زمانی که به متون آموزشی مسأله محور تبدیل نشود نمیتوانیم در عرصه آموزش، فقه نظام را همانند فقه دیرینه و اصیل شیعی که در کتبهای فقهی تدوین یافته را ترویج کنیم. پیش نیاز تدوین فقه نظام و تبدیل آن به فقه آموزشی تحقیق و پژوهش در عرصه فقه نظام است که هنوز در عرصه پژوهش و تحقیق هستیم. یکی از مشکلات آموزش در عرصه فقه نظام آموزش بدون متن آموزشی است، متن آموزشی بر عهده استاد است و مسلماً طلبه به حضور در درسهایی تمایل پیدا میکند که متن آموزشی تحقیق شده و تجربه شده را به همراه داشته باشد.
این استاد حوزه در پایان، از مؤسسه و مجموعه مفتاح_اندیشه به سبب تلاش برای رشد و پویایی نظامات اسلام و فقه نظام در حوزه و دانشگاه تقدیر و تشکر کرد.
انتهای پیام/