به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام والمسلمین سید نقی موسوی از اساتید حوزه در درس گفتار فقه معلمی، کذب را به معنای اخبار غیر مطابق با واقع دانست که در فلسفه و منطق نیز بحث میشود و نظر مشهور در اصول و منطق این است که کذب را اخبار غیر مطابق با واقع میدانند که متضاد با حقیقت است.
وی افزود: کذب را به دو دسته کذب خبری و کذب مخبری تقسیم مینمایند؛ مراد از کذب خبری این است که این جمله مطابق با واقع نیست و با مطابَق خود واقعیت ندارد؛ مثل اینکه میگویند آمار جانباختگان ناشی از ویروس کرونا در کشور ایران بیش از 10 هزار نفر است.
این استاد حوزه بیان داشت: گاهی اوقات کذب مخبری است؛ بدین معنا که مخبر(خبر دهنده) آن کاذب است، مثل اینکه در قرآن بیان شده «نشهد أنّک لرسول الله» این جمله صادق است و مطابق با واقع است اما این جملهای را که منافقان شهادت میدهند با عالم درون آنها واقعیت ندارد و به این دلیل آن را کذب مخبری مینامند.
وی ادامه داد: بنابراین کذب خبری به معنای اخبار غیر مطابق با واقع است و نسبت کذب با کتمان، عام و خاص من وجه است؛ چرا که در مواردی کذب کتمان نمیباشد و خبری را که مطابق با واقع نیست بیان نموده و کتمان علمی نکرده است.
حجتالاسلام والمسلمین موسوی، در بررسی کبروی استدلال بیان داشت: در باب کتمان بر خلاف آیات شریفه که متعلق کتمان، ما أنزل الله، حق و بیّنات بود، در روایات اطلاق دارد و از کتمان علم سخن گفته بود و نهی شده بود.
وی اضافه کرد: در کتاب نوادر نقل شده «عن امیرالمومنین علیه السلام عن رسولالله صلی الله علیه و آله: من نکث بیعةً أو رفع لواء ضلالةً أو کتم علماً أو إعتقل مالاً ظلماً أو أعان ظالماً علی ظلمه و هو یعلم أنّهُ ظالم فقد برئ منالإسلام؛ امیرالمؤمنین علیه السلام از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکنند که فرمود: هرکس بیعتی را بشکند یا پرچم گمراهیای را بلند کند یا حقیقتی را پنهان کند یا مالی را از روی ظلم تصرف کند یا به ظالمی در ظلمش کمک کند در حالیکه میداند ظالم است، چنین کسی به یقین از اسلام دور است.»
این استاد حوزه عنوان کرد: عبارت «برئ من الإسلام» بر حرمت دلالت دارد و در اینجا کتمان مطلق علم را حرام اعلام نموده است. به تعبیر بهتر کتمان علم و معارف دینی از نظر آیات حرام است و در روایات نکته جدیدتری دارد و آن این است که کتمان مطلق علم را حرام میداند.
وی گفت: نکته دیگری که در کبرای استدلال وجود دارد این است که کتمان محکوم به احکام خمسه است و بسته به متعلقش در یکسری از موارد کتمان حرام است، در مواردی دیگر واجب است، مواردی دیگر مکروه، مستحب یا مباح است.
این استاد حوزه و دانشگاه پس از بررسی کبروی استدلال، کبرای استدلال را قابل قبول دانسته و یادآور شد: کتمان حق حرام است، البته مقیداتی دارد که در برخی از موارد بنابر یکسری مصالح، کتمان واجب یا مستحب میباشد.
وی در مورد صغرای استدلال تصریح کرد: اینکه آیا هدایت نکردن معلم مصداق کتمان محرم میباشد؟ به نظر میرسد معلمی که عالم و آگاه به معارف الهی باشد و آنها را اظهار ننماید، نوعی کتمان است و مرتکب فعل حرامی شده است.
حجتالاسلام والمسلمین موسوی یادآور شد: ممکن است شبههای پیش بیاید که اگر عدم هدایت توسط معلم کتمان باشد و کتمان حرام است، آیا اعلام واجب است یا هدایت؟ چرا که طبق استدلال اعلام واجب است و نه هدایت، بنابراین دلیل اخص از مدعاست؛ بنابراین این استدلال تنها میتواند بیان کند که اعلام معارف وحیانی واجب است نه هدایت.
وی افزود: اعلام، نوعی یا مقدمه هدایت است و نتیجهای که میتوان گرفت این است که هدایت نکردن معلم، مصداق کتمان است. در نتیجه این استدلال به خوبی بر مدعای ما که هدایتگری در مواردی وظیفه شرعی بما هو عالم است، صدق میکند.
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: صغرای استدلال نیز قابل قبول است، منتها اظهار تمامی آنچه معلم میداند واجب نمیباشد بلکه آنچه مربوط به الزامیات مخاطب میباشد واجب است، به عبارتی بهتر عالم باید احکام الزامی(واجب و حرام) و مورد ابتلای مکلف و مخاطب خویش را بیان دارد.
وی ادامه داد: کتمان آنچه مورد ابتلاست بر عالم است و به عبارتی کتمان آنچه اعلامش واجب است، حرام میباشد.
حجتالاسلام والمسلمین موسوی در جمع بندی مطالب خود گفت: صغری و کبری قابل قبول است و از این جهت ادله حرمت کتمان آیات الهی، در محدوده احکام الزامی مورد ابتلا بر عالم واجب است و معلم از حیث اینکه عالم است، وظیفه اظهار و اعلام دارد، البته کتمان مقیداتی دارد و در یکسری از موارد واجب است.
انتهای پیام/