تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 17593
تاریخ : ۸ تیر, ۱۳۹۹ :: ۱۸:۱۱
کرونا این ظرفیت را دارد که دانش کلامی ما را گسترده‌تر کند در نشست تحلیل الاهیاتی مسأله شر، مطرح شد: کرونا این ظرفیت را دارد که دانش کلامی ما را گسترده‌تر کند حجت الاسلام رضا برنجکار در نشست تحلیل الاهیاتی مسأله شر با تأکید بر پاسخ به شبهات کرونا گفت: کرونا این ظرفیت را دارد که دانش کلام ما را گسترده‌تر کرده و وارد عرصه‌های جدیدی کند.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه، به همت مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات دینی حوزه‌های علمیه نشست علمی تحلیل الاهیاتی مسأله شر با تأکید بر پاسخ به شبهات کرونا با حضور حجج اسلام رضا برنجکار، محمد جعفری هرندی و محمد محمدرضایی برگزار شد.

در این نشست ابتدا احمدرضا دردشتی دبیر علمی نشست گفت: مستحضرید که پیدایش ویروس کرونا و تحولات گسترده‌ای که در کل جهان متعاقب این شیوع، اتفاق افتاد، علاوه بر مسائلی که در حوزه‌های تعامل اجتماعی انسان‌ها ایجاد کرد، در حوزه‌های مختلف تفکر فلسفی و دینی هم پرسش‌های بسیاری را برانگیخت.

وی افزود: بخشی از این پرسش‌ها که گاهی با اغراض دین ستیزانه همراه بود بنیان‌های تفکر دینی و اعتقادات مسلمان و اعتقادات جامعه دینی ما را به چالش می‌طلبید. در ماه‌های گذشته مراکز و شخصیت‌های مختلف حوزه و دانشگاه با ورود به عرصه پاسخ گویی و تحلیل مسائل فکری – عملی تلاش در خور تقدیر و تحسینی را از خود نشان دادند؛ تا پرسش‌ها و شبهاتی که در فضای جامعه مطرح می‌شد، مدیریت شده و به رشد فکری و بالندگی ایمانی جامعه بیانجامد. مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه‌های علیمه هم در راستای رسالت اصلی خود، یعنی پاسخ گویی به پرسش‌های دینی مردم عزیز، گام‌های متنوعی برداشت. در همین راستا جلسه حاضر که نشست هم اندیشی درباره برخی از پرسش‌های و شبهات مطرح در موضوع شرور است که هم اکنون با حضور اساتید برجسته حوزه و دانشگاه در حال برگزاری است.

دردشتی تصریح کرد: در این جلسه در خدمت استادان رضا برنجکار، محمد جعفری و محمد محمدرضایی استاد دانشگاه تهران هستیم. موضوع نشست حاضر «تحلیل الاهیاتی مسأله شر با تأکید بر پاسخ به شبهات کرونا» است. این جلسه در دو بخش خدمت بینندگان عزیز ارائه خواهد شد. در بخش اول هر کدام از استادان محترم بیاناتی را در باره مهم‌ترین مباحث، پرسش‌ها و شبهات حوزه‌ای از دانش فلسفی – کلامی ارائه خواهند کرد. در بخش دوم استادان به برخی از شبهات و پرسش‌های مطرح درباره مسأله شر و مسائل مرتبط با آن پاسخ خواهند گفت.

کرونا این ظرفیت را دارد که دانش کلام ما را گسترده‌تر کند

در ادامه این مراسم رضا برنجکار گفت: بحث کرونا و به صورت کلی بحث شرور از یک سو مسئله‌ای هم قدیمی است و از زمان‌های قدیم، از زمانی که بشر تفکر را آغاز کرده این مسئله مطرح بوده است. در فلسفه یونان، در میان یهودیت و متکلمان یهودی مطرح است و در میان متکلمان و فیلسوفان مسیحی هم مطرح شده و نیز در بین مسلمانان و در بین متکلمان فیلسوف‌ها و عارفان مسلمان نیز مطرح بوده است. این مسأله امروزه نیز در فلسفه دین معاصر مطرح است و حالا این بحث کرونا به نظرم می‌رسد که شبهات و اشکالات را یک مقداری گسترده‌تر کرده است؛ یعنی مواردی که در بین سؤالاتی که مطرح می‌شود ما می‌بینیم که این پرسش‌ها پیشتر کمتر مورد توجه بوده است. حداقل در کتاب‌ها به عنوان یک مسئله مطرح در مسئله شر مطرح نشده و به تعبیری من می‌خواهم بگویم که کرونا این ظرفیت را دارد که دانش کلام ما را گسترده‌تر کرده و وارد عرصه‌های جدیدی بکند؛ که حالا من فهرستی از این مباحث را عرض خواهم کرد.

وی افزود: بحث شر و حالا کرونا که یکی از بیماری‌ها و یکی از مصادیق آن است، یک اشکالی از میان اشکالات متعدد است و نکته بعدی این است که این اشکالات مبانی واحدی ندارد؛ مبانی متعددی دارد. نکته سوم این است که جواب‌ها هم همه اش جواب همه سوالات نیست. بعضی‌ها تا ۱۰ جواب گفته اند، اینها همه اش برای یک سوال خاص و یا همه سوالات نیست. برخی از این جواب‌ها پاسخ به برخی از این اشکالات می‌تواند باشد یا بوده و برخی از پاسخ‌ها برای اشکالی دیگر. ما باید به این تمایزها توجه بکنیم و نباید این گونه مسئله را مطرح کنیم گه انگار یک اشکال است و همه پاسخ‌ها به آن است، البته برخی از پاسخ‌ها این قابلیت را دارد که برای شبهات متعدد مورد استفاده قرار گیرد.

رئیس انجمن کلام حوزه علمیه قم در ادامه سخنانش اظهار کرد: من در استقرائی که کردم در مباحث دینی کرونا، و به طور کلی شرور، از موضوع وجود خدا، چالش ایجاد کرده که حالا در قسمت فلسفه دین حتماً این بحث مطرح خواهد شد، که به هر حال اشکال است که اگر خداوند علم مطلق است و قدرت مطلق است و خیرخواه مطلق است، نباید شر وجود داشته باشد؛ چون شرور یا به خاطر این است که خدا علم ندارد یا قدرت لازم را ندارد یا خیرخواه مطلق نیست. این اشکال در اصل وجود خداست که در فلسفه دین این مسئله مطرح است که البته در غرب مطرح است که البته امروزه این مطرح است. در فلسفه قرون وسطی محور اصلی شبهه شرور، بحث وحدانیت خداست. صفت توحید. یعنی ما دو پاسخ اصلی که در مسیحیت داریم، پاسخ ایرانئوس قدیس در قرن دوم میلادی و پاسخ اگوستین در قرن چهارم میلادی، که الان در کتاب‌های فلسفه دین این دو پاسخ ذکر می‌شود، هر دو در پاسخ به ثنویت است.

وی تصریح کرد: ایرانئوس در پاسخ به گروسیه که در قرن دوم خیلی در بین مسیحیان مطرح شده بودند و خطر بودند و در قرن چهارم هم مانوی که تغییر خاصی از ثنویه در گروسیسم مطرح شد، که اگوستین یک زمانی مانوی شد و مهم‌ترین مسئله‌ای که او را از مسیحیت در آورد و مانوی کرد، همین مسئله شر بود و بعد هم که دوباره مسیحی شد و به مقام اسقفی رسید؛ چندین کتاب در پاسخ و رد مانوی‌ها و پاسخ به مسئله شر نوشت؛ خب اشکال هم این بود که به هر حال ما در جهان، خیرات و شرور را می‌بنیم پس باید دو مبدأ داشته باشیم، مبدأ خیرات و مبدأ شرور، که حالا ایرانئوس به یک صورت و آگوستین به صورت دیگر جواب داده اند و این دو جواب، مخالف هم هستند. آنجا بحث ثنویه خیلی مطرح بود و شبهه توحید. در کلام اسلامی بحث شر و حالا بیماری‌ها که بخشی از آن است، در ذیل بحث عدل الهی مطرح شده است، یعنی به صورت اصول دین که ما جلو می‌رویم و نبوت و امامت و معاد مطرح شده، در ضمن بحث از عدل، هم به مسئله حکمت هم پاسخ داده می‌شود.

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: حالا من در ادامه اگر فرصت بود خواهم گفت. نکته دیگر این است که تلقی‌هایی که در تعریف شر وجود دارد، یکسان نیست و در واقع تلقی‌های مختلفی وجود دارد؛ متکلمان تلقی شأن از شر، الم و رنج است و اشکال این است که اگر یک کسی بیاید دیگران را اذیت و آزار بدهد و در واقع رنج بدهد، ظلم کند و بنابراین خداوند هم بیماری‌ها و ویروس‌ها را و شرور را ایجاد کرده و این با عدل الهی سازگار نیست. حالا با فرض سازگاری با عدل الهی، سازگاری با حکمت چه می‌شود؟ چرا اصلاً این شر را آفرید؟ این هم باز باید بیان شود. در فلسفه اسلامی بحث شر در ذیل عنایت مطرح می‌شود. بحث شرک و ثنویت را مطرح کرده اند، اما نوعاً ابن سینا و ملاصدرا و دیگران شر را در ذیل عنایت مطرح می‌کنند؛ از آن جایی که خداوند خیر محض است، پس باید از وی خیر صادر شود؛ پس چرا شر صادر شده است؟ آنگاه بحث عدمی بودن شر مطرح است که شرّ، فقدان است و فقدان، امر عدمی است و فاعل و علت ندارد. دیگر جواب تکمیلی بودن (تکامل بخشی) شر و نیز بحث تقسیم موجودات ۵ قسم است. خیر کثیر و شر قلیل، خیر قلیل و شر کثیر و خیر و شر مساوی، که از این ۵ قسم فقط خدا خیر محض و خیر کثیر و شر قلیل را آفریده است که وارد این بحث نمی‌شویم. اما اشکالات دیگری در این موضوع مطرح است، به خصوص در این ایام کرونایی؛ که نگاه به سوالات و شبهات می‌کنیم غیر از اصل وجود خدا، صفت توحید و عدل و صفت حکمت و این چهار تا به اضافه حالا آن اشکال شر نسبت به نظریه عنایت که چگونه از خیر، شر صادر شده با توجه به سنخیت علت و معلول و حالا مبانی دیگری که نمی‌خواهیم وارد شویم. غیر از این پنج تا مبانی دیگری وارد شده که یکی از اینها رحمت است.

وی در ادامه سخنانش گفت: تقریر شبهه رحمت این است که اگر فرض کنیم که توجیهی کردیم برای نظریه حکمت خدا. خدا رحمان است و رحمت یعنی خدا در واقع رحم بکند، لذت به ما بدهد، نه اینکه درد و رنج بدهد! این دردها و رنج‌ها چگونه با رحمت خدا سازگاری دارد؟ این خیلی در این ایام مطرح بود که عرض کردیم که اینها می‌تواند ظرفیت کلام ما را افزایش دهد. بحث بعدی بحث قضا و قدر الهی است که آیا این شرور بالاخره در تحت قضا و قدر الهی قرار می‌گیرد یا نمی‌گیرد؟ حالا ما این شرور را، که بیشتر ما توجهمان به شر طبیعی است، مثل سیل و زلزله، اما بعضی از شرور، شر اخلاقی است مثل ستم و اذیت و آزاری که انسان‌ها نسبت به هم می‌کنند، این هم مورد بحث است که چرا خدا این اجازه را داده است؟ به تعبیر متکلمان چرا خداوند ظالم را بر ظلم به مظلوم متمکن کرده است؟ یا بالاخره این اختیار را خدا به ما داده و مسؤولیت دارد اینجا. این هم مطرح است. آیا این بحث قضا و قدر شامل شرور اخلاقی می‌شود یا نمی‌شود؟ اگر می‌شود، خدا چرا اجازه می‌دهد؟ چرا قضا و قدرش تعلق به این گرفته که انسان‌ها بتوانند به هم ظلم کنند. بحث قضا و قدر از این بحث‌ها است. در این ایام بحث شرور دیدیدم که رسید به بحث از دعا که در کتاب‌های سنتی ما نیست و اینکه آیا به هر حال دعا تأثیر دارد که کرونا بیاید یا نیاید؟ یا کرونا از بین برود یا نرود؟ اصلاً ما اگر باید به پزشک مراجعه کنیم دعا جایگاهش چیست؟ دعا صرفاً برای اینکه روحیه مان بهتر بشود یا در واقعیت هم تأثیر دارد؟ بحث دعا به صورت جدی مطرح شدغ حالا به چند صورت مختلف. اجمالا آیا دعا تأثیر دارد که اینکه کرونا برچیده شود یا باید علم واکسنش را پیدا کند؟ دارویش را پیدا کند؟ و دعا هیچ اثری ندارد! و شکل‌های رادیکال تر و تندتر هم مطرح شد که اصلاً ما دعا می‌کنیم چرا اجابت نمی‌شود؟ مگر قرآن نگفته «…ادعونی استجب لکم…» پس چرا دعا می‌کنیم استجابت نمی‌شود؟ حالا این دعا در غیر کرونا هم بود، ولی این کرونا باعث شد که این اشکال برجسته شود یا بحث توسل، بحث حرم های معصومان؛ آیا معصومان می‌توانند شفا دهند؟ نمی‌توانند شفا دهند؟ حتی بحث کشید به اینکه امام زمان اگر که خودشان کرونا بگیرند، قضیه چه می‌شود؟ اصلاً این امکان دارد یا ندارد؟ اگر دارد آیا می‌توانند خودشان را شفا بدهند؟ و البته حرف‌های عجیب و غریبی هم مطرح شد که در فضای مجازی دیدم. بحث حرم‌ها، ضریح، توسل، توکل و غیره. من همیشه عرض می‌کنم که اگر در دنیا شبهات وجود داشته باشد، باید در ایران آن را ضرب در ۱۰۰ بکنیم. چرا؟ چون شبکه‌های مختلف و نهادهای مختلف و مرکزیت اسرائیل از مرکزیت عربستان آمریکا و اروپا تمرکز کرده اند و منتظر بهانه اند و بعضاً هم آدم می‌بیند که منکر خدا نیستند، اما چون فکر می‌کنند که زیربنای جمهوری اسلامی، اسلام است باید اسلام را بزنند تا ایران را بزنند.

شرور همزاد با خود انسان است

حجت الاسلام جعفری هم در این نشست گفت: مسئله شرور همزاد با خود انسان است. از ابتدای خلقت بشر در این دنیا «لقد خلقنا الانسان فی کبد» در رنج و محنت انسان زاده می‌شود و رشد می‌کند و زیست می‌کند و در نهایت با همین رنج و محنت از دنیا می‌رود. مقوله شرور یک امر تازه ای نیست، ولی پدیده‌هایی مانند کرونا چون اپیدمی فراگیری دارد، موضوع دیگری است که خب حالا خود همین فراگیری هم باز چیز نوپایی نیست. وی افزود: در دوره‌های گذشته نیز ما مقوله بیماری‌های فراگیر را داشته ایم؛ اما شاید حجم فراگیری این بیماری و هم چنین بستر زمانی این بیماری که چه بسا در طی یکی دو قرن اخیر یک چنین بیماری با چنین گستردگی در فضای بیش از ۱۳۰ ۱۴۰ کشور جهان آن هم با آمار مبتلایان و چه افرادی که از دنیا رفتند که این بحرانی را در زندگی بشر رقم زد و در عرصه‌های مختلف علمی، اقتصادی، پزشکی و جنبه‌های جامعه شناختی و روان شناختی و هم چنین از بعد فرهنگی و اعتقادی هم مسئله کرونا بحران ایجاد کرد. حالا این هم البته خودش قابل توجه است که آیا بسته به این هست که ما چگونه به این مقوله نگاه کنیم. برخی جنبه تحدید گونه این بحران را برجسته می‌کنند و بیشتر هم روی آسیب‌ها و عوارض جبران ناپذیر و یا به نحوی بسیار دشوار برای جبران کردن، دست می‌گذارند و عده‌ای روی مقوله فرصت بودن این حادثه. من خودم تلقی ام این است که حادثه کرونا مثل بسیاری از حوادث ناگوار دیگر یک سکه دو رو است و جنبه تحدیدگونگی آن روشن است و در کنار این جنبه تحدید گونگی، جنبه فرصت بودن این بحران باید توجه بشود و اتفاقاً ابعاد این بحران و اینکه چه ظرفیت‌های بسیار خوبی در همین بحران برای ما رقم خورده است که اگر از این ظرفیت‌ها استفاده شود، قطعاً آن فرصت‌هایی که به دست ما می‌دهد برای زیست آینده فکر مذهبی - اعتقادی مان و از بعد اقتصادی هم از جنبه‌های پزشکی و درمانی چه قدر می‌تواند برای ما فرصت ساز باشد.

وی افزود: این نکته را هم البته نسبت به سوالات داشته باشیم، اینکه که آیا ما واقعاً بحران معنایی داریم یا نداریم؟ من عرض خواهم کرد که باور به وجود بحران معنا بسته به نوع نگاه است. اگر نگاه جامع و صحیح، خصوصاً در منظومه توحیدی داشته باشیم، نگاه کاملاً مثبتی برای ما رقم می‌زند و اتفاقاً نه تنها بحران معنایی ایجاد نمی‌شود، بلکه زندگی برای ما معنا دار تر هم می‌شود. این مقدمه را عرض کردم که برسم به اصل موضوعی که فرمودند. با توجه به بسیاری از سوال‌ها و چالش‌های فکری که در همین ایام و سه چهار ماه اخیر که درگیر این بیماری شدیم، این سوال ایجاد شد که آیا واقعاً دین با علم میانه مثبتی دارد و سازگار است یا با همدیگر تنافی دارند؟ چرا این سوال مطرح شد؟ اتفاقاً اینکه آقای دکتر برنجکار فرمودند برخی مسائل واقعاً تازه است. ما در دوران کلاسیک اصلاً چالشی میان علم ودین در موضوع شرور مشاهده نمی‌کنیم. یعنی قبل از دوره مدرن مشاهده نمی‌کنیم که وقتی چنین حادثه‌هایی پیش بیاید، تعارض بین علم و دین مطرح شود. مثلاً بحث‌هایی مطرح شود که صفات خدا زیر سوال و چالش قرار بگیرد یا مثلاً ضرورت شر در زندگی انسان‌ها مطرح می‌شد، اما اینکه چنین بحران سؤالی و بحرانی در مناسبات علم و دین رقم بزند، این مربوط به دوره مدرن است که اشاره‌ای به آن خواهم کرد.

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در این ایام نیز به نحوی برخی از موضع گیری هایی که در مواجهه با کرونا می‌شد، به اینها دامن می‌زد. من یکی دو تا از این برخوردها را عرض بکنم. عده‌ای در همین بحران مشاهده کردیم که علم پزشکی را کاملاً نفی می‌کردند و می‌گفتند ببینید علم پزشکی دست‌هایش را به نشانه تسلیم بالا برده و کاری از آن بر نمی‌آید؛ علم پزشکی برگشته به همان روش‌های سنتی قرنطینه و فاصله گذاری، لذا این علم را رها کنید و برویم سراغ همان جنبه‌های دینی؛ یعنی صرفاً دعا و توسل. حالا بحث طب سنتی نیست. در همین ایام می‌دیدیم که روش‌های برخی صرفاً متکی به طب اسلامی بود که باید برویم سراغ آموزه‌های دینی. این از این طرف و از آن طرف می‌بینم کسانی که علم زده بودند، تجربه گرا یا نگاه پوزیتویستی داشتند، کاملاً منتظر این فرصت‌ها بودند که ببینید حرم‌ها بسته شد و توسل و زیارت که مشخص شد که این کارها تا به حال هم نتیجه بخش نبوده و خرافاتی بوده و الان که بزنگاه نیاز انسانی است و حرم‌ها باید باز باشد ولی الان بسته است. معلوم می‌شود که دین حرفی ندارد در این زمینه. این را عرض کردم که چالش بین علم و دین و تعارض بین این دو را مقوله درباره کرونا که برخوردهایی افراطی و تفریطی این چالش به نحوی برجسته‌تر شد. اما نگاه ما چه است؟ من می‌خواهم از فرصتم استفاده کنم و وارد تبیین جامع‌تر بشوم. ببینید در فضای مقوله علم و دین، ما دیدگاه‌ها و نظرات مختلفی داشتیم. شاید بتوان به شکل خاص روی چهار دیدگاه دست گذاشت که در مورد نسبت بین علم و دین و رابطه بین علم و دین مطرح است. در طی این ۳ - ۴ قرن اخیر خصوصاً از زمان شکل گیری علم مدرن از قرن ۱۶ و ۱۷ به این طرف ما چهار نگرش و دیدگاه را مشاهده می‌کنیم. یکی دیدگاه تعارض استغ یعنی اینکه بین علم و دین هیچ گونه سنخیت و تناسبی نیست و این دو با هم هیچ رابطه‌ای ندارند و تعارض دارند.

این پژوهشگر در ادامه سخنانش تصریح کرد: به تعبیر بنده یا علم یا دین در همین جا دو زیر شاخه داریم. عده‌ای فقط علم را قبول می‌کنند و دین را طرد و عده‌ای بالعکس. همین الان این دو نگرش ذیل همین تعارض می‌گنجد. نگرش دیگر در همین مقوله علم و دین، نگرش توازی و جدایی بین این دو است. این دو تعارضی و ارتباطی ندارند و کاملاً مرزشان از هم جدا است. هیچ ارتباطی وجود ندارد، تا اصطکاک و ارتباطی وجود داشته باشد. یک جدایی کامل وجود دارد. نگرش سوم نگرش تداخل است. دیدگاهی که می‌آید علم را به نحوی زیرمجموعه دین قرار می‌دهد و برای علم به شکل مستقل هویت قائل نمی‌شود. دیدگاه اسلامی و طب دینی تقریباً در همین زمره می‌گنجد که می‌گویند اگر علمی هم باشد، باید آن را از درون متون دینی بکاویم و استخراج کنیم. دیدگاه چهارم دیدگاه تعامل است. دیدگاه تعامل بین علم و دین که با هم تعارض ندارند و حوزه شأن از هم جدا نیست که توازی باشد و تمایز بین دو قلمرو باشد. علم زیرمجموعه دین هم قرار نمی‌گیرد. علم برای خودش یک شاخه معرفتی است. یعنی انسان‌ها از طریق تجربه و از طریق حس به دستاوردهای معرفتی می‌رسند که زیرمجموعه علم قرار می‌گیرد و دین عرصه دیگر زندگی بشر است که توسط انسان رقم زده نمی‌شود، بلکه بسته معرفتی است که از طرف خداوند سبحان داده می‌شود و این دو تا عرصه هر کدام مأموریت خاص خودشان را دارند.

وی اضافه کرد: من چون می‌خواهم دیدگاه تعامل را برجسته بکنم یعنی دیدگاهی که مورد قبول ما است که بر اساس همین دیدگاه هم که پاسخ می‌دهیم، یعنی تعارض علم و دین همین جا باید مسئله علم و دین را تبیین کنند. علم و دین هر کدام مأموریت خاص خودشان را دارند؛ علم راه معرفتی است که تکیه اش بر حس و تجربه است. من که تعبیر علم را به کار می‌برم مرادم علم تجربی است. علم تجربی بشر برای اینکه به شناخت طبیعت دست پیدا کند، این شناخت طبیعت را یعنی اتفاقات و حوادث طبیعی را بشناسد و سازو کارهای ارتباطی بین حوادث و پدیده‌های عالم را بشناسد، برای پیش بینی و کنترل، پیش بینی حوادث و وقایع آینده و کنترل این حوادث در راستای منافع خودش. این مأموریت علم است. اما دین چیست؟ دین یک بسته معرفتی است که خداوند سبحان از طریق انبیای خودش در قالب متون مقدس الهی در اختیار بشر قرار می‌دهد؛ برای اینکه انسان بتواند به سعادت جاودان دست پیدا کند. سعادت دنیا و آخرت. فقط سعادت آخرت مد نظر نیست که برخی‌ها دین را فقط به سعادت آخرت محدود می‌کنند. سعادت دنیوی و اخروی هر دو که دین در راستای هر دو اینها است.

این کارشناس در پایان سخنانش گفت: این هم می‌شود حوزه و قلمرو مأموریتی دین. هرکدام از علم و دین کار خودشان را انجام می‌دهند، در عرصه کاری که انجام می‌دهند؛ این دو حوزه با هم مرتبط می‌شوند. دو تا حوزه با هم ارتباط دارند؛ علم حوزه‌ای است و دین حوزه دیگر؛ نه کاملاً با هم ارتباط دارند و نه کاملاً از هم جدا هستند. اگر دین به حوزه مسائل طبیعی می‌پردازد، در راستای پیشبرد اهداف و کنترل در دین هم می‌بینید که ما به مسائل علمی و تجربی توجه شده است. البته در راستای سعادت و عدالت انسان. علم و دین حوزه مسائل مشترک هم دارند که در حوزه مشترک البته تعارض پیدا می‌شود. در این ایام حالا شبهاتی که در گذشته مطرح بوده در رابطه با این تعارضات دوباره مطرح شده است. حتی بعضی از روشنفکران ما نیز آمده اند و آنها را بررسی کردند. آقا دین در حوزه مشترک یک حرفی زده و علم حرفی زده به تعارض می‌رسند؛ تعارض بین علم حقیقی و علم واقعی ما که می‌گوئیم علم یا ساینسی که به وظیفه خود عمل کرده باشد.

اگر نگاهمان را عوض بکنیم؛ خیر و شر عوض می‌شود

محمدرضایی هم در این نشست طی سخنانی گفت: در جهان رنج وجود دارد. جهان عالم ماده حرکت است. در حرکت، رنج وجود دارد. شما الان بخواهید حرکت بکنید، رنج و سختی است. همین که از سکون خارج می‌شوید، رنج است. رنج یعنی نداری، من چیزی را ندارم و درونش سختی است، یعنی عالم حرکت و ماده با رنج و سختی عجین است. حالا بعضی از این رنج‌ها ممکن است خودخواسته و برخی ناخواسته باشد. ببینید هر رنجی که مرا از بیماری و رنج و مصیبتی که مرا از مسیر توحید خارج بکند، این شر است. لذا ما در تفکر دینی مان داریم که خدا شما را آزمایش می‌کند، «و لنبلونکم بشئ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال الانفس و الثمرات و بشر الصابرین». این سختی‌ها در زندگی وجود دارد. هر سختی اگر بدانید خداوند خالق این عالم است و عالم و قادر مطلق است و هیچ چیزی ار ساحت علمی خداوند دور نیست، دیگر آنجا این طور نیست که فکر کنید بدون حساب و کتاب است. همه چیز روی حساب و کتاب است. حالا من به این دنیا آمده ام و می‌خواهم آزمایش شوم و ارتقا کمالی پیدا کنم و خدا به من می‌گوید «بشر الصابرین» اگر تو صبر کنی، مقام صبر خیلی بلند است.

وی با بیان اینکه انسان کامل باید از راه سختی کمال پیدا کند، افزود: کمال همین طوری راحت پیدا نمی‌شود. کلاً فضیلت بدون سختی به دست نمی‌آید. حالا بعد می‌فرماید این صابرین چه کسانی اند، «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون». در سختی‌ها اگر شما گفتید من از آن خدا هستم و به سوی او باز می‌گردم و بدانید این مصیبت‌ها شما را از راه خدا باز ندارد. اما کار شیطان چیست؟ دائم می‌گوید خدا تو را دوست ندارد! اگر دوست داشت تو را بدبخت نمی‌کرد! پس اگر رنجی وجود داشت و من استفاده بهینه کردم خیر است برای من؛ ولی اگر شیطان بر من غلبه کرد و کاری کرد که من از مسیر واقعی توحید خارج شدم (این شر است). آن وقت می‌دانید که شیطان برای هر کاری انسان را وسوسه می‌کند؛ چه در هر عملی که متوجه ما می‌شود، ما را وسوسه می‌کند. اینکه «قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من شر الوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس»، نازل شده است به خاطر این است که شیطان دائماً در سینه‌ها وسوسه می‌کند. پس اگر رنجی و مصیبتی عائد من شده و در این دنیا عجین با کمال است، من به مقام صبر و فضیلت می‌رسم؛ بعد هم مگر دنیا پایان جهان است؟! من از این دنیا می‌روم باید با سختی و رنج بروم. شما یک جایی رفتید و عادت کردید در خانه‌ای بعضی از این دانشگاهی‌ها که ۴ سال یک جا زندگی می‌کنند، می‌خواهند از هم جدا شوند، گریه می‌کنند. به بچه‌ها و به بستگان ارتباط عاطفی پیدا کردیم، یکی مان که می‌خواهد برود هم در سر و سینه می‌خواهیم بزنیم.

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: به قول یکی از بزرگان می‌گوید کجا می‌رویم؟ در عالم برزخ، یکی شنبه و دوشنبه یکی چهار شنبه می‌رود. همه مان داریم می‌رویم؛ وقتی بفهمیم دنیای دیگری است، ناراحتی ندارد. ولی این حالت عاطفی رنج ایجاد می‌کند. اگر من در سختی بگویم «انا لله و انا الیه راجعون» آن جاست که من از مسیر توحید خارج نشده‎ام. من اینجا یک نکته‌ای را هم بگویم، به بعضی از این روشن فکرهای ما و برخی از متفکران اشکال می‌کنند که این کتاب ادعیه و مفاتیح، اینها گفته اگر یک جایی درد گرفت؛ دست رویش بگذار و یک دعایی را بخوان! و اگر درد دندان گرفتی یک دعایی بخوان! این فکر کرده که این دعا را بخوانی، دردت بر طرف می‌شود؛ این دعا می‌خواهد در همان زمانی که مشکل داری، دست روی نقطه‌ی درد بگذاری و بگویی شافی تو هستی! خدایا! «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» این رنج نمی‌تواند مرا از مسیر توحید باز بدارد! جهت رنج را عوض کند، می‌گوید که ببین من توسل پیدا می‌کنم به حضرات معصومان (علیهم السلام)، گاهی مردم کرونا گرفته اند، می‌خواهند بروند در حرم معصومان می‌گویند که علم این کار را کرده است. این بیماری دو جنبه دارد: جنبه مادی و جنبه معنوی. از جنبه معنوی ممکن است شیطان بر من مسلط شود و من باید با توسل و با ارتباط با خدا آن جنبه را نگذارم شیطان بر من وسوسه پیدا کند. لذا به نظر من با فضیلت‌ترین و بهترین دعاها را داریم در مورد هر بیماری باید هم باشد؛ هر بیماری که داریم می‌گوید که دست بگذاریم روی محل بیماری تا بر تو شیطان مسلط نشود و بداند که تو موحد هستی؛ همه چیز تحت نظر و اشراف الهی دارد اتفاق می‌افتد. شیطان دارد مرا وسوسه می‌کند که ببین خدایی که تو معتقدی عالم و قادر و خیرخواه است، چرا این رنج را درست کرده است؟ خب! پدر هم برای به کمال رسیدن بچه اش گاهی او را با سختی همراه می‌کند. لذا یک جنبه مادی دارد این بیماری‌ها و رنج‌ها و آن این است که من با عقل خودم تشخیص بدهم و بروم سراغ دارو و درمان.

وی در ادامه سخنانش تصریح کرد: خداوند یک اثری ایجاد کرده و برای هر چیزی خاصیتی ایجاد کرده است. این مشکل من را بر طرف می‌کند که می‌روم استفاده می‌کنم. خداوند خورشید را قرار داده و روشن آفریده، خب اگر من در تاریکی بخواهم یک کتابی را مطالعه کنم، تاریک محض، یک کسی به من نمی‌گوید عاقل هستی! خب خدا اسباب و وسایلی را آفریده که می‌توانم بنویسم و بخوانم. این‌ها اولیات بحث است. یک مغالطه‌ای اینجا صورت گرفته. وقتی دعایی در مفاتیح هست که گفته برای بیماری بخوان یا متوسل بشو! یعنی این جایگزین دارو و درمان شده؟ نه! این در هر مصیبتی در هر رنجی چیزی باید ارتباطت با خدا قطع نشود! تو بتوانی از این به بهترین وجه استفاده بکنی! لذا بعضی موقع‌ها من دیدم برخی از این آقایان برای عده‌ای دانشجو که بنده‌های خدا بی اطلاع اند می‌گویند که اینها در مفاتیح‌شان دعا خوانده اند که ای کرم خارج از دندان من خارج شو! نه بنده خدا اینکه عقلانیت انسان اقتضا می‌کند، خداوند می‌فرماید: «و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض…».‌ خداوند اینها را تسخیر تو کرده تا از اینها استفاده کنی! حالا من اگر استفاده نکنم عاقل نیستم. مثل کسی که در شب مطالعه بکند. می‌گویند تو اصلاً عقل داری؟! دین برای عقلای آدم است؛ وقتی که من عاقلم از وسایل استفاده می‌کنم. خب من اگر کرونا گرفتم، دکتر و تجربه بشری چه گفته؟ خب این دارو را استفاده می‌کنم؛ اما اینجا باید مواظب باشم که شیطان دائماً وسوسه می‌کند تا مرا از مسیر توحید خارج کند. در همان بیماری من متوسل می‌شوم و دعا می‌خوانم که «الا بذکر الله تطمئن القلوب».

وی گفت: البته این را بگویم در همین دعایی که می‌خوانید خود این دعا بیماری را شفا می‌دهد. بعضی مواقع البته اصل بر این نیست که دائماً اتفاق بیافتد ولی می‌خواهند ما را متوجه کنند به این مسئله که این قدرت الهی است و قدرت حضرات معصومان (علیهم السلام) است که می‌توانند این را انجام دهند؛ اما نمی‌خواهند. خدا به ما عقل داده که از راه عقل حرکت کنیم؛ اما آن جنبه الهی قضیه را نباید فراموش کنیم که باید دائماً در هر کاری، در هر اتفاقی که برای من می‌افتد می‌خواهد اتفاق باشد، رنج یا مصیبت باشد یا از دست دادن عزیزان و بیماری، من باید اینجا مواظب وسوسه‌های شیطان باشم که بر من غلبه نکند و مرا از مسیر توحید خارج نکند. این را من می‌گویم شر والا رنج هیچ شری ندارد؛ موجودی است یک چیزی است. مثلاً شاید هم آدم برخی مواقع با آن راه بیاید، یک حشره‌ای آمده لذت می‌برد بنشیند روی دست شما و اگر بتوانی اسباب خوشحالی آن را فراهم کنی، چه چیزی از شما کم می‌شود؟! کمک به خوشحالی او کردی! و یک فرح و انبساطی برای آن فراهم کردی! برخی آدم‌ها چگونه به خود سختی می‌دهند و به حیوانات می‌رسند! حالا این واقعاً این طور نیست که اگر آزار و اذیتی متوجه ما شد از جانب یک حیوان ما داد و فغانمان سر برود.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اگر نگاهمان را عوض بکنیم؛ خیر و شر عوض می‌شود! پس ببینیم رنج در عالم شر، نیست. بیماری شر نیست. از دست دادن عزیزان شر نیست. وقتی که بدانیم همه مان از آن خدا هستیم و به سوی خدا بر می‌گردیم و در عالم برزخ همان طوری که جناب استاد فرمودند خدا اگر مشکلی باشد چون نظام عالم به گونه‌ای است کوچک‌ترین امر را حساب و کتاب می‌کند. اگر یک موقع‌هایی اجحافی به من شده باشد، پاداش می‌دهد. اصلاً بهشت و جهنم را خدا برای این قرار داده است. اگر بدانم خدای عالم و قادری وجود دارد و کاملاً رحیم و رحمان است، دیگر مشکلی ندارم! لذا من در عالم چیزی را شر نمی‌دانم؛ مگر شیطان و ایادی شیطان که مرا از عبادت خدا باز بدارند؛ مرا از دامن معصومان باز بدارند. هر کسی که چنین بکند او شر است و او ایادی شیطان است.

محمدرضایی تأکید کرد: ما مشکلمان این است به نظرم هم می‌رسد که دیگر از این به بعد نباید تمسخر کنیم، وقتی که یک فهم درستی از ادعیه هم نداریم، نرویم بنشینیم یک جایی و بگوییم که برای درد دندان یک دعایی بیان کرده اند! این دعا در جای خودش بسیار مهم است. هنوز هم می‌گوئیم اگر درد دندان داریم، بگوییم شیطان تو نمی‌توانی ما را گول بزنی نمی‌توانی ما را ببری و از دامن خدا و اولیا خدا جدا کنی! نباید تمسخر کرد. اصلاً نشانه عقلانیت انسان است که اگر کسی از وسایل طبیعی استفاده نکند، عاقل نیست و تکلیف ندارد! تکلیف متوجه عقلاست. مثل کسی می‌ماند که می‌خواهد در شب تاریک مطالعه کند، به او می‌گویند که تو عاقلی؟ خدا برای تو خورشید را قرار داده، و مسخر تو کرده، سخر لکم، تسخیر شما کرده استفاده بکن! اگر استفاده نکنی این نشانه عدم عقلانیت تو است. پس این با آن جدا است. این بعد مادی و آن معنوی است. من فکر می‌کنم که مشکل امروز ما این است.

انتهای پیام/
منبع: مهر

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.