به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله علی اکبر رشاد، رییس شورای حوزههای علمیه استان تهران در جلسه یازدهم «درس خارج فقه مهندسی ژنتیک و جنگ بیولوژیک» که به صورت مجازی برگزار شد، به تأثیر عرصههای جدید مهندسی ژنتیک بر ابواب فقه پرداخت که متن آن بدین شرح است؛
موضوع ما در بررسی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری بود و میخواستیم ببینیم کدام یک از احکام خمسه به آن تعلق میگیرد. این موضوع را باید در هر دو لایحه حکم «چه ذاتی و چه عرضی» و «چه اولی یا چه ثانوی» حسب قواعد نظریه، قواعد اخلاقیه، قواعد فقیه و دلالت ادلیه سمعیه(کتاب و سنت) و عقلیه بررسی کرد.
نخست باید سؤالها را مشخص کنیم. یعنی مشخص شود سؤال درباره حکم مطالعه زیست فناوری در ذاتی و عرضی و یا اولی و ثانوی است. چون چه بسا عوامل و عناصر گوناگونی در حکم مطالعه علمی زیست فناوری دخیل باشد.
چون وقتی گفته میشود مطالعه علمی زیست فناوری جایز است و یا جایز نیست در مقابل اقسام و احتمالاتی مطرح است. اگر جایز است مطلقاً جایز است و یا اینکه در بخشی از خلقت جایز است و اگر جایز نیست مطلقاً جایز نیست و یا در بخشی از خلقت جایز نیست.
برای نمونه آیا مطالعات علمی زیست فناورانه درباره جمادات، نباتات، شجر، حیوانات و انسان جایز است یا جایز نیست. اگر جایز است در تمام این بخشها جایز است و یا در قسمتی جایز است. اگر جایز نیست در تمامی اقسام جایز نیست و یا اینکه در قسمتی جایز و در قسمتی جایز نیست.
ممکن است کسی بگوید ما تنها در جمادات قائل به جواز هستیم. دیگری بگوید میتوان در نباتات نیز دست به مطالعه علمی زد و به عالم خلقت سر کشی کرد ولی در حیوان و انسان مجاز نیستیم. یا نفر سومی تأکید کند افزون بر کشف قواعد و سنن جمادات و نباتات میتوان درباره حیوان نیز دست به مطالعه زد. فرد دیگری بگوید افزون بر جمادات، نباتات، شجر و حیوان، میتوان درباره انسان نیز مطالعه زیست فناوری داشت و... .
بنابراین چه بسا گفته شود، اگر ما قائل به جواز مطلق در مطالعات مطلق خلقت نیستیم، ولی در قسم خاصی از خلقت مجاز هستیم و در قسمهای دیگر مجاز نیستیم. یا گفته شود در قسمی مجاز، مستحب و چه بسا واجب است ورود کنیم، ولی در قسم دیگری ورود جایز نیست. یا اینکه فردی بگوید ما باید برای افزایش نشاط زندگی انسان مطالعات زیست فناورانه داشته باشیم تا بتوانیم قواعد و قوانین را کشف کنیم.
همچنین ممکن است در برابر اطلاق جواز یا عدم جواز مطالعه علمی، شیوه مطالعه علمی مطرح شود. یعنی گفته شود به این شیوه میشود مطالعه کرد ولی به شیوه دیگر نمیتوان مطالعه کرد. برای نمونه گفته شود در سلولهای بنیادی اگر مطالعه علمی متوقف بر از بین بردن جنین است جایز نیست ولی اگر متوقف بر آن نیست ،جایز است.
حتی چه بسا بگویند در بخشی از ژرف کاوی علمی، مطالعات زیست فناورانه جایز است ولی در ژرف کاوی علمی بخش دیگری جایز نیست. موضوع دیگر اغراض مطالعه زیست فناورانه است. ممکن است فردی بگوید اگر این مطالعات برای پی بردن به عظمت خلقت است، جایز میباشد وگرنه جایز نیست.
در هر حال اگر گفتیم ژرف کاوی و کاوش علمی برای کشف سنن و اسرار مطلقاً جایز است که تکلیف مشخص است ولی اگر گفتیم مطلقا جایز نیست بلکه مقید به قسم، مرتبه و غرض خاصی است، در این صورت پرسش و فروع دیگری تولید میشود که کدام قسم از خلقت مجاز و کدام مجاز نیست.
همچنین اگر قرار شد شیوه مؤثر باشد، پرسش مطرح میشود کدام شیوه صحیح و کدام صحیح نیست. یا اینکه کدام مرتبه مجاز و کدام مرتبه مجاز نیست، یا فعالیت علمی و اکتشافی برای کدام اغراض مباح است و برای کدام اغراض مباح نیست.
اینها احتمالات مختلفی است که فعلا در مرحله مطالعه کلان بدون ورود در ابعاد مختلف است، یعنی تنها مقام علمی و کار اکتشافی را بیان میکنیم.
نخستین مسأله که مطرح میشود؛ جواز ژرف کاوی علمی اکتشافی در خلقت برای صرفا کشف قوانین و قواعد و اسرار خلقت و یا نه عدم جواز این کار است.
ادله مختلفی را میتوان برای بیان جواز مطلق از کتاب، سنت، عقل، احیاناً تقریبی فطری و احیاناً بسا اجماعی هم مطرح کرد. سپس آیات را بر چند دسته تقسیم کردیم. قسم نخست آیاتی که جواز بر کشف سنن و قواعد میکند. همانند آیه «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ بگو در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است سپس [باز ] خداست كه نشاه آخرت را پديد مى آورد خداست كه بر هر چيزى تواناست.»(عنکبوت/20)
این آیه صریحاً امر به سیر میکند و منظور از سیر نه از نوع تفریحی و تماشایی بلکه سیر دقی و تجربی است. نکته دیگر درباره آیه این است که امر به کیفیت خلقت میکند، این نظر، نظر دقی است نه تماشایی. وقتی خداوند متعال میفرماید در حیات خلقت نظر کنید، یعنی هم نظر عقلی کنید و هم نظر حسی و تجربی داشته باشید.
آیه دیگر «الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ؛ آن خدایی که هفت آسمان بلند را به طبقاتی منظم بیافرید و هیچ در نظم خلقت خدای رحمان بینظمیو نقصان نخواهی یافت، باز بارها به دیده عقل بنگر تا هیچ نقص و خلل هرگز در آن توانی یافت؟»(ملک/3)
این آیه نیز آشکارا امر به نگاه مکرر به خلقت الهی میکند تا از این رهگذر پی ببریم که نقصی در خلقت الهی نیست. آیا این جز از نگاه برهانی، تعقلی، فلسفی به علاوه نگاه تجربی و حسی است. این یعنی شما برای کشف قواعد و قوانین مجاز هستید.
آیه سوم میگوید «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ؛ ما آیات (قدرت و حکمت) خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملا هویدا و روشن میگردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا (و آیات حکمت و قیامت و رسالتش همه) بر حق است. آیا همین حقیقت که خدا بر همه موجودات عالم پیدا و گواه است کفایت (از برهان) نمیکند؟»(فصلت/53)
آیه میگوید درون و بیرون وجودی خودتان را مطالعه آفاقی و انفسی کنید. آیا مطالعه آفاق و انفس به جز تدبر ناشی از تدبر عقلی و مشاهده حسی و تجربی موارد و نمونه ممکن است؟ بنابراین قرآن دستور به مطالعه علمی و اکتشافی برای دستیابی به قوانین حاکم میکند.
انتهای پیام/