به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه، بیست و چهارمین قسمت از فصل جدید برنامهی تلویزیونی «مصیر»، با موضوع «نظریه پردازی قرآن بنیان از دیدگاه شهید سید محمدباقر صدر»، با حضور سیدهدایت جلیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و حجتالاسلام سعید بهمنی، قرآنپژوه و رئیس دفتر جامعه و دفتر نظارت و ارزیابی جامعه مدرسین روی آنتن رفت.
حجتالاسلام بهمنی در خصوص جایگاه شهید صدر در اندیشه اسلامی گفت: در آثار شهید صدر میبینیم که علوم زمان خود را میداند و تحلیل میکند. شهید صدر به دنبال تولید دانش و روش تولید دانش است. کمتر کسی هست که به این دو به موازات هم پرداخته باشد.
جلیلی در خصوص امتیازات شهید صدر توضیح داد: شهید صدر ذوابعاد است. در همه حوزه ها نواندیش و نوآور است. در مرزهای دانش حرکت کرده است و نه در درون محدوده های دانش. شهید صدر در تفسیر هم نوآوری داشته است؛ هم در روش تفسیر و هم فرآورده و محتوای تفسیر. کوشش های ایشان در مقام تاسیس بوده و نسبت به موضوعات رویکرد و رهیافت جدید دشته اند. شهید صدر ضمن تکیه بر سنت، فراتر از آن هم قدم بر می دارد.
حجتالاسلام بهمنی دربارهی نوآوریهای شهید صدر در مطالعات قرآنی بیان کرد: در نوآوریهای شهید صدر به طور خاص از نظریه استخلاف میشود نام برد. نظریه استخلاف در برابر امانیسم صورتبندی میشود. انسان سه ارتباط دارد؛ با خودش، دیگران و طبیعت. شهید صدر در استخلاف چهار بعد ارتباطی مشخص میکند. مستخلفی وجود دارد؛ یعنی خداوند بشر را برای خلافت در زمین برگزیده و سه ارتباط دیگر که با اومانیسم یکسان است. بعد ارتباطی با خداوند تعیین کنندهی سه ارتباط دیگر است. نوآوری دیگر نظریه استیمان است یعنی خداوند، خلافت و توانایی ارتباط را به انسان امانت داده است. این دو نظریه ما را از اومانیسم و تبعاتش جدا میکند و نقطهی متمایز ما از سایر اندیشههاست.
جلیلی ادامه داد: به نظر من نوآوری مهم ایشان در تفسیر، که سایر نوآوریها به نوعی فرزند آن هستند، بحث روش ایشان است که به نام تفسیر موضوعی میشناسیم. روش ایشان حتی در فرقهها و کشورهای مختلف مورد استقبال قرار گرفت. قبل ایشان کسانی بودهاند که نگاه موضوعی داشته باشند اما در مقام نظریهپردازی و تاسیس روش نبوده است. روش تفسیر موضوعی با نام شهید صدر عجین شده است.
دکتر جلیلی در خصوص تفاوت روش تفسیر موضوعی شهیدصدر و سایر تفسیرهای موضوعی شرح داد: روایت ها از تفسیر موضوعی متفاوت است. دو دسته وجود دارد؛ روایت تنگ و روایت فراخ. روایت تفسیر موضوعی شهیدصدر، روایت تنگ است. یعنی تخصصی تر و فنی تر است. روایت شهیدصدر نخبه گرا، نوگرا، نوآور، فنی و نیازمند روش و مبانی و سازوکار است. روایت های فراخ چنین الزاماتی ندارد. یک طیف وجود دارد که یک سر آن شهیدصدر است و یک سر دیگر دیدگاه کسانی مثل استاد محمدکاظم شاکر تفسیر موضوعی را در سطح یک سبک میدانند. میگویند تفسیر موضوعی به اقتضا مخاطب و علائق مفسر است. یک روش تفسیر داریم و یک روش تدوین تفسیر داریم. اگر تفسیر موضوعی را سبک بدانیم، آن را روش تدوین میدانیم. ولی در آثار شهیدصدر به عنوان مبدع روش تفسیری، شاخصه ها و ویژگی های تفسیر موضوعی در سطح روش و مبانی و سازوکار است. درمیانه این طیف هم نظریات دیگری وجود دارد. تفسیر موضوعی از سنت تفسیری ما گسسته نیست و ادامه آن است. ماقبل تفسیر موضوعی و تفسیر موضوعی، برهه ای وجود دارد که تفسیر موضوعی در حال شکل گیری است مثل تفسیر المیزان که ترتیبی است اما درون خود شامل تفسیر موضوعی هم میشود. حجتالاسلام بهمنی درباره ی فرآیند نظریه پردازی در اندیشه شهید صدر شرح داد: از بررسی سخنان و آثار شهید صدر به نه فرآیند رسیده ایم. شهید صدر از مسئله شناسی آغاز می کند. مرحله دوم پیشینی شناسی است که هم پیشینه مسئله و هم پیشینه آورده های بشر مهم است. مرحله سوم هدف گذاری نظریه و رسالت هاست. مرحله چهارم طرح سوال و مرحله بعد فرضیه سازی است و بعد استنطاق آغاز می شود یعنی به سراغ داده های قرآن می رود تا مدلول های تفسیری را درباره ی مسئله ای که می خواهد حل کند پیدا کند. گزاره ها ممکن است با پیشینه هماهنگ باشند یا نباشند، در این مرحله باید بررسی شود که در کدام قسمت متفاوت است. مرحله بعد صورت بندی نظریه آغاز میشود و به ترکیب مدلول های تفسیری میپردازد. مرحله آخر هم تدوین و ارائه تفسیر است. کسی که میخواهد براساس معرفت قرآن دانش را شکل دهد سراغ قرآن می رود شهید صدر این مراجعه به قرآن را در تفسیر موضوعی روش سازی میکند. سوال شهید صدر مسائل بشری است و نه مسائل خرد. شهید صدر میگوید میخواهم حقائق الکبری را تبیین کنم. کتاب نظریه سنت های تاریخی که نمونه ی عملی روش ایشان است و ۱۲۰ سوال طرح میکند ولی سوالات نظریه نیستند.
جلیلی ادامه داد: روایتی که شهید صدر دارد، از سایر روایت ها فاصله دارد. تفسیر موضوعی شهید صدر دو رکن معرفتی دارد. رکن درونی که قرآن است و رکن بیرونی که معارف بشری است. اساس دیدگاه ایشان این است که بین این دو رکن گفت و گو ایجاد کند. تفسیری که در آن رکن بیرونی کمرنگ باشد از محتوا تهی میشود. از نظر شهید صدر باید از زیست جهان خود آغاز کنیم و به متن حرکت کنیم. سایر تفسیرها از متن شروع می شود و در متن سیر می کنند یا نهایتاً به زیست جهان میرسند. زیست جهان معیشت فردی و جمعی ما و دانش ها و معارفی است که داریم. مسئله هایی که شهید صدر مطرح میکند برخاسته از زیست جهان است. ما باید در زیست جهان غور کنیم و تسلط بیابیم.
جلیلی در خصوص دغدغه اصالت تفسیر تشریح کرد: دو رکنی بودن به این معنا نیست که در پاسخ به این دو مراجعه می کنیم بلکه به این معناست که روش پژوهشی و تفسیر دو رکن دارد. ما از قرآن می پرسیم و پاسخ میگیریم. پرسش ها از ساحت معیشت و معرفت ما ایجاد میشود. اگر غور نکنم به پرسش های بزرگ و اصلی نمی رسیم. پرسش ها تابع نوع معیشت و سطح معرفت ماست پس سمت و سو دارند. تفسیر موضوعی تفسیر عصری است. در بحث جدیدی که به دنبال کاربردی سازی تفسیر و مطالعات قرآنی است، تفسیر موضوعی مناسب ترین روش است.
حجتالاسلام بهمنی در پایان گفت: مسائل شهید صدر مقیاس جهانی و تمدنی دارد. ایشان در سطح گزاره ای دانش تولید نمی کنند. شهید صدر به دنبال مبانی پارادایمی و سطح وسیعی از دانش است. ایشان به طور خاص در بخش نظریه هدف گذاری میکنند و مسئله شان نظریات کلان است.
انتهای پیام/