به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام والمسلمین حسین بستان از کارشناسان مسائل عفاف و حجاب در جلسه دوم وبینار تخصصی «بررسی فمینیسم در ایران و جهان؛ از مبانی تا جریانشناسی» که از سوی دبیرخانه مفتاح_اندیشه برگزار شد، تأکید کرد: فمینیسم هر چند عنوان واحدی است ولی میتوان به مباحث گوناگون تحلیل و شاخههای مختلفی از آن استخراج کرد.
وی ادامه داد: فایده مهم تقسیم بندی مباحث فمینیسم به شاخههای مختلف این است که وقتی در این موضوع وارد میشویم، منطق بحث را خوب رعایت کرده و درست تشخیص میدهیم. یعنی فردی که میخواهد استدلال کند براساس منطق درست همان حوزه استدلال میکند و فردی هم که میخواهد پاسخ دهد با منطق همان حوزه پاسخ میدهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه در فمینیسم منطق هر حوزه متفاوت است، تأکید کرد: فرد اگر در حوزه انسان شناسی بحث میکند، باید منطق آن را رعایت کند، اگر در حوزه روان شناسی بحث میکند، باید منطق آن را رعایت کند و... . بنابراین شناخت تفاوت حوزهها بسیار مهم است و نباید آنها را با یک عینک دید.
حجتالاسلام والمسلمین بستان در یادآوری مباحث جلسه قبل درباره اصل وجود یا عدم وجود تفاوتهای میان زن و مرد اظهار کرد: درباره این موضوع بحث کردیم و نتیجه این شد که برخی از تفاوتها مسلم است، برخی از تفاوتها قابل اشکال و تردید است و برخی نیز اختلافی است.
وی افزود: حوزه دوم درباره منشأ تفاوتها بود، یعنی اگر ثابت شد تفاوتی وجود دارد خواستگاه و منشأ تفاوت چیست؟ در این جا رویکردهای مختلفی مطرح شد؛ در ادبیات فمینیستی حداقل سه رویکرد کلی وجود دارد؛ یک رویکرد، محیط گرایی است. میگوید منشأ تفاوتهای زن و مرد محیط اجتماعی و تربیتی است وگرنه ذاتا هیچ تفاوتی ندارند. رویکرد دوم، طبیعتگرایی است و میگوید تفاوت میان زن و مرد وجود دارد منشأ آن طبیعت است، یعنی ذات و طبیعت متفاوت است.
این استاد حوزه اذعان کرد: رویکرد نخست بیشتر از سوی فمینیستهای لیبرال مطرح شده است، یعنی میگویند منشأ تفاوتهای میان زن و مرد محیط اجتماعی است. رویکرد دوم بیشتر از سوی رادیکالهای مطرح شده است. عدهای از اینها بحث تفاوتها را مطرح کرده و اصرار دارند که این تفاوت طبیعی است.
وی اضافه کرد: بخشی از فمینیستهای موج سوم نیز به این دیدگاه معتقدند که به عنوان فمینیستهای خانوادهگرا معروف شدهاند. اینها طرفداری از خانواده و احیای نقش مادری و خانواده را مطرح میکنند. حتی برخی از اینها فمینیستهای لیبرالی هستند که دو الی سه دهه اخیر علیه خانواده و مادری صحبت میکردند ولی دیدگاهشان را تصحیح کردهاند. این دیدگاه بر روی تفاوتهای طبیعی زن و مرد تأکید دارد.
کارشناس مسائل عفاف و حجاب خاطرنشان کرد: رویکرد سوم، رویکرد دیالکتیک است. عدهای از فمینیستها قائل شدند که ما باید میان طبیعتگرایی و محیطگرایی جمع کنیم و هیچ کدام را به صورت مطلق نفی نکنیم، بلکه به تأثیر متقابل میان این دو قائل شویم. بگوییم محیط و طبیعت تأثیر دارند ولی هیچ کدام تأثیر 100 درصدی ندارد.
این استاد حوزه درباره رویکرد اسلام درباره طبیعی یا محیطی بودن تفاوتهای زن و مرد نیز تأکید کرد: از آیات و روایات میتوان دلالت پیدا کرد که برخی از تفاوتهای زن و مرد دارای منشأ طبیعی و زیست شناختی هستند، ولی لزوماً برای همه چنین دلالتی پیدا نمیکنیم، پیدا نمیکنیم معنایش این نیست که انکار کنیم، شاید واقعا تفاوت طبیعی باشد ولی متون ما خیلی در این مسأله که منشأ این تفاوتها طبیعی باشد، صراحت ندارند.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا دین تمام این مسائل(منشأ تفاوتهای زن و مرد) را مطرح نکرده است، گفت: ما نباید انتظار داشته باشیم مباحث فنی و تخصصی علوم مختلف در آیات و روایات مطرح شود، چون وظیفه و رسالت دین این نیست که علم زیست شناسی، شیمی و... را به ما یاد دهد، بلکه هدف اصلی آن نشان دادن راه سعادت و بایدها و نبایدها است، هر چند این بایدها و نبایدها به لحاظ منطقی مبتنی بر هستها و واقعیتهای تکوینی است، ولی رسالت دین نیست که تمام مبانی و پیشینه و امور تکوینی دخیل در بایدها و نبایدها را شرح دهد. خداوند به بشر عقل داده و عقل برای این است که بتوانیم مجهولات را کشف کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تأکید کرد: البته این موضوع منافاتی با نگاه تمدنی دین ندارد، چون نگاه تمدنی بدین معنا نیست که ریز و درشت همه چیز بیان شود، بلکه معنایش این است که راه را به ما نشان دهد. اگر بشر عقل نداشت، باید همه چیز از صفر تا صد توضیح داده میشد ولی وقتی شارع به بشر عقل داد و پیروان خود را به علم تشویق کرد، منافات ندارد. نگاه تمدنی اصول و مبانی کلی را به ما یاد داده، راه سعادت، بایدها و نبایدها را به ما نشان داده ولی در ادامه گفته با عقل خودتان، پیشرفت علمی و قابلیتهایتان بقیه راه را طی کنید.
وی در ادامه سخنان خود پرسش «آیا تفاوتهای زن و مرد جبری است یا غیر جبری؟» را مطرح و در پاسخ به آن یادآور شد: این پرسش تکامل یافته پرسش قبل است ولی در این پرسش یک پله بالاتر میرویم و میگوییم بر فرض اینکه منشأ تفاوتهای زن و مرد طبیعت است، حال این تفاوتهای طبیعی جبری است یا خیر؟ وقتی میگوییم چیزی جبری است یعنی قابل تغییر نیست.
حجتالاسلام والمسلمین بستان اضافه کرد: یک پاسخ به پرسش این است که بگوییم تفاوتها جبری است، این است و جز این نیست و کاری نیز نمیتوان کرد. پاسخ دوم این است که بگوییم تفاوت وجود دارد، طبیعی نیز است، ولی اینگونه نیست هر چیزی طبیعی است، تغییر ناپذیر باشد. بنابراین سوال از جبری بودن به معنای تغییر پذیر بودن یا تغییر ناپذیر بودن است.
وی تصریح کرد: حوزه این بحث انسان شناسی است. در این جا شاید دفاع کردن از نگاه جبری سخت باشد ولی شما این موضوع را هم در فمینیستها میبینید که کسانی طبیعتگرا و جبرگرا بودند. یعنی میگویند تفاوتهای زن و مرد طبیعی و جبری است، یعنی تغییر پذیر نیست بنابراین مردها و زنها همین که هستند، هستند.
استاد حوزه گفت: با توجه به این دیدگاه میتوان گفت که نگاه گروه دوم که میگوید هر چند تفاوتهای میان زن و مرد طبیعی است ولی تغییر پذیر(غیر جبری) است، بیشتر مورد قبول است. یعنی هر چند منشأ طبیعی دارد ولی میتوان تغییر داد. برای نمونه اکنون پیشرفت علم نشان میدهد حتی میتوان تفاوت طبیعی را تغییر داد.
کارشناس مسائل عفاف و حجاب عنوان کرد: در میان علمای ما این پرسش بدین صراحت بحث نشده ولی در میان سخنان آنان اشاراتی شده که میتوان با بررسی عمیق به آن رسید و شاید بتوان به آن تکیه کرد. برای نمونه در جلسه قبل درباره تفاوت نگاه علامه طباطبایی با شهید مطهری درباره طبیعی بودن یا نبودن تفاوتهای زن و مرد بحث کردیم. مثلا بحثهای مرحوم علامه به گونهای است که نمیگویم صراحت کامل دارد ولی ایهام دارد، یعنی ذهن را به سمت اینکه ایشان به نوعی نگاه جبرگرایانه دارد سوق میدهد ولی صراحت ندارد.
حجتالاسلام والمسلمین بستان پرسش بعدی را این دانست که «آیا زن و مرد از جهت ارزشمندی یکسان هستند یا متفاوت هستند؟ اگر متفاوت هستند مرد ارزشمندتر است یا زن ارزشمندتر است؟» و با یادآوری این موضوع که این یک بحث دینی و ایدئولوژیک است، اذعان کرد: به این پرسش پاسخ علمی نمیتوان داد، چون دست علم در این عرصه کوتاه است. ارزشگذاری کار دین و ایدئولوژیها است.
وی ادامه داد: در اینجا وقتی ادبیات فمینیستها را نگاه میکنیم، میبینیم اینها خیلی وارد ارزشگذاری نشدهاند، ولی پیش فرض بسیاری از این افراد به ویژه لیبرالها این است که ارزش زن و مرد یکسان است. ولی در میان فمینیستها برخی وارد بحث ارزشگذاری شده و گفتهاند زنان ارزشمندتر از مردان هستند. اینها براساس ویژگیهای تکوینی، زن را بهتر از مرد میدانند. زن را موجود ارزشمندتر میدانند.
استاد حوزه بیان داشت: در نگاه تاریخی این یک واکنشی است نسبت به فلاسفه قدیمی. چون در فلاسفه قدیمیِ غرب بسیاری بودند که قضاوت ارزشی کرده و مرد را بهتر از زن دانستهاند. ارسطو میگوید «وقتی طبیعت ناتوان میماند از ساختن یک مرد، یک زن به وجود میآید.» این یک نوع نگاه تحقیر آمیز به زن است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره نگاه ادبیات اسلامی و دیدگاه متفکران اسلامی نسبت به جایگاه ارزشی زن و مرد تأکید کرد: شاید در میان متفکرانی که ارزشگذاری میکنند، بحثهایی وجود دارد و طی سالهای گذشته حتی محل منازعه و تضارب آرا قرار گرفته است.
وی اضافه کرد: در جمع بندی این پرسش باید گفت که اندیشمندان غربی سه نوع نگاه به این موضوع دارند؛ 1 – فلاسفه قدیم مرد را ارزشمندتر میدانند. 2 – برخی از فمینیستها به ویژه لیبرالها تفاوتی قائل نیستند و 3 – رادیکالهای فمینیست که زن را برتر میدانند. ولی در متفکران مسلمان دو دیدگاه وجود دارد؛ 1 – در برخی عبارتها مخصوصاً در گذشته مرد را ارزشمندتر میدانستند و 2 – گروه دیگر میگویند به لحاظ ارزشگذاری هیچ تفاوتی ندارند که فکر کنم تمامی علمای کنونی چنین دیدگاهی داشته باشند. البته براساس نقشها تفاوت قائل هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه براساس متون دینی درباره ارزشگذاری میان زن و مرد نیز یادآور شد: براساس این متون اینکه بگوییم ارزش زن بیشتر از مرد است، چنین چیزی وجود ندارد. ولی اینکه بگوییم ارزش مرد بیشتر از زن است، بنده شاهدی معتبر و قابل استناد که این را ثابت کند، پیدا نکردم. بنابراین دیدگاهی که ارزشگذاری را یکسان میداند، قابل دفاع است.
وی ادامه داد: البته در روایات ما تعابیر بسیار نادری وجود دارد که از آن ارزشمندی مرد ممکن است استفاده شود، ولی این تعابیر هم سندا اشکال دارد و هم دلالتاً قابل مناقشه است و به نحوی نیست که بتوان به آنها استناد کرد. شاید بتوان گفت اینها بیشتر جعلیات و اسرائیلیات است. البته این بحث بسیار دامنه دار است و اگر کار عمیقی بخواهد صورت گیرد باید کار حدیثی گستردهای صورت گیرد و تک تک روایات مورد بحث قرار گیرد.
«اگر تفاوتهای میان زن و مرد را از بین ببریم در آینده چه میشود؟» پرسش دیگری بود که از سوی حجتالاسلام والمسلمین بستان مطرح شد و در پاسخ به آن تأکید کرد: در حوزه آیندهپژوهی این شبهه در متون فمینیستی بسیار مطرح شده است. اینها تلاش کردند میان زن و مرد تساوی به وجود آورند ولی از سوی برخی فمینیستها این پرسشها مطرح شد اگر تفاوتهای میان زن و مرد را از بین ببریم، در آینده چه میشود؟ برخی از فمینیستها گفتند معلوم نیست جامعه خوب شود. برفرض که زنها همانند مردها شدند، چه امتیازی برای زنان دارد؟
وی افزود: این شبهه جدی است. در نظام دینی ما و نظام مطلوبی که اسلام ترسیم کرده، ولو صراحتا چیزی وارد نشده ولی از لوازم آن میتوان فهمید که دین میگوید حتی در ظواهر زن و مرد تفاوتهای خود را حفظ کنند، پیامبر اکرم(ص) تأکید داشتند حتما تفاوتهای میان زن و مرد حفظ شود. البته این بحث ادبیات غنی ندارد و منابع فراوانی در آن ندارد ولی مسأله قابل بحثی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، بحث بعدی را یک بحث فلسفه حقوقی عنوان کرد و گفت: شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن وارد بحث شده است. ایده ایشان این بود که ما از تفاوتهای طبیعی زن و مرد به تفاوتهای حقوقی برسیم. یعنی اگر گفتیم زن و مرد به لحاظ طبیعی تفاوت دارند، میشود نتیجه گرفت که حقوق آنها نیز متفاوت است؟ یعنی میتوان از تشریع به تکوین پل زد؟
وی ادامه داد: یعنی بگوییم - البته براساس عقل و بدون مراجعه به شریعت - از تفاوت طبیعی میان زن و مرد تفاوت حقوقی داشته باشیم؟ ایشان میگوید ما میتوانیم از تفاوتهای طبیعی زن و مرد به تفاوتهای حقوقی برسیم. این بحث مهم و پیچیده است. اجمال بحث اینکه فی الجمله میشود جاهایی اجمالاً به حقوق طبیعی برسد.
حجتالاسلام والمسلمین بستان در بخش جمع بندی سخنان خود اذعان کرد: خلاصه بحث اینکه فمینیستها یک جنبه عدالت خواهی داشتند که سبب نقطه قوتشان بود ولی نقطه ضعفشان در این بود که درباره تفاوتهای زن و مرد به نتیجه روشن نرسیدهاند، چون خودشان دچار تناقض و تضاد هستند. به همین دلیل در راهبردهای خودشان نتوانستند نسخه شفا بخشی برای زنان و جوامع بشری ارائه دهند، لذا گیر کردند.
وی یادآور شد: یکی از مهمترین معضلات فمینیسم و یکی از گردنههایی که در آن گیر افتاده است، بحث مادری است. مادری را نتوانستند حل کنند، چرا؟ چون درباره تفاوتهای طبیعی زن و مرد نتوانستند به دیدگاه روشنی برسند. عدهای مادر را کوبیدند و سپس پشیمان شدند و اکنون در آن گیر افتادهاند. نمونه دیگر اینکه دم از اشتغال زنان میزنند ولی وقتی زن شاغل میشود گرفتار خیلی از مسائل همانند آزار جنسی در محیط کار و... میشود که صدای خودشان هم در آمده است. نمونه دیگر اینکه از آزادی زن طرفداری میکنند ولی وقتی زن در جامعه حضور آزاد پیدا میکند صدایشان در میآید که زن در سینما، ورزش و... تبدیل به شی و ابزار شده که مردها از آنان سوء استفاده میکنند.
استاد حوزه در پایان تصریح کرد: البته ما نیز ابتدای کار هستیم و اینگونه نیست که الگوی مناسب اسلامی را طراحی کرده باشیم. این مسیریست که جلوی پای ما بوده و بسیار طولانیست. باید کسانی که دغدغهمند و توانمند هستند در این عرصه وارد شوند.
انتهای پیام/