به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام والمسلمین مجید دهقان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در جلسه دوم وبینار تخصصی «بررسی فمینیسم در ایران و جهان؛ از مبانی تا جریانشناسی» که از سوی دبیرخانه علوم انسانی اسلامی مفتاح_اندیشه و با همکاری پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد، مبانی معرفتی فمینیسم اسلامی را مورد نقد قرار داد.
وی اصالت قائل نبودن به دین، تاریخگرایی حداکثری و استناد به شواهد تاریخی بدون در نظر گرفتن پیچیدگی آن را از مهمترین نقدهای وارده به فمینیسم اسلامی برشمرد و یادآور شد: چهارمین نقد به فمینیستهای اسلامی بحث هرمنوتیک در آثار آنهاست. عمده فمینیستهای اسلامی از لحاظ روشی در برخی آثار از هرمنوتیک استفاده کردهاند. البته از سال 2010 به بعد مقداری روشها و رویکردهایشان به روزتر شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه در هرمنوتیک نظریات مختلفی وجود دارد، خاطرنشان کرد: برای نمونه آمنه ودود در مقدمه کتاب «قرآن و زن» میگوید روش من هرمنوتیک است. هرمنوتیک توحیدی است.
وی افزود: هرمنوتیک توحیدی بدین معناست که ما در خوانش یک متن از یک مؤلف، آن هم مؤلفی که با او فاصله تاریخی داریم، باید تمام متن را به مثابه یک نظام یکپارچه ببینیم. به همین دلیل آمنه ودود در تفسیر متون اسلامی به ویژه قرآن برای زنان همیشه به دنبال یکپارچگی و وحدت در این متون دینی بوده است.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان، درباره ایراد استفاده از هرمنوتیک توحیدی در فهم آیات قرآن درباره زنان بیان کرد: براساس نگاه هرمنوتیک توحیدی ما باید آیات الاحکام همانند تعدد زوجات، ازدواج موقت و... را براساس روح کلی قرآن فهم کنیم. روح کلی قرآن بر مسائلی همانند عدل، مساوات، کمک به مظلوم و... تأکید میکند.
وی اضافه کرد: اگر عناصر معرفتی کلیدی قرآن عدالت، مساوات و... است، پس تعدد زوجات در عصر حاضر با این عناصر کلیدی سازگار نیست. بنابراین هر چند در زمان پیامبر(ص) تعدد زوجات در راستای عناصر کلیدی قرآن همانند عدالت بوده، ولی اکنون نمیتوان چنین فهمی داشت.
این استاد با اشاره به اینکه رگههایی از نگاه هرمنوتیک توحیدی در برخی از آثار روشنفکران اسلامی همانند طاهر الحداد نیز دیده میشود، یادآور شد: در روشنفکران دینی ایران پیش از مشروطه نیز چنین سخنانی دیده میشود.
وی افزود: نقد ما بر رویکرد هرمنوتیکی این است؛ اگر این رویکرد را در مقام ثبوت در نظر بگیریم، رویکرد منطقی است، ولی وقتی در مقام اثبات با آن مواجه میشویم، تشخیص اینکه کدام یک از گزارهها در راستای عناصر کلیدی است و کدام نیست، نیازمند مکانیسم جداگانهای است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: صرف اینکه ما در مقام ثبوت ادعا کنیم اندیشهها دارای محکمات و متشابهات، اصلی و فرعی و... است کافی نیست تا در مقام اثبات نیز بگوییم گزاره الف از نوع گزارههای اصلی یا فرعی است، بلکه نیازمند شواهد بسیار زیادی است. البته راه بن بست نیست ولی باید شواهد مختلفی را در نظر گرفت که اقامه شواهد خود دارای پیچیدگیهایی است.
وی ادامه داد: یکی از دلایل روشنفکران دینی و فمینیستهای اسلامی برای نقد احکام حوزه زنان و خانواده همانند تعدد زوجات، ازدواج موقت، ارث و... این است که میگویند این احکام عمدتاً امضایی هستند، پس معلوم میشود برای دین نیست بلکه برای عقلای آن جامعه است. بنابراین این احکام برای جامعه آن زمان بوده، نه جامعه امروزی.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان تأکید کرد: غفلت چنین افرادی در این است که اولاً، نمیدانند امضایی بودن احکام به معنای این نیست که این احکام دینی نیستند. بلکه امضایی بودن در مقابل تأسیسی بودن است و هر دو احکامِ دین و حکم الله هستند.
وی عنوان کرد: ثانیاً، لازم است مجموعه دین با فرهنگ آن زمان را در نظر بگیریم، نه صرف مسائلی که مورد امضای دین قرار گرفته است. مجموعه احکام دینی آن زمان این بوده که دین جدیدی وارد شده است. اینکه فمینیستهای اسلامی و روشنفکران اسلامی میگویند هر چیزی امضایی بود جوهره دین به شمار نمیآید، دارای اشکالات فراوانی است.
این استاد حوزه یکی از مباحث مربوط به مطالعات اسلامی درباره زنان را بحث واژهپژوهی دانست و تأکید کرد: یکی از راههای واژهپژوهی مراجعه به کتب لغوی است. ولی اینگونه کار کردن، ناقص است و این اشکال در حوزه مطالعات اسلامی زنان بسیار دیده میشود.
وی ادامه داد: برای نمونه یک فرد فارسی زبان به راحتی ارتباط کلمات و استعمالات زبان فارسی را متوجه میشود ولی فردی که انگلیسی زبان است چنین مباحثی را متوجه نمیشود. یک فارسی زبان میداند معنای جمله «دست به سرش کن» چیست، ولی یک انگلیسی زبان چنین چیزی را متوجه نمیشود. این اشکال در زبان عربی نیز بسیار دیده میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در تشریح معنای لغوی کلمه «ضربوا» در آیه 34 سوره نساء خاطرنشان کرد: ضرب دارای معانی مختلفی است؛ برای نمونه قرآن میفرماید «إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ» ضرب در این آیه به معنای زدن با دست که دردآور هم باشد نیست، بلکه به معنای رفتن است. مثال دیگر اینکه در زبان فارسی میگوییم «تار زدن» منظور از تار زدن کتک زدن تار نیست.
وی افزود: از کلمه ضرب در آیه ضرب نیز میتوان معانی مختلفی به دست آورد. نباید تنها برای کسب معانی به کتب لغت مراجعه کنیم. باید ببینیم ارتباط میان کلمات چیست. برای فهم چنین مطالبی باید فهم زبانی خود را بالا ببریم. اگر تنها بخواهیم به وسیله کتب لغت معانی را بیان کنیم، سبب تحریف مطالب میشود.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان تصریح کرد: فاطمه مرنیسی میگوید آیات نخست قرآن بسیار فرادستانه با زنان برخورد میکند ولی کم کم قرآن و پیامبر(ص) با اعتراض مردان صحابه مواجه شدند و نبی اکرم(ص) و قرآن برای اینکه اسلام پیش برود و اصل اسلام به خطر نیفتد، به مردان امتیازات مختلفی همانند زدن زنان را دادند.
وی اضافه کرد: این سخن مرنیسی دارای شواهد تاریخی کافی نیست. صرف یک رفتار یا اعتراض چند صحابه را نمیتوان مبنای عمل قرار داد. البته افرادی از صحابه و حتی یکی از خلفا زن ستیز بوده و هر جا نبی اکرم(ص) ملاطفتی نسبت به زنان داشته، اعتراض میکرده، ولی هیچ شاهد تاریخی نمیگوید پیامبر(ص) به سبب اعتراض اصحاب کوتاه آمده باشند. از سوی دیگر جامعه مکی زن ستیزتر از جامعه مدنی آن زمان بوده است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: بنده در پژوهش لغوی اساساً معتقد نیستم که انحصاراً باید به کتاب لغت مراجعه کرد. روش لغوی اطمینان بخش تحلیل استعمالات نزدیک یا زمان صدور متن است و این استعمالات را میتوان از مباحث مختلفی به دست آورد.
وی با تأکید بر اینکه باید در مطالعات اسلامی حوزه زنان نسبت به رویکردهای نظری و روشهای مطالعات آگاهی داشته باشیم، گفت: ما از اسلامپژوهان خارج از کشور عقبتر هستیم. آنها در مطالعات خود از نظریات جدیدتری استفاده میکنند. باید حیثیت نظری بحث را در درون خودمان تقویت کنیم. باید از روشهای روز و چند روشی بهره ببریم. برای فهم مسائل مربوط به حوزه زنان و مواجهه علمی با آنها نیاز داریم که خودمان را از وضعیت کنونی قویتر کنیم.
این استاد حوزه زنان و خانواده بیان داشت: در نهادهای آموزشی ما به دلیل اینکه نمیخواهند بحثهای جدید منجر به انحراف افراد و پروراندن شبهه در اذهان شود، بحثها را همانگونه که است ارائه نمیدهند. این به مرور زمان منجر میشود که طلاب ما ضعیفتر از پژوهشگران اسلام در خارج از حوزه تربیت شوند. نقطه ضعف اساسی ما است که حوزه نمیتواند به ویژه در حوزه خواهران با پژوهشگران اسلامی جدید که نه عرق دینی و نه عرق حوزوی دارند، همآوردی کند.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان در پایان سخنان خود به پرسشهای مخاطبان پاسخ داد.
انتهای پیام/