به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجتالاسلام والمسلمین حسن آقانظری در گفتوگویی، تصریح کرد: مکتب اقتصاد اسلامی را کسی میتواند مطرح کند و در خصوص کیفیت و تحقق آن در اسلام بحث کند که یک مقاله علمی پژوهشی در این حوزه بنویسد.
وی افزود: یک شخصیت علمی زمانی که میخواهد در خصوص یک مکتب اقتصادی صحبت کند. از جمله مکتب اقتصادی اسلام، باید حتما مقالهای در این حوزه داشته باشد یا استاد این مبحث باشد یا از طریق یک رساله علمی، علمیت خود را در این مسأله به دیگران ثابت کند. مثلا اگر بنده بگویم که اقتصاد اسلامی وجود ندارد باید یک مقاله بنویسم و آن را در اختیار اقتصاددانان قرار دهم و نظر آنها را جویا شوم. در این زمینه هم باید توان استدلال داشت و با متخصصان به بحث نشست.
معاون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اظهارکرد: تا زمانی که مقالهای در خصوص مدعی خودم ارایه نکردم، صاحبان علم میگویند این مسأله صرفا یک ادعا است. زمانی میتوانیم در مجامع روی این گزاره که مکتب اقتصاد اسلامی وجود دارد یا ندارد، بحث کنیم که روی یک متن به توافق برسیم یا یک متن را از خود به جای گذاریم.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: شهید صدر ۶۵ سال پیش کتابی به نام اقتصادنا نوشت که قسمت اول آن معرفی مکتب مارکسیسم و قسمت دوم نیز مرتبط به سرمایهداری و در بخش سوم مکتب اقتصادی اسلام را مد نظر قرارداده است.
وی گفت: شاید ایشان در همان زمان حس میکردند که باید چنین استوار صحبت کنند که در آینده کسانی که میخواهند روی نظریات اقتصاد اسلامی کار کنند چنین متن قوی را در اختیار داشته باشند. ایشان از آنجا که حس میکردند شاید در آینده کسانی بیایند و از عدم وجود مکتب اقتصادی اسلام صحبت کنند جزوه ای با عنوان "از اقتصاد اسلامی چه میدانیم" را نوشت. وی در این جزوه سه سوال مطرح کرد.
رئیس مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، اظهارکرد: شهید صدر در این جزوه سه سوال ساده را مطرح کرد در واقع وی همان مطالب علمی که در خصوص کشف اقتصاد اسلامی را مطرح کرده بود به زبان ساده به شکل یک جزوه مستقل بیان کرد.
وی گفت: سوال اول ایشان این است که آیا در اسلام اقتصاد پیدا میشود؟ دوم اینکه نوع اقتصاد چیست؟ و اقتصاد اسلامی و آنچه به آن ایمان داریم. سپس آورده است که آیا اقتصاد اسلامی پیدا میشود و در اقتصادنا این بحث را آورده است. وقتی کلمه اقتصاد اسلامی را به کار میبرد به دنبال القای این مساله است که در این زمینه احکام و فقه اقتصادی وجود دارد. ایشان در این کتاب به صورت تفصیلی به این موضوع میپردازد.
وی اظهارکرد: مرحله بعد اینکه از این احکام میتوانیم به مکتب اسلامی برسیم. ایشان شیوه رسیدن به مکتب اقتصادی اسلامی را نیز ارایه کرده است. شهید صدر استدلال کرده است که چگونه می توان این شیوه را استدلال کرد و احکام فقهی و شرعی را از آن گرفت و در نهایت به یک مکتب رسید.
استاد حوزه علمیه، گفت: جا دارد که محققان اقتصاد اسلامی بیایند بگویند که پس از همه این مباحث آیا علم اقتصاد اسلامی داریم یا خیر؟ با توجه به نظرات شهید صدر جواب این سوال کاملا آری است، زیرا ایشان با ارایه کامل نظام فکری و معرفتی و روایی و متنی اسلام قواعد این حوزه را بیان می کند و اشاره می کند که چه زمانی و چگونه علم اقتصاد اسلامی بوجود می آید. سپس دو راه را مطرح کرده است که از این دو راه می توانیم به اقتصاد اسلامی برسیم.
رئیس سابق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، اظهار کرد: در تحقیقاتی که در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه طی چند سال انجام شد، راه رسیدن به علم اقتصاد اسلامی ارایه و مقالات زیادی نیز در این زمینه تألیف شد. از این روی، عرض میکنیم کسی که می خواهد به علم اقتصاد اسلامی دسترسی پیدا کند باید شیوه تکوین علم اقتصاد اسلامی را بداند.
وی گفت: ما نمیتوانیم بگوییم که بانکداری اسلامی نداریم، اگر صد سال پیش میگفتند بانکداری اسلامی چیست ولی امروز وقتی از بانکداری صحبت میکنیم و آن را تدریس میکنیم به نوعی از بانک به عنوان بانک اسلامی اشاره میشود پس همه دنیا پذیرفتهاند که بانک اسلامی هم نوعی از بانکداری است و حتما یک فصل بانکداری اسلامی را تحصیل میکنند.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: بانکداری اسلامی در بسیاری از کشورهای دنیا جاری است که این شیوه نیز به دو نوع است که برخی مثل پاکستان و عربستان هم بانکهای ربوی دارند و هم بانکهای اسلامی.
وی بیان کرد: در این میان اهل سنت با فقه خودشان و کسانی که با فقه امامیه بانکداری اسلامی را اجرا کردند با این شیوه به کار ادامه می دهند که البته هنوز در مسیر اجرا نیازمند رفع نقایص است. مثل ما که بانکداری اسلامی داریم که باید با تغییرات میدانی مشکلات آن را حل کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین آقانظری با ذکر این مطلب که همانگونه که بانکداری اقتصادی داریم مکتب اقتصادی اسلامی نیز داریم، گفت: هر کسی اقتصادنای شهید صدر را خوانده باشد قطعا دیگر نمیگوید که ما اصلا اقتصاد اسلامی نداریم. در بانکهای غربی ربا میخورند و وقتی هم سپرده میگیرند بر اساس بهره است. رکن اول آنها تجهیز منابع و دوم تخصیص منابع است. تجهیز منابع بر اساس بهره است و تخصیص منابع هم بر اساس بهره است.
وی افزود: اگر ما در اسلام این مبنا را قبول نداریم باید از روشهای فقهی استفاده کنیم، ولی در میدان عمل مشکلاتی داریم زیرا کار علمی نکردیم که این خود، یک بحث دیگر است. وقتی جریان پول و پول وسعت یابد، معاملات نیز ربوی میشود ولی وقتی این جریان به پول و کالا و سپس پول یا ثروت مبدل شد دیگر خبری از ربا نیست.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اسلام از ما میخواهد که پول وارد جریان تولید کالا و خدمات شود، از این روی وقتی این پول به جریان پولسازی بدون استفاده از ابزارهای ذکر شده رسید جریان ربوی شکل میگیرد و اقتصاد ما را متاثر میکند و به سمت سود بیشتر و سود مبادلات حرام میرود. تفاوت نظام اقتصادی اسلامی و نظام ربوی از زمین تا آسمان است.
وی گفت: با مراجعه به اقتصادهای لیبرالی مثل آمریکا این سوال مطرح شد که چرا همین بانکها با همین شیوه تمام ثروت این کشور را در اختیار یک درصد قراردادهاند و شرکت های چند ملیتی چگونه سرمایه های مردم را درون خود هضم کردند.
انتهای پیام/
منبع: حوزه