تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, اقتصاد, حوزه و فقاهت, عرصه اقتصاد و تمدن, گزارش, مشروح خبرها
شماره : 23443
تاریخ : ۲۴ فروردین, ۱۴۰۱ :: ۱۹:۰۰
رمز ارز با پشتوانه و بدون پشتوانه/ احکام رمز ارزها براساس هویتشان است آیت‌الله جواد مروی/ بیت کوین و رمز ارز‌‌ها15: به نظر ما تطبیق استخراج بیت کوین بر جعاله اشکال شرعی ندارد و معامله با آن صحیح است ابهام در عملیه استخراج کمّا و کیفا موجب بطلان جعاله نمی‌شود، عدم معلومیت جُعل مانع از صحت جعاله نمی‌شود، چنانچه شرائط متعاقدین هم در عامل لازم نیست چون جعاله عقد نیست و ایقاع است. بنابراین تطبیق استخراج بیت کوین به نظر ما بر جعاله اشکال شرعی ندارد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله جواد مروی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس خارج فقه معاصر به بررسی موضوع «بیت کوین و رمز ارز‌‌ها» پرداخت که در ادامه متن آن را ملاحظه می‌کنید؛

عرض شد که نکاتی را به صورت مختصر در رابطه با جعاله اشاره کنیم و بعد ببینیم آیا استخراج بیت کوین بر جعاله قابل تطبیق است یا نه؟

نکته اول: تعریف جعاله بود که بیان شد.

نکته دوم: آیا جعاله عقد است یا ایقاع است یا هیچ‌کدام؟

بین فقهاء انظار و دیدگاه‌هایی است و هر کدام اثری دارد. اگر جعاله عقد باشد نیاز دارد به ایجاب و قبول از دو طرف، که بعضی می‌گویند عقد است، نهایت از طرف ایجاب با لفظ ادا می‌شود «من ردّ ضالتی فله کذا» و از طرف قبول به فعل و معاطات است، آن کسی که کار را به قصد قبول انجام می‌دهد آن هم یک طرف عقد خواهد بود. یا نه جعاله یک ایقاع است و عقد نیست مثل طلاق می‌ماند، ماهیت او ایجاب موجب است نه نیاز به رضایت کسی دارد و نه نیاز به قبول دارد.

اینجا دو ثمره را بین عقد و ایقاع به صورت خلاصه اشاره کنیم:

ثمره اول: اگر جعاله عقد باشد در طرف قبول همه شرائط متعاقدین لازم است و باید احراز شود. لذا هر چند عقد جایز، اگر صبی غیر ممیز، مجنون حتی گاهی صبی ممیز بدون اذن ولی خودش حتی اگر قبول هم بکند فاقد اعتبار است، او گفته « من رد ضالتی فله کذا» صبی به قصد قبول این جعاله برود او را پیدا کند و بیاورد فائده ندارد چون قبولش بدون اثر است. ولی اگر جعاله ایقاع باشد صبی ممیز بدون اذن ولی، صغیر غیر ممیز حتی به نظر ما مجنون هم اگر عمل مورد نظر را انجام بدهد مستحق جُعل حساب می‌شود هر چند بدون نیت قبول، چون اینجا قبول نیست.

ثمره دوم: فرض کنید کسی جعاله را انشاء کرده، جعاله عقد است، گفته هر کسی طلا یا کیف گمشده من را بیاورد یک میلیون تومان به او می‌دهم، راننده تاکسی از این انشاء جعاله خبر ندارد، بدون قصد قبول چون از ایجاب خبر ندارد، این کیف پول یا طلا را پیدا می‌کند و به طرف می‌دهد، اگر عقد باشد چون قصد قبول ندارد مستحق جُعل نیست، جعاله عقد است قبول می‌خواهد تا مستحق باشد، چون قصد قبول نکرده حق مطالبه ندارد. ولی اگر ایقاع باشد هر کسی که این عمل را انجام بدهد مستحق جُعل است.

اینجا سربسته عرض می‌کنیم به نظر ما چنانچه جمعی از محققین مثل صاحب جواهر ، امام خمینی و محقق خوئی قائلند، جعاله ایقاع است، البته انظار دیگری هم هست، نظری هست که می‌گوید جعاله برزخی بین عقد و ایقاع است، مگر ما برزخ بین عقد و ایقاع هم داریم. محقق اصفهانی در حاشیه مکاسب می‌فرمایند وصیت برزخی بین عقد و ایقاع است، الان نمی‌خواهیم بحث کنیم .

شهید صدر جعاله را نه عقد می‌داند و نه ایقاع، تسبیب به ضمان، ضمان غرامت می‌دانندکه ما این را هم قبول نداریم .

نکته سوم: در جُعل اصل مالیت کافی است

در باب جعاله در جُعل و آنچه عوض کار قرار می‌گیرد نه عوض اصطلاحی، جعاله معاوضه نیست، در جُعل همه می‌گویند بالاتفاق، لازم نیست مشخصات این جُعل روشن باشد، مشهور می‌گویند اصل مالیت کافی است، لذا اگر کسی در جعاله اینگونه بگوید هر کس منزل من را بیش از یک میلیارد فروخت، بیش از یک میلیارد مال خودش، این جعاله است و درست هم هست، جُعل هم معلوم نیست، حالا آن بیشتر چقدر است؟ پنجاه میلیون یا صد میلیون است یا بیشتر است، هر چه باشد. بلکه ما اضافه می‌کنیم در جای خودش همین قدر بر جُعل غرض عقلائی مترتب باشد هر چند مال هم نباشد، جعاله درست است، جزء مثالهای امروزی فلان هنرمند می‌گوید اگر فلان کار را کسی انجام داد، من یک امضا می‌دهم یا یک جلسه با او نهار می‌خورم. غرض عقلائی بر آن مترتب است، جعاله درست است و اطلاقات ادله جعاله شامل آن می‌شود.

نکته چهارم: در جعاله معتبر نیست منفعت عمل خواسته شده عائد به شخص جاعل باشد

در باب جعاله درست است عملی که خواسته می‌شود باید غرض عقلائی در آن باشد، لذا اگر کسی بدون غرض عقلائی بگوید هر کس شب به قبرستان رفت من این مقدار به او می‌دهم، این جعاله باطل است. یک وقت غرض عقلائی است که می‌خواهد شجاعت او را تشخیص بدهد و بعد از او استفاده کند که بحث دیگری است. ولی در جعاله لازم نیست آن عمل منفعتی برای جاعل داشته باشد. همین قدر غرض عقلائی در آن طلب و درخواست باشد کافی است هر چند منفعتش به جاعل برنگردد. ما نفی نمی‌کنیم غالب مواردی که جاعل جعاله را انشاء می‌کند برای خودش نفعی دارد، اما در هویت جعاله شرط نیست. لذا طرف می‌گوید هر کس پنج جزء قرآن حفظ کند من فلان مقدار به او می‌دهم. اینجا نفع حفظ قرآن را خود عامل می‌برد و یا هر کسی یک شعری را حفظ کند این مقدار به او می‌دهم. بنابراین در جعاله معتبر نیست منفعت عمل خواسته شده عائد به شخص جاعل باشد.

بعد از این نکات چهارگانه عرض ما این است که بدون شبهه بر استخراج بیت کوین جعاله صدق می‌کند و آن هم جعاله عام، به این معنا جاعل که طراحان شبکه بیت کوین هستند، اعلام کرده‌اند هر کسی که این معادله ریاضی را حل کند فلان مقدار بیت کوین به عنوان جایزه دریافت می‌کند. در جعاله خاص خطاب به شخص معین است، می‌گوید «ان خط ثوبی فلک کذا» اگر لباس من را دوختی این قدر می‌دهم این جعاله خاص است اما در جعاله عام مخاطب هر کسی که انجام بدهد، جعاله را انشاء می‌کند به صورت عام، «من فعل کذا فله کذا»، و چون به نظر ما جعاله ایقاع هم هست، هر کسی که اقدام کند به این کار هر چند صبی غیر ممیز یا فرض کنید مجنون بتواند این کار را انجام بدهد مستحق جُعل خواهد بود.

گاهی در برخی از نوشته‌ها این سؤال مطرح است که آیا این عملی که جاعل آن را درخواست می‌کند برای او منفعت دارد و در بعضی از نوشته‌ها چون منفعت نیست جعاله باطل است.

اولا در مقدمات گفتیم لازم نیست در جعاله عمل برای جاعل منفعت داشته باشد همین قدر غرض عقلائی بر آن مترتب باشد کافی است، جاعل از پولهایی که حاکمیتها در اختیارشان هست، دیده جامعه ضربه می‌بیند محدودیت درست می‌شود برای جامعه، یک شبکه‌ای طراحی می‌کند که نفع برای مردم دارد، در تعاریف هم گفتیم یک قدرت مسیطر نیست، تسهیل در مبادلات می‌شود یک شبکه‌ای به این صورت طراحی می‌کند که نفع دارد برای مردم می‌گوید هر کسی در تحکیم این شبکه بکوشد من این قدر جائزه به او می‌دهم این جعاله است و هیچ مشکلی بر آن مترتب نیست. اضافه بر آن که ممکن است که واقع هم چنین است خود جاعلین که مقداری از بیت کوین را در اختیار دارند هر چه اقبال به سمت این بیت کوین بیشتر شود با ارتفاع قیمت یک منفعتی هم برای آنها خواهد داشت لذا منفعت برای جاعلین هم قابل تصور است.

بنابراین از این جهت کاملا هویت جعاله قابل تطبیق است. و در جُعل و عوض هم که خود بیت کوین است روشن شد که همین قدر که اصل مالیتش فی الجمله معلوم باشد می‌تواند جُعل قرار بگیرد و مثل معاوضات نیست که کسی ادعا کند در باب بیع مثلا یا در باب اجاره ثمن معلوم نیست مقدار مالیتش روشن نیست پس مستلزم غرر است، نخیر در باب جعاله مشکلی ندارد همین قدر که مالیتش محز باشد کافی است.

لذا عرض ما این است که ابهام در عملیه استخراج کمّا و کیفا موجب بطلان جعاله نمی‌شود، عدم معلومیت جُعل مانع از صحت جعاله نمی‌شود چنانچه شرائط متعاقدین هم در عامل لازم نیست چون جعاله عقد نیست و ایقاع است.

با این توضیحات تطبیق استخراج بیت کوین به نظر ما بر جعاله اشکال شرعی ندارد.

مرحله اول که استخراج بیت کوین بود با این بیانات تمام شد، نتیجه گرفتیم مقتضی برای صحت استخراج موجود و مانع مفقود است، لذا تطبیق عنوان جعاله بر استخراج بیت کوین اشکال شرعی ندارد.

مرحله دوم: (مهم) بر فرض این ماینرها بعد از استخراج مالک بیت کوین شدند به توسط جعاله، حالا با این ارز یا کالا که بحثش خواهد آمد، می‌خواهند مبادله کنند و خرید و فروش داشته باشند، مرحله دوم این است که آیا مبادله با این بیت کوین از نگاه به شرائط عوضین در معاملات مشکلی دارد تا بگوییم این مبادله وضعا صحیح نیست و معامله باطل است یا نه در مبادله بیت کوین در رابطه با شرائط عوضین در عقود و قراردادها اشکالات قابل دفع است و معامله با بیت کوین هم صحیح است. که بررسی اشکالات خواهد آمد.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.