تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 24897
تاریخ : ۸ آبان, ۱۴۰۰ :: ۱۵:۴۰
آیت‌الله علیرضا اعرافی در هم‌اندیشی «گفتمان فقه تخصصی نظام ساز»؛ نظام‌سازی به معنای عبور از گزاره‌های پراکنده به منظور منظومه سازی و رسیدن به قواعد متعدد/ فقه نظام‌مند، دارای انسجام و نظام‌وارگی است منظومه سازی غیر از نظام سازی است. منظومه سازی یعنی طبقه بندی‌ها و برش زدن‌های درست به مسائل فقهی. این برش زدن‌ها و منظومه سازی‌ها بی نهایت بوده و تابع نگاه و نیاز ما است. نظام سازی عبور از گزاره‌های پراکنده‌ای‌ است که می‌شود منظومه شود و از ورای آن به قواعد برسیم.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه اندیشه؛ آیت‌الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه کشور در هم اندیشی «گفتمان فقه تخصصی نظام ساز» درباره نظام سازی به ایراد سخن سخن پرداخت که متن آن بدین شرح است؛

هیچ تردیدی نداریم که فقه ما مبتنی بر مصالح و مفاسد واقعیه است و با حقایق عالم انطباق داشته و برای سعادت بشر منطبق با واقعیت‌های عالم نظم و انسجام یافته است. تردیدی نداریم که این منظومه و مجموعه تعالیم و گزاره‌های فقهی و تجویزیات ما که مبتنی بر توصیفیات و حقایق است فراوان و متکثر است. تردیدی نیست در این‌که گزاره‌های مبتنی بر حقایق و فراوان و متکثر، نظام‌مند، دارای انسجام و نظام وارگی است.

تردید نداریم که با منظومه تعالیم اسلام و فقه نظام‌مند ضمن تأکید بر پایه‌های ثابت و اصیل می‌توان به تغیرات و تطورات زمان به طور نظام‌مند و قاعده‌مند پاسخ داد. این منظومه اندیشه اسلامی نگاهی معطوف به همه زندگی بشر و پوشش همه ساحت‌های حیات بشر دارد، بنابراین تمدن ساز است. البته شکل‌های تمدن‌های اسلامی ممکن است متنوع باشد ولی تمدن اسلامی یک روح ثابت، متعالی، مترقی، پاسخگو، عمیق و نظام‌مند است که البته متناسب با زمان اَشکال و شیوه‌های آن می‌تواند متفاوت باشد. این پنج مؤلفه اصلی نظام فقهی متعالی و متکامل است.

تعبیر نظام ساز هم که می‌کنیم، به یک معنا درست است و به یک معنا در آن تسامحی است. در واقع استکشاف منظومه است طبق تعبیری که مرحوم شهید صدر در اقتصادنا دارند. ما اگر بخواهیم به سمت فقه پاسخگوتر و منطبق‌تربا واقعیت‌های دنیای معاصر و پیچیدگی‌های حیات بشر معاصر حرکت کنیم باید توجه داشته باشیم که سه چهار مرحله‌ای‌ در این مسیر وجود دارد که این مراحل بایستی در بازسازی فقه و تطور فقه مورد نظر باشد.

در همین فقه موجود ما نیاز به یک تطویر و تحولی داریم. گام دوم در فقه موجود این است که در ابواب موجود به فصول نو و جدید برسیم، ولی گام سوم این است که فقه موجود ما جامع تمامی کتب و ابوابی که لازم است و در جهان معاصر به آن نیاز است، نیست، به همین دلیل باید برای 50-60 باب موجود(طبق آنچه من با احتیاط و دقت زیادی که نگویند خیلی دست باز گرفته‌اید) می‌گویم 20 باب و کتاب در حد طهارت، اجاره، بیع باید بر فقه موجود حداقل افزوده شود. این هم استقرایی است و استدلال نهایی همراه آن نیست. دائم هم می‌تواند افزایش پیدا کند. چیزی که ما طی 30 – 40 سال گذشته هنوز رقم نزدیم به مفهومی که بیاید و در قلب و متن حوزه قرار گیرد.

اصول ما هم نیاز به یک بازسازی دارد. این هم یک نکته دیگری است. بنده نفعی نمی‌کنم که در اصول ممکن است در جاهایی چیزی کم یا زیاد باشد و ترمیمی بخواهد ولی معتقدم اصول اتفاقا باید عمق پیدا کند، شاخه‌ها پیدا کند و دستاوردهای جدید در آن مدنظر قرار بگیرد و غنای دانش اصولی می‌تواند بر غنای ابواب فقه و سایر علوم و معارف ما بیفزاید.

گام دوم منظومه سازی است. منظومه سازی غیر از نظام سازی است. منظومه سازی یعنی طبقه بندی‌ها و برش زدن‌های درست به مسائل فقهی. این برش زدن‌ها و منظومه سازی‌ها بی نهایت بوده و تابع نگاه و نیاز ما است. مثلا نگاهی به سمت حقوق زن می‌رود، می‌بینید کل فقه را با همین نگاه برش می‌زند، گزاره‌های مرتبط بیرون می‌آید و سپس منظومه و طبقه بندی صورت می‌گیرد.

الفائقی که چاپ شد و اکنون به عنوان متن مکمل کنار کفایه خوانده می‌شود به اسباب تعدیه حکم پرداخته و 8-9 عدد از این اسباب را تعدیه کرده است، بنده نیز یک سال و خورده‌ای‌ مباحث اصولم بیشتر پیرامون آن است البته تغییرات زیادی نسبت به مطالب کتاب داده شده است، بنده مقوله نظام سازی را یکی از عناصر مرتبط با آنجا قرار دادم، چون آنجا بحث نشده در حالی که باید دقیقا در آن جا بحث شود.

نظام سازی عبور از گزاره‌های پراکنده‌ای‌ است که می‌شود منظومه شود و از ورای آن به قواعد برسیم. بنده پیش‌تر هم درباره نظام سازی بحث کردم و گفتم که این نظام سازی 10 -15 خاصیت دارد، یک خاصیت آن که گاهی محقق می‌شود و زیاد هم نیست این است که ما از ورای این گزاره‌ها به یک قواعد عامه فقهی برسیم. نظام سازی اولاً می‌تواند با احتیاط و دقت‌های بالا تولید قطع و اطمینان کند در کشف علت و قاعده سازی فقهی نه حکمت، ثانیاً می‌تواند در همان حدود استظهارات قرینیت پیدا کند و بالای 30 نوع قرینیت پیدا کند. ضمن این‌که نظام سازی تحلیل هم ارائه می‌دهد در حد حکمت‌های شریعت و تحلیل هم می‌تواند برای تبیین شریعت راهگشا باشد.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.