تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, حوزه و فقاهت, سياست, عرصه حکمرانی, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 27017
تاریخ : ۲۴ بهمن, ۱۴۰۰ :: ۱۷:۴۲
آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی در درس خارج فقه سیاسی: حاکم نمی‌تواند با توسل به قوه قهریه مردم را به کمال برساند/ بهترین نظام، نظام اسلام است از دیدگاه ما بهترین نظام، نظام اسلام است؛ زیرا مجری آن معصوم و قانون آن از سوی خداوند متعال می‌باشد.آنچه در این بین مهم است پاسخ به این سوال می‌باشد که آیا در این نظام مردم بالاجبار به سمت کمال می‌روند؟ در پاسخ باید گفت قطعا اینگونه نیست. این موضوع لغزشگاه افراد زیادی است. اگر به این نکته توجه نشود ممکن است شخص به دلیل مشاهده افعال حرام در اطراف خود عقیده خود را نسبت به جمهوری اسلامی‌از دست بدهد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی در درس خارج فقه سیاسی به موضوع اجبار در رسیدن به کمال پرداخت و در این رابطه اظهار داشت: از دیدگاه ما بهترین نظام، نظام اسلام است؛ زیرا مجری آن معصوم و قانون آن از سوی خداوند متعال می‌باشد.آنچه در این بین مهم است پاسخ به این سوال می‌باشد که آیا در این نظام مردم بالاجبار به سمت کمال می‌روند؟ در پاسخ باید گفت قطعا اینگونه نیست. این موضوع لغزشگاه افراد زیادی است. اگر به این نکته توجه نشود ممکن است شخص به دلیل مشاهده افعال حرام در اطراف خود عقیده خود را نسبت به جمهوری اسلامی‌از دست بدهد.

ایشان در ادامه افزود: همچنین در پاسخ به این پرسش باید گفت آیا پیامبر توانست همه قوانین اسلام را اجرا کند؟ آنچه مسلم است ایشان علاوه بر اینکه نتوانستند همه قوانین اسلام را جرا کنند، مردم را نیز برای انجام آن اجبار نمی‌کرد. عدة زیادی در مقابل ایشان ایستادن و ۸۰ جنگ را به ایشان تحمیل کردند.

وی در همین خصوص اشاره داشت: شرایط اجرای احکام در زمان ائمه علیهم السلام سخت تر از زمان پیامبر اکرم بود؛ زیرا حاکم در ۲۵ سال بعد از پیامبر، غیر معصوم بود که بدعتهای زیادی را در دین گذاشتند. در ۵ سال حکومت امام علی علیه السلام، هرچند قوانین، قوانین اسلام بود و مجری نیز معصوم بود اما ایشان توانستند بدعتهایی که در ۲۵سال گذاشته ایجاد شده بود را از بین ببرد.

عضور مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: خداوند حکیم جهان را به گونه‌ای آفریده است که همه مردم دارای اختیار باشند و با اختیار خود، راه سعادت یا راه ضلالت را طی کنند. اگر نظام سیاسی اسلام با رهبر آسمانی برای اجبار مردم کافی باشد، باید در زمان امیرالمومنین علی علیه‌السلام همه مردم اجبار به انجام احکام الهی می‌شدند. امام معصوم در عین حال که قادر به اجبار هست، راه ارشاد و نصیحت را در پیش می‌گیرد و نسبت به مردم شفقت و دلسوزی دارد.

امام جمعه موقت شهر اصفهان در ادامه مطرح کرد: دستورات اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام ارشاد و نصیحت است و بر اساس آیه شریفه «لا اکراه فی الدین قد تبیین رشد من الغی» تبیین دین به وسیله امام معصوم انجام می‌شود و کسی برای این کار اجبار نمی‌شود.

ایشان عنوان داشت: اختیار انسان در کنار قوانین الهی و مجری معصوم، به عنوان یک مصلحت بزرگ شناخته می‌شود. امیرالمومنین علیه‌السلام در روایتی به این بیان اشاره دارد. ایشان در این روایت بعد از اشاره به چندین بدعت می‌گوید اگر این بدعتها را اصلاح می‌کردم کسی با من نمی‎ماند و اسلام از بین می‌رفت. آیا می‌توان به امیرالمومنین گفت شما که ۳۵ بدعت را نتوانستید اصلاح کنید، بنابراین کنار بروید؟ امروزه نیز گفته می‎شود اگر رهبری یا مسئولین نمی‎توانند از کارهای حرام جلو گیری کنند، کنار بروند تا طاغوت بیاید.

امیرالمومنین علی علیه السلام می‌فرماید: «خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ ص ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَ‏ أَخْوَفَ‏ مَا أَخَافُ‏ عَلَيْكُمْ‏ خَلَّتَانِ‏ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَل‏أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَة… وَ إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ مِنْ أَهْوَاءٍ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٍ تُبْتَدَعُ يُخَالَفُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ-تبعیت از هوای نفس و بدعت گذاری موجب مخالفت با حکم خداوند می‌شود و نتیجه چنین می‌شود که افرادی حکومت را به دست می‌گیرند که طاغوت هستند- يَتَوَلَّى فِيهَا رِجَالٌ رِجَالًا أَلَا إِنَّ الْحَقَّ لَوْ خَلَصَ لَمْ يَكُنِ اخْتِلَافٌ وَ لَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ لَمْ يَخْفَ عَلَى ذِي حِجًى‏ لَكِنَّهُ يُؤْخَذ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ‏ فَيُمْزَجَانِ فَيُجَلَّلَانِ‏ مَعاً فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ -فتنه از اینجا آغاز می‌شود- عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ نَجَا الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنَى إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا لَبَسَتْكُمْ فِتْنَةٌ – در زمان پیامبر فتنه نبود و ایشان با کفار می‌جنگیدند- يَرْبُو فِيهَا الصَّغِيروَ يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ يَجْرِي النَّاسُ عَلَيْهَا وَ يَتَّخِذُونَهَا سُنَّةً فَإِذَا غُيِّرَ مِنْهَا شَيْ‏ءٌ قِيلَ قَدْ غُيِّرَتِ السُّنَّةُ وَ قَدْ أَتَى النَّاسُ مُنْكَراً …»

این استاد درس خارج بیان کرد: اولین اشکال سوال فوق چنین است که رضایت خداوند متعال به حاکمیت امام معصوم است. خداوند در آیه «ِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِه‏» [۱] می‌فرماید بر مردم واجب است که کافر به طاغوت بشوند؛ از این رو نباید راضی به حکومت طاغوت بود. اشکال دوم در این است که امیرالمومنین علیه السلام اگر نتوانست در مقابل بدعتهای خلفا بایستد، در مقابل هزاران حکم الهی را جاری کرد. اگر طاغوت راس کار بیاید آیا احکام الهی را اجرا می‌کند؟ نه.

ایشان افزود: از سوی دیگر حکومت‌های بعد از امیرالمومنین که امویان و عباسیان بودند موجب بهتر شدن اوضاع جامعه مسلمین نشدند. آیا توانستند احکام و قوانین الهی را در جامعه پیاده سازی کنند؟ حتی اقدام به شهادت امامان معصوم علیهم‌السلام و شیعیان می‌کردند. طاغوت به ایجاد چند بدعت راضی نیست بلکه بدعتهای زیادی را ایجاد می‌کند.

آیت‌الله مهدوی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: هدف دو دو نوع است؛ هدف فعلی و فاعلی. تفاوت این دو در این است که هدف فعلی هیچگاه هدف فاعلی را تغییر نمی‌دهد اما خود تغییر می‌کند؛ زیرا مشروط به اراده اشخاص است. تفاوت دیگر در این است که هدف فاعلی شامل همه مصادیق خود می‌شود اما هدف فعلی شامل برخی ازمصادیق می‌شود.

وی مطرح کرد: در آیه ۱۷۹ سوره اعراف آمده است برخی ایراد می‌گیرند که خداوند مردم را برای جهنم خلق کرده‌ است. پاسخ این است که «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ‏»[۲] لفظ کثیر نشان از این دارد که جهنم هدف فاعلی نیست؛ زیرا اگر هدف فاعلی بود باید شامل همه انسانها می‌شد حال آن که در آیه لفظ کثیرا آمده است یعنی هدف فعلی است. هدف فاعلی بر اساس آیه دوم سوره ملک « لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكمُ‏ أَحْسَنُ عَمَلا» هدف از خلق همه انجام احسن عمل می‌باشد.

ایشان بیان کرد: توجه به این تفاوت موجب می‌شود که از چنین تفکری که می‌گوید امیرالمومنین بعد از ۲۵ سال خانه نشینی، در مدت چند سال حکومت خود نتوانست حدود ۴۰ بدعت را تغییر بدهد (در روایت فوق حضرت نام آنها را ذکر کرده است). باید توجه داشت که در زمان حکومت ایشان بهترین قانون به وسیله شخص معصوم می‌خواهد اجرا شود. غالب مخاطبین ایشان مانع از اجرای آن می‌شدند. آیا امام می‌تواند به زور شمشیر قوانین را اجرا کند؟ هرچند می‌تواند اما چنین کاری با اختیار انسانها تناسب ندارد. زمانی که خداوند به انسان اختیار داده است، امام فقط ارشاد می‌کند.

عضو مجلس خبرگان رهبری عنوان داشت: نشانه واضح این ارشاد، موضع امام در قضیه غصب خلافت مشاهده می‌شود. ایشان می‌توانست در زمان غصب دست به شمشیر ببرد اما اگر این کار را می‌کرد کشتار ادامه پیدا می‌کرد و حاکیمت و اسلام از بین می‌رفت.

آیت‌الله مهدوی در جمع بندی مطالب خود تصریح کرد: نتیجه این است که هدف فعلی با هدف فاعلی متفاوت است. در هدف فاعلی همه انسانها باید به احسن عملا برسند اما در هدف فعلی، همه اینگونه نشدند. حال که تعدادی از انسانها نتوانستند به این مقام برسند، آیا می‌توان گفت در خلق این انسانها اشتباه کرده است؟

ایشان افزود: عده‌ای می‌گویند به دلیل اینکه برخی از افعال خلاف و حرام در حکومت اسلامی‌انجام می‌شود، حکومت اسلامی‌نباید به حکومت خود ادامه بدهد و باید طاغوت جایگزین آن شود. پاسخ این افراد این است که باید گفت؛ هدف فاعلی رهبر معظم انقلاب، اجرای همه قوانین اسلام می‌باشد که در این راه موفق به انجام تعداد زیادی آنها شده اما در اجرای تعداد زیادی نیز موفق نشده است. حتی اگر اهل بیت نیز حاکم باشند، نمی‌توانند هدف فاعلی خداوند را به استعانت از زور پیاده کنند بلکه هدف فاعلی باید با اختیار انجام شود.

دشمنان ما نیز از این تفاوت سو استفاده می‌کنند و می‌گویند رهبران آسمانی نتوانستندو عاجز بودند در حالی که خود آنان ناتوان از اجرای قوانین هستند و در مواردی هم اراده خود را به عدم اجریا قانون می‌گذارند. از سوی دیگر به دلیل اینکه قوانین طاغوت بشری است ناقص می‌باشد.

[۱] سوره نساء، آیه ۶۰: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيداً

[۲] وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون‏.

انتهای پیام/

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.