تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, حوزه و فقاهت, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 27099
تاریخ : ۲ اسفند, ۱۴۰۰ :: ۱۵:۵۱
حجت‌الاسلام والمسلمین محسن ملکی ابرده حجت‌الاسلام والمسلمین محسن ملکی ابرده: اصل اولی عدم استعمال دارو است و اگر در مواردی ضرر داشته باشد، استفاده از آن حرمت دارد در ماهیت دارو، سم نهفته است؛ به این معنا که عوامل پیشگیری و درمان بیماری‌ها خصوصاً در باب درمان، هیچ‌کدام خوبی مطلق نیستند. در میان پزشکان معروف است که دارو تیغ دو لب است؛ یعنی علاوه بر اینکه بیماری را درمان می‌کند دارای عوارض نیز می‌باشد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از مدرسه تخصصی فقه نظام؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محسن ملکی ابرده در درس خارج فقه داروسازی اظهار داشت: بزرگ‌ترین امتیازی که خداوند به انسان مرحمت فرموده، قدرت تشخیص و انتخاب است. این قدرت بر پایه‌ قوه‌ عاقله‌ای صورت می‌گیرد که خداوند در درون انسان قرار داده. لازمة این قدرت آن است که نظام آفرینش دارای خیر، شرّ، خوبی و بدی باشد؛ به تعبیر دیگر هر آنچه را که خداوند در وجود انسان خلق کرده، زمینة اعمال آن در طبیعت را نیز فراهم کرده است. حال که مسئله‌ی خیر، شر، بدی و خوبی در این عالم آفریده شده، این انسان است که باید از میان آنها انتخاب‌گر باشد.

وی در ادامه افزود: خوبی‌ها و بدی‌ها انواع، اقسام و رتبه‌های زیادی دارند که به شکل‌های مختلفی جلوه می‌کنند. از اینجا به عظمت عقل پی می‌بریم؛ گرچه عظمت عقل از راه‌های زیادی فهمیده می‌شود مانند روایاتی که در این زمینه وجود دارد: «أَنَّ أَوَّلَ شَيْ‌ءٍ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى الْعَقْلُ فَقَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْكَ بِكَ أُعْطِي وَ بِكَ أَمْنَعُ وَ بِكَ أُثِيبُ وَ بِكَ أُعَاقِبُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَاأَكْمَلْتُكَ إِلَّا فِيمَنْ أَحْبَبْتُ»[۱]. اوّلین مخلوق خداوند عقل است. خداوند در زمان آفرینش عقل فرمود: تو همه‌کاره هستی در بشریت هستی؛ بواسطه‌ی تو عقاب می‌کنم و بواسطه‌ی تو ثواب می‌دهم.

این استاد درس خارج عنوان داشت: در مقام تشخیص و انتخاب، امور زیادی در معرض نگاه عقلانی قرار می‌گیرند. درصورتی این امور مورد انتخاب واقع می‌شود که عقل آدمی به آنها توجه داشته باشد. از جمله‌ی این امور، بحث صحّت است؛ «نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَةُ».[۲] و در نقل دیگری آمده است: «نِعْمَتَانِ مَكْفُورَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَةُ».[۳]

وی در ادامه مقدمه بحث بیان کرد: هر عاقلی تشخیص می‌دهد که الصحة حسن و السقم قبیح؛ سلامتی خوب است و بیماری بد است. عقل می‌گوید: مراقب سلامتی خود باش و به گونه‌ای از خود مراقبت کن که بیمار نشوی. صحّت، حقیقتی است که در عالم هستی آفریده شده و انسان با قوة عاقله وقتی توجّه دارد آن را تشخیص می‌دهد و انتخاب می‌کند. اگر بشر قدر صحت را نمی‌داند به دلیل عدم توجّه به آن است به گونه‌ای که قوة عاقله‌ او نسبت به صحت فعال نیست.

حجت‌الاسلام والمسلمین ملکی بخش دوم سخنان خود را به راهکارهای دفع و رفع عوامل بیماری‌زا (پیشگیری و درمان) اختصاص داد و در این رابطه گفت: دفع به معنی پیشگیری و رفع به معنی درمان می‌باشد. بحث از دارو و دواء در اینجا معنی پیدا می‌کند یعنی در راستای یکی از مدرَکات عقلی انسان مبنی بر اینکه الصحة حسن و السقم قبیح. انسان فعّالِ از نظر عقلی می‌گوید: سعی کن سالم باشی و بیمار نشوی؛ لذا برای دفع و رفع این آفت و بیماری، از دارو استفاده می‌کند.

وی در ادامه بیان مطرح کرد: انسان در زندگی خود با دو عنوان سروکار دارد: درد و درمان. درد همان بیماری است و درمان نیز توسّط دارو (دواء، تریاق، پادزهر) حاصل می‌شود. درمان بر دو صورت حاصل می‌شود: رافعه (پیشگیری از بیماری) و دافعه (برطرف‌کردن بیماری) که هرکدام خود بر دو قسم است: عامل سلبی و عامل ایجابی.

این مدرس درس خارج در تشریح عامل سلبی تصریح کرد: عامل سلبی همان پرهیز است که در روایات به صورت متعددی مورد اشاره قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه منسوب به پیامبر عزیز اسلام است که فرمود:« المعدة بیت کل داء و الحمیة [الحمئة] رأس کل دواء»[۴] ترک أکل و شرب هم در پیشگیری و هم در درمان مؤثّر است.

وی در ادامه به عامل ایجابی اشاره کرد و در این رابطه گفت: عامل ایجابی یعنی استفاده‌ی از اشیائی که خداوند در عالم آفریده که در رفع بیماری‌ها مؤثر هستند.

این استاد درس خارج در جمع بندی این بخش از سخنان خود اظهار داشت: باتوجّه به این مقدّمه موضوع بحث عبارت است از عوامل پیشگیری و درمان از جمله کشف دارو، تولید دارو و توجه به عوامل ایجابی در پیشگیری و درمان.

این مدرس حوزه علیمه مشهد مقدس در ادامه به موضوع چیستی دارو اشاره داشت و در این خصوص تصریح کرد: دواء (یا دارو یا تریاق یا پادزهر) عبارت است از چیزی که نسبت به آفت در بدن انسان قدرت دافعه و رافعه دارد. طبق بیان شرع و همچنین تایید متخصصین، دارو عبارت است از پادزهری که خود نیز از سموم است.

وی افزود: در این عالم هر آفتی به وسیله آفت دیگری از بین می‌رود. خصوصاً در قسمت رفع بیماری؛ مانند سمومی که برای میوه‌ها و سبزی‌ها در جهت دفع آفت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ماهیت دارو، سم نهفته است؛ به این معنا که عوامل پیشگیری و درمان بیماری‌ها خصوصاً در باب درمان، هیچ‌کدام خوبی مطلق نیستند. در بین پزشکان معروف است که دارو تیغ دو لب است؛ یعنی علاوه بر اینکه بیماری را درمان می‌کند دارای عوارض نیز می‌باشد.

این مدرس درس خارج بیان کرد: در روایات نیز این مطلب آمده است. بر اساس روایات باید نگاه اوّلی انسان به دارو منفی باشد نه مثبت. پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و اله می‌فرمایند: «تَجَنَّبِ الدَّوَاءَ مَا احْتَمَلَ بَدَنُكَ الدَّاءَ فَإِذَا لَمْ يَحْتَمِلِ الدَّاءَ فَالدَّوَاءُ».[۵] تا زمانی که بدن می‌تواند بیماری را تحمل کند از دوا دوری کن اگر شرایط سخت شد از دوا استفاده کن. از امام علی علیه‌السلام منقول است که فرمود: مسلمان خود را مداوا نمی‌کند مگر آنکه بیماری‌اش بر سلامتی‌اش غلبه کند؛ یعنی انسان به مجرّد اینکه بیمار شد نباید به سمت دارو برود. امام کاظم علیه‌السلام می‌فرماید: «لَيْسَ مِنْ دَوَاءٍ إِلَّا وَ هُوَ يُهَيِّجُ دَاءً».[۶]هیچ داروئی نیست مگر اینکه بیماری تازه‌ای در وجود انسان ایجاد می‌کند. «ادْفَعُوا مُعَالَجَةَ الْأَطِبَّاءِ مَا انْدَفَعَ الْمُدَاوَاةُ عَنْكُمْ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ الْبِنَاءِ قَلِيلُهُ يَجُرُّ إِلَى كَثِيرِهِ».[۷] علامه مجلسی در این ذیل روایت می‌فرماید: أي الشروع في المداواة لقليل الداء يوجب زيادة المرض و الاحتياج إلى دواء أعظم؛ اگر برای بیماری کم، دارو مصرف کنی باعث می‌شود که بیماری‌ات بیشتر شود (زیرا دارو خود بیماری دیگری ایجاد می‌کند) و باعث می‌شود داروی بیشتری مصرف کنی. حضرت علی علیه‌السلام فرموده‌اند: «امْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ».[۸] تا وقتی بیماری با تو راه می‌آید تو هم با او راه بیا.

امام صادق علیه‌السلام: خداوند می‌فرماید: مَنْ ظَهَرَتْ صِحَّتُهُ عَلَى سُقْمِهِ فَيُعَالِجُ نَفْسَهُ بِشَيْ‌ءٍ فَمَاتَ فَأَنَا إِلَى اللَّهِ بَرِي‌ءٌ مِنْهُ.[۹] کسی که صحّتش بر بیماری‌اش غلبه دارد ولی سراغ عوامل ایجابی برود مثلاً دارو استفاده کند و بمیرد، من از او بریء هستم. این بیان حضرت کنایه از آن است که استفاده‌ بدون ضرورت از دارو ممکن است منجرّ به مرگ انسان شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین ملکی در پایان و در جمع‌بندی مطالب خود تصریح کرد: بنابراین طبق قواعد فقهی و اصولی در این بحث یک اصل تأسیس می‌شود مبنی بر اینکه در باب پیشگیری و درمان نسبت به عوامل ایجابی، اصل اوّلی عدم استعمال دارو است. استعمال دارو، فعل مکلّف است و فقه دررابطه ‌با فعل مکلّف بحث می‌کند و در مانحن‌فیه باتوجّه به مطالب مذکور، اصل اوّلی عدم الاستعمال است. گرچه از نظر شرعی نگوییم عدم الجواز اما کراهت دارد. البتّه در جایی که ضرر قابل توجّهی داشته باشد حرمت دارد.

وی سخنان خود را با اشاره به آیه «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا»[۱۰] ادامه داد و عنوان کرد: طبیب نصرانی به امام سجاد علیه‌السلام گفت: در دین شما از طبّ و دارو و درمان بحثی نشده است. حضرت در پاسخ فرمودند: قد جمع الله الطب كله في نصف آية من كتابه و هو قوله‌ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا و جمع نبينا ص الطب في قوله المعدة بيت الداء و الحمية رأس كل دواء و أعط كل بدن ما عودته.[۱۱] این آیه و روایت اشاره به همان راه پیشگیری و درمان سلبی است.

وی در پایان بیان کرد: اینکه حضرت می‌فرماید در نصف آیه آمده است به این معنا می‌باشد که نیازی نیست قرآن کریم در خصوص امور مادی توضیح بدهد؛ زیرا قرآن آمده است تا مشکلات معنوی را حل کند. آیات، روایات و انبیاء آمده‌اند تا انسان تربیت کنند. امور مادّی چیز خیلی مهمّی نیست که قرآن و ائمه علیهم‌السلام وقت خود را صرف آن کنند و در شأن آنان نیست.

انتهای پیام/

پی نوشت؛

[۱] . كنزالفوائد، الكراجكي، أبو الفتح، ج۱، ص۵۷٫

[۲] . روضة الواعظين و بصيرة المتعظين( ط- القديمة)، الفتّال النيشابوري، ابو علي، ج۲، ص۴۷۲٫

[۳] . الخصال‌، الشيخ الصدوق، ج۱، ص۳۴٫

[۴] . الخصال‌، الشيخ الصدوق، ج۲، ص۵۱۲٫ أَنَّ الْمَعِدَةَ بَيْتُ الدَّاءِ وَ الْحِمْيَةَ هِيَ الدَّوَاء.

[۵] بحار الأنوار – ط دارالاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج۵۹، ص۶۶٫

[۶] . پیشین، ص ۶۸

[۷] . پیشین، ص ۶۴

[۸] . پیشین

[۹] پیشین

[۱۰] . سوره اعراف، آیه ۳۱

[۱۱] . بحار الأنوار – ط دارالاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج۶۲، ص۱۲۳٫ و قد حكي أن الرشيد كان له طبيب نصراني حاذق فقال ذات يوم لعلي بن الحسين بن واقد ليس في كتابكم من علم الطب شي‌ء و العلم علمان علم الأديان و علم الأبدان فقال له علي قد جمع الله الطب كله في نصف آية من كتابه و هو قوله‌ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا و جمع نبينا ص الطب في قوله المعدة بيت الداء و الحمية رأس كل دواء و أعط كل بدن ما عودته فقال الطبيب ما ترك كتابكم و لا نبيكم لجالينوس طبا.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.