به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از مدرسه تخصصی فقه نظام؛ آیت الله محسن اراکی در درس خارج فقه فرهنگ به موضوع حصر حاکمیت در گماشتگان الهی و جانشینان او در روی زمین است پرداخت و در این رابطه بیان کرد: اصل چهارم؛ حاکمیت بلا منازع رسول اکرم صلاللهعلیهواله تا روز قیامت و خلیفه الهی بالاصل بودن ایشان است. رسول اکرم صلاللهعلیهواله نه تنها حاکم بلا منازع تا روز قیامت است بلکه از آغاز پیدایش جامعه بشری نیز حاکمیت برای او بوده؛ از این جهت انبیاء و اوصیاء پیشین، خلیفه رسول اکرم صلاللهعلیهواله در حاکمیت محسوب میشوند. لکن با این تفاوت که خلافت انبیاء پیشین، خلافت تمهیدی بود اما خلافت اوصیاء، خلافت امتدادی و استمراری بود.
ایشان در ادامه افزود: دلیل این مطلب قول خداوند متعال است که می فرماید: «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّنَ لَمَا ءَاتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ قَالَ ءَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلىَ ذَالِكُمْ إِصْرِى قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشهْدُواْ وَ أَنَا مَعَكُم مِّنَ الشَّهِدِين»[۱] به خاطر بياوريد هنگامى را كه خداوند، از پيامبران و پيروان آنها، پيمان مؤكّد گرفت كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، پيامبرى به سوى شما خواهدآمد كه آنچه را با شماست تصديق مىكند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد! سپس خداوند به آنها گفت: «آيا به اين موضوع، اقرار داريد؟ و بر آن، پيمان مؤكّد بستيد؟» گفتند: آرى اقرار داريم! خداوند به آنها گفت: پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم.
این عضو جامعه مدرسین حوزه علیمه در تشریح آیه شریفه اظهار داشت: در این آیه تصریح شده است خداوند متعال از تمام انبیاء دو پیمان گرفته است. یکی پیمان اقرار به رسول اکرم صلاللهعلیهواله که فرمود «لَتُؤْمِنُنَّ» و پیمان دیگر، یاری آن حضرت است که فرمود «لَتَنصُرُنَّهُ». این دو پیمان همان دو پیمانی است که خداوند از تمام مومنین برای رسول اکرم صلاللهعلیهواله گرفته است.
وی بیان کرد: در آیات قرآن کریم به دو پیمان اطاعت و نصرتی که خدای از مومنین گرفته است اشاره شده است: «وَ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثَاقَهُ الَّذِى وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا»[۲] به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى را كه با تأكيد از شما گرفت، آن زمان كه گفتيد: «شنيديم و اطاعت كرديم. «إِنَّ اللَّهَ اشْترَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالهَم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَتِلُونَ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فىِ التَّوْرَئةِ وَ الْانجِيلِ وَ الْقُرْءَانِ وَ مَنْ أَوْفىَ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِى بَايَعْتُم بِهِ وَ ذَالِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ التَّئبُونَ الْعَبِدُونَ الحْمِدُونَ السَّئحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الاَمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ الحْفِظُونَ لحِدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين» خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده كه در برابرش بهشت براى آنان باشد به اين گونه كه: در راه خدا پيكار مىكنند، مىكشند و كشته مىشوند اين وعده حقّى است بر او كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كردهايد و اين است آن پيروزى بزرگ! توبهكنندگان، عبادت كاران، سپاسگويان، سياحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجدهآوران، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر و حافظان حدود الهى، مؤمنان حقيقىاند و بشارت ده به اينچنين مؤمنان!
استاد درس خارج حوزه علمیه اظهار داشت: دو میثاق مذکور مقوم ایمان میباشند و بدون آنها ایمان حاصل. این عهد و پیمانی است که از تمام مومنین در سراسر تاریخ گرفته شده است لذا فرمود: « وَ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثَاقَهُ الَّذِى وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا» پس تمام مومنین در سراسر تاریخ چنین پیمانی با خدا دارند و خداوند می فرماید این دو پیمان را برای پیامبر خاتم از نبیین گرفتیم: «مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَاهَدُواْ اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضىَ نحَبَهُ وَ مِنهْم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ تَبْدِيلا»[۳] در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند. بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشيدند و بعضى ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند.
ایشان در ادامه افزود: عنوان «مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ» مخصوص پیامبر گرامی اسلام صلاللهعلیهواله است که دارای ابعاد مختلفی میباشد. یکی از آن ابعاد این است که مسیحیان و یهودیان دلیلی بر نبوت حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام، جز رسول خدا صلاللهعلیهواله ندارد؛ یعنی اگر رسول خدا صلاللهعلیهواله در قرآن کریم و در بیانات خود و همچنین ائمه اطهار علیهمالسلام در بیانات خودشان به این مطلب اشاره نمیکردند که حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام با این خصوصیات وجود دارد، آنها هیچ دلیل و مدرکی بر نبوت و رسالت این دو پیامبر نداشتند.
آنچه «مصدق لما مع النبیین» است که مصدِّق معارف و معالم و اندیشه های بلند آنها است، رسول اکرم میباشد. اگر اسلام نبود، معارف انبیاء، مصدق نداشت؛ زیرا اکنون که تورات و انجیل وجود ندارد. به تصریح خود یهودیان، انجیلی که امروزه در دست است، برای دویست یا سیصد سال بعد از مسیح بوده. همچنین انجیل حضرت عیسی به نویسندگان آنها الهام شده است؛ لذا این انجیل کتاب نویسندگان است نه انجیلی که بر عیسی نازل شده است. اگر قرآن کریم و ائمه هدی علیهمالسلام نبودند و معارف تورات و انجیل را به این زیبایی و عقلایی مستند نمیکردند، تورات و انجیل مصدِّق نداشت.
آیت الله اراکی مطرح کرد: از سوی خداوند با تمامی انبیاء پیمان بسته شده است که به رسول اکرم صلاللهعلیهواله ایمان بیاورند. ایمان آنها به دو میثاق اطلاعات و نصرت بستگی دارد؛ از این رو میتوان گفت تمام انبیاء مومن به رسول اکرم صلاللهعلیهواله هستند. همچنین اینکه گفته میشود وصف امیرالمومنین علیهالسلام مخصوص علی ابن ابی طالب است. هرچند سایر ائمه علیهمالسلام امرای مومنین هستند اما این لفظ به آنان نیز اطلاق نمیشود؛ زیرا تنها حضرت علی است که امام بر همه مومنان به رسول خداست حتی امیر بر ائمه اطهار و حتی نبیین سابق بر سول اکرم میباشد.
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه عنوان داشت: با توجه به مطالبی که بیان شد، خلافت انبیاء، خلافت تمهیدی از رسول اکرم صلاللهعلیهواله است و حکومت ائمه هدی علیهمالسلام، حکومت خود رسول الله صلاللهعلیهواله میباشد. لکن این حکومت از طریق منصوبین رسول اکرم صلاللهعلیهواله ادامه پیدا میکند و حضرت رسول صلاللهعلیهواله دوازده نفر را به دستور خدا از سوی خود به عنوان جانشین تعیین کرده است و حاکمیت، حاکمیت پیامبر اسلام می باشد؛ بر این اساس خداوند می فرماید: « وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَةً»[۴] به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمين، جانشينى قرار خواهم داد.
ایشان در ادامه به تشریح آیه مذکور پرداخت و اظهار داشت: کلمه «خَلِيفَةً»، تنوین تنکیرد دارد که افاده معنای وحدت میکند. این خلیفه، وجود مقدس نبی اکرم صلاللهعلیهواله است که آدم ابوالبشر علیهالسلام اولین جانشین او در این خلافت بود تا زمینه را برای خلافت کبرای او را آماده کند؛ لذا در کتاب «سنن القیاده فی التاریخ» گفتهایم که سه مرحله انتظار در تاریخ بشر وجود دارد؛ نخستین انتظار، انتظار پیدایش آدم بوده، دومین انتظار، انتظار ظهور نبی اکرم بوده و سومین انتظار، انتظار ظهور حضرت ولی عصر است که این انتظار پایان تمام انتظارهای پیشین میباشد و با این انتظار حکومت عدل جهانی تحقق پیدا میکند.
وی در ادامه افزود: نزول حضرت عیسی علیهالسلام در آخر الزمان نیز در رابطه با همین مطلب است. این واقعه در میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی به صورت متواتر ذکرشده است؛ به عنوان نمونه در سنن ابن ماجه از رسول اکرم صلاللهعلیهواله روایت است که فرمود: «و جلّهم ببیت المقدس و إمامهم رجل صالح فبینما إمامهم قد تقدم یصلی بهم الصبح اذن زل علیهم عیسی ابن مریم الصّیح فرجع ذالک الامام ینکص یمشی لقههری لیتقدم عیسی یصلی بالناس فیضع عیسی یده بین کتفیه صم یقول له: تقدم فصلّ فإنها لک أُقیمت فیصلی بهم إمامهم»[۵] اکثر مسلیم در بیت المقدس حضور پیدا می کنند و در حالی که امام آنها برای امامت نماز صبح آماده میشود، عیسی بن مریم فرود میآید. امام مسلمین به عقب بر میگردد که عیسی امامت کند، عیسی دست بر کتف او می گذارد و میگوید جلو بیا و نماز را امامت کن؛ زیرا این جایگاه برای او برپا شده است پس امام مسلمین نماز را امامت میکند.
اهمیت این مطلب به مقداری میباشد که رسول کرم به آن مباهات کرده است. ازجمله مطالبی که از رسول اکرم به صورت متواتر نقل شده است؛ روزی خواهد آمد که عیسی از آسمان فرود میآید و با شما نماز میگذارد در حالی که امام جماعت از شماست؛ یعنی عیسی مأموم امام شماست: «اذا نزل این مریم فیکم و إمامکم منکم»[۶]
ایشان عنوان کرد: نزول حضرت عیسی، وفای به میثاق نصرت است. حضرت عیسی به این دلیل که آخرین رسول قبل از نبی اکرم میباشد، به نمایندگی از تمام انبیاء دیگر، میثاق نصرت را عملی میکند. در این زمان است که حضرت، مسیحیان را دعوت به اسلام میکند و آنها به نبوت رسول اکرم و امامت حضرت ولی عصر ایمان میآورند و چنین می شود که جهان همه به اسلام میگرود. قرآن کریم در این رابطه میفرماید: «هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقّ لِيُظْهِرَهُ عَلىَ الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون»[۷] او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيينها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند. و آن آیه کریمه می فرماید: «وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِننَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيهْمْ شهَيدًا»[۸] و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر اينكه پيش از مرگش به او [حضرت مسيح] ايمان مىآورد و روز قيامت، بر آنها گواه خواهد بود.
آیت الله اراکی در پایان به اصل پنجم شاره کرد و در این رابطه تصریح کرد: اصل پنجم عبارت است از خلافت تمهیدی سایر پیامبران ازرسول اکرم در حاکمیت است و خلافت امتدادی ائمه اطهار از سول اکرم. که در ضمن مطالب قبل بیان کردیم.
[۱] . سوره ال عمران؛ آیه ۸۱
[۲] . سوره مائده، آیه ۷
[۳] . سوره احزاب، آیه ۲۳
[۴] . سوره بقره، آیه ۳۰
[۵] . سنن ابن ماجد، کتاب الفتن، باب ۳۳، ح ۴۰۷۷
[۶] . بحارالانوار، بیروت، ج ۶، ص ۳۰۱
[۷] . سوره توبه، آیه ۳۳
[۸] . سوره نساء، آیه ۱۵۹