تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, زنان و خانواده, عرصه فرهنگ و تربیت, گفتگو, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 27582
تاریخ : ۱۷ فروردین, ۱۴۰۱ :: ۱۱:۳۰
گفت‌وگوی نشریه رویش اندیشه با آیت‌الله سیدمنذر حکیم؛ حجاب باید در پرتو عفاف قرار گیرد/ در بحث حجاب باید به مسائلی که از دید افراد بدحجاب وجود دارد توجه کرد، سخن آن‌ها را شنید در بحث حجاب باید به مسائلی که از دید افراد بدحجاب وجود دارد توجه کرد، سخن آن‌ها را شنید و به فکر جایگزینی برای تأمین نیازها و خواسته‌های آنان بود و از ماهیت این داستان، آن‌ها را آگاه کرده و به‌سمت هدفی که اسلام مشخص نموده سوق داد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ نشریه رویش اندیشه گفت‌وگویی با آیت‌الله سیدمنذر حکیم، رئیس پژوهشکده الذریه النبویه داشته که متن آن بدین شرح است؛

پرسش: ما همیشه و به‌صورت خاص در این چندساله بر سر عفاف و حجاب مسأله داشتیم که الآن هم مسأله‌ای کاملاً به‌روز شده است. به‌عنوان اولین سؤال اساسی: این عفاف و حجاب چیست؟ نماد و بروز آن در جامعه چگونه است؟ این مشکلات را چگونه باید برطرف کرد؟ و این مسأله اصلاً چگونه به وجود آمده است؟ نظر شما درمورد این مسأله چیست؟

پاسخ: به نظر می‌رسد که ما به‌جای پاسخ به یک سؤال جزئی و برخورد جزء‌نگرانه و مقطعی به یک مسأله با سؤالات مطرح و نامنظم که در ذهن‌های بسیاری از افراد جامعه ما مطرح است، لازم است که یک طرح صحیح از مسأله داشته باشیم و روش علمی حل آن مسأله را پیدا کنیم، سپس به حل آن بپردازیم. این روند منطقی تعامل با هر مسأله‌ می‌تواند باشد که مراحل آن بدین شرح است:

الف- عنوان صحیح مسأله و تعریف درست از مسأله.

ب- پیداکردن نقاط کور و اشکالاتی که در آن مسأله وجود دارد.

ج- پیداکردن روش صحیح حل آن مسأله.

د- پرداختن به حل هر مسأله با همان روش صحیحی که به دست می‌آوریم.

در خصوص مسألة عفاف و حجاب، کار مهمی که در دو سال گذشته(1398-1397) تا الآن انجام شده، این است که ما بحث را به سطح یک بحث علمی عمیق و معرفتی قرآنی با توجه به فقه اهل‌بیتعلیهم‌السلام مطرح کرده‌ایم و هنوز مشغول بحث‌وبررسی ابعاد مختلف این موضوع هستیم.

این کار بسیار اصولی، اساسی، زیرساختی، زیربنایی و زمان‌بر است و باید تمام مسئولان نظام در سطوح قابل‌توجه و افراد تأثیرگذار اعم از برنامه‌ریزان، طراحان مسائل فرهنگی، برنامه‌ریزان دانشگاه‌ها، آموزش‌و‌پرورش، مدرسان و سخنرانان، صداوسیما، فیلم‌نامه‌نویسان، کارگردانان و بازیگران در کنار حمایت‌های قانونی قوة مجریه و قوة قضاییه دست‌به‌دست هم دهند و در راستای بحث امنیت مطلوب جسمی و روانی در جامعه، سلامت اخلاقی و حاکمیت ارزش‌های الهی در جامعة انسانی که خط قرمز ما هستند، دست به اقدامات جدی بزنند.

این‌جانب به‌عنوان یک پیش‌درآمد درمورد این بحث که می‌تواند برای کلیة صاحب‌نظران و مخاطبان ما در جامعة اسلامی و حتی فراتر از جامعة اسلامی که در نظر گرفته‌ایم، قابل‌توجه باشد، پیشنهاد می‌دهم که با طرح چند سؤال کلیدی و پاسخ‌های راهگشا خود را وادار به تدبر و تأمل در این بحث کنیم.

ما باید با شیوة طرح سؤال و ایجاد انگیزه، فرهنگ‌سازی را شروع کنیم. این فرهنگ‌سازی گاهی با القاء مطلب است که معلوم نیست مخاطب ما تا چه اندازه پذیرش آن را داشته باشد. ممکن است حتی مبانی مطالب ما را نپذیرد. لذا ما با این چند سؤالی که قصد مطرح‌کردن آن را داریم، می‌خواهیم برای برون‌رفت از مشکل بی‌حجابی و کم‌عفتی راهکار بیابیم.

اولین مسأله‌ای که باید اینجا عنوان کرد و شایستة تأمل و تدبر است، این است که جامعة اسلامی و انقلابی ما یک دورة چهل‌ساله را پشت‌سر گذاشته است و با فرازو‌نشیب‌های فراوان از آغاز انقلاب، جنگ تحمیلی و تهاجم سنگین فرهنگی که جامعة ما با آن رودررو بوده، و یک مرحله از استعمار فرهنگی با فرهنگ برهنگی در مقطع قبل از انقلاب نیز روبه‌رو بوده است که آثار منفی آن قابل‌انکار نیست؛ یعنی باید اول بستر بحث در کار خودمان را روشن کنیم که در این خصوص جامعة اسلامی انقلابی ما چهار ویژگی مهم دارد که متأسفانه برای بسیاری مغفول مانده و موجب شده در تشخیص راه درست، دچار اشتباه شوند. حال این ویژگی‌های جامعة اسلامی انقلابی و معاصر ما چیست؟

  1. جامعة ما به‌برکت اسلام و انقلاب اسلامی و تحولات جهانی یک جامعة نواندیش است.
  2. جامعة ما یک جامعة پویا و سرزنده است.
  3. جامعة ما در یک رزمایش بسیار عظیم در این چهار دهه و دهه‌های بعدی به نام تنازع بقا و جنگ تمدن‌ها شرکت بسیار فعال و مقتدرانه دارد. نمونة آن به‌هم‌ریختن کل نقشه‌های استکباری داعشیان و کل مؤسسات وابسته به آن و تمام گروهک‌هایی است که از حمایت جدی استکبار جهانی و بین‌المللی برخوردار هستند. جامعة ما در چنین رزمایشی شرکت کرده است.
  4. جامعة ما به‌لحاظ نگاه‌های بلند و آسمانی که اسلام و اهل‌بیتعلیهم‌السلام به ما داده‌اند، می‌خواهد جامعة انسانی را از بحران جنگ تمدن‌ها به‌سمت تفاهم، تعامل و تکامل تمدن‌ها به پیش ببرد؛ یعنی همة جوامع بشری در حال حاضر با این‌همه تفاوت که امروزه در آن‌ها دیده می‌شود به این سمت در حال حرکت است و گفتمان انقلاب اسلامی همان حرکت تکاملی است که یک مجموعة مفاهیم و ارزش‌های جدید را در جامعة بشری مطرح و نهادینه کرده است.

یکی از عوامل شکست مفتضحانة فرهنگ مهاجم غربی و فرهنگ‌های غیرالهی، کاستی‌هایی است که در حال حاضر به‌تدریج و به‌خوبی به ما نشان داده می‌شود. ما فعلاً در این شرایط هستیم. اگر شما بتوانید شرایط را درست تشخیص دهید، راحت‌تر می‌توانید با مسألة مهم حجاب و عفاف کنار بیایید.

حال اولین کاری که باید در این جامعة نواندیش و پویا انجام داد، کمک‌کردن به تحول مثبت جامعة بشری است. در قصة شهادت سردار سلیمانی، همین که یک مقام روسی می‌آید و به این رفتار غیرقانونی و غیراخلاقی و خلاف حقوق بشر اعتراض می‌کند متوجه می‌شویم که وجدان جامعة جهانی در مسیر تحول و بیدارشدن است و این یعنی جامعة بشری به‌سمت مسیر مطلوبی در حال حرکت است.

در غیر این صورت و در یک شرایط دیگر، بسیاری چشمشان را بر روی بسیاری فجایع می‌بندند و هیچ‌کس اعتراضی نمی‌کند. مثل سکوتی که خیلی از دولت‌ها در همین مسألة جنگ نامتعادل و نابرابر یمن و همین‌طور تمام کشورهای خط مقاومت که برای ایجاد یک تحول و نهادینه‌کردن ارزش‌های انسانی و اسلامی سرمایه‌گذاری می‌کنند و هزینه‌های آن را دارند می‌پردازند.

اولین کاری که ما در اینجا و در این شرایط باید انجام دهیم، این است که برای جامعة خود و جامعة انسانی طرح سؤال جدی و واقعی داشته باشیم و اگر بخواهیم جامعة خود را به‌سمت دانش مطلوب به پیش ببریم، باید سؤالات جدی ایجاد کنیم.

همین بحث عفاف و حجاب را چگونه باید به یک سؤال جدی تبدیل کنیم؟ این اولین گام برای ایجاد دغدغه و همچنین ایجاد اهتمام به این مسأله است. ممکن است شما بگویید که ما در حال طرح پرسش هستیم. اما آیا واقعاً این پرسش شما یک دغدغة جدی اجتماعی شده است؟ لذا گام اول ایجاد سؤال و یک دغدغة اجتماعی است.

گام دوم این است که باید مشخص شود این بحث حجاب و عفاف برای همة انسان‌هاست یا تنها مختص مسلمانان است؟ یعنی آیا نیاز یک انسان را در جامعة بشری برآورده می‌کند یا تنها نیاز مسلمانانی که خداوند این حکم قرآنی را برای آنان مقرر فرموده، برآورده می‌کند؟

به‌عبارت دیگر آیا این مسأله باید یک دغدغة انسانی باشد، یا تنها یک دغدغه و دلواپسی اسلامی است؟ یعنی حتی اگر دستوری هم از جانب خداوند برای آن مسأله صادر نشده بود، آیا جامعة انسانی که امروز با نقشه‌های فراوان اغواگرانه و فریبکارانه و با روش‌های تفنّنی گوناگون استکبار جهانی دست‌وپنجه نرم می‌کند و برای مسخ انسانیت آن‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند و به‌تعبیر امام‌خمینی اولین معمار انقلاب اسلامی که می‌فرماید: «دنیا‌داران و دنیاطلبان با همة توان خود به جنگ خداباوران و خداگرایان و خدامحوران آمدند و در این راه از هیچ کاری فروگذاری نمی‌کنند؛ چون منافع و مصالح خود را در جنگ با خدا می‌بینند و لذا با آخرت‌گرایی و خداگرایی و دین‌محوری و تربیت ارزش‌ها در جامعة انسانی می‌جنگند» نباید اقدامی انجام دهند؟

بنابراین این دغدغه و این دلواپسی باید انسانی باشد و فراتر از جامعة اسلامی به پیش رود. البته برای جامعة انقلابی ما که در سنگرهای تقابل با استکبار جهانی، پله‌های موفقیت را می‌پیماید، یک نیاز و تأکید بیشتری خواهد بود. اما ما باید جامعة جهانی را هم به این سمت سوق دهیم؛ چراکه ما در تعامل با جامعه هستیم و حجاب و عفاف را در جمهوری اسلامی مستقر کردیم.

ولی تمام کشورهای اطراف شما و اروپای شرقی و غربی و آمریکایی فضای ناسالم و مسموم دارند و هیچ مرز ارتباطی محدودی هم با آن‌ها وجود ندارد. لذا یکی از دغدغه‌های مهم، همراهی‌کردن این جوامع با خودمان است.

پس شما یک وظیفه‌ای فراتر از جامعة خود دارید. درست مثل مسألة جنگ که همة ما باید از مرزوبوم فرهنگی خود حمایت کنیم و چون این حمایت از بیرون نیز آسیب می‌بیند باید از درون و بیرون به‌دنبال یک مدافع و حامی و تقویت‌کننده باشیم و به هر اندازه‌ای که در دفع این تهاجم پیش برویم، می‌توانیم درون خود را پاک‌سازی و بهسازی کنیم.

گام سوم درمورد این مسأله مهم است. اینکه درمورد مسألة حجاب از دو جهت طرح غلط مسأله صورت گرفته است. طرح غلط مسألة حجاب به این است که ما حجاب را تنها به سطح بدنی و ظاهری در حد مخفی‌کردن موی سر و چادرپوشیدن خلاصه کردیم، در حالی که این حجاب برتر فرع یک مسألة مهم‌تر بوده و آن یک ارزش اخلاقی و رفتاری به نام عفاف است.

اگر عفاف در جامعه نهادینه شد، حجاب نیز بی‌درنگ در کنار او خواهد آمد. اما اگر در جامعه بی‌عفتی نهادینه شد و رونق پیدا کرد، حتی اگر صدها برنامه در این راستا ریخته شود به موفقیت نخواهد رسید. لذا باید در نگاه به حجاب، اصالت عفاف را مطرح کرد و حجاب را در پرتو آن قرار داد و این حجاب در اینجا مختص همة اقشار خواهد بود و رابطة عفاف و اصل اخلاقی حیاء برای انسان نیز برخاسته از خردمندی و خردورزی است.

در اینجا ممکن است دیده شود که جامعة بشری به ضد این ارزش‌ها رفته و حرکت کرده است. الآن کشیش‌های دنیا و بزرگان جوامع مسیحی و یهودی ثمرة تلخی از این آزادی‌های رایج در جوامع خود را درو می‌کنند و با زبان گویا و فریادی رسا صدا می‌دهند که بیایید و برای حل این مشکل راه‌حل ارائه دهید.

این تجربة تلخ آزادی بی‌حد‌ومرز و حقوق بشر ناقص و غلطی است که امری استکباری است و حافظ منافع مادی آنان است. چنین حقوق بشری، راه را برای چپاول مستکبران و دنیای استکبار باز می‌کند. بی‌بندو‌باری و جنگ، اهرم اصلی استکبار جهانی برای رسیدن به منافع مادی است.

بنابراین اگر بنا شد که ما نگاه خود را به مسألة حجاب و عفاف تصحیح کنیم، به اینجا می‌رسیم که ما باید رابطة حجاب را با پشتوانة آن خیلی خوب ببینیم. حال می‌توانیم وضع خود را در این حالت در چهار بخش مطرح کنیم. به‌طور کل چهار نوع نگاه در حجاب وجود دارد:

  1. نگاه حقوقی به حجاب
  2. نگاه سیاسی به حجاب
  3. نگاه اجتماعی به حجاب
  4. نگاه تربیتی به حجاب

در اینجا باید به بیان مسأله‌ای پرداخت که نیاز به حل‌شدن فوری دارد. اگر کسی این چهار نگاه را به تفکیک متوجه شد به‌راحتی خواهد فهمید که چرا از مسألة حجاب بهره‌گیری سیاسی می‌شود. استکبار جهانی از این مسأله در جهت تحقق منافع خودش بهره‌گیری سیاسی می‌کند. با چه پشتوانه‌ای؟ با آن نگاه غلطی که به حقوق بشر دارد و آن را نهادینه کرده است.

این نگاه غلط به حقوق بشر ناشی از مغفول‌ماندن فلسفة تربیتی عفاف و حجاب در فضای جامعه است. حال ما برای حل این مسأله باید نگاه خود را به انسان و حقوق بشر تصحیح کنیم. در این نگاه موجود به حقوق بشر، رابطه و تلازم حقوق انسان و وظایف انسان را از میان برده‌اند. ما حقوق بشر را ناقص معرفی می‌کنیم، چون وظایف انسان را تعریف نکردیم و لذا تعریف ما از آن ناقص و غلط خواهد شد.

بنابراین در ابتدا باید وظایف بشر را معنا و تعریف کرد و بعد حقوق بشر را در پرتو این وظایف ببینیم. نگاه حقوقی زمانی تصحیح می‌شود که ما یک نگاه تربیتی و اجتماعی صحیح را برای بحث عفاف و حجاب به دست بیاوریم. اگر چنین نگاهی حاصل شود ما به آخر خط که جلوگیری از روند تهاجمی و شبیخون فرهنگی دشمنان بشریت است، می‌رسیم.

این مسیری است که باید آن را طی کنیم. لذا ما در اینجا نقشة برون‌رفت از این معضل جامعة بشری را مطرح کردیم و اگر ما این نقشة راه را خوب باز کنیم و ترجمة صحیح کنیم، مراکز علمی و فرهنگی ما دست‌به‌دست هم می‌دهند و وارد یک گفتمان جدی در اینجا می‌شوند و در تمام شبکه‌های اجتماعی داخل و خارج کشور آن را ترویج می‌کنند و می‌توانیم شاهد یک فتح بسیار عظیم و بزرگ باشیم. باید از سرچشمه‌ شروع کرد و نباید به علل آن‌ها بی‌توجه بود و به فرعیات توجه کرد. این یک سطحی‌نگری است که در بعضی افراد وجود دارد.

همچنین اگر ما بخواهیم که این مسأله را به‌صورت ریشه‌ای حل کنیم باید به تک‌تک افراد جامعه مهارت تفکر و تدبر و جست‌وجو و تحقیق را آموزش دهیم که از سطحی‌نگری دور شوند تا بتوان در مقابل نقشه‌های شوم و ددمنشانة دشمنان بشریت که انسان‌ها را از خردمندی و خردورزی دور نگه می‌دارند، مقابله کنیم.

برای طرح این مسأله نمی‌توان زمان تعیین کرد، بلکه هر زمان آن را شروع کنیم و در جهت صحیح آن پیش برویم، موفق خواهیم شد. هرچقدر که به توسعه در این مسیر نزدیک شویم زمان ما کمتر خواهد شد. در اینجا باید عناصر اقتدار فرهنگی را پیدا و تقویت کنیم و سپس آن را گسترش دهیم.

پرسش: به‌نظر شما درمورد این مسأله در دانشگاه‌ها که قشر فرهیخته‌ای هستند چه اتفاقی افتاده است؟

پاسخ: من معتقدم چون نگاه‌های ما نگاه‌های مقطعی و جزیره‌ای به مسائل بوده و ما به‌دنبال روش حل مسأله نبودیم، تمام جواب‌های ما چیزی شبیه به یک معجون است که همه‌چیز در آن وجود دارد. همین که ما نتوانستیم جامعة خودمان را به‌گونه‌ای پیش ببریم که تمام دست‌اندرکاران مهم کشور را در سطحی از سلامت، بصیرت، رازنگهداری، خودنگهداری و تقوای مطلوب قرار دهیم، در معرض آسیب قرارگرفته‌ایم. راه نفوذ در این جامعه هنوز باز است.

اگر ما بخواهیم مهارت تفکر و تدبر را سامان دهیم، باید از خانواده شروع کنیم و در خانواده است که والدین و زوجین و همسران باید خانواده را به‌گونه‌ای مدیریت کنند که در تمام شرایط ناگواری که برای جامعه پیش می‌آید، فرزندانشان در این شبیخون فرهنگی بسیار مقاوم و پرقدرت باشند که دشمن نتواند در آن‌ها نفوذ کند و مغرور مال، زراندوزی و پست و مقام نشوند و بتوانند در جایگاه‌های خودشان ایجاد تحول کنند. اینکه آموزش دهیم افراد حق انتخاب دارند و اینکه چگونه درست انتخاب کنند و تن به انتخاب اشتباه و بدون فکر و بدون آینده‌نگری اقدامی نکنند، چیزی است که از قلم افتاده است.

این‌که من نتوانم فرزند خود را این‌گونه تربیت کنم، آسیب و مشکلی است که به شخص من مربوط است. نباید از خانواده غافل شد. نباید این تربیت در خانواده را رها کرد و آن را فقط به صداوسیما یا آموزش‌و‌پرورش و دانشگاه‌ها سپرد.

 البته این‌گونه نیست که مطلقاً در این زمینه ناتوان و ناموفق هستیم. ما جوان‌های موفقی داریم که محصول همین تربیت مناسب در خانواده است که در حال خدمت به جامعة خود هستند. اما نقش خانواده باید پررنگ‌تر باشد و آموزش‌های بیشتری را فراگیرد تا بتواند در تأمین درست‌ فکرکردن و انتخاب درست، تأثیرگذار باشد.

در این زمینه باید به روش ایجابی عمل کنیم. باید قانون، امنیت روانی و اجتماعی و سلامت اخلاقی را در جامعه تعریف کرده و قانون‌مند کنیم. به‌عبارت دیگر باید از پیشروی آسیب‌های اجتماعی جلوگیری کنیم. روح‌وروان انسان نیز چون بدنش نیاز به محافظت دارد. مسئولین اجتماعی و قانون‌گذاران نیز باید برای جلوگیری از پیشرفت این آسیب‌های اجتماعی قانون‌گذاری کنند و تحول در این مسأله را به وجود آورند و نگاه غلط درمورد این مسأله را تصحیح کنند.

پرسش: در حال حاضر عده‌ای بی‌حجابی را به‌عنوان ابزاری برای مخالفت با حکومت قرار می‌دهند و کمپین به راه می‌اندازند. آیا به‌نظر شما برای مقابله با اقدام آن‌ها باید اقدامی جداگانه انجام داد یا در همان روند، این مسأله نیز خود‌به‌خود حذف خواهد شد؟

پاسخ: اگر نگاه ما یک نگاه جزءنگرانه نباشد، به این نتیجه می‌رسیم که مسائل سیاسی همه به هم ربط دارند و مخالفان این حکومت فعال و پویا و نواندیش از هر وسیله‌ای برای براندازی آن استفاده می‌کنند. پس باید این پروژة دشمن را در براندازی نظام به‌صورت کامل مشاهده کرد و در این صورت جایگاه این اقدامی که اشاره کردید را می‌توان در مسألة براندازی به دست آورد.

اگر ما این روند را تصحیح کردیم، یکی از حربه‌های دشمن را دفع کردیم و باید متوجه باشیم که ما در موقعیت یک جنگ نابرابر هستیم و به‌هیچ‌وجه در حالتی رهاشده نیستیم. دشمنان ما در هر صورت برای ما مسأله‌ساز هستند. اگر ما فلان مسأله را حل کردیم، مسأله‌ای جدید در مقابل آن برای ما ایجاد می‌کنند. پس باید یک حرکت فرهنگ‌ساز عمیق و گسترده برای تمام اقشار جامعه به وجود آورد و بصیرت افراد را بالا برد و آنگاه می‌توان تمام نقشه‌های دشمن را بر باد داد و تأثیر آن‌ها را از بین برد.

پرسش: ما در حال حاضر یک بدحجابی عرفی داریم که در جامعه نیز به‌شدت رایج است و عملاً رواج پیدا کرده است. شما این مسأله را نسبت به اول انقلاب چگونه ارزیابی می‌کنید و به‌نظر شما در مقایسه با آن زمان چه تفاوت‌هایی ایجاد شده است و چه فرقی میان آدم‌های آن دوره با زمان حاضر ما وجود دارد؟

پاسخ: باید در ابتدا اشاره کرد که افراد با یکدیگر متفاوت‌اند و انگیزه‌ها و نگاه‌های مختلفی در آن‌ها وجود دارد و به‌تبع آن علل و دلایل مختلفی در کارهای آنان دیده می‌شود. باید دید خانمی که پوشش نامناسبی دارد و این پوشش و نگاه برای او عادی شده و حتی به‌زعم خودش فکر می‌کند که حجاب دارد، چه خلأ و کمبودی دارد؟ آیا حدود حکم شرعی را نمی‌داند؟ آیا به جامعه دهن‌کجی می‌کند یا به خانواده؟ آیا به نگاهی که وجود دارد و تبعات روانی و ارتباطی که رفتار و پوشش وی در آینده به‌ دنبال دارد آگاه است یا خیر؟

ممکن است در خانواده تحت‌فشار قرار گرفته باشد و حال در بیرون از خانه می‌خواهد خود را از این فشار تخلیه کرده و خود را راضی کند که من آزادم و زیر چتر و فشار خانواده نیستم. اینجاست که باید فضایی برای آگاهی او ایجاد کرد که اگر تو قصد نشان‌دادن خود را داری، چرا با روش و اقدام غلط به این کار دست می‌زنی؟ باید به این مسأله دقت داشته باشیم که آیا می‌تواند برای ارضای نیاز خود و رهایی از فشار خانواده و جامعه جایگزینی داشته باشد یا می‌خواهیم بدون دادن جایگزین، او را به‌سمت حجاب(که فکر می‌کند برایش محدودیت است و کیفیت روابطش را کم می‌کند) سوق دهیم؟

ما باید افراد را طبقه‌بندی کنیم و نباید به یک‌چشم به آن‌ها نگاه کنیم و با ایجاد یک کانون فرهنگی در هر محله و شهر همه را در این اقدام سهیم کنیم و آنگاه خواهید دید که چقدر جامعه دچار تحول می‌شود. در اینجا پیش از این‌که دولت و وزارت فرهنگ دست‌به‌کار شوند، نیاز به نهاد خودجوش مردمی است که نیازهای گوناگون مردم محلة خود را تأمین کند و اقدامات مختلفی در این زمینه باید انجام داد و مراکز مشاورة مختلفی ایجاد کرد.

باید مساجد و حسینیه‌ها با هم هماهنگ شوند و مراکز کانون‌های فرهنگی محلة خود باشند. اگر در این زمینه بتوان مسألة توجه جدی به ازدواج را در جوانان تقویت کرد بیش از نیمی از مشکلات حل خواهد شد. باید به این رهنمود اسلام توجه کرد و توجه جدی به تشکیل خانواده انجام داد و این امنیت روانی و اخلاقی را در خانواده به دست آورد. این‌گونه است که بیش از نیمی از مشکلات جامعه ما حل شده و نقشه‌های دشمن شکست می‌خورد و درصدی از آن نقشه‌های باقی‌مانده هم به پشتوانة این سنگرهایی که ایجاد کردیم، کاملاً از بین خواهد رفت.

 سخن آخر من این است که در بحث حجاب باید به مسائلی که از دید افراد بدحجاب وجود دارد توجه کرد، سخن آن‌ها را شنید و به فکر جایگزینی برای تأمین نیازها و خواسته‌های آنان بود و از ماهیت این داستان، آن‌ها را آگاه کرده و به‌سمت هدفی که اسلام مشخص نموده سوق داد.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.