به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجتالاسلام والمسلمین علی فرحانی، استاد حوزه علمیه در درس «الاسلام هو الحکومه» به بررسی بحث ولایت فقیه و بداهت دلیل آن در نگاه حضرت امام خمینی(ره) پرداخت که متن آن بدین شرح است؛
مساله ولایت فقیه از مسائلی است که اگرچه اصل آن در بین فقهاء قدمت چندین ساله داشته باشد اما نزاع جدی و پرداختن به اقوال در این زمینه اولین بار توسط سوالی که امام مطرح کردند شروع شد.
یعنی اگرچه در عبارات برخی فقهاء اشاراتی به اصل این مساله بوده است اما طرح این سوال با تمام شئوناتش که آیا چیزی به نام ولایت فقیه داریم یا نداریم اولین بار توسط حضرت امام مطرح شد.
شاهد عینی بر نو بودن سوال ولایت فقیه، تلاش نویسندگان در بازگرداندن این مساله به دوران معصوم و نیز نزاع بزرگی است که در این باب به وجود آمده، در حالی که اگر سوال و بحث در بابی و موضوعی قدمت داشته باشد این چنین نزاعی در آن شکل نگرفته و نیاز به تبیین اتصال سوال به عصر معصوم هم نمیباشد.
مضافا به اینکه، تازگی سوال موجب عدم پختگی برخی نظرات و عاملی جدی در همراه نشدن برخی فقهاء با نظریه ولایت فقیه میباشد. در تبیین این نظریه، حضرت امام قبل از استناد به ادله لفظیه، وجود ولایت فقیه را امری ضروری و بدیهی دانسته و انکارش را محال می دانند.
ایشان توضیح میدهند که به بداهت، عند العقلاء ثابت است ظرف اجتماع غیر از ظرف مخاطبات و مراودات بین الاثنینی است. به عبارت دیگر وجود یک مدل اجتماعی کلان که حاکم بر تمام روابط بین الاثنینی باشد امری مسلم و عقلائی است.
این تفکیک اختصاصی به جوامع اسلامی ندارد بلکه در دنیای غرب هم پذیرفته است. به طوری که در غرب برای ظرف کلان اجتماع علم جداگانه ای به نام علم سیاست قرار داده اند که متکفل تبیین نظام و ساختار حاکمیت سیاسی است.
در این علم، مدل و شکل اجتماع بما هو اجتماع- بدون در نظر گرفتن افراد خاص- و نوع خاص روابطی که در عرصه های مختلف اجتماع باید برقرار باشد، طراحی شده و بعد مبتنی بر آن ساختار، علم حقوق به تنظیم قوانینی پرداخته تا آن مدل را به تحقق خارجی برساند.
تمام روابط بین الاثنینی و قوانین آن، زیرمجموعه مدل وقوانین ظرف کلان اجتماع بوده و همچون مظروفی برای این کلان ظرف محسوب میشوند. در واقع این ساختار حاکمیت سیاسی است که ضمانت اجراء و التزام به قوانین بین الاثنینی و شخصی را به وجود می آورد به گونه ای که اگر این ظرف و قوانین آن مد نظر گرفته نشود افراد در روابط خود با یک دیگر هیچ الزامی برای التزام خود به قوانین ندیده و در صورت تخلف هم هیچ راهی برای مواخذه و مجازات مجرم وجود نخواهد داشت و نهایتا جعل احکام و قوانین بین الاثنینی محکوم به لغویت است.
با توجه به این مساله، بنابراینکه اکثر احکام شرعی در باب روابط بین انسان ها می باشد به گونه ای که این سنخ احکام، جمیع معاملات و اکثر باب عبادات را شامل شده و بیش از 20جلد از کتاب وسائل الشیعه را به خود اختصاص داده اند؛ امکان ندارد که شارع مقدس به اجتماع بما هو اجتماع توجه نداشته باشد و الا لغویت پیش می آید.
از این رو باید گفت هر حکمی که از شارع مقدس ناظر به روابط بین افراد جامعه صادر میشود- به دلالت اقتضاء- دال بر توجه شارع به ظرف اجتماع است. یعنی اگر شارع – مثلا- صد حکم اجتماعی بیان کرده باشد صد بار به مساله اجتماع و احکام آن التفات داشته است.
در نتیجه، مدل اجتماع از نگاه اسلام و احکام و قوانین آن، همچون پیکره و بستری است که هر یک از احکام در آن جای می گیرند و جالب اینکه برخی از احکام اسلامی مانند مساله قضاوت ذاتا در ظرف اجتماع کلان معنا پیدا می کنند و به تعبیر امام « قضاوت از شئون حکومت است».
پس نگاه به باب معاملات و بلکه کل فقه را باید تصحیح کرد چه اینکه نگاه مشهور در زندان روابط بین الاثنینی و احکام آن محبوس بوده و هیچ التفاتی به مساله فوق ندارد. که البته نتائج این نگاه غلط، اسفبار است.
حال باید گفت حضرت امام معتقدند که مدل شارع برای ظرف کلان اجتماع، ولایت فقیه است کما اینکه جمیع فقهائی که به مساله فوق التفات داشته اند اگر قبول داشته باشند که شارع هم به این عرصه توجه داشته و در این باره سخن گفته است تصدیق می کنند که مدل شارع برای این ظرف، ولایت فقیه است.
با توجه به آنچه گذشت؛ حکومت به معنای ظرف کلان اجتماع- اجتماع بما هو اجتماع- است و بدین وسیله تا حدودی معنای عمیق الاسلام هو الحکومة و الاحکام من شئونها، معلوم میگردد. لهذا از نظر حضرت امام اولین دلیل بر ولایت فقیه- قبل از رجوع به ادله خاص لفظی- بداهت است، و مقابله با آن مقابله با بدیهی است.
بر این اساس سبک مشهوری که در تقریر نظر امام مبنی بر تفکیک حوزه های ولایت فقیه – اعم از افتاء و امور حسبه و رفع الخصومات و زعامت سیاسی و حدود- وجود دارد سبک صحیحی نمی باشد بلکه سبک صحیح همانطور که توضیح اش گذشت موجب دفع اساس شبهه شده و مقصود را کاملا تبیین می کند.
انتهای پیام/