تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, اقتصاد, برگزیده ترین ها, حوزه و فقاهت, دروس خارج, عرصه اقتصاد و تمدن, گزارش, مشروح خبرها
شماره : 27837
تاریخ : ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۱ :: ۱۷:۰۰
آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی در درس خارج مبانی مکتب اقتصاد اسلامی: نقش نهاد بازار در اقتصاد اسلامی/ بازاری که در آن حرام رواج داشته باشد بازار اسلامی و شیعی نیست نهاد بازار یکی از نهادهای غیر دولتی است. هرچند بازار نهاد غیر تولیدی محسوب می‌شود اما نقش اساسی در اقتصاد اسلامی دارد؛ زیرا مکانی است که تولید کنند و مصرف کننده به هم می‌رسند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ آیت الله مهدی هادوی تهرانی در درس خارج مبانی مکتب اقتصاد اسلامی به تشریح نهاد دیگری از نهاد غیر دولتی پرداخت و در این خصوص بیان کرد: از دیگر نهادهای غیر دولتی، نهاد بازار است. هرچند بازار نهاد غیر تولیدی محسوب می‌شود اما نقش اساسی در اقتصاد اسلامی دارد؛ زیرا مکانی است که تولید کنند و مصرف کننده به هم می‌رسند. اگر تولید کنند نتواند محصول خود را در بازار بفروشد، تولید او متوقف می‌شود. از سوی دیگر اگر مصرف کننده نتواند نیازهای خود را در بازار تأمین کند، زندگی او مختل می‌شود؛ در نتیجه باید گفت بازار به عنوان محور برای نهادهای اقتصادی می‌باشد.

ویژگی ‌های بازار اسلامی در روایات زیادی ذکر شده است که با کنار هم قرار دادن آنها چنین به دست می‌آید که در بازار اسلامی فروشنده باید دلسوز خریدار باشد و از انجام اعمالی مانند بیع غرری و … خود داری کند. این خلاف چیزی است که امروزه در بازارها رواج دارد. بازار اگر اسلامی باشد نوعی عبادتگاه به شمار می‌رود؛ زیرا افراد در آن برای نوعی خدمت و بندگی جمع شده‌اند.

این استاد درس خارج در ادامه به روایاتی در خصوص بازار اسلامی اشاره کرد تصریح داشت: صاحب وسائل برخی از روایات بازار را با موضوع «ابواب ما یکتسب به» طبقه بندی کرده است. هر چند برخی روایات این ابواب از سند کافی برخوردار نیستند اما ایشان بر اساس تسامح آنها را ذکر کرده است.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي هَذِهِ الْمَكَاسِبُ الْحَرَامُ وَ الشَّهْوَةُ الْخَفِيَّةُ وَ الرِّبَا.[۱] چیز ی که بیش از همه برای امت خود نگران هستم، کسب‌های حرام، شهوت پینهای و ربا است.

ایشان در توضیح این روایت عنوان کرد: روایت مذکور در مصادر اهل سنت نیز ذکر شده است. در خصوص شهوت خفیه گفته شده مراد هر نوع معصیتی می‌باشد که انسان آن را مخفی می‌کند هر چند از انجام آن خود داری می‌کند. اما در روایتی پیامبر اکرم صل الله علیه واله شهوت خفیه را معنا کرده است: «احذروا الشّهوة الخفيّة العالم يحبّ أن يجلس إليه»[۲]. از شهوت مخفى بپرهيزيد، شهوت مخفى آن است كه دانشمند دوست دارد افراد در محضر وى بنشينند

در روایت دیگری آمده است: «زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَسْبُ الْحَرَامِ يَبِينُ فِي الذُّرِّيَّة»[۳] کسب حرام در فرزندان آشکار می شود.

روایت دیگری که مرسله است بیان می‌دارد: «أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَشَوَّفَتِ الدُّنْيَا لِقَوْمٍ حَلَالًا مَحْضاً فَلَمْ يُرِيدُوهَا فَدَرَجُوا ثُمَّ تَشَوَّفَتْ لِقَوْمٍ حَلَالًا وَ شُبْهَةً فَقَالُوا لَا حَاجَةَ لَنَا فِي الشُّبْهَةِ وَ تَوَسَّعُوا فِي الْحَلَالِ ثُمَّ تَشَوَّفَتْ لِقَوْمٍ حَرَاماً وَ شُبْهَةً فَقَالُوا لَا حَاجَةَ لَنَا فِي الْحَرَامِ وَ تَوَسَّعُوا فِي الشُّبْهَةِ ثُمَّ تَشَوَّفَتْ لِقَوْمٍ حَرَاماً مَحْضاً فَيَطْلُبُونَهَا فَلَا يَجِدُونَهَا وَ الْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ فِي الدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ الْمُضْطَرِّ».[۴] برای دسته‌ای دنیا حلال محض جلوه کرد اما آن را نخواستند و رفتند سپس برای گروهی دیگر دنیا به صورت حلال و شُبه جلوه کرد، آنها گفتند ما شُبه را نمی‌خواهیم و حلال را توسعه دادند. سپس برای عده‌ای دنیا به صورت حرام و شبه جلوه کرد، آنها گفتند حرام را نیاز نداریم و شبهات را پذیرفتند. سپس دنیا برای یک عده‌ای حرام محض جلوه کرد و آنها دنیا را طلب کردند اما گیرشان نمی‌آید. انسان مومن در دنیا همانند شخص مضطری است نباید زیاد دنبال دنیا باشد.

«قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع‏ يَا دَاوُدُ إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لَمْ يُبَارَكْ لَهُ فِيهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ كَانَ زَادَهُ إِلَى النَّارِ».[۵] ای داود حرام رشد نمی‌کند و اگر رشد کند برکتی ندارد. مقداری از حرام خرج کرده برای او اجری نیست و مقداری هم که باقی گذاشته است توشه جهنم است.

آیت الله هادوی تهرانی با بیانی از امام صادق، روایت فوق را تشریح کرد و گفت: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ص‏ لَيْسَ‏ بِوَلِيٍ‏ لِي‏ مَنْ‏ أَكَلَ‏ مَالَ‏ مُؤْمِنٍ‏ حَرَاماً».[۶] فردی که مال مومنی را از طریق حرام بخورد، شیعه نیست؛ از این روی می‌توان گفت بازاری که در آن حرام رواج داشته باشد بازار اسلامی و شیعی نیست.

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ قَدِمْنا إِلى‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً[۷] قَالَ إِنْ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ لَأَشَدَّ بَيَاضاً مِنَ الْقَبَاطِيِ‏فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهَا كُونِي هَبَاءً وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ كَانُوا إِذَا شَرَعَ لَهُمُ الْحَرَامُ أَخَذُوهُ».[۸] حضرت در توضیح آیه شریفه « وَ قَدِمْنا إِلى‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً» می فرماید: هر کاری سفید و خیلی درخشان باشد اما خداوند می گوید هباء؛ زیرا این افراد از گروهی بودند که وقتی به آنها گفته می‌شد حرام است اعتنایی نمی‌کردند. این روایت می‌گوید اگر از طریق حرام هر میزان کار خوب انجام داده شود، منفعتی برای شخص ندارد.

آیت الله هادوی تهرانی در بخش پایانی سخنان خود به روایت مهم دیگری اشاره و عنوان داشت: مرحوم شیخ حر عاملی در باب دیگری به نام « بَابُ جَوَازِ التَّكَسُّبِ بِالْمُبَاحَاتِ وَ ذِكْرِ جُمْلَةٍ مِنْهَا وَ مِنَ الْمُحَرَّمَات‏» روایت مفصلی را ذکر کرده است: «عَنِ الصَّادِقِ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ مَعَايِشِ الْعِبَادِ فَقَالَ جَمِيعُ الْمَعَايِشِ كُلِّهَا مِنْ وُجُوهِ الْمُعَامَلَاتِ فِيمَا بَيْنَهُمْ مِمَّا يَكُونُ لَهُمْ فِيهِ الْمَكَاسِبُ أَرْبَعُ جِهَاتٍ‏ … فَإِحْدَى الْجِهَتَيْنِ مِنَ الْوِلَايَةِ وِلَايَةُ وُلَاةِ الْعَدْلِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِوِلَايَتِهِمْ عَلَى‏ لنَّاسِ. وَ الْجِهَةُ الْأُخْرَى وِلَايَةُ وُلَاةِ الْجَوْرِ فَوَجْهُ الْحَلَالِ مِنَ الْوِلَايَةِ وِلَايَةُ الْوَالِي الْعَادِلِ وَ وِلَايَةُ وُلَاتِهِ بِجِهَةِ مَا أَمَرَ بِهِ الْوَالِي الْعَادِلُ بِلَا زِيَادَةٍ وَ لَا نُقْصَانٍ فَالْوِلَايَةُ لَهُ وَ الْعَمَلُ مَعَهُ وَ مَعُونَتُهُ وَ تَقْوِيَتُهُ حَلَالٌ مُحَلَّلٌ وَ أَمَّا وَجْهُ الْحَرَامِ مِنَ الْوِلَايَةِ فَوِلَايَةُ الْوَالِي الْجَائِرِ وَ وِلَايَةُ وُلَاتِهِ فَالْعَمَلُ لَهُمْ وَ الْكَسْبُ مَعَهُمْ بِجِهَةِ الْوِلَايَةِ لَهُمْ حَرَامٌ مُحَرَّمٌ مُعَذَّبٌ فَاعِلُ ذَلِكَ عَلَى قَلِيلٍ مِنْ فِعْلِهِ أَوْ كَثِيرٍ لِأَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مِنْ جِهَةِ الْمَئُونَةِ لَهُ مَعْصِيَةٌ كَبِيرَةٌ مِنَ الْكَبَائِر وَ ذَلِكَ أَنَّ فِي وِلَايَةِ الْوَالِي الْجَائِرِ دُرُوسَ الْحَقِّ كُلِّهِ فَلِذَلِكَ حَرُمَ الْعَمَلُ مَعَهُمْ وَ مَعُونَتُهُمْ وَ الْكَسْبُ مَعَهُمْ إِلَّا بِجِهَةِ الضَّرُورَةِ نَظِيرِ الضَّرُورَةِ إِلَى الدَّمِ وَ الْمَيْتَة»[۹]

اما صادق علیه السلام می‌فرماید معایش چهار بخش حکومت، تجارت، صناعات و اجارات هستند که در هر کدام از آنها حلال و حرام وجود دارد. چیزی که بر عباد واجب است این می‌باشد که حلال ها را انجام بدهند و حرام ها را ترک کنند…

این استاد درس خارج حوزه علمیه در تبیین بخشی از روایت بیان کرد: تعبیر در این روایت بسیار دقیق است. امام می‌گوید والی عدل شخصی است که ولایت او مشروع باشد نه اینکه فقط عمل او عادلانه باشد. عمل عادلانه شرط لازم برای عدل بودن است ام شرط کافی نیست؛ بنابراین افرادی مانند انوشیروان که بر فرض پذیرش گفتهایی مبنی بر عادل بودن او، به دلیل اینکه ولایت او مشروع نبوده، ولایت جور محسوب می‌شود.

بنابراین روایاتی که می‌فرمایند «الا بامام العادل» مراد امامی است که «الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِوِلَايَتِهِمْ» خداوند به ولایت آنها امر کرده باشد. شیخ مفید در کتاب مقنعه «الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِوِلَايَتِهِمْ» را معنا و آنها را عبارت می‌داند از معصومین علیهم السلام و کسانی که ائمه آنها را به ولایت قرار می دهند و فقها در عصر غیبت.

[۱] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج ۱۷، چاپ: اول، ۱۴۰۹ ق، ص ۸۱

[۲] پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) – تهران، چاپ: چهارم، ۱۳۸۲ش.

[۳] پیشین، وسائل الشيعة، پیشین، ص ۸۲

[۴] همان

[۵] همان

[۶] كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، الإسلامية، ج ۵، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق، ص ۳۱۴

[۷] الفرقان ۲۵- ۲۳٫

[۸] پیشین، وسائل الشيعة، پیشین.

[۹] همان، ص ۸۳

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.