تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : اخبار, برگزیده ترین ها, حوزه و فقاهت, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها, یادداشت ها
شماره : 28363
تاریخ : ۱۶ خرداد, ۱۴۰۱ :: ۱۱:۴۴
حجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی در یادداشتی نوشت؛ ناکافی بودن روش اجتهادی مرسوم از نگاه امام خمینی/ به عقیده ما روش اجتهادی مرسوم، برای اکتشاف نظریة اسلامی در حوزه‌های علوم انسانی سترون است به عقیده ما روش اجتهادی مرسوم، برای اکتشاف نظریة اسلامی در حوزه‌های علوم انسانی سترون است. این حقیقتی است که امام خمینی(ره)، به عنوان یک مجتهد و نظریه‌پرداز بزرگ و تاریخ‌ساز در عالم اسلام، در پایان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بیان کرد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی به بررسی روش اجتهادی مرسوم از نگاه امام خمینی پرداخت که متن آن بدین شرح است؛

روش اجتهادي رايج و مرسوم در مسائل فقهي، ارزش‌هاي بي‌بديلي داشته و دارد. و به نظر مي‌رسد در طول تاريخ چند صد سالة فقاهت نيز در کشف و استنباط احکام فردي کارآمدي خود را نشان داده است. مع‌الاسف اين روش، در بسياري از حوزه‌ها و قلمروهاي علمي مورد نياز جامعه از کارآيي و کارآمدي لازم برخوردار نيست. توضيح آنکه اين روش، به شکل موجود نمي‌تواند در حوزة فقه اجتماعي، فقه نظام و فقه حکومت کارآيي داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادي مرسوم اساساً چيزي به نام فقه نظام و فقه سياسي و فقه اجتماعي و فقه تربیتی و فقه مديريتي بي‌معناست. به همین دلیل، بعضاً‌ از فقیهان سنتی شنیده می‌شود که ما چیزی به نام «فقه نظام» نداریم. آنان درست می‌گویند زیرا بر اساس روش اجتهادی مرسوم و متعارفی که آموخته‌اند، «فقه نظام» و «فقه الاجتماع» و امثال آن معنایی ندارد.

به عقیده ما روش اجتهادي مرسوم، براي اکتشاف نظرية اسلامي در حوزه‌هاي علوم انساني سترون است. اين حقيقتي است که #امام_خميني(ره)، به عنوان يک مجتهد و نظريه‌پرداز بزرگ و تاريخ‌ساز در عالم اسلام، در پايان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بيان کرد و دگرگوني و بازنگري در #روش_اجتهادي را از عالمان ديني مطالبه نمود. ايشان در تاريخ 10 آبان 1367 در نامه‌اي به يکي از اعضاي دفتر خود، که بعداً با عنوان «منشور برادري» مشهور شد، مي‌فرمايد:

«اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها كافى نمى‏باشد. بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‏گيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گيرد.»

در نامة مشهور به «منشور روحانيت» که خطاب به #حوزه‌های_علميه نوشتند، مي‌فرمايد: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمى‏تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.»

در جايي ديگر از همين نامه نيز به نقش‌آفريني دو عنصر مهم زمان و مکان در اجتهاد توجه داده و نوشتند: «در مورد دروس تحصيل و تحقيق حوزه‏ها، اينجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايز نمى‏دانم. اجتهاد به همان سبك صحيح است ولى اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست، زمان و مكان دو عنصر تعيين‏كننده در اجتهادند. مسئله‏اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام ممكن است حكم جديدى پيدا كند، بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است، واقعاً موضوع جديدى شده است كه قهراً حكم جديدى مى‏طلبد. مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.»

در تاريخ 17 ارديبهشت سال 1368، کمتر از یک ماه پایانی عمر مبارکشان، در پيامي خطاب به شوراي مديريت حوزة علمية قم، ضمن تأکيد بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رايج در حوزه‌ها، نوشتند: «در عين اينكه از اجتهاد «جواهرى» به صورتى محكم و استوار ترويج مى‏شود، از محاسن روش‌هاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد.»

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.