تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, زنان و خانواده, عرصه فرهنگ و تربیت, مشروح خبرها, یادداشت ها
شماره : 30587
تاریخ : ۱۹ آذر, ۱۴۰۱ :: ۱۴:۲۹
محمدصادق هدایت زاده در یادداشتی برای اندیشکده رهیافت نوشت؛ علل افزایش سن ازدواج در میان پسران/ فقدان استقلال جوانان و وابستگی زیاد به خانواده/ درک‌نکردن متقابل در گزینش همسر بین خانواده و جوان یکی از اولین دلایلی که معمولاً در مواجهۀ با پسران به آن اشاره می‌شود ترس از مشکلات اقتصادی است. بسیاری به‌خاطر ترس از فقر و تهیدستی ازدواج نمی‌کنند و تصور می‌کنند باید زندگی مادی تکمیل باشد و بعد ازدواج کنند؛ اما همین تصور نادرست، سال‌های طولانی، آنان را از نعمت ازدواج محروم کرده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ محمدصادق هدایت زاده در مطلبی برای اندیشکده رهیافت نوشت: ازدواج در اسلام امری مقدس بوده و به‌عنوان محبوب‌ترین بنا نزد خداوند به شمار می‌رود. هرچند سن مشخصی برای ازدواج در اسلام مشخص نشده است اما  تشویق به ازدواج خصوصاً در سن جوانی، و کراهتِ اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیاری از سخنان معصومین مورد تأکید واقع شده است. بنابر نظر متخصصین این حوزه نیز اگر ازدواج به‌هنگام باشد و در سنین شور و نشاط جوانی انجام شود، آثار مثبتی همچون قِوام بیشتر زندگی، عمق بیشتر رابطۀ زوجین باهم، در امان‌ماندن از گناه‌ها و انحرافات متعدد به ارمغان می‌آورد. درمقابل، تأخیر در ازدواج و عقب‌انداختن آن به سنین بالای جوانی، باعث می‌شود دل‌بستن زوجین به‌هم سخت‌تر شود، احتمال اختلافات زناشویی گسترش یابد، امکان انحرافات اخلاقی بیشتر شود، فرصت کمتری برای داشتن فرزند ایجاد شود، فاصلۀ سنی والدین با کودکان بیشتر شود. با این وجود امر ازدواج در جامعۀ ایرانی از تحولات گستردۀ اجتماعی رخ داده مصون نمانده و مسائل مختلفی در چند دهۀ اخیر در این زمینه به‌وجود آمده است که یکی از مهمترین مسائل آن بالارفتن سن ازدواج است. به شکلی که هم‌اکنون میانگین سن ازدواج پسران به بالای 29 سال رسیده است. بر همین اساس در این یادداشت به برخی از عوامل عموماً فردی که موجب دوری کردن پسران از ازدواج می‌شود پرداخته خواهد شد.

ترس از فقر معیشت پس از ازدواج

یکی از اولین دلایلی که معمولاً در مواجهۀ با پسران به آن اشاره می‌شود ترس از مشکلات اقتصادی است. بسیاری به‌خاطر ترس از فقر و تهیدستی ازدواج نمی‌کنند و تصور می‌کنند باید زندگی مادی تکمیل باشد و بعد ازدواج کنند؛ اما همین تصور نادرست، سال‌های طولانی، آنان را از نعمت ازدواج محروم کرده است. متأسفانه در جامعۀ ما، نگرش بعضی از مردم به ازدواج، مادی شده است. بر‌این‌اساس، با محاسبات مادی خود، ازدواج‌کردن را به تأخیر می‌اندازند. اینان نگاهشان به آینده، نگاه بدبینانه و با ابهام خواهد بود؛ چراکه آینده را از تیررس خود دور می‌بینند و امور وهمی را در ذهن خود به نمایش در می‌آورند و از فردای زندگی مشترک به دلیل بار مسئولیت، پرداخت نفقه و هزینه‌های زندگی، روحیات و خلقیات همسر آینده، سازگاری یا ناسازگاری، محدودیت‌ها و قیودات و… واهمه دارند و با این بهانه، از ازدواج و قبول مسئولیت شانه خالی می‌کنند.

مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند: «این تصور و ترس اشتباه در میان جوانان وجود دارد که فرد با ازدواج‌کردن، دچار تنگی معیشت می‌شود. این درحالی است که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند: «اِنْ یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ» این وعدۀ الهى است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیۀ وعده‌‌هاى الهى اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده و موجب نمی‌شود که وضع معیشتى افراد دچار تنگى و سختى بشود؛ یعنى از ناحیۀ ازدواج کسى دچار سختى معیشت نمی‌شود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند» (بیانات در دیدار با دانشجویان 1/5/1393).

فقدان استقلال جوانان و وابستگی زیاد به خانواده

پسران اغلب زمانی ازدواج می‌کنند که یقین داشته باشند از عهدۀ تأمین معاش خانواده طبق آداب و رسوم طبقۀ اجتماعی خود برخواهند آمد؛ اما چون نمی‌توانند به تأمین امنیت اقتصادی آیندۀ خود امیدی قاطع داشته باشند، برای تأمین نیازهای خود تا حدود زیادی به والدین وابسته بوده و تا زمانی که این وابستگی وجود دارد، نیازی به انتخاب همسر در آنان احساس نمی‌شود. بنابراین، جوان بیکاری که توان تأمین هزینه‌های سنگین زندگی را ندارد و در تأمین نیازهای خود نیز به خانواده‌اش وابسته است، از پذیرفتن چنین مسئولیتی سر باز می‌زند.

بیکاری یا اشتغال به کارهای کم‌در‌آمد

بسیاری از جوانان هستند که به سن مناسب برای ازدواج رسیده‌اند؛ اما چون توانایی مالی حداقلی را هم برای گذران زندگی ندارند، ازدواج آنان به تعویق می‌افتد. بحث اشتغال مانع بزرگی بر سر راه ازدواج جوانان است؛ چون وقتی شغلی نباشد، وضع معیشت هم تثبیت‌شده نیست و طبیعی است که خود جوانان و خانواده‌های‌شان نگران آینده باشند. به هر‌حال وقتی جوانان نتوانند خودشان را اداره کنند، چطور می‌خواهند تشکیل خانواده داده و مسئولیت همسر یا احياناً بچه‌هایی را هم بپذیرند؟ بر همین اساس، ازدواج را کنار می‌گذارند.‌

هرچند توسعۀ شهرنشینی و اهمیت بیشتر فردگرایی و رفاه مادی، بر رفتارهای مربوط‌به ازدواج در جوانان مؤثر بوده، مشکل مالی نمی‌تواند به‌عنوان عامل بازدارنده باشد؛ زیرا جوانانی در خانواده‌های متمول و دارای جایگاه اجتماعی بالا نیز با این مشکل مواجه هستند. از‌این‌رو مسائل مالی امری نسبی بوده و میزان انتظار افراد از زندگی می‌تواند فهم و تصوری را که از مشکلات مادی دارد، تعیین نماید. از این رو می‌توان گفت بسیاری از عوامل اقتصادی در کاهش رغبت به ازدواج ریشه در عوامل فرهنگی دارد.

درک‌نکردن متقابل در گزینش همسر بین خانواده و جوان

یکی از مشکلات رایج که به تأخیر در ازدواج جوانان و حتی دلخوری‌ها و ناراحتی‌های بیشتر منجر می‌شود، درک‌نکردن متقابل در گزینش همسر بین خانواده و جوان است. تفاوت نسل‌ها، بعضاً نگرش‌ها و برداشت‌های متفاوت و دوگانه‌ای را در بین جوان و والدین ایجاد می‌کند؛ چنانکه هریک نظر دیگری را مباین و مغایر نظر خود دانسته و هرکدام خود را به زمان خاصی متعلق می‌دانند. جوان به دلیل اینکه خویش را به زمان حال متعلق می‌داند، فکر خود را نیز از زمان حال گرفته و نوعی استقلال فکری در خویش احساس می‌کند. اما این نحوۀ تفکر و نگرش در میان جوان و والدین خللی پدید می‌آورد که به درک‌نکردن متقابل و نبودن تفاهم در میان آنان منتج می‌شود؛ به‌طوری که مغایر یکدیگر اندیشیده و اظهارنظر می‌کنند و تمایل یکی، موجب طرد دیگری می‌شود و پسند یکی به ناپسندی دیگری منجر می‌شود.

روابط آزاد و غیرمشروع

پژوهش‌های مختلف نشان‌دهنده این است که بین تأخیر در سن ازدواج و انحرافات اخلاقی، رابطه‌ای دوسویه برقرار است. روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان تمتع و ارضای جنسی، نیاز به ازدواج را در جوانان کم‌رنگ کرده است. علاوه براین جوانان بر این باور هستند که ازدواج آزادی‌های فردی آنان را سلب می‌کند. لذا ترجیح می‌دهند که حتی مجرد و آزاد زندگی کرده و زیر بار مسئولیت ازدواج نروند. سیستم روابط آزاد اولاً موجب می‌شود پسران تا جایی که ممکن است، از ازدواج و تشکیل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامی که نیروی جوانی و شور و نشاط آن‌ها رو به ضعف و سستی می‌نهد، به ازدواج روی آورند. در این موقع، زن را فقط برای فرزندآوری و احیاناً خدمتکاری می‌خواهند. ثانیا شیوع برخی بی‌بندوباری‌ها و آزادی در روابط دختران و پسران، جوانان را به‌نوعی بی‌رغبتی به ازدواج کشانیده است؛ زیرا فرد بدون پرداخت هزینه‌های مادی و معنوی مسئولیت زندگی مشترک، با جنس مخالف، خارج از چهارچوب زندگی مشترک ارتباط می‌گیرد.

تحصیلات

در جوامع سنّتى، بیشتر فنون و مهارت‌ها در خانواده و به‌صورت غیر رسمى به نسل جدید آموخته مى‌شد و کودکان غالباً وقتى به سن نوجوانى مى‌رسیدند، مهارت شغلى خود را فراگرفته بودند و نیازى نبود پس از بلوغ نیز سالیانى را صرف یادگیرى فنون و مهارت‌هاى مورد نیاز کنند؛ اما جوامع جدید چنان پیچیده شده‌اند که داشتن یک زندگى معقول و متناسب با توقّعات جامعه در این‌گونه جوامع، اغلب مستلزم گذراندن دورۀ بلندمدت تحصیلى است. کسب مدارک تحصیلى اعتبار اجتماعی و اقتصادی افراد را به‌دنبال دارد. بنابراین، جوانان براى اینکه بتوانند در آینده از موقعیت اجتماعى و اقتصادى بهترى برخوردار شوند، ناگزیرند دهۀ سوم زندگى خود را نیز براى تحصیل صرف کنند.

یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش سن ازدواج، افزایش فرصت‌های تحصیلی است. امروزه تلقی و برداشت جوانان این است که ازدواج، فرصت ادامۀ تحصیل را از آنان سلب می‌کند؛ به‌ویژه تحول موقعیت اجتماعی در زنان و گرایش آن‌ها به تحصیلات عالی موجب شده که سن ازدواج افزایش پیدا کند. دختران چنین فکر می‌کنند که بعد از ازدواج به دلیل مسئولیت همسری یا مادری نمی‌توانند درس بخوانند؛ پسران نیز با چنین نگرشی به‌ندرت حاضر می‌شوند در حین اشتغال به تحصیل، برای ازدواج اقدام کنند.

سربازی، مانعی برای ازدواج

یکی از مشکلات ازدواج پسران، سربازی است؛ به‌خصوص در دانشجویان که به دلیل اشتغال به تحصیل، طی‌کردن این دوران نیز به تعویق می‌افتد و به افزایش سن آنان می‌انجامد. این مشکل، خود باعث می‌شود مشکلات اقتصادی مانند عدم اشتغال به‌کار یا پرداختن به شغل پاره‌وقت، کمتر‌بودن در کنار خانواده و… بروز یابند که در صورت تصمیم‌گیری‌های مناسب از جانب زوجین و خانواده‌ها، مرتفع خواهد شد. البته وضعیت سربازی نسبت‌به گذشته بسیار متفاوت شده؛ به‌خصوص برای متأهلان که این دوران در شهر محل سکونت طی می‌شود و به دلیل اختصاص نیمی از روز به سربازی، فرد می‌تواند به شغلی نیمه‌وقت نیز بپردازد.

وسواس و ترس در انتخاب همسر

یکی دیگر از عوامل افزایش سن ازدواج، احتیاط بیش‌از‌حد و وسواس‌گونۀ دختر و پسر یا خانوادۀ آنان دربارۀ انتخاب همسر آینده است. افرادی که بیش‌از‌حد در این زمینه وسواس به خرج می‌دهند، نمی‌توانند دربارۀ ازدواج و انتخاب همسر آیندۀ خود تصمیم بگیرند. این افراد گاه در اقدام به ازدواج با اینکه همه اقدامات ضروری پیش از مراسم ازدواج را انجام داده‌اند، چند روز مانده به عقد یا عروسی، تمام قول و قرارها را زیر پا می‌گذارند و حاضر نمی‌شوند ازدواج کنند.

هزینه‌های سنگین مراسم‌های ازدواج

یکی از مهم‌ترین مشکلات در حوزۀ ازدواج زیاده‌روی در هزینه‌هاست. هزینه‌های سرسام‌آور ازدواج یا مانع از تشکیل خانواده می‌شود یا آن را با دشواری روبه‌رو می‌سازد و زیاده‌روی و زیاده‌خواهی بر پیوستگی آن ضربه زده و مایۀ پدیدآمدن ناسازگاری و در‌نهایت، جدایی می‌شود. هر‌چه بلندپروازی‌های مادی فزونی یابد، ساختار خانواده با دشواری‌های بیشتری روبه‌رو می‌شود. این تفکر که «انجام‌ندادن این تشریفات گلایه و زخم‌زبان‌ها را به همراه دارد» یا دختر بگوید: «هر دختری فقط یک بار عروس می‌شود و…» موضوع را پیچیده‌تر می‌کند.

تأمین جهیزیه

یکی از موانع ازدواج تهیۀ جهیزیه است. امروزه جهیزیه‌های سنگین شامل تمام وسایل زندگی از یخچال گرفته تا تختخواب است؛ اما اکثر خانواده‌ها توانایی تحمل هزینه‌های آن را ندارند. وانگهی دختران به این علت ازدواج نمی‌کنند که «اگر کسی جهیزیۀ خوبی به خانه بخت نبرد، تا آخر عمر مورد سرزنش همسر و اقوام او قرار می‌گیرد».

مهریۀ سنگین

امروزه موضوع تعیین مهریۀ هنگفت و چگونگی احقاق حقوق زن در صورت جدایی از شوهر، از مهم‌ترین موضوعات همسرگزینی به‌شمار می‌رود؛ به‌طوری که مهریۀ زیاد از جمله مشکلات ازدواج از سوی جوانان پسر و خانواده‌های آنان ذکر می‌شود.

مسکن مناسب

نداشتن مسکن متناسب با شأن افراد که آرامش درون خانه را فراهم و تأمین کند، همچنین اجاره‌های سنگین و رو به تزاید مسکن و ناتوانی افراد در پرداخت آن، واقعیتی است که مانع ازدواج شده یا آن را به تأخیر می‌اندازد. تهیۀ مسکن با قیمت‌های روزافزون برای جوانان مزدوج از سوی بسیاری از والدین میسر نیست. سنگین‌بودن اجاره‌بها و عدم تناسب آن با درآمدهای اکثر جوانان، مانع بزرگی در راه ازدواج است.

گرایش به دستیابی به موقعیت‌های بالاتر

گرایش پسران جوان برای احراز موقعیت‌های رفیع اقتصادی‌اجتماعی قبل از ازدواج و برخی دختران برای احراز موقعیت‌هایی همانند مردان و اشتغال در مشاغل خارج از خانه و ایجاد نوعی تغییر در نقش‌های جنسیتی، آسیب فرهنگی بزرگی است. همین گرایش جوانان می‌تواند سال‌های پرشور و نشاط جوانی آنان را به‌طور انحصاری در پیشرفت‌های اقتصادی‌اجتماعی متمرکز کند و از توجه به مسائلی همچون ازدواج و تشکیل خانواده باز دارد.

سختگیری و انتظارات بیجا (گسترش تجمل‌گرایی و تفاخر)

وجود چشم و هم‌چشمی، زیاده‌خواهی در بین دختران و پسران و خانواده‌های آنان و انتظارات زیاد و بیجای فرد و خانواده، باعث می‌شود سن ازدواج افزایش یافته و تجرد قطعی در دختران و پسران بروز یابد. تبلیغ زندگی تجملی و پر زرق‌و‌برق توسط رسانه‌های گروهی، الگوهای رفتاری جدید و تمایلات و نگرش‌های تازه‌ای را ایجاد می‌کند که تعادل ذهنی و فرهنگی جامعه را در هم می‌ریزد.‌

مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند: «اساس ازدواج در اسلام بر سادگی بناشده است. در اوایل انقلاب نیز فرهنگ غلط تزریق‌شده توسط سردمداران طاغوت و کشورهای استعمارگر به جامعۀ ایرانی کنار گذاشته شد و روند قناعت‌طلبی و ساده‌زیستی پیش‌گرفته شد؛ اما مشاهده شد با فاصله‌گرفتن از انقلاب، فرهنگ سرمایه‌داری، تفاخر و تشریفات دوباره بر روح جامعۀ ایران سایه افکند و گسترش پیدا نمود» (بیانات در دیدار با شورای فرهنگی‌اجتماعی زنان 4/10/1370). این فرهنگ اثرات فراوانی را بر لایه‌های مختلف مردم و جامعه گذاشته که یکی از نتایج آن‌ها، سخت‌شدن ازدواج و ایجاد نیازهای کاذب در این امر شده است.

بی‌اعتمادی به همسر آینده

افزایش جرایم و آسیب‌هاى اجتماعى و خانوادگى مانند اعتیاد، بى‌بند‌و‌بارى، همسرآزارى، طلاق، روابط سرد همسران، دخالت اطرافیان و مانند آن، نه‌تنها خانواده‌ها را از هم پاشیده، بلکه اعتماد جوانان را هم از ازدواج سلب کرده و سبب شده است جوان امروز به ازدواج به‌عنوان عامل خوش‌بختى، نگاه نکند و سرنوشت خود را مانند کسانی ببیند که در دام این آسیب‌ها گرفتار شده‌اند. وقتى جوان به اطراف خود می‌نگرد و ازدواج‌هایى را مى‌یابد که پس از مدت کوتاهى دچار بحران مى‌شوند و هریک از پسر و دختر اظهار پشیمانى می‌کنند که چرا زود خود را در این دام انداخته‌اند، انگیزۀ خود را از دست می‌دهد و اجازه نمی‌دهد آزادى او به‌خاطر این سنّت اجتماعى به‌خطر افتد. به‌خصوص در مواردى که افراد در ازدواج شکست بخورند، نسبت‌به دوستان مجرّد خود احساس مسئولیت می‌کنند و می‌کوشند آن‌ها را از دچار‌شدن به سرنوشت خود باز دارند. در این وضعیت، طبیعى است که برخى دختران و پسران جوان تحت‌تأثیر قرار گیرند و نسبت به ازدواج بدبین شوند.

سنت‌ها و تصورات غلط‌

متأسفانه برخی سنن غلط و غیرمنطقی میان خانواده‌ها و اقوام مختلف رایج است که تأخیر ازدواج جوانان را به‌دنبال دارد. برای مثال در برخی خانواده‌ها رسم بر آن است که دخترها به ترتیبِ سن ازدواج کنند؛ اول دختر بزرگ‌تر و به ترتیب، دخترهای دوم و سوم؛ چرا‌که والدین معتقدند درغیر این صورت به قول معروف، طلسمی ایجاد می‌شود که برای دختر بزرگ‌تر به سادگی خواستگار نمی‌آید و همه، خواستگار دخترهای بعدی می‌شوند. دربارۀ پسرها وضعیت حالت حادی ندارد و جلو، عقب‌شدن ازدواج آن‌ها مسئله‌ای ایجاد نمی‌کند.

منابع و مآخذ

  1. بانکی‌پورفرد، امیرحسین و مهدی کلانتری و زهرا مسعودی‌نیا. درآمدی بر آمار ازدواج در ایران، فصلنامۀ علمی‌‌پژوهشی مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)، شمارۀ 48، 1390.
  2. حسینی بیرجندی. سید‌مهدی، خانواده‌درمانی و مشاورۀ ازدواج و زناشویی، تهران: اساطیر، 1381.
  3. رجبی، عباس. سن ازدواج؛ عوامل افزایش و راهبردهای کاهش آن، مجلۀ معرفت، شمارۀ 112، 1386.
  4. عبدخدایی، محمدهادی. خانواده در پرتو قرآن و سنت، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1390.
  5. محبوبی‌منش، حسین. تغییرات اجتماعی ازدواج، مجلۀ کتاب زنان (فصلنامۀ شورای فرهنگی اجتماعی زنان)، شمارۀ 26، 1383.
  6. محمدی آیدغمیشی، علی. بررسی مسئلۀ ازدواج، اصفهان: نقش نگین، 1388.
  7. محمدی سیف، معصومه و محمد عارف. آسیب‌شناسی تأخیر در سن ازدواج جوانان ایرانی؛ شناسایی و بررسی مهم‌ترین عوامل فردی خانوادگی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، شمارۀ 86، 1394.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.