به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»، مهدی زاهدیان، دانشجو دکترای حقوق در یادداشتی آورده است؛ این روزها بحث از موضوع زن و خانواده بسیار دیده شده و مجموعههای علمی نیز در پاسخ به کنشهای رسانهای، نشستها و همایشهای متنوعی را با عناوین مختلف و ذیل کلیدواژههای زن، جنسیت، خانواده، حجاب و برابری برگزار کردهاند. پرداختن به هرکدام از این موضوعات در قالبهای مختلف علمی و یا هنری بسیار بهجا و مورد نیاز اقشار مختلف جامعه است، از اینرو گفتگو پیرامون تکواژههایی که بسیار شنیده میشوند و یا به عبارتی مفهومشناسی از هرکدام از این کلیدواژههای پرتکرار ضروری به نظر میرسد. واژهی جنسیت در فارسی معادل کلمه Gender در زبان انگلیسی است و مقصود از این واژه جنبههای مختلف اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی و… در هر مرد، زن و یا سایر هویتهای جنسیتی است و نکتهی اصلی در این تعریف، جملهی «سایر هویتهای جنسیتی» است؛ هویتهایی که در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده و به عنوان هویت یا جنسیت سوم، چهارم و… نامیده میشوند. نکتهی جالبتر اینجاست که بخش زیادی از دانشمندان علوم اجتماعی و حتی نهادهای دولتی و سازمانهای بیندولتی مانند WHO بین واژههای جنس (sex) و جنسیت (gender) تمایز قائل شدهاند؛ به این صورت که سیستم بیولوژیکی و تفاوتهای آن در زن و مرد، معرف «جنس» هر شخص است و نگرشهای رفتاری، فرهنگی و اجتماعی هر شخص معرف «جنسیت» اوست. پر واضح است که مفهوم جنسیت به معنای امروزی، ابداع جدیدی در تاریخ بشر است، اگرچه کتاب جنس دوم سیمون دوبووار در سال ۱۹۴۹ به عنوان آغاز تمایز بین جنس و جنسیت در فمینیستها تفسیر شده، اما ظاهراً «جان مانی» به عنوان اولین کسی در نظر گرفته میشود که در سال ۱۹۵۵ تمایز اصطلاحی بین جنس و جنسیت را معرفی کرد و نخستین کسی بود که آن را به صورت چاپی در یک مجله علمی به کار برد، او در مقالهای جنسیت را به عنوان «همه چیزهایی که یک شخص میگوید یا انجام میدهد تا خود را به عنوان پسر یا مرد، دختر یا زن نشان دهد» تعریف کرد. با این تعریف، منظور از هویت سوم یا جنسیت سوم اشاره به افرادی دارد که هویت جنسیتی آنها منحصراً مردانه یا زنانه نیست؛ یعنی ممکن است دارای دو یا چند جنسیت باشند، جنسیتی نداشته باشند و یا دارای هویت جنسی در نوسان باشند. بنابراین واژهی جنسیت دربرگیرنده همهی افرادی است که هویتهای متفاوتی برای خود قائلند، اعم از زن، مرد، بیجنسیت، دوجنسیت و… حال که مفهوم جنسیت و واژهی معادل آن در مجامع بینالمللی روشن شد، به ترکیب این واژه با کلمه برابری میپردازیم تا مقصود از برابری جنسیتی نیز در لسان نهادهای بین دولتی واضح گردد. برابری جنسیتی (Gender equality) به وضعیت برابر در دسترسی به منابع و فرصتها بدون توجه به جنسیت گفته میشود از جمله مشارکت اقتصادی، تصمیمگیری، ارزشگذاری یکسان و… بنابراین آنچه که تحت عنوان برابری جنسیتی استعمال میشود، صرفاً حقوق برابر بین زن و مرد در جامعه نیست و مقصود از آن برابری میان همهی هویتهای جنسیتی مطرحشده است. به عبارتی استعمال واژهی جنسیت در مجامع بینالمللی و سخن راندن از حقوق مساوی و برابری جنسیتی، شامل همهی جنسیتهای به رسمیت شناخته شده در دولتهای غربی میشود، حال آنکه برخی تصور میکنند مقصود از برابری جنسیتی صرفاً برابری بین زن و مرد در جامعه است. در سال ۲۰۱۰ میلادی، بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در یک سخنرانی با موضوع برابری حقوق افراد جامعه دگرباشان جنسی در شهر نیویورک، خواستار اقدامات لازم برای مقابله با خشونت و تبعیض علیه تمامی افراد این جامعه شد: «به عنوان مردان و زنانی با وجدان، ما تبعیض بر مبنای گرایش و هویت جنسی را به طور کلی رد میکنیم، هر گاه بین نگرشهای فرهنگی با حقوق بشر جهانی تنش ایجاد شود، همواره حقوق بشر است که باید مورد حمایت قرار گیرد.« دفتر حقوقبشر سازمان ملل متحد در برگههای اطلاعرسانی که به زبان فارسی نیز منتشر شده نسبت به مسئولیت دولتها در قبال حقوق برابر همه جنسیتها میگوید: «دولتها تعهد قانونی دارند تا اطمینان حاصل کنند که قوانین و سیاستهای آنان، منجر به تبعیض بر علیه افراد به خاطر گرایش و هویت جنسی نمیگردد. به علاوه اینکه ساختارهای قانونی مناسبی برای حفاظت از افراد در برابر تبعیضهای اعمال شده توسط بخشهای دیگر جامعه، وجود داشته باشد. این تعهد فراتر از مرزهای فرهنگی، سنتی و مذهبی است. تمامی دولتها، بدون در نظر گرفتن تاریخ گذشته و یا ویژگیهای منطقهای خود، باید حقوق همه مردم را تضمین کنند. دولتهایی که مسئولیت خود در محافظت از حقوق انسانی دگرباشان جنسی را نادیده میگیرند، ناقض قوانین بینالمللی هستند.» با دقتنظر در مطالب یادشده میتوان نتیجه گرفت که در پرداختن به مباحث برابری باید توجه نمود که ابتدا مقصود از واژهی جنسیت تبیین شود و در پی آن صحبت از تساوی حقوق به میان آید؛ اگرچه درصورتیکه نسبت به این مقوله ژرفاندیشی حاصل شود، میتوان دریافت که نه تنها واژهی جنسیت، بلکه حتی ترکیب برابری جنسیتی با فرض سخن گفتن از هویت دوگانه زن و مرد نیز نیاز به دقتنظر و تحلیل دقیق موضوع دارد، چرا که مباحث این بخش بسیار نزدیک به نظریات فمینیسیتی و چهبسا موجب خلط برداشت شود.