به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از ایکنا؛ موضوع حجاب و عفاف به عنوان یک اصل قانونی و شرعی همواره یک مسئله مهم بین برخی اقشار مردم و موضوعی برای سوءاستفاده معارضان و مخالفان بوده است. در این زمینه با حجتالاسلام علی گودرزی، مدرس حوزه و دانشگاه به گفتوگو پرداختهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ همانطور که مستحضرید حجاب و عفاف ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... دارد اما در کشور ما بیشتر به بعد سیاسی آن و از موضع اختلافگرایانه پرداخته شده است. به نظر شما کدام بعد از حجاب و عفاف مغفول واقع شده و تعریف خود را از آن بفرمایید.
بحث حجاب و عفاف به سمتی رهنمون شده که بیشتر به بعد ثانویه آن پرداخته شده است تا ماهیت اصلی آن. این موضع نشان دهنده عملکرد انفعالی ما در این حیطه است و دقیقا بازی در زمینی است که دشمنان در حال ترسیم هستند. به نظر من هم وقتی زیرساختهای اصلی فرهنگی که با مشروعیت نظام گره خورده است، لطمه میخورد، به نظام نیز لطمه خواهد زد. همانطور که ضربه به بنای ساختمان، چندان خسارتی به آن وارد نمیکند، اما ضربه به زیربنا و ستونهای باربر آن آثار جدی خود را در بلندمدت نشان خواهند داد. آنها (دشمنان نظام) خیلی خوب دانستهاند که مبارزه خود را از کجا شروع کنند و در حال رصد انقلاب اسلامی و تأثیرگذاری آن و نقاط ضعف و قوت آن هستند.
اینکه ما منفعل عمل کرده و در زمینی که آنها تدارک دیدهاند، بازی کنیم، جرم بزرگی است. ما باید استراتژیهایی داشته باشیم تا طبق اهداف، ضرورتها و اقتضائات خود رفتار کنیم نه طبق چارجوب بازی آنها، زیرا در این صورت احتمال شکست خیلی بالاست. باید راهبرد و زمین بازی روشن برای مجموعه نیروهای نظام و انقلاب مشخص شود تا اقدام به تقویت هر بخش از آن کنیم.
در مورد حجاب و عفاف بنده سعی دارم به تعریف انسانی اسلام از انسان بپردازم و به کرامتها و ارزشهای والای انسانی و ارزش آن در منظر اسلامی اشاره کنم. بحث خانواده موضوعی بروندینی بوده و خانواده نهادی اجتماعی است که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد و حجاب و عفاف نقش محوری در حفظ این نهاد دارد.
در فرهنگ ما ذهنیتی که از مادر وجود دارد، ذهنیتی بسیار مقدس و والا است و نشان دهنده جاذبهای است که مادر در فرهنگ ایرانی دارد و اینکه چقدر مادر و دیگر نقشهای خانواده در هویتبخشی به انسان مؤثر هستند. فضای فردگرایی که در غرب وجود دارد، آسیبهایی را در پی دارد که ما شاید تنها آن را در نمودها و چیزهایی که در اثر آن به وجود آمده میبینیم. با بررسی حجاب و عفاف، در این فضاها، به نظر میرسد بتوان دفاعیات بسیار جدی و عمیق انسانی از حجاب انجام داد.
ایکنا ـ به نظر میرسد که در مقابله با بدحجابی در جامعه آنچه مبهم است این است که خاکریزها در جامعه مشخص نیست و حداقلها و حد اعلی را مشخص نکردهایم. چرا حجاب و عفاف هنوز در جامعه ما مسئله است یا دست کم مسئلهنمایی میشود و آن طور که باید و شاید حل نشده است؟
درباره نبود خاکریزهای مشخص من نیز با شما موافقم و از لحاظ فرهنگی هم در جامعه میبینیم که گاهی نیروهای خودی در حال زدن نیروهای خودی هستند و مشخص نیست دشمن کجا ایستاده است و ما کجا. مادامی که چارچوبها تبیین و مشخص نشود که هر کدام از نیروهای انقلابی در کدام عرصه فعالیت کنند، این سردرگمیها همچنان باقی خواهند ماند؛ در حالیکه عکس این موضوع با یک تبیین صحیح میتواند اتفاق بیفتد. به قول اساتید حوزوی، قدیمیترین کتابهای حوزوی در واکنش و پاسخ نوشته شده است در جایی که هجمهای رخ داده، دغدغهای جدی را برای عالم بزرگوار ایجاد کرده تا در پاسخ به آن بنویسد تا جایی که میبینیم از آن هجمه چیزی باقی نمانده اما آن کتاب تا به امروز باقی مانده است. اگر در این زمینه جهتدهی کلی شود و علامت سؤالها جدا و در لایههای مختلف تبیین شود، کار افتخارآمیزی انجام خواهد شد.
چند سال پیش به موزهای مراجعه کردم. سوزنی در آن موزه به ما نشان داده شد که قدمت آن به قبل از تشکیل مادها برمیگشت. اگر من این سوزن را به مردم نشان میدادم، شاید کسی پی به ارزش آن نمیبرد اما این دلیل نمیشود که من ارزش آن را ندانم بلکه من باید کار تبیینی با آن ارائه دهم. در زمینه حجاب و عفاف هم باید کارهایی متناسب با لسان قوم انجام شود تا احساس نیازها و علامت سؤالها رفع شود.
ایکنا ـ درباره مسئله بودن حجاب چه نظری دارید؟
گاهی وقتها پدر و مادر احساس ضرورت میکنند که فرزندشان کاری را انجام دهد و قبلا هم به او نشان دادهاند که انجام آن بسیار با ارزش است. متأسفانه ما کار تبیینی را چنان در جامعه ضعیف انجام دادهایم که یک امر افتخارآمیز به نام حجاب و عفاف که نسخهای برای این جهان است چنان که باید رعایت نشده است و مانند آثار باستانی که مثال آن را زدم بر سر ارزش آن چانه زده میشود. وقتی ضرورت و شناخت مسئلهای برای من حاصل نشده، در مقام عمل هم برایمان سؤال پیش میآید.
با پیش کشیدن مبانی علم حقوق میتوان دفاع جانانهای از الزام حکومتی به عفاف و حجاب کرد. تصور کنید اسلام هیچ الزامی به امر حجاب ندارد اما به لحاظ قانونگذاری که یکی از منابع حقوق و عرف است، حجاب در جامعه امروز ایران قابل دفاع است ولی به این دلیل که در این زمینه حیطههای روشن و شفافی نداریم، متأسفانه انفعالی عمل میکنیم. تعبیر حریم خصوصی در کشورها متفاوت است مثلا فرد در کشوری زندگی میکند و شهرداری میتواند وارد خانه او شود، ولی او احساس نمیکند که به حریم خصوصیاش وارد شده ولی نوع پوشش من را در فضای عمومی حوزه خصوصی خود میبیند. تفاسیری که مکاتب بروندینی از حریم خصوصی ارائه میدهند، متفاوت است و منسجم نیست. اساسا عرف، مذهب و ... یکی از منابع قانونگذاری است. مسئله حجاب جای دفاع و تبیین بسیاری دارد.
ایکنا ـ چند سالی است که کلیدواژه حجاب اجباری از رسانههای مختلف مطرح میشود و بحثهایی مطرح میشود که میگویند حجاب مانع آزادی زنان است. میخواهیم نظر شما را در مورد حجاب اختیاری و اجباری بدانیم.
کلمه اجبار چه ذهنیتی را در شما ایجاد میکند؟ سوالی دارم آیا اینکه بدون استثنا به قانون عمل شود بار ارزشی مثبت دارد یا منفی؟ بدون استثنا یک نوع قاطعیت و یا حتی خشونت را میرساند، ولی شما در جهتگیری مثبت آن را بیان میکنید. اساسا جهتدهی که انجام شده و زمین بازی که طراحی شده، چنین حالتی دارد. در آزادترین کشور دنیا قانون به چنین نحوی اجرا میشود؟ اجرای قانون مطلقا معنای منفی ندارد؛ چراکه در فضای تبیین بسیار خوب عمل شده است. اگر قانون الزام و اجبار نداشته باشد، لطمات زیادی به جامعه خواهد زد و آسیبهای جدی پیامد آن خواهد بود.
اساسا قانون نه در ۵۰ سال بلکه در چند قرن اخیر بررسی شده است و نشان میدهد تلقی فرهنگ عرفی ایرانی از قانون تلقی مثبتی نیست و تا اسم قانون برده میشود، افراد فکر میکنند قانون میخواهد چیزی از آنان بگیرد. درست است که ما اجبار قانون را میپذیریم اما در کنار آن ثمرات بسیاری میبینیم. علم حقوق و علم اخلاق هر دو علم ارزشی است و درباره بایدها و نبایدها صحبت میکنند اما تفاوت بین آن دو این است که در علم حقوق، الزام وجود دارد و در اخلاق، ضمانت اجرا خود فرد است. در قانون با اینکه الزام و اجبار وجود دارد، اما تلقی منفی از آن وجود ندارد ولی در مورد حجاب و عفاف وجود دارد. به نظر من اساسا برای فرهنگ ایرانی باید تبیینی صورت بگیرد که هر اجباری لزوما بد نیست بلکه میتواند هزاران نفر فدا شوند که اجباری وجود داشته باشد.
ایکنا ـ مثل کمربند ایمنی که فرهنگسازی و اجباری شد؟
بله! شاید من نخواهم که پلیس راهنمایی و رانندگی در حیطه شخصی اتومبیل من دخالت کند اما وقتی ثمرات آن را میبینم که با بستن کمربند ایمنی جان بسیاری از مردم نجات مییابد، آن را رعایت میکنم. در تعبیر قصاص؛ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ. وقتی من آن ثمره بزرگ را احساس کنم، خیلی با بار معنایی منفی الزام و اجبار برخورد نخواهم کرد. به نظر من حتی اگر شما مبانی اسلام را هم کنار بگذارید، تبیین علمی جامعهشناختی خوبی در جامعه ما از قانون بودن حجاب میتوان انجام داد.
به نظر می رسد که حجاب و عفاف از یک ناحیه خاصی در حال ضربه خوردن است به این دلیل که ما آن را حکومتی جلوه دادهایم؛ در حالیکه عرف جامعه ما حجاب بوده و مادران ما حجاب را رعایت میکردهاند. امروزه نسل سوم انقلاب بر این گمانند که حجاب امری دستوری و از اقتضائات حکومتی است و حتی با عدم رعایت آن میتوان با حکومت مقابله کرد. حجاب و عفاف از یک طرف از سوی فمینیستها با القای اینکه حجاب مانع آزادی زنان است، ضربه میخورد و از طرف دیگر از سوی تفکر مردسالاری در معرض ضربات است.
ایکنا ـ فکر میکنید که حجاب و عفاف چگونه میتواند مردمیتر شده و به فرهنگ بومی خودمان بازگردد؟
ما باید یک برنامه تبیینی داشته باشیم و در بحث ایجاد شناخت قوی عمل کنیم. حتی متدینین و چادریهای ما در بحث شناخت خیلی تعبدی عمل میکنند، اگر چه شیوه تعبدی آنها هم بسیار باارزش است اما باید در کنار اینکه خدای من گفته این کار را انجام دهم، پس انجام میدهم، بتوان چند حکمت آن را هم بیان کرد. من پیشنهاد کردهام محتواهایی متناسب با ذائقه جهانی تولید شود؛ چراکه گوشهای بسیار زیادی آماده شنیدن هستند و از این قضیه استقبال میکنند. متأسفانه تبیین بسیار ضعیف و تکرار در تکرار صورت گرفته است. جمله حکمتآمیز حجاب مصونیت است، نه محدودیت به غلط و بدون راهبرد تبلیغاتی تکرار شده است.
منظور از واژه کمپین تبلیغاتی که از غرب وارد شده است، کثرت و تکرار آن نیست بلکه تبلیغات نظاممند و طبق هدف است. در هر تبلیغی که در دنیا انجام میشود، تبلیغ کننده میداند که آن در حال القای چه بخشی به مخاطب است، مثلا تبلیغاتی که در تلویزیون، بیلبوردها و ... انجام میشوند، هر کدام به القای یک بخش ذهنی مخاطب هدف میپردازند و مجموعه آنها باعث میشود که هدف سرمایهگذار محقق شود. تکرارهای بسیار بی جا که یک بخش آن با بخش دیگر سازگاری ندارند، زدگی ایجاد میکنند؛ در حالیکه اگر در فضای کمپین اتفاق میافتاد و نظاممندی ایجاد میکرد، ثمره بسیار بهتری داشت. به شدت تاکید میکنم که شناخت باید اجتماعی باشد و حرفهای فلسفی انتزاعی کافی نیست. ما در تبیین دامنههای فرهنگی و اجتماعی بنیانهای فلسفی مشکل داریم. اگر آن ثمرات اجتماعی این آموزهها به درستی تبیین شود، مردم استقبال خواهند کرد. در این فضا شما میبینید که علقههای اجتماعی که بعضاً ماهیت دینی دارد، قویتر عمل میکند. حافظ در ظاهر یک شاعر است اما شعر او آکنده از معارف دینی ما است که ظاهر دیگری دارد. آن علقهها و هویت فرهنگی و اجتماعی و نقش حجاب در حفظ آن را باید دید. شما اگر بخواهید گنجینههایی از ایران را برای جهان معرفی کنید که به آن افتخار میکنید، یکی از مهمترین آنها بحث خانواده است و خانواده گنجینهای است که گاهی اوقات فراموش میشود.
در مقابل گنجیه ارزشمند خانواده، فرهنگ تفرد غربی را قرار دهید که به طور خزنده وارد کشور ما شده است. فرهنگ فردگرایی در غرب باعث شده که مثلا در رستوران پدر و پسر و یا زن و شوهر پول غذای خود را جداگانه حساب کنند و به آسیبهای ناشی از آن توجه نشود. خانواده یکی از مزیتهای فرهنگ ما است که قطعا مسائلی مانند حجاب نقش بیبدیلی در تقویت آن خواهند داشت. آقایی حدود ۵۰ ساله اهل مرکز تهران که به خارج از کشور مهاجرت کرده بودند و فرزندانش هم پیش او زندگی نمیکردند، احساس میکرد همه چیز را باخته است. ممکن است این فرد چندین کارمند داشته باشد اما میداند تمام این خم و راست شدنها به خاطر خود او نیست. من نمیتوانم کارمندی استخدام کنم که مرا دوست داشته باشد؛ چراکه این نیاز را تنها خانواده برطرف میکند.
رکن خانواده را وفاداری زن و مرد نگاه داشته و حفظ میکند و این مسئله با حجاب گره خورده است و گرنه زمینههای لغزش فراهم میشود. تبیین اجتماعی حجاب به شدت در جامعه ضعیف است. نقش حجاب در جامعه باید به عنوان یک سیاست جدی مورد توجه قرار گیرد ما در این زمینه متون کمی داریم. در تهاجم فرهنگی نیز تنها آسیبهای ظاهری آن را میبینیم؛ در حالیکه در مورد تفرد شناخت نداریم و آسیبهای آن را جدی نمیگیریم.