در مقاله ای خاطرنشان شد: در جمهوری اسلامی ایران «تمدن نوین اسلامی» مطرح است. همزمان با این مسأله شاهد شکل گیری بحث «نوعثمانی گری» در ترکیه، «اسلام حضاری» در مالزی و تکاپوی «اسلام وهابی» عربستان برای محوریت در جهان اسلام هستیم. ولی کدامیک از این چهار کشور مؤلفه های تمدن سازی را دارند؟
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، فرشته میرحسینی دانشجوی دکتری دانشگاه شاهد به راهنمایی فرزاد جهان بین استادیار دانشگاه شاهد مقاله ای با عنوان «بررسی و مقایسه مؤلفه های تمدنی میان چهار کشور جمهوری اسلامی ایران، عربستان، ترکیه و مالزی» پرداخت که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛
بر اساس نظریات روابط بین الملل، نظام بین المللی آینده، نظام «چندقطبی – چندتمدنی» است. سابقه درخشان تمدن اسلامی نشانگر این امر است که این تمدن یکی از مهم ترین رقبای تمدن غربی است. در حال حاضر در میدان جهان اسلام کشورهای جمهوری اسلامی ایران، عربستان، مالزی و ترکیه بیش از دیگران به نظریه پردازی در راستای محوریت تمدنی پرداخته اند.
در جمهوری اسلامی ایران مقام معظم رهبری موضوع «تمدن نوین اسلامی» را مطرح کردند. همزمان با این مسأله شاهد شکل گیری بحث «نوعثمانی گری» در ترکیه، «اسلام حضاری» در مالزی و تکاپوی «اسلام وهابی» عربستان برای محوریت در جهان اسلام هستیم. هر یک از این کشورها تلاش دارند با طرح بحث اسلام تمدنی در میدان جهان اسلام خود را بهترین الگو معرفی کنند.
پرسش اصلی این است که کدامیک از این چهار کشور در میدان(مرز) جهان اسلام از ظرفیت ها و مؤلفه های تمدن ساز بیشتری برای محوریت(مهد) در جهان اسلام برخوردار است؟ استخراج مؤلفه های تمدن ساز نقاط ضعف و قوت و فرصت ها و تهدیدهای این چهار کشور برای محوریت الگوی اسلام تمدنی را نشان می دهد. بر اساس یافته های تحقیق جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت های بیشتری در مقایسه با سایر کشورها برای تبدیل شدن به محوریت تمدنی در میدان جهان اسلام برخوردار است.
مؤلفه های نه گانه تمدن سازی
نخست، ایدئولوژی
نخستین پایه شکل گیری تمدن وجود «ایدئولوژی» است. با توجه به این که کشورهای اسلامی مورد بررسی دارای ایدئولوژی مشترک اسلامی هستند در اینجا تنها به بررسی تفاوت نوع نگاه و برداشت آن ها از اسلام می پردازیم:
ایدئولوژی اسلام سیاسی ولایتمدار ایران: ماهیت ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران منجر به شکل گیری جبهه ای از ائتلاف های جهانی به رهبری آمریکا علیه آن شده است، زیرا این انقلاب تحولی بنیادین در معیارهای اسلامی – سیاسی در منطقه و جهان با خود به همراه آورد. نشان مرکزی گفتمان ایدئولوژیک امام خمینی(ره) استکبارستیزی و استضعاف زدایی است. از دیگر نشانگان ایدئولوژیک نیز می توان از انگاره های نه شرقی نه غربی، صدور انقلاب، اسلام سیاسی اسلام ناب محمدی، امت واحده اسلامی، سیاست نگاه به شرق، مرزکشی میان دارالاسلام و دارالکفر، دگرسازی با غرب به ویژه آمریکا، مسأله فلسطین و غیریت سازی با اسرائیل، معنویت گرایی و باور به نصرت الهی، عدالت خواهی، ستم ستیزی، پشتیانی از جنبش های اسلامی و آزادی بخش، عزت مداری و… نام برد.
ایدئولوژی اسلام محافظه کار و وهابی عربستان: عربیت، وهابیت، نظام سلطنتی و نفت مهم ترین مؤلفه های هویتی عربستان است. ترکیب ایدئولوژی وهابی و قدرت قبیله ای در عربستان باعث تقویت گرایش محافظه کارانه ای از اسلام شد. وهابیت مردم را به پیوستن به تفسیر لفظی سخت گیرانه و محدود از یکتاپرستی و مبارزه با شرک وادار می کند. در اندیشه سلفیون روش های عقلی جایگاهی ندارد و فقط نصوص قرآن، احادیث و ادله مفهوم از نص قرآن حجت است. سلفیه همه را جز خود کافر می داند. شعار وهابیت این است «یا داخل گروه شو یا کشته شو.» آن ها شیعیان را بدعت گر، رافضی و کافر تلقی می کنند و ریختن خونشان را مباح می دانند.
ایدئولوژی اسلام میانه رو ترکیه و نوعثمانیگری: از زمان آتاتورک ترکیه تلاش کرد تا الگوی توسعه غربی را محقق سازد. در طول این سال ها ترکیه در راستای استانداردسازی برای پیوستن به اتحادیه اروپا بسیار تلاش کرد. با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه بهره برداری از ترکیبی از مدرنیسم و سنت، سکولاریسم و اسلام گرایی و هویت دوگانه شرقی و غربی مورد توجه قرار گرفت.
امروزه مردم ترکیه خود را «مسلمان ترک مدرن» می دانند.. ویژگی های ایدئولوژی اسلامی ترکیه بدین شرح است؛ نخست، اسلامی سکولار که در آن بسیاری از ارزش ها و باورهای غرب پذیرفته شده و فرد در عین مسلمان بودن از آزادی های رایج در غرب برخوردار است. دوم، اسلامی سازش کار و منفعت طلب که اهل مبارزه با استکبار نیست، گرچه در ظاهر گاهی با برخی از اقدامات غرب و صهیونیست مخالف باشد. سوم، اسلامی که متضاد با آرمان گرایی اسلامی، مصحلت اندیش و متأثر از دیدگاهی ماکیاولیستی است.
ایدئولوژی اسلام توسعه گرای مالزی: مالزی در دهه های اخیر برنامه های توسعه گرایانه موفقی به اجرا گذاشته است. اسلام حضاری درصدد است تا میان مسلمانان و غیرمسلمانان هماهنگی لازم بر ای ایجاد یک جامعه پیشرفته را ایجاد کند. آن ها معتقدند اسلام زمان پیامبر برای تمام مشکلات دنیای مدرن امروز راه حل دارد. اصول ده گانه اسلام حضاری شامل ایمـان به خدا و رعایت تقوای الهی، حکومت عادل و امین، مردم آزاد و مستقل، تحقیق مجدانه و تسلط بر علوم، توسعه اقتصادی متعادل و فراگیر، کیفیـت مناسب زندگی، حفظ حقوق اقلیت ها و زنان، یکپارچگی فرهنگی و اخــلاقی، حفــاظت از منــابـع طبیــعی و محیــط زیســت و قابلیت دفاعی مستحکم می شود.
نتیجه: مهم ترین محدودیت عربستان برای الگوی تمدنی شدن ایدئولوژی وهابی است که اجازه نمی دهد عربستان واقعیت های جهان متحول کنونی را به درستی درک و الگوی حکومتی خود را برای نسل های جوانتر جذاب سازد. الگوهای اسلامی مدنظر ترکیه و مالزی نیز سازش کارانه و تلفیقی از الگوهای اسلامی و غربی است که با حمایت کشورهای غربی و تبلیغات آن ها درصدد جایگزینی با الگوی انقلابی و استکبارستیز جمهوری اسلامی ایران است. ایدئولوژی اسلامی این سه کشور طرد کامل جهان غرب را نمی پذیرد.
در زمینه ایدئولوژی می توان گفت ایران شیعی بیش از اسلام اهل سنت از توانایی آفرینش تمدن اسلامی برخوردار است، زیرا برخی توانمندی های تشیع برتری آشکاری نسبت به دیگر فرقه های اسلامی دارد. وجود اندیشه تمدنی در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی مبتنی بر اجتهاد شیعی، غیرت سازی با تمدن های مادی شرق و غرب، فرهنگ عاشورا، تاریخ طولانی ایران شیعی، آینده نگری مبتنی بر فرهنگ مهدویت و ترسیم راهبردهای حرکت تمدنی، رهبری و کار ویژه خاص ایشان در مهندسی تمدنی ظرفیت های ایدئولوژی شیعه انقلابی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی است.
دوم، عوامل جغرافیایی – سرزمینی
بخشی از عوامل قدرت جغرافیای هر کشور است. صاحب نظرانی که به بررسی مبادی قدرت ملی پرداخته اند از جغرافیا به عنوان یکی از بسترهای اصلی قدرت یاد کرده اند. حتی برخی جغرافیا را اصلی ترین عامل قدرت ملی تلقی کرده اند.
ایران: موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران به اندازه ای برجسته است که اکثر نظریه پردازان در خصوص آن اتفاق نظر دارند. واقع شدن در چهار راه ارتباطی بین شرق مدیترانه، آسیای مرکزی و قفقاز، جنوب شرق آسیا و خاور دور، تسلط بر خلیج فارس و تنگه هرمز و شاهراه ارتباطی بین کشورهای محصور در خشکی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز ایران را به یکی از نقاط مهم جهان تبدیل کرده است.
موقعیت جغرافیایی ایران به نحوی است که در همسایگی قدرت هایی چون روسیه و حوزه نفوذ آمریکا قرار دارد. قرار گرفتن در مناطقی که قدرت های بزرگ منافع حیاتی برای خود قائل اند به طور طبیعی جایگاه کشور را در تعامل میان قدرت های بزرگ افزایش می دهد. ایران با پانزده کشور دارای مرز آبی و خاکی است.
عربستان: بزرگترین کشور در غرب آسیا است که اماکن مقدس مسلمانان چون کعبه، مسجد و آرامگاه پیامبر(ص) در این کشور جای دارد. به لحاظ آب و هوایی منطقه عربستان بسیار خشک و سوزان است. میزان بارندگی نیز کم است. قرار گرفتن عربستان در میان دو آب راه مهم جهان – خلیج فارس و دریای سرخ – به این کشور موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی بخشیده است ولی استفاده از این دو آب راه مساوی با عبور از تنگه هرمز و تنگه باب المندب که اولی تحت نفوذ ایران و دومی تحت نظر یمن است.
مالزی: مالزی در جنوب شرقی آسیا واق عشده و از لحاظ جغرافیائی از دو قسمت کاملاً جدا تشکیل شده است. تنگه مالاکا که بین سوماترا و شبه جزیره مالزی قرار دارد مهم ترین مسیر کشتیرانی جهان محسوب می شود. مالزی به لحاظ منابع طبیعی بسیار غنی است. این کشور حدود ۴ میلیارد بشکه ذخیره نفتی دارد و میزان ذخیره گازی مالزی حدود ۵/۲ تریلیون مترمکعب است.
ترکیه: موقعیت جغرافیایی این کشور باعث شده حالت پلی میان دو قاره آسیا و اروپا داشته باشد. اهمیت استراتژیکی گذرگاه های بسفر و داردانل به ترکیه موقعیت ویژه ای بخشیده است.
نتیجه: همه کشورهای مورد بررسی از نظر شاخص های جغرافیایی و سرزمینی جزء قدرت های برتر در جهان اسلام هستند، اما جمهوری اسلامی ایران از موقعیت و اهمیت بسیار بالاتری نسبت به سایر کشورها برخوردار است. اگر چه در گذشته ژئوپلیتیک ایران به سبب عواملی مانند منابع خام یا موقعیت گذرگاهی، مورد توجه قرار می گرفت اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی عوامل ایدئولوژیک و در رأس آن ژئوپلیتیک اسلامی- شیعی مطرح شد. گرچه عربستان از وسعت بیشتری نسبت به ایران برخوردار است، اما اگر سایر ویژگی های جغرافیایی را در نظر بگیریم ایران رتبه اول را در این بین به خود اختصاص می دهد. زیرا بخش مهمی از خاک عربستان بیابانی و خالی از سکونت است. ترکیه و مالزی گرچه دارای شرایط آب و هوایی مساعدی هستند، اما نسبت به جمهوری اسلامی ایران از مؤلفه قدرت جغرافیایی و مساحت بزرگ برخوردار نیستند. نسبت به سایر کشورها مالزی با توجه به این که از دو قسمت جغرافیایی تشکیل شده و همچنین دور از جغرافیای کشورهای اسلامی قرار دارد شاخصه مؤلفه جغرافیایی برای الگوی تمدنی شدن را در حد ضعیفی دارد.
سوم، عوامل انسانی – اجتماعی
مردم مهم ترین عنصر تمدن هستند. اهمیت جمعیت در حیات سیاسی جامعه تا آنجایی است که از جمعیت به عنوان یکی از شروط لازم برای تشکیل دولت نام برده اند. ایران رتبه اول جمعیتی میان این چهار کشور را دارد و این برتری را در سال های آینده نیز حفظ خواهد کرد.
ترکیه: اسلام(حنفی، شافعی، علوی، شیعه) بیش از ۸۹ درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل می دهد. مسیحیت بعد از اسلام بیشترین پیروان را دارد.۲۰ درصد جمعیت این کشور را کردها تشکیل می دهند و با وجود اعطای برخی از حقوق فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به کردها در دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه اما هنوز هم چالش ملی گرایی قوم کرد یکی از مهم ترین مشکلات ترکیه است.
مالزی: کشوری چند قومی، چند فرهنگی و چند زبانی است. تنها ۵/۴ درصد جمعیت این کشور مالایی هستند.
عربستان: تعصب قبیله ای و مذهب شکل دهنده کلی فرهنگ جامعه عربستان است. این ساختار جامعه عربستان مانع از به وجود آمدن فرهنگی یگانه شده است.
ایران: سرزمین فرهنگ ها و ادیان مختلف و از قدیمی ترین تمدن هاست. بزرگترین گروه های قومی ایران، فارسی و آذری است. جمهوری اسلامی ایران نسبت به سایر کشورها وحدت و یگانگی قومی- مذهبی بهتری دارد.
نتیجه: در ترکیه چالش قوم کرد، در مالزی شورش های نژادی اقوام چینی و هندی و در عربستان چالش اقلیت مذهبی شیعیان همواره وجود داشته و حتی گاهی حاکمیت را با تهدیداتی جدی مواجه ساخته است. گرچه چنین چالش هایی در ایران هم وجود دارد اما نگاه ایدئولوژیک در ترکیه و عربستان مانع شکل گیری فرایندی برای جذب شدن و همبستگی در مسیر تمدن سازی است، اما در مورد ایران این مشکل وجود ندارد.
چهارم، عوامل فرهنگی
ایران همواره در چهار راه تمدن های بزرگ بشری قرار داشته است. مهم ترین مؤلفه های هویت فرهنگی ایران شامل؛
اسلامیت: در طول ۴۱ قرن گذشته تشیع به صورت نشان ملی و هویت فرهنگی ایرانیان درآمد.
ایرانی بودن: هویت فرهنگی ایرانیان شامل زبان، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه تاریخی و نظام اجتماعی است.
نتیجه: کشوری می تواند به عنوان الگوی تمدن اسلامی معرفی شود که هم دارای تاریخ اسلامی و هم دارای فرهنگ اسلامی باشد. کشور ترکیه به رغم داشتن تاریخ اسلامی فاقد فرهنگ اسلامی و کشور مالزی هر دو مؤلفه تاریخ اسلامی و فرهنگ اسلامی را در حد ضعیفی دارد. عربستان سعودی هم به رغم داشتن هر دو مؤلفه تاریخ اسلامی و فرهنگ اسلامی در حد نسبتاً قابل قبول واجد دیگر شرایط لازم برای الگوی تمدنی شدن نیست.
پنجم، عوامل سیاسی
هر جامعه ای دارای نهادهایی است که مسئول قانون گذاری، تصمیم گیری و اجرای آن است به این نهادها سازمان سیاسی یا حکومت گفته می شود.
مالزی: مالزی دارای نظام «سلطنتی مشروطه» است که با الهام از سیستم حکومت پارلمانی انگلیس پایه گذاری و در بدنه حکومتی آن نیز از سیستم های فدرال استفاده شده است. پادشاه در رأس حکومت قرار دارد و دارای اختیارات و وظایف تشریفاتی است. قدرت اجرایی در اختیار نخست وزیر است.
ترکیه: حکومت آن «جمهوری دموکراسی پارلمانی» است. قوه مقننه از یک مجلس تشکی لشده و در رأس قوه مجریه رئیس جمهور قرار دارد. شاخصه های مدل حکومتی ترکیه شامل جدایی دین از سیاست یا رابطه حداقلی میان اسلام و سیاست، پذیرش الزامات نظام لیبرال، نبود برخورد انقلابی با بی عدالتی در جهان، حرکت در مسیر اقتصاد بازار آزاد و نگاه ملی گرایانه در قالب فدرالیسم ترکی می شود.
عربستان: یک سلطنت مطلقه مبتنی بر شریعت اسلامی است. پادشاه حاکم کشور و فرمانده نیروی نظامی و نیز در رأس نظام سیاسی است. وزارتخانه های کلیدی چون کشور، خارجه و دفاع به وسیله اعضای خاندان سلطنتی اداره می شود. تا امروز همه شاهان عربستان به درجات متفاوت همکاری با آمریکا و وابستگی به آن را به عنوان قانون طلایی دنبال کرده اند. این در حالی است که ارتباط با آمریکا و رژیم صهیونیستی با هویت اسلامی عربستان در تضاد است. ساختار قدرت این کشور بر پایه نهادهایی قرار دارد که به دو گونه رسمی و غیررسمی به ایفای نقش می پردازند.
ایران: ساخت کلی نظام در قالب حکومتی بسیط و تک ساخت از سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه تشکیل می شود که زیر نظر ولی فقیه یا رهبر انجام وظیفه می کنند. این قوا مستقل از یک دیگرند و رهبر نیز دارای جایگاه ولایت مطلقه امر و امامت امت است. انقلاب ایران اساساً در تعارض با نظام بین الملل رخ داد و ارزش ها و هنجارهایی را مطرح کرد که با منافع قدرت های حامی حفظ وضع موجود تعارض داشت.
نتیجه: جمهوری اسلامی ایران درصدد ارائه الگوی مردم سالاری دینی به جهان اسلام است، اما ساختار حکومت در ترکیه، مالزی و به ویژه عربستان مادی گرایانه است و اهداف و ارزش های انسانی و الهی جایگاه چندانی در آن ندارد. همچنین امتیاز اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه یک الگوی برخاسته از متن اسلام و در نقد لیبرال دموکراسی است. این در حالی است که در کشورهای مورد بررسی کاملاً الگوهای غربی و مدل لیبرالی پذیرفته شده است. حتی ساختار سیاسی مادی گرایانه این کشورها به ویژه در ترکیه و عربستان با چالش جدی مواجه است. ناآرامی ها و کودتاهای اخیر در ترکیه و نارضایتی شیعیان عربستان از رژیم پادشاهی آل سعود شاهدی بر این مدعاست.
ششم، عوامل اقتصادی
انرژی یک عامل راهبردی بسیار مهم در توسعه اقتصادی کشورها است. با توجه به این که در حال حاضر بخش مهمی از تولید انرژی جهان نفت و گاز است کشورهایی که از آن بهره مند هستند می توانند در تأمین امنیت انرژی آینده جهان تأثیرگذار باشند.
در میان کشورهای مورد بررسی عربستان و جمهوری اسلامی ایران دارای ذخایر عظیمی از نفت و گاز هستند و سهم عمده ای در صادرات نفت جهان را به خود اختصاص داده اند. عربستان بزرگترین صادر کننده نفت جهان است. مالزی یکی از غنی ترین کشورها از نظر منابع طبیعی است و در عین حال دارای منابع نفت و گاز طبیعی است. ترکیه به عنوان یک کشور فقیر در زمینه منابع فسیلی به طور فزآینده نیازمند واردات انرژی است. تأمین امنیت انرژی یکی از مهم ترین نگرانی های کشور ترکیه به حساب می آید که ممکن است آینده رشد اقتصادی آن را با مشکل مواجه کند.
نتیجه: اگر مجموع منابع نفت و گاز را در نظر بگیریم ایران رتبه اول در بین این کشورها را به خود اختصاص می دهد اما کشور ایران و به ویژه عربستان با وجود داشتن منابع عظیم نفت و گاز دارای اقتصاد تک محصولی هستند که برای تداوم رشد اقتصادی پایدار باید بر این مشکل فائق شوند.
مالزی گرچه نسبت به عربستان و ایران منابع انرژی اندکی دارد اما توانسته در سایر بخش های اقتصادی موفق عمل کند. در ترکیه نیز با برآمدن حزب عدالت و توسعه با بازتعریف استراتژی کلان کشور و رویکرد تجاری زمینه برای ظهور این کشور به عنوان قدرت جدید اقتصادی فراهم شد. اما از ضعف های مهم اقتصادی ترکیه این است که از منابع انرژی فسیلی محدودی برخوردار است و این مسأله به همراه بحران های سیاسی آینده رشد اقتصادی این کشور را با تردید مواجه ساخته است.
هفتم، عوامل نظامی
ایران: جمعیتی بالغ بر ۸۱ میلیون نفر دارد که ۷۴ میلیون نفر نیروی انسانی آماده به کار هستند که از این میان ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر هرساله به سن نظامی می رسند که ۵۴۵ هزار نفر از آن ها نیروهای حاضر در خطوط مقدم و ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر دیگر به عنوان نیروی ذخیره است. ایران قوی ترین یگان موشکی را در منطقه در اختیار دارد.
مالزی: بالغ بر ۳۰ میلیون نفر جمعیت دارد که از این میان ۵۲۰ هزار نفر هرساله در این کشور به سن نظامی می رسند ۱۱۰ هزار نفر نیروهای حاضر در خط مقدم و ۲۹۶ هزار و پانصد نفر دیگر به عنوان نیروی ذخیره است.
عربستان: بالغ بر ۲۷ میلیون نفر جمعیت دارد که ۵۱۰ هزار نفر هرساله در این کشور به سن نظامی می رسند که ۲۳۵ هزار نفر نیروهای حاضر در خط مقدم و ۲۵ هزار دیگر به عنوان نیروی ذخیره است.
ترکیه: بالغ بر ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد که از این میان ۱ میلیون و سیصد و هفتاد هزار نفر هرساله در این کشور به سن نظامی می رسند که ۴۱۰ هزار نفر نیروهای حاضر در خط مقدم و ۱۸۵ هزار و ششصد و سی نفر دیگر به عنوان نیروی ذخیره هستند. کشور ترکیه از حیث قدرت نظامی رتبه ۱ منطقه و ۸ جهان را دارد.
نتیجه: با این که بودجه نظامی عربستان چند برابر جمهوری اسلامی ایران است، ولی با این حال از نظر قدرت نظامی در خاورمیانه بعد از ایران قرار دارد. ارتش سعودی وابستگی شدیدی به غرب و به ویژه آمریکا دارد و صنعت نظامی آن غیربومی است، اما ارتش ایران از سلاح و ادوات بومی استفاده می کند.
همچنین در مقایسه ایران و ترکیه بخش مهمی از علت رتبه بالاتر نظامی ترکیه بر ایران میزان بالای بودجه نظامی است (بودجه نظامی ترکیه تقریباً سه برابر ایران است) در حالی که در شاخصه نیروی انسانی ایران نسبت به ترکیه پیشتاز است. رتبه جهانی مالزی در حوزه نظامی بسیار پایین تر از سایر کشورها است.
آنچه ایران را با دیگر کشورهای منطقه متمایز می کند این است که ایران قادر است نیازهای نظامی خود را در داخل تولید کند. جمهوری اسلامی ایران با وجود تحریم های سازمان ملل دارای برنامه هسته ای پیشرفته است. در حالی که سایر کشورهای مورد بررسی در حال حاضر دارای توانمندی صلح آمیز هسته ای نیستند.
هشتم، سیاست خارجی
در بررسی استراتژیک کشورها یکی از مهم ترین حوزه های بررسی مسائل مربوط به سیاست خارجی است که مبنای تعاملات آن کشور با دنیای اطراف خود است. سیاست خارجی می تواند ابتکار عمل یک دولت یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولت ها باشد.
ایران: تلاش برای صدور انقلاب و تشکیل امت واحده جهانی، حمایت از مستضعفین و نهضت های رهایی بخش جهان در برابر مستکبرین، تلاش برای ایجاد حکومت جهانی اسلام و اصل نه شرقی و نه غربی از اصول مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.
ترکیه: به طورکلی اصول سیاست خارجی ترکیه نشأت گرفته از تفکر غربگرای کمالیستی است. اصول سیاست خارجی کمالیستی در شش اصل خلاصه شده است: ملی گرایی، سکولاریسم، جمهوری خواهی، مردم گرایی، دولت گرایی و انقلابیگری.
عربستان: عربستان با وجود برخورداری از منابع غنی نفتی و روابط مناسب با قدرت های جهانی به ویژه آمریکا نتوانسته به روند افزایش قدرت خود ادامه دهد و در حد مشخصی از قدرت باقیمانده است. یکی از تعارضات همیشگی در سیاست خارجی عربستان رابطه با آمریکا از یکسو و وجود گرایش های اسلامی، عربی و سلفی از سوی دیگر بوده است. سعودی ها با استفاده از ثروت فراوان خود کشورهای کوچک و ضعیف منطقه را از طریق حمایت های اقتصادی زیر چتر خود قرار می دهند که این امر همواره پشتیبان دیپلماسی عربستان بود.
مالزی: از دلایل توسعه این کشور سیاست خارجی توسعه گرا و مدیریت بحران های منطقه ای با ابزار قدرت های بزرگ است. سیاست خارجی مالزی با توجه به پویایی سیاسی و اقتصادی این کشور به عنوان مکمل سیاست و اقتصاد داخلی آن به گونه ای است که بتواند بیشترین منافع و دستاوردها را برای منافع ملی این کشور به همراه داشته باشد.
نتیجه: در نگاه رهبران ایران انگیزه و هدف غرب نابودی هویت و فرهنگ جهان اسلام است، بنابراین برای به زانو درآوردن غرب چاره ای جز مقاومت و پرداخت هزینه های آن برای حفظ هویت دینی و ملی وجود ندارد. این در حالی است که سایر کشورها سیاست سازش کارانه و مسالمت جویانه و پذیرش وضع موجود در مقابل غرب را در پیش گرفته اند تا از این طریق به اهداف اقتصادی خود دست یابند. در این کشورها مقابله و مخالفت با سیاست های غرب نه یک راهبرد طولانی مدت بلکه استراتژی کوتاه مدت است.
نهم، علم و فناوری
فناوری بخش ذاتی تمدن است. براساس آمار از سال ۲۰۱۳ ایران رتبه نخست از نظر تولید علم میان این ۴ کشور را داشته است. ایران از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ دو پله پیشرفت کرده است. ترکیه و عربستان سعودی هم در طی این ۳ سال با رشد ۱ شاخصه ای تولید علم همراه هستند. این در حالی است که مالزی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ همچنان در رتبه ۳۲ جهان باقیمانده است. جمهوری اسلامی ایران هم از نظر کمی(اسناد) هم از بعد کیفی(استنادات) رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
نتیجه گیری
بررسی و مقایسه مؤلفه های نه گانه تمدن ساز میان این کشورها نشان می دهد؛
عربستان: به دلیل ایدئولوژی سیاسی ناکارآمد، نبود مردم سالاری و تفکرات افراطی برخی از رهبران دینی، سرکوب مخالفان، ضعف نهادهای علمی و فنی، اتکای بیش از اندازه به نفت، وابستگی شدید به غرب و آمریکا و… پایین ترین حد از احتمال تبدیل شدن به الگوی تمدنی و محوریت قرار گرفتن در جهان اسلام را دارد.
مالزی: به دلیل نبود ماهیت گفتمان ساز، دوری جغرافیایی و زبانی از مهد اسلام در خاورمیانه، نبود اهمیت ژئوپلیتیکی، چندفرهنگی و چندزبانی بودن و… نمی تواند محور تمدنی جهان اسلام قرار گیرد.
ترکیه: این کشور در مقایسه با عربستان و مالزی مؤلفه های تمدنی بالاتری برخوردار است. اما مشکل تأمین انرژی، احتمال شورش، شکاف فزآینده میان سکولارها و اسلامگرایان، از بین نبردن مشکلات خود با همسایگان و… برای الگو شدن در جهان اسلام با مشکلات عدیده ای مواجه است.
ایران: تنها کشوری که از توان هدایت و رهبری جهان اسلام برخوردار است. مؤلفه های این کشور شامل ایدئولوژی اسلام شیعی، قرار داشتن در منطقه هلال خصیب و دسترسی به مهم ترین تنگه ها و آبراه های جهانی، جمعیت جوان، تراث فرهنگی ایرانی – اسلامی غنی، مدل حکومتی مبتنی بر اصل ولایت فقیه، منابع غنی نفت و گاز و اقتصاد رو به رشد، برنامه صلح آمیز هسته ای و ظرفیت های نظامی بالا و بومی، سیاست خارجی عدالت محور مبتنی بر اصل نه شرقی و نه غربی، پیشرفت های علمی و فناوری و… می شود.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=5708
نظرات
محسن
ممنون مطلب بسیار جذابی بود
با تشکر ویژه
امیر
موضوع مطلب بسیار خوب و سبک بررسی مولفه ها هم جالب بود. اما به نظر وضعیت ایران کمی اغراق آمیز در آن مناسب نشان داده شده بود و اگر واقعا هیچ چالشی در بعد اقتصادی و نظام سیاسی نیست که باید تا به حال اختلاف ایران با این کشور ها خیلی زیاد میشد