به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، استاد ولیالله نقیپورفر، استاد حوزه و دانشگاه در درس گفتار «فقه الاداره» به بررسی نگاه قرآن نسبت به مدیریت اسلامی پرداخت.
وی نخست با تأکید بر قرآن محوری اظهار داشت: اساس همه اندیشههای دینی در قرآن کریم وجود دارد. هر مسلمانی دو مسئولیت دینی در برابر قرآن کریم بر عهده دارد و این دو تکلیف عمومی است؛ ۱- بدون استناد به قرآن کریم، هیچ مطلبی را مطرح ننماید و ۲- رجوع مکرر به قرآن به صورتی که قرآن، کهنه نشود.
استاد نقیپورفر، الزام را امر ضروری فقهی، اخلاقی و عرفانی دانست و اظهار داشت: در حوزه الزامات، سه دسته الزام وجود دارد؛ ۱. الزام فقهی و حقوقی ۲. الزام اخلاقی ۳. الزام عرفانی. این الزامات در حوزه مدیریت نیز مطرح است.
وی تأکید کرد: حداقل مدیریت اسلامی، مدیریتی است که ترکیب فقه و اخلاق باشد. با این تقسیمبندی، مدیریت حق مؤمنین بوده و مسلمین حق دخالت در آن را ندارند. مدیریت در سطح عرفان، بالاتر از سطح اخلاق است. به عنوان مثال در باب مدیریت نفس، نماز شب برای مدیری همچون رهبر یک نظام که در سطح عرفان قرار دارد، واجب است نه مستحب!
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: بر اساس همین استدلال، افعالی همچون تلاوت قرآن، استفاده از پوشش چادر و… برای اهل ایمان، واجب و برای مسلمانان، مستحب است. حال در حوزه مدیریت اسلامی، علاوه بر مدیر، اعضاء سازمان نیز باید از میان اهل ایمان باشند؛ زیرا ایشان تابلو نظام اسلامی هستند.
وی افزود: در چنین حالتی، مکروهات عمومی گاهی حرام حکومتی و مستحبات عمومی، الزام حکومتی میشوند؛ زیرا اعتبار نظام اسلامی باید حفظ شود. صلاح و فساد جامعه در گرو مدیریت است «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِی وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِی؛ قِیلَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَنْ هُمَا؟ قَالَ اَلْفُقَهَاءُ وَ اَلْأُمَرَاءُ؛ دو صنف از امت من چون صالح باشند، امت من صالحند و چون فاسد شوند، امت من فاسد می شوند؛ سؤال شد: یا رسول الله کدامند؟ فرمود: فقهاء و امراء.»
استاد نقیپورفر با بیان اینکه مدیریت در نظام اسلامی، اولویت اول است و مدیر با سلوک مثبت، موجی سازنده و با سلوک منفی، موجی مخرب ایجاد مینماید، عنوان کرد: الزامات حکومتی، الزامات اهل ایمان بوده و ارزیابی عملکرد مدیران باید بر اساس فقه الإداره باشد نه فقه عمومی.
وی عنوان کرد: لذا پستهای حکومتی، احکام غلاظ و شداد خواهند داشت و در این صورت، انسانها برای رسیدن به مدیریت، با یکدیگر به مسابقه نمیپردازند و این پستها به عنوان امانتهای جامعه اسلامی حفاظت و به دست اهل آن سپرده میشود.
کارشناس مدیریت اسلامی با اشاره به اینکه در ولایت چهار مفهوم عشق، محبت، سرپرستی و جهت الهی وجود دارد، یادآور شد: این مفاهیم، مؤلفههایی هستند که باید در همه مراتب رعایت شوند. یک سازمان زمانی اسلامی خواهد بود که مدیر نسبت به زیر مجموعه اش عشق و محبت داشته باشد. محبتی که منشأ آن، ایمان و تقوا است.
وی ادامه داد: وقتی به صورت عمومی به جامعه نگاه کنیم، همه را در یک سطح خواهیم دید و در این حالت رابطه آنها، رابطه برادری خواهد بود؛ همچنان که قرآن کریم می فرماید «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ؛ جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند.»
استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: اما زمانی که مراتب انسانها را در جامعه ببینیم، رابطه، رابطه پدر و فرزندی ایمانی میشود. یکی از تمایزهای برجسته مدیریت ژاپنی با مدیریت غربی این است که در فرهنگ ژاپنی، بر اساس «قانون لی»، یک رابطه پدر و فرزندی سنتی وجود دارد. پدر خانواده یک حکومت مطلقه دارد.
وی افزود: امپراطور در رأس، خدای ژاپنیها و پدر امت است و در چنین فرهنگی، رئیس سازمان هم پدر آحاد اعضاء سازمان است؛ بنابراین فراتر از تکالیف سازمانی، باید اقتضائات زیرمجموعه خود را نیز در نظر بگیرد و مسائل شخصی ایشان را حل کند.
استاد نقیپورفر تصریح کرد: بر همین اساس مدیریت ژاپنی یک قدم از مدیریت غربی پیش گرفته است و این در حالی است که بر اساس فرهنگ اسلام، ما پدر و فرزندی متعالیتری به نام پدر و فرزندی ایمانی داریم؛ یعنی رابطه پدر و فرزندی در تمام سطوح، حاکمیت دارد.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=14859
نظرات