به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ آیتالله محسن اراکی ، استاد سطح عالی حوزه علمیه در ادامه مباحث امامت در اندیشه اسلامی، با بیان اینکه هدایت بحق مخصوص خداوند است که در آیات قرآن مورد تأکید قرار گرفته است، گفت: هدایت الهی سه ویژگی دارد؛ اول اینکه هدایت بحق است، دوم اینکه این هدایت بحق از سوی خداوند برهان قطعی دارد و برای هیچ موجودی غیر از خدا برهان قطعی بر هادی بودن وجود ندارد، مگر کسی که خداوند برهان بر هدایت را به او عطا کرده باشد و سوم اینکه مؤید خالقیت و قادریت خداوند است.
وی اضافه کرد: آیات ۳۴ تا ۳۶ سوره یونس تبیینکننده همین موضوع است؛ فرموده است: قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ قُلِ اللَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ﴿۳۴﴾؛ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿۳۵﴾؛ وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾؛ یعنی وقتی آفریننده و خالق او هست خودش هم موجود را به نقطه نهایی میرساند؛ مراد از شرکاء در اینجا یعنی کسانی که شما آنها را عبادت و اطاعت میکنید و اطاعت هم تبعیت از فرمان است و انسان از هر کسی فرمان ببرد، زندگی و آینده خود را به او واگذار کرده است، لذا در انتهای آیه میپرسد بگو آیا از شریکان شما کسى هست که به سوى حق رهبرى کند؟
استاد سطح عالی حوزه علمیه اظهار کرد: کسی که احتیاج به نشان دادن راه ندارد و خودش بالذات هادی است، خداست؛ بنابراین باید از خدا تبعیت کنید و حق پیروی از دیگران که ذاتاً هادی نیستند، وجود ندارد؛ بعد فرموده که اگر با عقلتان خوب بیندیشید، به انحصار هدایت در خدا میرسید. بعد هم فرموده که اگر هدایتگرانی غیر از خدا برگزینید، هیچ برهان و دلیل قطعی برای تبعیت از آنها ندارید، لذا تأکید فرموده است که «وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ».
آیتالله اراکی بیان کرد: هدایت هم دو نوع است؛ یکی هدایت سبیلی و دیگری ایصالی؛ تفاوت میان صراط و سبیل آن است که اگر کسی در صراط قدم برداشت، به نهایت میرسد، ولی فرد ممکن است در سبیل دچار انحراف شود؛ سبیل تعددپذیر است، ولی صراط، واحد است؛ لذا راه خدا سبل ندارد.
استاد سطح عالی حوزه علمیه اضافه کرد: هدایت ارشادی از مصادیق رحمت رحمانی است و شامل همه انسانها اعم از کافر و مسلمان و … میشود، اما هدایتی که از مصادیق رحمت رحیمی است، هدایت دستگیری و رساندن به مقصد است. در «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» اشاره به این رحمت دارد. در آیات دیگر هم مانند «تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا کَرِیمًا» بیان شده است.
محبت حقیقی نشانه هدایت است
وی با بیان اینکه هدایت، نتیجه محبت است، افزود: روح ایمان ناشی از محبت حقیقی و نه ادعایی است؛ اینکه مودت ذی القربی اجر رسالت است، به همین معناست و اگر مودت تحقق یابد، فرد به هدایت میرسد؛ مودت ذیالقربی، موصل است، ولی معرفت به آنان(ذی القربی)، هدایت ایصالی است. این روح الهی و ایمان همان است که ما به ولایت تعبیر میکنیم، لذا مودت و محبت به امیرالمؤمنین با ولایت و اطاعت از ایشان متلازم است و این ولایت اتصال میآورد که همان روح الایمان است.
آیتالله اراکی بیان کرد: هدایت در قرآن هم وصفِ کتاب است و هم وصف رسول؛ خاصیت کتاب، دلالت و هدایت به معنای ابلاغ و ارشاد است؛ در کنار کتاب همیشه امام مطرح است و هیچ وقت در ساختار معارفی قرآن، کتاب از امام جدا نیست و هر جا کتابی نازل شده، همراه او امام هم بوده که قبل از پیامبر، انبیاء و اوصیاء رسل بودهاند و بعد از پیامبر(ص)، ائمه عهدهدار این امر هستند.
وی افزود: قرآن کریم در مواردی خود را هادی و رحمت معرفی فرموده است؛ در آیه ۸۹ نحل فرموده است: «وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ» این آیه اشاره به دو نوع هدایت دارد؛ تبیان بودن، ارشادی و دلالتی است، اما «وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ» برای مسلمین (به معنای تسلیم در برابر خدا مراد است نه اسلام اصطلاحی) است؛ یعنی انسانی که خشوع دارد و تسلیم خداست، به مقصد هدایت خواهد رسید.
آیتالله اراکی با بیان اینکه تا بشر به فراخوان خدا پاسخ ندهد و اعراض کند، رحمت رحیمیه و هدایت ایصالی هم وجود ندارد، اضافه کرد: خداوند تنها منبع نشان دادن و رساندن به حق است؛ بنابراین هدایتگری منحصر در ذات خداوند است و کسی میتواند هدایتگر باشد که از سوی خدا به عنوان هادی معرفی شده باشد.
استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه هدایتگری حق تشریعی بندگان خداوند است، اظهار کرد: اگر این هدایت نبود، مردم میتوانستند در برابر خدا حجت داشته و عذر موجه بتراشند؛ فرموده است: «وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى»(۱۳۴ طه)؛ یعنی اگر رسول نمیفرستادیم، حجت میآوردند و اگر کتاب هم فرستاده نشده بود، میگفتند اگر کتاب به ما داده بودی، هدایت میشدیم.
وی افزود: نه تنها هدایتگری مخصوص خداست، علم به هادی هم مخصوص خداست؛ اینکه چه کسی صاحب هدایت الهی است و میتواند دیگران را هدایت کند، «إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»(۸۵ قصص)؛ خداوند هادی را برای همه زمانها برای بشر فراهم کرده است؛ یعنی در هر عصری، انسانی وجود دارد که منزلگاه نزول هدایت الهی است و مردم به وسیله او هدایت میشوند، همان طور که تأکید کرده است: «وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ».
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=20342
نظرات