یکی از کارکردهای باور به اجزای جامعه و حقوق آنها صرف نظر از تعلقات آنان بستر مناسب برای سرمایه های اجتماعی به ویژه اعتماد، تعهد و عواطف مشترک است.
به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی مفتاح_اندیشه، دکتر محمدهای فلاح زاده، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر علوم اجتماعی در یادداشتی به بحث اعتماد اجتماعی پرداخته است که در ادامه از نظر شما می گذرد:
یکی از مباحث مهم در علوم اجتماعی، «اعتماد اجتماعی» است. اعتماد یکی از پایه های اساسی هر جامعه انسانی و بسیار تاثیرگذار و البته در حکم یکی از پایه های سرمایه اجتماعی می باشد. اعتماد در دو سطح بین افراد و بین نهادهای اجتماعی وجود دارد. هرچه اعتماد بیشتر باشد، انسجام اجتماعی نیز بیشتر و قوی تر خواهد بود. ثبات، پایداری، تنوع روابط و … از دیگر پیامدهای مثبت اعتماد اجتماعی است.
تعریف اصطلاحی
در زبان فارسی، اعتماد اجتماعی به معنای «تکیه کردن»، «واگذاشتن کار به کسی»، «اطمینان»، «باور»، «وثوق» و نیز اعتقاد است. مثلا وقتی به همسایه اعتماد می کنیم، در واقع به او تکیه یا اطمینان کرده ایم. در زبان لاتین، اعتماد به معنای «ایمان» است. در ریشه ی کلمه ی ایمان نیز مفهوم وثوق، اعتماد، تسلیم اراده ی دیگری بودن و اطمینان به شخص دیده می شود. در فرهنگ لغت آکسفورد آمده است: «اعتماد به معنای اطمینان به بعضی از صفات یا ویژگی های یک شخص یا حتی درستی و حقانیت یک نظریه است.»
اعتماد اجتماعی؛ حسن ظن فرد نسبت به افراد جامعه تعریف شده است. که موجب گسترش و تسهیل روابط اجتماعی فرد با سایر افراد جامعه می شود. اعتماد اجتماعی، مستلزم معیارهایی چون؛ صداقت مشهود، ثبات، انصاف، شایستگی و همه آن چیزهایی است که روابط افراد را بر اساس عمل مداوم به این ملاکها تداوم و وسعت می بخشد.
تعاریف مفهومی اعتماد
اعتماد در واقع یک نگرش مثبت به فرد یا امری خارجی است و مبین میزان ارزیابی از پدیده های است که با آن مواجه ایم. اعتماد، احساسی است که فرد یا افراد در باره چیزی تأیید شده دارند در واقع باید توجه داشت که اعتماد یک حس است نه یقین.
تعاریف اندیشمندان اجتماعی از مفهوم اعتماد اجتماعی
گئورگ زیمل: اعتماد را معادل کلمه ایمان و اطمینان درونی اعضای جامعه نسبت به یکدیگر بکار می برد. به عبارتی، اعتماد نوعی ایمان و اعتقاد به افراد جامعه است
زتومکا: اعتماد و اعتماد کردن را نوعی استراتژی مهم در مواجهه با شرایط نامعین (مبهم) و کنترل آینده می داند (شرایط عدم قطعیت). به عبارتی؛ او اعتماد را نوعی شرط بندی تعریف می کند که بر کنش دیگران در آینده مبتنی است.
جیمز کلمن: اعتماد را وارد کردن عنصر خطر در کنش با دیگران دانسته و آنرا با مخاطره در ارتباط می داند. او اعتماد را کیفیتی از رابطه می داند، که در آن حداقل دو طرف وجود دارند «اعتماد کننده» و «امین» او هر دو را هدفمند، عنوان می کند هدفی که تأمین منافع است. در این تعامل اجتماعی طرفین انتظار دارند منافعشان برآورده شود. در روابط بین اعتماد کننده و اعتمادشونده انتظارات متقابل مطرح است، یعنی هر دو طرف انتظار دارند ضرر و زیان را به حداقل برسانند
وی معتقد است، اعتماد کننده بالقوه باید تصمیم بگیرد از بین دو حالت، اعتماد نکردن (که در آن صورت تغییری در فایده اش بوجود نمی آید و اعتماد کردن که منجر به فایده برایش می شود، یکی را انتخاب نماید
لومان: اعتماد را از مفهوم اطمینان تمیز داده و معتقد است، اعتماد با مفهوم مخاطره یا ریسک در ارتباط است او از زاویه کنترل و پیش بینی کنش اجتماعی نگاه کار کردی به اعتماد دارد، بویژه در شرایط جامعه مدرن که توام با پیچیدگی، ریسک و خطر پذیر است. در چنین شرایطی اعتماد، نقش مهمی در تبیین و حفظ نظم اجتماعی بازی می کند
به عبارتی؛ اعتماد در واقع یک نوع مکانیسم اجتماعی است که در آن انتظارات، اعمال و رفتار افراد تنظیم و هدایت میشود. او معتقد است باید اعتماد و آشنایی را از همدیگر تفکیک کنیم. زیرا؛ آشنایی یک حقیقت غیرقابل اجتناب زندگی است و اعتماد یک راه حل برای مسائل خاص ریسک است
آنتونی گیدنز: اعتماد را به عنوان اطمینان یا اتکا به نوعی کیفیت، یا صفت و یا اطمینان به حقیقت عبارت یا گفته ای توصیف می کند. به اعتقاد وی اعتماد نوع خاصی از اطمینان است. او برخلاف نظر لومان معتقد است مفهوم اطمینان و اعتماد به طور نزدیکی به هم مربوط اند. وی احساس امنیت را اطمینانی می داند که بیشتر افراد به تداوم تشخص هویت خود و دوام محیط های اجتماعی و مادی کنش در اطراف خود دارند
اریک اسلانر: اعتماد را در دو دسته تجربی و اخلاقی قرار میدهد. اعتماد تجربی مبتنی بر دانش و شناخت ریسک از قبل در ارتباط با افرادی است که آنها را می شناسیم. اعتماد اخلاقی بعنوان شالوده اعتماد عام در ارتباط با افرادی است که آنها را نمی شناسیم و بیشتر افراد را در ارزشهای اخلاقی اساسی سهیم و مشترک میدانیم
فرانسیس فوکویاما: اعتماد را به عنوان انتظاری که در یک جامعه از رفتار مقرراتی، مسئولانه و همیارانه ی بخشی از اعضای دیگر جامعه که بر هنجارهای مشترک عام مبتنی است، تعریف می کند. او مطرح می کند که قدرت و کارایی سرمایه اجتماعی در جامعه به میزان پایبندی اعضای آن جامعه به هنجارها و ارزش های مشترک و توانایی آنها برای چشم پوشی از منافع شخصی در راستای خیر و سعادت همگانی بستگی دارد. به اعتقاد او از طریق پایبندی به هنجارها و ارزش های مشترک اعتماد پدید می آید. اعتمادی که از طریق مناسبات مثبت اجتماعی و بر پایه بده بستان به تعهد اخلاقی و تفکر پدید آمده باشد و نه از روی حساب گری های روزمره، می تواند به رشد و شکوفایی اقتصادی کمک کند
یکی از این مولفه های اساسی اعتماد اجتماعی به استناد دیدگاه اندیشمندان این حوزه تعامل اجتماعی است که در قالب شبکه روابط از آن یاد می شود. تشکیل شبکه های اجتماعی به عنوان اساس اعتماد اجتماعی در جامعه به شمار می رود. کوچکترین واحد مشاهده شبکه روابط، رابطه بین دو فرد یا به عبارت دقیق تر، کنش متقابل ناشی از روابط آنهاست. با پیچیده تر شدن روابط و افزایش و گسترش کنش، شبکه های اجتماعی تشکیل می گردد. اعضای شبکه شبکه های اجتماعی می توانند افراد، گروه ها، نهادها یا سازمان و … باشد. بنابراین پیوندها و روابط که بحث اصلی در موضوع اعتماد است به واقع ریشه اعتماد اجتماعی است. به لحاظ تحلیلی، تعامل بالقوه دارای دو وجه عمده ابزاری و اظهاری است؛ در تعامل با وجه ابزاری، تعاملات و روابط به طور عمده خصلت سودمدارانه و سرد دارند، ولی تعامل از نوع «اظهاری» نوعی مبادله گرم به حساب می آید و موجب پیوند افراد به یکدیگر، تکرار و دوام تعاملات به صورت عاطفی و صمیمی می گردد.
الگوی اسلام برای زیست جمعی بر چند اصل استوار است :
۱- آرامش خواهی و زیست مسالمت آمیز با دیگران
۲- خوش بینی و پرهیز از کلبی مسلکی و بدبینی {قاعده فقهی اصل برائت}
۳- پای بندی به حق و تکلیف و حدود و حقوق متقابل (کوچکترین حتی ذره حقوق دیگران)، عدم مداخله در امور دیگران {ولا تجسسوا} احترام به حوزه شخصى لا تدخلوا بیوت قبل أن یوذن لک.
۴- نقد و مراقبت از خویشتن ( نقد معرفتی، نقد رفتاری ، نقد ارتباطی) برای ممانعت از egoism خودپرستی (حاسبو قبل عن تحاسبو)
۵- عقلانیت و خردورزی ( هم در کنش فردی و هم در تعاملات جمعی)
۶- تعهدورزی و عدم نقض پیمان ها (پای بندی به قراردادهای فردی و اجتماعی) اعتصموا بالذمم، عهد و پیمان ها را پاس دارید (حکمت ۱۵۵)
۷- پرهیز از آنچه شخصیت اجتماعی را مشوه می نماید (نفاق، عدالت، دروغ، فساد، زیاده خواهی، عدول از حقوق، تجاوز به حقوق دیگران)
۸- عدالت جویی و برابری طلبی (بنیان اخلاق دینی به عدالت و اعتدال استوار است)
۹- همکاری، معاضدت و تعادل اجتماعی (من اصبح و لم یهتم بالأمور المسلمین فلیس بمسلم)
۱۰- اصلاح اندیشی، تاکید به اصلاح امور به عنوان یک مسئولیت جمعی (کلّکم راع و کلّکم مسئول) یعنی تعهد نسبت به جمع، نفی بی تفاوتی، لاقیدی و انفعال برای داشتن پایه و واسطه ای گرم و اظهاری.
۱۱- گونه شناسی از انسان که دو نوع آن موفق مبتنی بر روابط صحیح، پای بندی به حقوق دیگران، عدالت رفتاری، مراقبت از عمل و گذشت و ایثار.
۱۲- اعتماد متقابل / قاعده «ید» ( على الید ما اخذت)
۱۳- عدم سوظن و بدگمانی (ان جاءکم فاسق بنباء فتبینوا)
۱۴- حسن اندیشی (باور پذیری جامعه) قاعده استصحاب (حالت سابقه)
مجموع این مختصات واجد کارکردهایی است:
۱- باور اعتقادی و درونی به مردم و اجزای جامعه
۲- ترجیح گفتمان تعهد در مقابل گفتمان خود پرستی
۳- تسهیل در روابط و ارتباطات تعاملی و کنشهای اظهاری
۴- اخلاق مدارا (صبر) در مقابل دیگران
۵- پذیرش تفاوتها و تاکید بر اجماع به جای افتراق
۶- ترجیج کنشهای گفتمانی در مقابل گفتمان تضادگرایی و تقابل گرایی
۷- اراده معطوف به مساعدت و همنوایی و کار جمعی به جای تمایلات جامعه گریز
۸- اصلاح فرد و جامعه در توازی یکدیگر (تعهد فرد به جامعه، تعهد جامعه در مقابل اعضاء)
۹- پرهیز از خاص گرایی و تاکید بر عام گرایی = باور به اجزای جامعه و حقوق آنها صرف نظر از تعلقات آنان.
یکی از کارکردهای این نوع تلقی از جامعه، ایجاد بستر مناسب برای سرمایه های اجتماعی به ویژه اعتماد، تعهد و عواطف مشترک است. حال پیشینه نگاه اسلام به اعتماد چگونه است؟
مختصات اعتماد از نگاه دینی
١- اجتناب از گمان و ظن بد (خوش بینی و اثبات اندیشی) (اجتنبوا کثیراً من الظن ان تعظوا نطق اثم)
۲- صداقت ( باورهای درونی، پرهیز از تظاهر، مذموم بودن ریا = ریا یعنی پنهان کاری، تصویرسازی کاذب صداقت هر کسی به اندازه مروت اوست، جلوه گری عاری از واقعیت: کارکردهای ریا = نفاق، پنهان کردن حقیقت، عدم شفافیت (حکمت ۴۷)
۳- شایسته نیست به کسی گمان بد ببری چرا که برای آن برداشت و تفسیر مناسب و نیکو نیز وجود دارد.(نهج البلاغه حکمت ۳۶)
۴- شفافیت = پرهیز از غیبت و دروغ
۵- مذموم بودن نفاق ورزی بیشتر از ۱۸۰ آیه قرآن بر ذم نفاق
۶- تعهدورزی و احساس مسئولیت متقابل (تعهد به خانواده، والدین، جامعه، بشریت، مسئولیت ها، نقش ها فراوان در متون اسلامی است.)
۷- ممانعت از تفرقه و تاکید بر یگانگی و انسجام جمعى (وعتصموا به حبل ا… جمیعا ولا تفرقوا )
۸- پیوستگی (تعاون، معاضدت اجتماعی، تحکیم روابط)
۹- وفاداری (وفای به عهد، پایبندی به حقوق ( امانت داری)
۱۰- نگاه انتقادی (پرهیز از لاپوشانی، صراحت، نظارت و …)
۱۱- ترجیح خوش بینی (چون کسی به تو گمان نیک برد، خوش بینی او را تصدیق کن، اگر کسی به دیگران گمان بد برد بدون دلیل، مشکل است.(حکمت ۱۱۴)
انتهای پیام/
منبع: طلیعه
https://ihkn.ir/?p=4483
نظرات