محمدمهدی جعفری، پژوهشگر نهجالبلاغه معتقد است: امیرالمؤمنین(ع) هرگز در مقابل مسائل فکری و عقیدتی سختگیری نمیکرد، زیرا معتقد بودند مردم باید آزاد باشند و راه خودشان را با خدا، آزادانه انتخاب کنند، اما ایشان در مقابل پایمال شدن حقوق مردم به سختی میایستادند و حاضر نبودند به اندازه یک سر سوزن با کسی سازش کنند.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، درباره سیره و زندگی امام امیرالمؤمنین(ع) هرچه گفته و نوشته شود، باز هم اندک است، زیرا امام علی(ع) شخصیتی هستند که راه و اندیشهشان نجات بخش بشریت در همه زمانها و مکانها خواهد بود. در سالروز شهادت امام علی(ع) درباره اندیشه و دغدغههای فکری امام علی(ع) گفتوگویی با محمدمهدی جعفری، محقق و پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه صورت گرفته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
با مطالعه سیره و زندگی حضرت امام علی(ع)، میتوان گفت چه چیزی به عنوان دغدغه فکری مهم و مورد توجه ایشان مطرح بوه است؟
بعد از قتل عثمان، امیرالمومنین(ع) به اصرار مردم حاضر شدند که آنها برای خلافت با ایشان بیعت کنند، اما ایشان در ابتدا شرطهایی داشتند، آن شرطها این بود که ایشان برنامه قرآن و رسول خدا(ص) را که برای مردم نازل شده، دوباره به اجرا بگذارند. در روز بیعت، همگان متفقالقول بودند که باید برای جانشینی رسول خدا (ص) با علی(ع) بیعت کنند، اما امام علی پیش از آنکه مردم با او بیعت کنند، بیانیه دولت خود را برای آنان بیان میکنند که این مهم در خطبه ۱۶نهجالبلاغه ثبت شده است؛ ایشان در آنجا میفرمایند:«شما به همان دوران جاهلیت برگشتهاید که خداوند در آن روزگار پیغمبرش را برانگیخت تا انسانیت را از آن ورطه هولناک نجات دهد. برنامه من هم همان است و باید شما زیر و رو شوید و مجتمع شما به حال نخستین برگردد، تا آنان که حقشان ضایع شده و در عقب صف ماندهاند به جلوی صف بیایند و آنان که امتیاز طلب بودهاند و بیخود و بیجهت به جلو آمدهاند، به عقب برگردند و به جای درست خود برگردند».
عبدالفتاح عبدالمقصود، نویسنده کتاب «امام علی بن ابیطالب» که جلد اول آن را مرحوم آیتالله طالقانی ترجمه کردند و جلدهای دوم تا هشتم آن ترجمه اینجانب است، به دنبال این خطبه میگوید: «امام(ع) خواسته است در ضمن سخنان خود، مردماش را به آنچنان شیوه عدالت دنیوی مورد پسندی آگاه گرداند که از طغیان باز میدارد، آرامش میپراکند، زندگی انسانی ارجمندی فراهم میسازد، نیروها در سایه آن متوازن میگردند، تناقضات متعادل میشوند و بالاخره نزدیک با دور، همگان با گزیدگان، نژادگان با بینژادان، همچون هنگامی که در پیشگاه خدا یکسان بودند، یکسان و برابر میشوند. با این اقدام کاری جز این نکرده است که به آنان چیزی را یادآوری کند که در گذشتهای نزدیک داشتهاند و اکنون به دست فراموشی سپردهاند، اگر آنان تا آن روز حکم قرآن را درک کردهاند و خود را بدون هیچ اجازه بازگشتی به آن متعهد ساختهاند، وضعشان برای همیشه به سامان میرسد و پیوسته در جهانهای برین پرواز کرده و هدفهای پست، آنان را به گِل و لجن نمیچسباند؛ از پیش خود چیز تازه نیاورده است، لیکن برایشان توضیح داده چگونه میتوانند عدالت خود را بر روی زمین با چنان شیوهای برای همیشه اجرا کنند که بشر توان اجرایش را دارد، با اندیشه گوناگون میسازد، با شرایط مختلف و اندازههای متفاوت و انگیزههای متعدد و با هر چیزی که ممکن است، طبیعت انسان و شرایط محیطها را دگرگون سازد و فراگیرد، جور درمیآید؛ چون در گفتارش نیک بنگری، بدون ابهام میتوانیم به اصول اساسی و یا برنامههای وسیع برای سیاست امور و اداره مردم را در آن بیابید و از خلال کلمات روشنایی بخش او، همان عدالت مورد نظر ساده و آسان را برپایهای کلی و به دور از فرو رفتن در جزئیات و دقایق، به خاطر اجتناب از اختلافنظرها دریابیم؛ دیگر اینکه متصف به عمومیتی است که بنیادهای نرمش را برایش فراهم میسازد و خصوصیت قدرت یافتن بر شکل دادن آن به گونهای که متناسب و شایسته برای اجرا در همه اجتماعها و در همه زمانها و مکانها باشد، به ما میدهد. عدالتی با این فراگیرندگی بیکران و امکانات وسیع، بیگمان شایستگی دارد که بشریت را از تسلط ستم بر زندگی خصوصی و اجتماعیاش بر روی زمین آزاد سازد؛ آری امیرالمومنین دغدغهاش اجرای عدالت در میان همگان بود».
وقتی که امام(ع) زمام اَمر را به دست گرفتند، عدالت را پیشه خود کردند و به همگان نیز این عدالت را یادآوری کردند، اما چون امتیازخواهان و انحصارطلبان در برابر این عدالت ایستادند و خواستند چرخ اجتماع را به همان اوضاع نخست بازگردانند، امام(ع) در مقابل آنان و در دفاع از مردم و پاسداری از حقوق آنان قیام میکند. در بین راه رفتن به بصره و برای جلوگیری از یک جنگ داخلی و برادرکشی، وقتی که ناچار شدند در «ذیقار» در نزدیکی بصره توقف کنند و تجاوزگران را به جای خود بنشانند، عدهای از مردم بصره و یا کوفه که از مکه میآمدند، وقتی شنیدند که امیرالمومنین(ع) به خلافت رسیده و در اینجا حضور دارند، از ابن عباس درخواست کردند که از ایشان بخواهد برایشان سخنی بگویند، ابن عباس میگوید: در ذیقار بر امیرالمومنین(ع) وارد شدم یعنی وارد خیمهای شدم که امیرالمومنین(ع) در آنجا ساکن بودند، آن حضرت مشغول پینه زدن کفش خود بودند، چون مرا دیدند، گفتند: ابنعباس، قیمت این کفش چقدر است؟ گفتم بهایی ندارد؛ امیرالمومنین(ع) در اینجا سخنی میگوید که در واقع دغدغه سراسر عمر و برنامه امیرالمومنین(ع) است و میفرمایند: «به خدا قسم این کفش پینه زده و بیارزش نزد من از حکومت بر شما محبوبتر است، مگر اینکه به وسیله حکومت بر شما حقی را برپا دارم و یا باطلی را از میان بردارم».
بنابراین امیرالمومنین(ع) به هیچ وجه دغدغه حکومت و قدرت نداشت و پیوسته میخواست حق را برپای دارد و آن حق نیز، حقوق مردم بود. حقی که خداوند در جهان آفرینش به طور طبیعی حاکم کرده، به طور طبیعی جریان پیدا میکند و کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد، اما حقوقی که برای مردم تعیین کرده را عدهای از کسانی که خواستار امتیازهای بیشتری هستند و به حق خودشان قانع نیستند، پایمال میکنند؛ از این روی امیرالمومنین کمر همت بدان بست تا در هر شرایطی و با هر مسئولیتی که دارد، جلوی این حق خوریها و حقبریها را بگیرد و حقوق مردم را تمام و کمال به آنان برگرداند که در یک کلمه میتوان آن را عدالت همگانی نامید. همه دغدغه امیرالمومنین(ع) همین بود و ایشان شهید همین راه شدند و جان در این مسیر گذاشتند؛ امروز ما بیش از هر زمان و در هر شرایط دیگری، به چنین عدالت و شخصیتی نیازمندیم.
از نظر امام علی(ع) جامعه دینی چه جامعهای است؟ یعنی ایشان چه ویژگیها و اوصافی برای یک جامعه دینی لازم میدانستند؟
جامعهای که مورد نظر امیرالمومنین(ع) میباشد، خود به خود یک جامعه دینی است، یعنی جامعهای هست که حقوق انسانها در آن رعایت میشود، انسانها بزرگ داشته میشوند. انسانها آزاداند و با این آزادی زمینهای برای رشد آنها فراهم میشود. امیرالمومنین(ع) هرگز در مقابل مسائل فکری و عقیدتی سختگیری نمیکرد، زیرا معتقد بودند مردم باید آزاد باشند و راه خودشان را با خدا، آزادانه انتخاب کنند، اما ایشان در مقابل پایمال شدن حقوق مردم به سختی میایستادند و حاضر نبودند به اندازه یک سر سوزن با کسی سازش کنند که در ضمن آن سازش، حقوق مردم از بین برود، از نظر ایشان حکومت دینی و جامعه دینی، جامعه و حکومتی است که حقوق مردم در آن رعایت شود.
امام علی(ع) چه دیدگاهی درباره انسان و جایگاه انسان داشتند و اینکه از منظر ایشان، انسان باید چه ویژگیهایی داشته باشد و در چه زمینههایی زندگی خود را به پیش بیرد؟
امیرالمومنین(ع) در بسیاری از خطبهها و در بسیاری از سخنان خودشان آنچه را که مورد توجه قرار دادهاند، درباره انسان است. این انسان در نظر امیرالمومنین هیچ رنگ و نژاد خاصی ندارد، مربوط به هیچ قوم و قبیلهای نیست و حتی از نظر عقیدتی و مذهبی نیز هیچ شکل خاصی ندارد، بلکه ایشان انسان را بهطور کلی، یک گوهر برتر از قومیتها و ملیتها و حتی دین و مذهب میدانند، از این جهت آنگاه که به قرآن استناد میکنند که میفرماید:«یا ایها الانسان» و چه آنگاه که به سخنان رسول خدا و یا نظر خود را بیان میدارند، همیشه خطابش به انسان است و میخواهد که این انسان در هر کاری، چه در مسائل اقتصادی و چه در عرصه سیاسی و فرهنگی، با عمل درست خودش به سمت رشد، تعالی و تکامل حرکت کند. به همین دلیل میتوان گفت که تمام رفتار امیرالمومنین(ع) انسان محور است، یعنی طرز تفکر و عقیده او نیز انسانمحور است.
به نظر شما چرا ابعاد شخصیتی و فکری امام علی(ع) هنوز برای جامعه ما ناشناخته باقی مانده است؟
البته شخصیتی مانند امام علی(ع) که دارای ابعاد گوناگون است، کمتر شناخته میشود؛ اما ما میتوانیم ابعادی از زندگانی و شخصیت آن بزرگوار را در اجتماع، رفتار و برنامه زندگی خودمان چنان به اجرا در بیاوریم که هم آنها را بشناسیم و بشناسانیم و هم آنچه را که مورد نظر و هدف ایشان بوده است را به اجرا در بیاوریم. اما بعضا شناخته شدن ابعاد وجودی امام علی(ع)، برای کسانی که به دنبال قدرت هستند، خوشایند نیست و نمیتوانند این برنامه عملی و انسانی را تحمل کنند، به همین دلیل در شناختن و شناساندن این شخصیت بزرگ نیز تلاشی نمیکنند، اما به هر حال خورشید زیر ابر نمیماند و ما هر چه بیشتر پیش برویم نسبت به این وجود بیمانند، شناخت بیشتری پیدا میکنیم و برهمین اساس باید هرچه بیشتر رهنمودها و آموزشهای آن بزرگوار را مطالعه کنیم و بکوشیم که آنها به اجرا درآیند تا انشاءالله شناخت بیشتری از ایشان در جامعه ایجاد شود. به خصوص کسانی مثل بنده که در این راه قلم میزنیم، مسئولیت بیشتری برعهده داریم و باید سخنان، برنامهها و رهنمودهای ایشان را به شکلهای مختلف برای افراد گوناگون به تصویر بکشانیم، هنرمندان نیز مسئولیت زیادی دارند و میتوانند ابعاد وجودی امیرالمومنین(ع) و رهنمودهای ایشان را به صورت فیلم، نمایشنامه و داستان در آورند و در اختیار مردم بگذارند تا شخصیت ایشان بیشتر شناخته شود.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
نظرات