به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حسینعلی رمضانی پژوهشگر علوم انسانی اسلامی و مدرس دانشگاه به مناسبت عِیدُالله الأکبَر غدیر خُم یادداشتی با عنوان جایگاه ولایت در سیر کمال انسانها نگاشته که در ادامه از نظر شما می گذرد؛
حیات طیبه در سایه سار حق و صراط مسقیم دین اسلام ممکن خواهد بود. دینی که در سیر نزول وحی، منطبق بر تکامل وجودی انسان ها به نقطه کمال رسیده که “اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً”(مائده/ آیه ۳). انسان لاجرم برای رسیدن به حقیقت، باید از طریق دین به سوی کمال، حرکت دائمی داشته باشد و در این سیر و شدنِ کمالی، باید به دو ثقل اکبر قرآن و عترت تمسّک جوید.
وَ قَالَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ. دو ثقلی که نقش عظیم ولایت را در نظام تکوین و تشریع بر عهده دارند. قرآن کتاب انزال پس از غدیر خم به کتاب تنزیل تبدیل شد و از سماء با ورود عترت در سیر تکوینی عالم و تشریعی معرفت، بار دیگر جهت انضمامی شدن با زندگی بشر بر أرض نازل گردید. قرآن پس از انزال بر قلب نازنین حضرت ختمی مرتبت(ص) بعد از واقعه غدیر خُم، در ارکان روابط بشری، با همه ابعاد وجودی او – چه آفاقی و چه أنفسی- سیر کمال را طی نمود. غدیر؛ جمع قلب آخرین پیامبر وحی(ص) با عقل اولین امام تفسیر عملی وحی در نظام تکوین بوده است و حیات طیبه بشر منوط به تبعیت از این دو حامل قلب و عقل شد.
ولایت؛ ثقل اکبر نظام هستی است و مسیر رشد بشر وابسته به آن است و خوشا سعادت انسانی که در سیر ولایت حق و در صراط مستقیم دین اسلام گام بردارد که … «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی لَا انْفِصامَ لَها …» (بقره/ آیه ۲۵۶). و عروه الوثقی، همان ولایت قرآن و عترت است. این دو ثقل عامل تعادل نظام تکوین هستی و نظام تشریع معرفتی است و وحدت بین همه ابعاد وجودی انسان را به ارمغان می آورد.
ولایت در دو طیف الله و کفر قرار دارد و ایمان به غیب مبنای ولایت الله بوده و کفر و الحاد مبنای ولایت طاغوت است. میزان ایمان انسان به عوالم دیگر هستی که در گزاره های دینی بیان گردیده و بر اساس اصول و قواعد براهین عقلانی – اینجا منظور عقل سالم و نه عقل مشوب به وهم – به آن مهر تأیید زده شده است، به ولایت الله نزدیک می شود. در این سیر انسان مؤمن، در ظلّ ولایت الله از عالمِ متکثّرِ ظلمانی به سوی عالمِ کوثرِ نورانی هدایت می شود که “اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النّورِ…”(بقره/ آیه ۲۵۷)
طیف دیگر ولایت، ولایت طاغوت است که بر اثر پوشش های عاریتی، انسان عوالم دیگر غیب را انکار نموده و بر حق و حقیقت کفر می ورزد و در این سیر از فطرت پاک بشری به سوی قهقرای نفسانیت سقوط خواهد کرد و لاجرم از عالم نور به سوی عالم ظلمات می رسد که …. «وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ …» (بقره/ آیه ۲۵۷).
بروز و ظهور ولایت الله در عالم تکوین در دو ثقل اکبر قرآن و کبیر عترت است. این دو در کنار هم و با هم انسان را به کمال میرسانند و یکی بدون دیگری انسان را از صراط حق به سُبُل انحراف، خرافه و افراط و تفریط میکشاند. قرآن؛ همچنان که کتاب شفاء و رحمت برای مؤمنین است؛ برای انسان های ظالم، جز خسارت چیزی نیست. ظهور عینی و عملی قرآن در سیره و گفتار ائمه اطهار(ع) نهاده شده است و این دو مکمل یکدیگر هستند. مفسّرین واقعی وحی ائمه معصومین(ع) بوده و باب هر نوع تفسیر به رأی از آیات وحی را از دیگر آحاد بشری می بندند.
قرار گرفتن در مسیر ولایت الله، تنها با گذر کردن از عالم متکثر مادی ممکن خواهد بود. عبور انسان ها از ظلمات شهوت، غضب و قوه خیال با هدایت ثقلین صورت پذیرفته و در این مسیر برای قلیل دیّانون این امر ممکن گردید. افرادی که در این طریقت استقامت پیشه کرده اند، طبق سنّت لایتغیّر الهی در این عالم به مقام حکمت رسیده و طبق وعدۀ لایتخلّف حضرت حق در عالم دیگر، نزد قرآن و عترت از حوض کوثر خواهند نوشید و یا نوشانده می شوند، که وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَهِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً(جنّ/ آیه ۱۶).
آنگاه که در غدیر خم، دین کامل شد و ولایت از عالم رسالت – هرچند مقام والای نبی اکرم (ص) نیز در مقام امامت قرار دارد – به سمت و سوی عالم امامت سوق یافت، حجّت و نعمت بر کل عالمیان تمام شد و انسان ها باید در روز حساب نسبت به این نعمت پاسخگو باشند. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ(تکاثر/ آیه ۸). نعمت ولایت، مانند مصباح هدایتی در ظلمات جهل معرفتی و سفینه نجاتی در عالم متلاطم و آشوب زده هستی را ماند که انسان های قابل، لایق و مستعد را سوار کرده و به ساحل أمن و اطمینان میرساند. سفینه اعظم اسلام که سکاندار آن عظمت أئمه اطهار(ع) هستند و قرآن به عنوان سفینه و امامان(ع) به عنوان سکانداران آن، هر دو نقش ولایت بر کل موجودات “بِمَا کَانَ وَ بِمَا یَکُونَ” دارند.
هر چند پیامبر اسلام(ص) هنگام بازگشت از حجه الوداع در ۱۸ ذیالحجّه سال دهم قمری در مکانی به نام غدیر خم، امر ولایت را به حضرت علی (ع) میسپارد، اما سعه وجودی واقعه غدیر خم و امر عظیم ولایت معطوف و محکوم به یک زمان و مکان خاص نیست، بلکه تمام ساحات زمانی و مکانی را در مینوردد. امر ولایت، جهت زندگی انسانها را نشان می دهد و انسان های کمال جو، خود را در صراط ولایت وحی و ائمه معصومین(ع) قرار می دهند و در این مسیر برای رسیدن به کوثر ناب حقیقت، خود را از هر نوع دلبستگی به امور عاریتی این عالم متکثّر دور نگه می دارند.
ولایت الله؛ به واسطه امامان معصوم(ع) و در صورت غیبت معصوم(ع)، توسط ولایت فقیه بر امّت مؤمن و موحّد ظهور و بروز عینی می یابد. ولایت شیطان نیز؛ به واسطه ائمه کفر و طاغوت بر مردم خواهان تکاثر ظهور مییابد. یکی به سوی فلاح در شدنی دائمی است که قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (مؤمنون/آیه ۱) و دیگری در بیع و شرایی برآمده از غرور و جهالت در خسرانی ابدی به سر می برد که أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَهَ بِالْهُدی فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ (بقره/ آیه ۱۶).
و آخِرُ دَعوَینَا أنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=12437
نظرات