حجتالاسلام بابایی معتقد است که از نظر امام موسیصدر اخوت انسانی لازمه اخوت ایمانی است و اگر شما نتوانید در اخوت ایمانی مقولات انسانی را پیدا کنید، باید در اخوت ایمانیتان شک کنید، چون اخوت ایمانی یک نوع و نسخه پیشرفته اخوت انسانی است و از این رو نمیشود ایمان داشت قبل از اینکه انسان بود.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ نشست «اخوت انسانی در اندیشه امام موسیصدر» عصر دوشنبه ۹ مهرماه، با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین حبیبالله بابایی، مدرس حوزه و دانشگاه، در مؤسسه پژوهشی و تحقیقاتی امام موسیصدر برگزار شد.
بابایی در آغاز سخنانش گفت: مسئله بنده منبعث از فضای متنوع و چند دینی در دنیای امروز و جهان اسلام است. اینکه چرا سراغ بحث اخوت میرویم به شکافهای انسانی برمیگردد که بین انسان و انسانهای دیگر در جامعه امروز به وجود آمده و در خوانشهای دینی خودمان از میراث اسلامی به دنبال کلیدواژههایی هستیم که انسانها را دور هم جمع کند و اخوت انسانی یکی از این واژههاست.
وی افزود: قبل از ورود به بیانات امام موسی صدر، مقدمهای از اندیشمندان دیگر خواهم داشت. فهم عمیقتر نظرات ایشان منوط به قرار دادن نظر ایشان در کنار نظرات دیگر است. استاد شهید مطهری نقدی به شعر معروف «بنیآدم اعضای یکدیگرند» سعدی دارند که متکی بر برخی از احادیث و روایات دینی است. ایشان بر آنند که بنیآدم اعضای یکدیگر نیستند و مؤمنان اعضای یکدیگرند. از نظر ایشان اخوت دینی به خاطر ایمان ایجاد میشود و اخوتی بین انسانها فارغ از هر دین و مذهبی وجود ندارد.
این پژوهشگر ادامه داد: فرمایشی از استاد جوادی آملی میتوانیم پیدا کنیم که نقطه عظیمتشان در اخوت انسانشناختی فلسفی از انسان است. بر این اساس خدا وقتی گل انسان را سرشت و او را آفرید، در این گل عناصر انسانی را قرار داد که بین انسان دیندار و انسان بیدین مشترک است. انسانی که در غرب و انسانی که در شرق است، این عناصر را دارد که مشترک فطری و انسانی است و میتواند نقطه عظیمتی باشد که در پرتو آن نه فقط اخوت دینی و اسلامی، بلکه اخوت انسانی را مطرح کنیم که فارغ از فرهنگ، دین، جنسیت و… باشد.
بابایی افزود: میتوان این دو رویکرد را جمع کرد و یا دو رویکرد متفاوت دانست. در روایات داریم که در مواردی تساوی بین ناس مطرح شده و جاهایی را داریم که اخوت بین مؤمنین مطرح شده است و این دو نقطه عظیمت متفاوت است. این آیه معروف است که مؤمنان با یکدیگر برادرند و یا بیانی که اخوت ایمانی را تقویت میکند، روایتی است که میگوید مؤمنان مانند دانههای شانه هستند که در حقوقشان تساوی دارند و در اعمالشان از هم تفاضل مییابند. روایتی که آیتالله جوادی به آن اشاره میکند این است که انسان برادر انسان است، چه دوست داشته باشد و چه دوست نداشته باشد. یا فرازی از سخنان امام علی(ع) که میفرمایند قلب خود را نسبت به رعیت مملو از رحمت کن که آنها دو دستهاند یا برادر دینی تو هستند و یا نظیر و شبیه در خلق. این نقطه عظیمتی است که امام موسی صدر نقطه عظیمت قرار داده و اخوت انسانی را مطرح کرده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: امام موسی به این نقطه تأکید میکنند که در نظیر بودن در خلق و همگون بودن در آفرینش میتوان پایهای برای ایجاد اخوت بین انسان و انسانی دیگر فارغ از دینش یافت. در بیان امام موسیصدر چند نوع اخوت مطرح است از جمله اخوت ملی، اخوت خانوادگی، اخوت دینی، اخوت اسلامی و اخوت مذهبی. تعابیر ایشان ناشی از یک رویکرد تاکتیکی و مصحلتاندیشانه نیست؛ او در نظام فکری خود تنفس میکند و متناسب با موقعیتهایی که دارد انقباض و انبساط یافته و در برابر نیازها و شرایطی که پیش میآید مبانی، ارزشها و باورهای خود را ارائه میکند. ایشان گفتهاند که ما مسلمانها آمادهایم که جان خود را برای مسیحیان فدا کنیم و بیان میکنند که یک مسلمان میتواند جان خود را برای مسیحی فدا کند و یا در تقارن میلاد مسیح و عاشورا در دیداری با مسیحیان به آنان خطاب میکند که برادران، ای کسانی که میلاد مسیح را جشن گرفتهاید.
وی افزود: توجه دارید که استخراج اخوت انسانی در این حد صرفاً یک درآمد و طرح مسئله است و باید به لحاظ متدولوژیک ترقی کنیم که امام را درست خوانش، فهم و ارائه کنیم؛ این برادری دینی بین اسلام و مسیحیت است.
بابایی تصریح کرد: گاهی امام روی اخوت ایمانی تأکید میکند که در برادری دینی میتوانیم نوعی اخوت اسلامی را مطرح کنیم که بین شیعه و سنی اخوت برقرار میشود و بین ادیان نیست، بلکه در درون یک دین و شعبههای مذهبی است که من تعبیر به اخوت اسلامی میکنم که همه مسلماناند و ارزشهای اسلامی را تا ۷۰ و ۸۰ درصد در چارچوب اسلامی میپذیرند. نوعی از اخوت ایمانی اخص نیز وجود دارد که اخوت بین شیعیان است و بین یک مذهب خاص است که مشترکاتشان بیشتر و اخوت ایمانیشان قویمتر و مستحکمتر است.
وی ادامه داد: وقتی به اخوت انسانی میپردازم روی ادبیات امام تأکید میکنم. میبینیم امام به عنوان یک فیلسوف تحلیلی از ماهیت انسان میکنند و بعد انسان را در دستگاه انسانشناسیاش به گونهای تبیین و اخوت انسانی را استخراج میکنند. اکنون متنهایی را می خوانم که در آن به اخوت انسانی امام نزدیک شده و این نسخه امام در مورد لبنان است و می توان به آن در سطحی جهانی نگاه کرد و فلسفه اخلاق و نظم اجتماعی دیپلماسی بین ادیان را از آن استخراج کرد.
این پژوهشگر تصریح کرد: امام موسیصدر در جای دیگری میفرمایند دین اسلام همانند دیگر ادیان اساس همه آموزههای خود را بر ایمان به خداوند یکتا، آفریننده هستی و خالق انسان گذاشته است و بهترین راه برای به دست آوردن خشنودی خداوند خدمت کردن به انسان بدون ملاحظه نژاد و اعتقادات دینی اوست و در آموزههای دین اسلام جدایی انداختن بین عبادت خدا و خدمت به خلق خدا نهی شده و آزار انسان یا هر آنچه کرامت انسان را نفی کند حرام است. از این رو آرمانگرایی رهبران دینی صرفاً دعوت به گذشت نیست، بلکه تأکید بر برادری در احساس و عمل است.
وی ادامه داد: اما در جای دیگری تأکید میکنند و میگویند که من در آفرینش از آبم و از خاکم و برادر من هم دقیقاً همین است و چون هر دویمان از آب و خاک هستیم، میتوانیم اشتراک انسانی داشته باشیم و بحث اخوت را در اینجا مطرح میکنند.
بابایی با بیان اینکه در بیانات مختلفی که امام دارند، بحث اخوت مطرح شده است، گفت: ایشان گاهی در مقام بیان بحث اخوت نیست اما ذهنش به این نکته متوجه است و اخوت انسانی را تبیین کرده و تحلیل میکند. به نظرم یکی از جاهای مهمی از این قبیل در این متن است که من قسمتی از آن را اشاره میکنم. امام مقدمهای را مطرح میکنند و میگویند: انسانها برادر همدیگرند، چون خاستگاه انسان یکی است و این خاستگاه الله، فعل الهی و خلق الهی است و در هر انسانی به دست خدا خلق شده و اسمی از اسما الهی در او نهفته است. این فراز در تفصیل آیه تعارف آمده است. وقتی شما انسان دیگر و اسم الله نهفته در انسان دیگر را بشناسید، به شناخت خدا نزدیک میشوید.
وی افزود: بعد ایشان ادامه داده و اخوت انسانی و ایمانی را مقایسه میکنند. از نظر ایشان اخوت ایمانی در عرض و و مقابل اخوت انسانی نیست بلکه اخوت ایمانی ترقی یافته اخوت انسانی هست؛ یعنی زمانی که شما در اخوت انسانی انسانیت را در تمسک به وحی رشد میدهید. به نظر ایشان انسان در رویکرد انسانی مهربان است و انسان با ایمان مهربانتر میشود. انسان در مقام انسان بودن اخلاقی و ارزشی بود، وقتی ایمان پیدا میکند ارزشیتر و اخلاقیتر میشود. او در مقام انسان بودن نوری داشت و با ایمان یافتن منورتر میشود، از این رو اگر شما نتوانید در اخوت ایمانی مقولات انسانی را پیدا کنید، باید در اخوت ایمانیتان شک کنید، چون اخوت ایمانی یک نوع و نسخه پیشرفته اخوت انسانی است و از این رو نمیشود ایمان داشت قبل از اینکه انسان بود، برای اینکه فرد به لحاظ ایمانی رشد یابد، باید ابتدا انسان باشد و در مسیر ایمان انسانیت خود را با تمسک به وحی رشد دهد، از این رو اگر در اخوت ایمانی کسی به ایمانیات شما باور ندارد، اگر اخوت ایمانی شما را از دور ببیند و انسانیت پیشرفته را در اخوت ایمانی نیابند، شما اخوت انسانی را در مسیر اخوت ایمانی ادامه ندادهاید و این بسیار مهم است، وقتی رابطه دین و فرهنگ و اخوت انسانی را مطرح میکنیم، از این رو در بسیاری از موارد در سیره اهل بیت نیز چنین است که اهل بیت در ایمانشان انسانتر بودند و با انسانهای غیرمعتقد به مکتب اهل بیت رفتار پیشرفته انسانی داشتهاند.
این پژوهشگر افزود: قرار است ایمان بیاید و انسان را انسانتر بکند و اگر کارکرد ایمان در تعاملات اجتماعی و مناسبات انسانی انسانها را انسانتر نکند و انسانها را از انسانیت دور کند، اساسا از ایمان مفید دور شده است. این جا امام روی اخوت ایمانی تاکید میکند که در آن علاوه بر انسانیات شما عناصر افزودهای دارید که وحدت غایت و تحرک و … در آن وجود دارد.
وی ادامه داد: همچنین امام پنج محور را ذکر میکنند یکی بحث تساوی است، دیگری اینکه انسانها همیشه به عجز و عذر خود واقف باشند و این یعنی کسی خدا آفریده نشده است و همه در شرایط عجز و حد و محدودیت و ناتوانی آفریده شدهاند و این موقعیت انسان را در جای خود تثبیت میکند و او به خاطر این محدودیتها از قلمرو خود تعدی و تجاوز نمیکند.
بابایی با بیان اینکه بحث سوم تاکید بر اخوت است، گفت: بحث چهارم پاکی و سرشت پاک انسانی است و بحث پنجم این است که هر انسانی تفاوتهای خلقی و استعدادی دارد، از این من نمیتوانم استعدادهایی که دیگری دارد را داشته باشم و نقشی که او در جامعه ایفا میکند را ایفا کنم. همه ما استعدادهای متفاوتی داریم که وقتی در کنار هم قرار میگیرد جامعه را کامل میکند. همه باید در کنار هم باشند و پیوند به هم بخورند تا در این پیوستگی حفرههای اجتماعی پر شود. ایشان اشاره می کنند که بر اساس این اصول جامعه صورتبندی پیدا میکند و ما همه برادریم و در بین ما ملوک، قدیسین و افراد برتر و کسانی که ذاتا شریر باشند نداریم و هر کدام از ما توجه داریم که دیگری محدودیتهایی دارد و ما از دیگری انتظار یک انسان کامل نداریم.
وی تصریح کرد: ما چندین نوع اخوت در اندیشه امام موسیصدر داریم که باید در جامعه اسلامی باید فعال باشند. یک اخوت اخوت ایمانی در جامعه مذهبی خاص است که همه اصول مشترک دینی دارند. اخوت دیگر اسلامی است که مشترکاتش بیشتر و دامنه برادریش کم است. اخوت دیگر اخوت دینی است که باز اصول مشترکاتش کمتر است اما قلمروش بیشتر است.
بابایی در پاسخ به این پرسش ایکنا که اگر اعتقاد به اخوت انسانی یکی از شرایط اخوت دینی، اسلامی و مذهبی باشد، آیا کسانی که به اخوت انسانی قائلاند فارغ از دینی که دارند بیشتر به هم نزدیکتر نیستند تا کسانی که همدین و هممذهب هستند و ممکن است برخیاز آنها اخوت انسانی را قبول نداشته باشند، گفت: مسلم است که سطح بحث را باید دید، شما گاهی در سطح جهانی و گاه در سطح دینی صحبت میکنید. من در جهان اسلام با برادر دینی اهل سنتی که به اخوت اسلامی دارم نزدیکترم اما در مناسک مذهبی ما به شیعه نزدیکتریم چون در فضای واحدی هستیم. برای مثال در حسینهای فرض کنید قمیها سینهزنی میکنند، اینجا فردی که از این بوم مذهبی من دور است، طبیعتا به من نزدیک نیست و من انتظار ندارم که ایشان در اینجا مرا همراهی بکند و اینجا سطح تحلیل مهم است. سطح تحلیل امام فرامذهبی است و ما به این سطح تحلیل فرامذهبی نیازمندتریم. از این رو سطح تحلیل امام را تمدنی میدانم که در این سطح ما به اهل سنت، مسیحی و ملحدی که به اخوت انسانی قائل هستند نزدیکتریم تا به شیعیانی که به اخوت انسانی قائل نیستند. ممکن است فردی دورترین اعتقاد را به شما داشته باشد، اما بسیار به شما نزدیکتر باشد. امروز برای اینکه من با برادر دینی خودم گفتوگو بکنم، باید ویزای شینگن گرفته و در اروپا این کار را انجام دهم و این جای تاسف دارد که ما زمینههای گفتوگو را از بین بردهایم و در درون جهان اسلام راههای گفتوگوی ما بسته شده است. شما مسلما در این فضا به فردی که فرسنگها از تفکر شما دور است و به غرب انسانی نه غرب استعماری تعلق دارد و به اخوت انسانی قائل است بسیار نزدیک هستید.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=7832
نظرات