به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله سید احمد خاتمی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس «فقه بیماریهای مسری» به بررسی مسائل فقهی بیماری کرونا ویروس پرداخت که در ادامه خلاصه متن آن را ملاحظه میکنید؛
خلاصه جلسه گذشته
اولین مساله وضعی کرونا ویروس، انسان حق ندارد خود را در معرض این بیماری قرار دهد. چون مصداق اضرار به نفس است. اضرار به نفس در حد قتل نفس و آسیب به اعضاء بدون تردید حرام است. دلیل قرآنی، روایایی، عقلی و دلیل اجماع را گفتیم البته در نقد اجماع گفتیم مدرکی است لذا دلیل نخواهد بود.
برای دلیل روایی، روایتی از باب اطعمه محرمه نقل کردیم. که مشکل سندی داشت. در چاپ بیست جلدی وسائل الشیعه، محمد بن مسلم در سند گفته شده و در چاپ جدید سی جلدی در پاروقی نوشته «و فی المصدر، اسلم»، عبارت صحیح محمد بن اسلم است در نتیجه نقل وسایل سی جلدی درست است، ولی مناسب بود در متن میآوردند اما در پاورقی نقل شده است. محمد بن مسلم نمیتواند از مفضل بن عمر نقل کند چون از مفضل بن عمر مقدم است.
بررسی دوباره سند روایت
شیخ حر عاملی روایت را از کتاب شریف کافی نقل کرده است – کتاب کافی دارای دو چاپ است که چاپ دارالحدیث در ۱۵ جلد و با هفتاد نسخه تطبیق داده شده است. از امتیاز این چاپ آیتالله العظمیشبیری زنجانی و آیتالله العظمیسبحانی بر آن تقریظ زدهاند. روایت را از کتاب شریف کافی نقل میکنم.
«عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا أَیْضاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِی جُعِلْتُ فِدَاکَ لِمَ حَرَّمَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْخَمْرَ وَ الْمَیْتَهَ.»(۱)
روایت چند سند دارد.
سند اول: عده من اصحابنا عن سهل بن زیاد است.
سند دوم: علی بن ابراهیم عن ابیه است. جمیعاً یعنی سهل بن زیاد و ابراهیم بن هاشم از عمرو بن عثمان نقل میکنند. او چهره برجسته حدیثی است. نقیُّ الحدیث، صحیح الحکایات، ثقهٌ. محمد بن عبد الله بن مهران است، محقق خویی میفرماید: در مجموع اتفاقی رجالیون این شخص ثقه نیست، درباره او کذابٌ، فاسدٌ و غالٍ گفته شده. اگر محمد بن عبد الله ثقه میشد؛ عن بعض اصحابنا روایت را مرسل میکند لذا روایت از جهت سند اعتبار ندارد.
سند سوم: و عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد برقی او از محمد بن اسلم. بنابراین جا داشت دو چاپ وسائل این نقل کافی را اصل قرار میدادند. اما اینکه شیخ حر عاملی محمد بن مسلم نوشته سهو انجام داده است. محمد بن اسلم کان غالیاً فاسد الحدیث روی عن الرضا علیه السلام. عبد الرحمن بن سالم را جلسه گذشته گفتیم توثیق ندارد و ابن غضائری او را تضعیف کرده است. مفضل بن عمر، در مجموع محقق خویی او را توثیق کرده است و هو علی حق علی هذا التوثیق. با توجه به اینکه از خواص امام صادق علیهالسلام بوده، دور از انتظار نیست که حتی امام صادق علیهالسلام برای اینکه دشمنان امام دست از سر دوستان حضرت بردارند چنین تضعیفی را القاء فرموده است.
حضور بیمار کرونایی در اجتماع
آیا بیمار کرونایی میتواند بدون اطلاع دیگران از بیماری او در اجتماع یا محل کار ظاهر شود و زمینه بیماری را برای آنها فراهم بکند؟
جایز نیست. بیمار کرونایی در محل کار حاضر نشود و حتی با خانواده اختلاط نداشته است.
آیا در صورتی که بیمار کرونایی رعایتهای لازم را نکند و موجب بیماری دیگری بشود، ضامن است؟ البته ضمان بر این فرض است که عامل انتقال بیماری یا مرگ او باشد.
جواب: دو صورت دارد.
صورت اول: دیگران یا همکاران او میدانستند بیمار به ویروس است، ولی اقدامات بهداشتی را انجام ندادند. مثلا از ماسک و دستکش استفاده نکرده باشند، اگر بیماری به آنها منتقل بشود و موجب مرگ آنها بشود، نمیتوان عامل قتل را به بیمار کرونایی نسبت داد؛ حتی دیه نیز به عهده او نیست چون از بیماری ناقل او اطلاع داشتند و ارتباط با بیمار برقرار کردند.
صورت دوم: نمیدانستند شخص ناقل بیماری است. بیمار کرونایی در این صورت ضامن است. مانند دادن آب مسموم به شخص تشنه است، در اینجا سبب اقوی از مباشر است. بنابراین دیه برعهده بیمار کرونایی مترتب میشود.
در کتاب دیات دو بحث مطرح است. یکی، مباشرت، دیگری سبب در جنایت است. محقق حلی میفرماید ضابطه در سبب جنایت: و ضابطها ما لولاه لما حصل التلف. لکن عله التلف غیره کحفر البئر و نصب السکین و القاء الحجرفان التلف عنده بسبب العثار.(۲)
تسبیب در جایی است که اگر کار او نبود شخص تلف نمیشد. به عبارت دیگر افتادن در چاه او را کشته است، ولی اگر مسبب چاه را حفر نمیکرد او نمیمرد. در ما نحن فیه چنین است، یعنی اگر اعلام میکرد بیمار به ویروس است دیگری از او فاصله میگرفت و موجب قتل او نمیشد. بنابراین واجب است بیمار کرونایی از جامعه و دیگران فاصله بگیرد و خود را قرنطینه کند. در این صورت(حضور آزاد در جامعه بدون قرنطینه کردن خود) اگر موجب بیماری یا مرگ دیگری بشود ضامن است.
اشکال: با اطلاع رسانی دولت نسبت به بیماری کرونا شخص دیگر مطلع میباشد پس میتوان گفت سبب دیگر اقوی نیست.
پاسخ: اطلاع رسانی کلی کفایت نمیکند. آری شخص دیگر خودش اطلاع از بیماری بیمار داشت دیگر سبب اقوی نخواهد بود. درحالی که دیگران به اعتبار سلامت، با بیمار کرونایی ارتباط برقرار کردهاند. بنابراین سبب اقوی از مباشر است.
اشکال: نفس حضور در اجتماع ناقل بیماری است، لذا حتی با رعایت همه مراقبتهای بهداشتی باز هم بیماری منتقل شده و در نتیجه موجب مرگ دیگری میشود، لذا نمیتوان گفت سبب اقوی است.
پاسخ: در صورتی که بیمار میدانست ناقل بیماری است، ضمان ثابت میشود. اما در صورتی که نمیدانست ناقل بیماری است همچنان که در بیشتر موارد چنین است. بنابراین سخن در جایی که به ویروس بیمار شده اما به همکاران خود نمیگوید، بخاطر ترس رفتن به بیمارستان در این فرض قطعاً ضامن است.
مراد از اقوی بودن سبب از مباشر این است که میدانست ناقل بیماری است اما اطلاع به دیگران نمیداد. فرض اینکه شخص بیمار به این قصد ارتباط با دیگران برقرار میکند که بیماری را به آنها منتقل کند، چنین فرضی نادر است و اقوی بودن سبب از مباشر این معنی نخواهد بود.
بنابراین حکم کلی ضمان انتقال بیماری روشن شد، اما اثبات موضوع نیاز به احراز است و حکم کلی کافی در اثبات موضوع نیست.
وجوب درمان توسط پزشکان و پرستاران
واجب کفایی است که پزشکان و پرستاران به درمان بیماران کرونایی اقدام کنند. اگر افرادی که درمان بیماران کرونایی بر آنها واجب کفایی است، اقدام نکنند بر دیگران که اقدام به درمان بیماران کردهاند، وجوب عینی خواهد شد.
«عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ الْمَسِیحُ ع یَقُولُ إِنَّ التَّارِکَ شِفَاءَ الْمَجْرُوحِ مِنْ جُرْحِهِ شَرِیکٌ لِجَارِحِهِ لَا مَحَالَهَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْجَارِحَ أَرَادَ فَسَادَ الْمَجْرُوحِ وَ التَّارِکَ لِإِشْفَائِهِ لَمْ یَشَأْ صَلَاحَهُ فَإِذَا لَمْ یَشَأْ صَلَاحَهُ فَقَدْ شَاءَ فَسَادَهُ اضْطِرَاراً فَکَذَلِکَ لَا تُحَدِّثُوا بِالْحِکْمَهِ غَیْرَ أَهْلِهَا فَتَجْهَلُوا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَأْثَمُوا وَ لْیَکُنْ أَحَدُکُمْ بِمَنْزِلَهِ الطَّبِیبِ الْمُدَاوِی إِنْ رَأَى مَوْضِعاً لِدَوَائِهِ وَ إِلَّا أَمْسَکَ.»(۳)
سند روایت
عبیدالله بن دهقان توثیق ندارد. عبدالله بن قاسم نیز توثیق ندارد. عبد الرحمن بن ابی نجران ثقه است. ابان بن تغلب از بزرگان اصحاب امام باقر علیهالسلام است. امام صادق علیهالسلام به او فرمود: یا ابان اجلس فی المجسد و افتی للناس فانی احب ان یری فی شیعتی مثلک.
زمان امام صادق علیهالسلام از دنیا رفت، امام در حق او فرمود: اما و الله لقد اوجع قلبی موت ابان. شخصی از ابان سوال کرد در زمان پیامبر(ص) چند نفر از صحابه با امام علی علیهالسلام بودند؟ ابان جواب داد میخواهی مقام امام علی علیهالسلام را با اصحاب بشناسی، خطا است بلکه باید بگویی چند نفر سعادت داشتند با امام علی علیهالسلام باشند. سی هزار از امام باقر علیهالسلام و پانزده هزار حدیث از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
۱ – الکافی- ط الاسلامیه، الشیخ الکلینی، ج۶، ص۲۴۲.
۲ – شرائع الاسلام- ط استقلال، المحقق الحلی، ج۴، ص۱۰۲۴.
۳ – ] الکافی- ط الاسلامیه، الشیخ الکلینی، ج۸، ص۳۴۵.
https://ihkn.ir/?p=18740
نظرات