مهدی گلشنی اظهار کرد: تمام نتایج نامطلوب علم فعلی ریشه در حاکمیت و جهان بینی سکولار در عالمان معاصر دارد که از حکمت دور هستند.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ همایش حکمت و تمدن به مناسبت روز جهانی فلسفه عصر دیروز در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم مهدی گلشنی استاد فلسفه علم در سخنانی اظهار کرد: حکمت عنصر فراموش شده عصر ما است، البته منظور از حکمت، حکمت و تمدن پایدار است. چون تمدن غرب را پایدار نمی بینم. این نکته ای است که اندیشمندان غرب هم به آن اعتراف کرده اند. اتفاقاً می خواهم بگویم برداشت ما و غربی ها از حکمت شبیه به هم است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نظرات فیلسوفی بنام نیکولاس مگلس گفت: او در سال ۲۰۰۷ یعنی ۱۱ سال پیش کتاب «از دانش به حکمت» را نوشت و در کتابی دیگر خواهان انقلابی در فلسفه علم شد. او می گوید بسیاری از تحقیقات علمی و فناورانه صرف علایق کشورهای ثروتمند می شود، نه علایق میلیون ها افرادی که در سراسر جهان به آن احتیاج دارند. علوم شناختی مقدار زیادی در دنیا تحول یافته و بعضی از مهمترین فیزیکدانان و زیست شناسان معتقدند شعور انسان را نمی توان با علم تغییر داد.
استاد فلسفه علم با اشاره به آیاتی در قرآن کریم که در باب حکمت آمده است، ادامه داد: در قرآن کریم آیاتی داریم که به شدت واضح است و صحبت از حکمت لقمان می کند که چند عنصر دارد و شامل تسلیم خدا و عبادت خداوند، دغدغه آخرت داشتن، توجه به ارزش های اخلاقی از جمله اعتدال، تواضع و صبر در برابر شدائد، آگاه بودن از وظایف شخص نسبت به خودش و خانواده اش و دیگران می شود. به طور خلاصه مجهز شدن به حکمت باعث می شود که شخص جهات مهم واقعیت را تشخیص دهد و بین حقیقت و خطا و خوب و بد فرق بگذارد. با توجه به اقوالی همانند علامه طباطبایی برای حکمت می توان چند خصوصیت ذکر کرد که شامل استفاده مناسب از دانش، قضاوت معمول، شناخت مسائل اساسی، دوربینی و بصیرت، حساس بودن نسبت به ملزومات شخص و درک حقیقت اشیاء است. اگر به طور خلاصه بیان کنیم حکمت، به کارگرفتن عقلانیت تمام عیار است. عقلانیتی که دوربین، جامع بین است و همه ابعاد حیات انسانی را دربر می گیرد.
وی افزود: اکنون به سراغ تمدن اسلامی و حاکمیت حکمت می روم. منظور از تمدن که می گوییم مجموعه علوم، فنون، قوانین و آداب و رسومی است که حالات فکری، سیاسی، اقتصادی و … را در بر می گیرد. یک عده عناصر تمدن اسلامی تا دورانی که درخشان بود در کتاب از علم سکولار تا علم دینی در بخشی که مربوط به شکوفایی تمدن اسلامی است گفته شده است. تا وقتی که آن عناصر حاکم بود تمدن اسلامی درخشان بود، ولی وقتی که اشعری ها آمدند و عقلانیت را کنار گذاشتند آن عناصر هم کنار رفت.
گلشنی با تاکید بر اینکه جدایی حکمت از دانش موجب ناامنی، اضطراب و عدم امنیت در جوامع بشری شده است، ادامه داد: در حالی که علم باید رفاه و شادمانی انسان را به همراه آورد. حال سئوال این است که چرا حکمت در زمان ما مورد غفلت واقع شده است؟ یک دلیل آن باریک شدن و تخصص گرایی در علم است که باید دید که چرا جامعه علمی به حرف بزرگان خود نگاه نکرده است. هایزنبرگ بزرگترین فیزیکدان قرن می گوید جهان را با عینک خود نبینید و آن را کلی در نظر بگیرید نه جزئی. مطرح کردن سئوالات بنیادی از دیگر موضوعاتی است که باید در علم در نظر گرفت؛ یعنی سئوالاتی در علم مطرح می شود ولی علم نمی تواند پاسخی برای آنها داشته باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شریف تصریح کرد: به نظر من تمام نتایج نامطلوب علم فعلی ریشه در حاکمیت و جهان بینی سکولار در عالمان معاصر دارد که از حکمت دور هستند. طرد هر دانشی که ریشه در حوادث ما ندارد، نادیده گرفتن مسائل اخلاقی در کارهای علمی، استثمار طبیعت و جوامع انسانی، غفلت از کل نگری به واقعیات، غفلت از دغدغه های بنیادین بشر، معرفت شناسی و هستی شناسی تجربه گرایی، اخلاق نسبی و دانش بدون تقوا به وجود آورده است.
وی تأکید کرد: برای برپایی تمدن اسلامی و حاکمیت علم در بعد نظری و عملی باید تلاش کنیم. ضرورت احیای تفکر اسلامی و سیاستگذاری برای رفع مشکلات موجود در جامعه کنونی احساس می شود.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=8720
نظرات