به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله هادی عباسی خراسانی از اساتید حوزه علمیه قم، درس خارج مسائل مستحدثه خود را با موضوع «مسأله کرونا» آغاز کرده که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان میگردد؛
خلاصه بحث گذشته
در مسأله مستحدثه بیماری کرونا و بیماری حاد تنفسی و تزاحم آن با حج، چند فرع را مطرح کردیم. حج از شرایطش استطاعت بدنی، مالی، زمانی، مکانی و سربی است. فرض ما حصول این استطاعتها است.
یک فرع این بود که دولتی که مکه و مواقف و عتبات ما در آنجا است ممانعتی دارد، اینجا استطاعتِ طریقی محقق نیست. این استطاعت که نبود شاید برای خیلی مکلفین اصلا وجوبی حاصل نشود. ولی اگر راه باز باشد و عربستان ممانعت نکند که امسال تاکنون از خارج زائر نمیپذیرد، اگر مریضی مانع ایجاد کند استطاعت حاصل میشود یا خیر؟
احادیثی در عدم تعطیلی حج
باب ۴ ابواب وجوب حج را بنگرید؛ اکثر روایات این باب صحیحه و قابل استناد است: «محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن الحسین الأحمسی، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لو ترک الناس الحج لما نوظروا العذاب، أو قال: انزل علیهم العذاب.»(۱)
اگر مردم حج را ترک کنند، در عذاب مهلت داده نمیشوند. خطاب ناس است مانند «لله علی الناس حج البیت»(۲) این مبنای ما را تأیید میکند که خطابات برای همه مردم است. این روایت یهود و نصاری را هم شامل میشود ولی در مقام تکلیف اعمال آنها صحیح نیست تا زمانی که ایمان بیاورند.
«عن محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن الحجال، عن حماد، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: کان علی صلوات الله علیه یقول لولده: یا بنی انظروا بیت ربکم فلا یخلون منکم فلا تناظروا.»(۳) «در نهج البلاغه با عنوان الله الله هست ولی اینجا این گونه است.»(۴)
ای فرزندانم بنگرید در خانه پروردگارتان که از شما خالی نباشد که مهلت داده نمیشوید. اگر چنین نباشد مورد نظر باری تعالی نمیشوید.
«وعنه، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعیل، عن حنان بن سدیر، عن أبیه قال: ذکرت لأبی جعفر علیه السلام البیت فقال: لو عطلوه سنه واحده لم یناظروا.»(۵)
اگر یک سال خالی شود مهلت داده نمیشوند و عذاب نازل میشود.
روایت بعدی از ابی بصیر مرادی است. حدیث پنجم باب «وعن عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن فضاله بن أیوب، عن أبی المعزاء، عن أبی بصیر یعنی المرادی، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لا یزال الدین قائما ما قامت الکعبه ورواه الصدوق مرسلا، ورواه فی (العلل) عن أبیه، عن محمد بن یحیى، عن محمد بن أحمد، عن الحسن بن الحسین اللؤلؤی، عن الحسن بن علی بن فضال، عن أبی المعزاء مثله محمد بن علی بن الحسین قال: روی أن الکعبه شکت إلى الله عز وجل فی الفتره بین عیسى ومحمد صلى الله علیه وآله، فقالت: یا رب مالی قل زواری؟ مالی قل عوادی؟ فأوحى الله إلیها أنی منزل نورا جدیدا على قوم یحنون إلیک کما تحن الانعام إلى أولادها، ویزفون إلیک کما تزف النسوان إلى أزواجها یعنی أمه محمد صلى الله علیه وآله.»(۶)
روایت بعدی روایت نهم همان باب است «وفی (عقاب الأعمال) عن أبیه، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن عبد الله بن میمون، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: کان فی وصیه أمیر المؤمنین علیه السلام قال لا تترکوا حج بیت ربکم فتهلکوا، وقال: من ترک الحج لحاجه من حوائج الدنیا لم تقض حتى ینظر إلى المحلقین.»(۷)
کسی که حج را ترک کند حاجاتش بر آورده نمیشود تا نگاهش به سرهای تراشیده در منا بیفتد. پس حج نباید ترک شود. ما به این نتیجه رسیدیم که حج همیشگی است. دولتها و ملتها نه فقط اسلامی بلکه تمام انسانها باید شرایط را برای حجاج فراهم کنند. دولت اسلامی باید به طور ویژه زمینه رفتن عدهای را فراهم کند.
بررسی دیدگاه صاحب عروه در استطاعت حج
حج عروه کامل نیست ولی چون پر فروع است عبارت ایشان را بنگرید. ما هم حج خود بر اساس تحریر و جواهر پیش رفتیم. چند مسأله مربوط از عروه را بررسی خواهیم کرد «یشترط فی وجوب الحج الاستطاعه البدنیه، فلو کان مریضا لا یقدر على الرکوب أو کان حرجا علیه ولو على المحمل أو الکنیسه لم یجب وکذا لو تمکن من الرکوب على المحمل لکن لم یکن عنده مؤنته، وکذا لو احتاج إلى خادم ولم یکن عنده مؤنته.»(۸)
در وجوب حج توانایی بدنی شرط است. پس اگر بیمار باشد و توانایی نداشته باشد یا حرج بر او باشد، واجب نیست. البته جا دارد که تأملی بر نظر سید داشته باشیم. قاعده ضرر و قاعده حرج دو قاعده جریان دارد. عدم وجوب به طور مطلق صحیح نیست. وجوب هست ولی نیابت باید بدهد. همچنین اگر میتواند سوار اسب و هواپیما شود ولی هزینه حج ندارد. همچنین شخصیتی است که باید خادم داشته باشد. در بحث حج گفتیم استطاعت دارای مراتب است که با توجه به اشخاص قابل تفاوت است. هر کس مبلغ خاص خود دارد. برخی پیاده هم بتواند باید برود ولی کسی نمیتواند پیاده برود. اگر مسئولی است که باید عدهای را ببرد. آیا آن افراد با مال شخصی باید بروند یا دولتی جای بحث دارد. استطاعت بدنی با توجه به افراد متفاوت است.
«ویشترط أیضا الاستطاعه الزمانیه، فلو کان الوقت ضیقا لا یمکنه الوصول إلى الحج أو أمکن لکن بمشقه شدیده لم یجب، وحینئذ فإن بقیت الاستطاعه إلى العام القابل وجب وإلا فلا.»(۹)
همچنین توانایی زمانی شرط است. پس اگر وقت به اندازهای تنگ شد که به حج نمیرسد واجب نیست یا با مشقت زیاد میرسد. اگر استطاعت تا سال بعد باقی بود واجب است وگرنه خیر. آیا باید تا سال بعد لازم است استطاعت را نگه دارد؟ مرحوم آقای خوئی معتقدند باید نگه دارد.(۱۰) فوریت را میبرد ولی وجوب را خیر.
«ویشترط أیضا الاستطاعه السربیه، بأن لا یکون فی الطریق مانع لا یمکن معه الوصول إلى المیقات أو إلى تمام الأعمال وإلا لم یجب، وکذا لو کان غیر مأمون بأن یخاف على نفسه أو بدنه أو عرضه أو ماله وکان الطریق منحصرا فیه أو کان جمیع الطرق کذلک، ولو کان هناک طریقان أحدهما أقرب لکنه غیر مأمون وجب الذهاب من الأبعد المأمون، ولو کان جمیع الطرق مخوفا إلا أنه یمکنه الوصول إلى الحج بالدوران فی البلاد، مثل ما إذا کان من أهل العراق ولا یمکنه إلا أن یمشی إلى کرمان، ومنه إلى خراسان، ومنه إلى بخارا، ومنه إلى الهند، ومنه إلى بوشهر، ومنه إلى جده مثلا، ومنه إلى المدینه، ومنها لى مکه فهل یجب أو لا؟ وجهان أقواهما عدم الوجوب، لأنه یصدق علیه أنه لا یکون مخلى السرب.»(۱۱)
و شرط است همچنین استطاعت سربی یعنی مانعی نباشد. این عدم مانع را چه بگیریم؟
عدم مانع عقلی است یا شرعی یا عرفی؟
اگر امنیت ندارد در جان و مال و آبرو، ضرر باید چه کند؟
اگر ضرر مالی یا جانی یا ضرر واگیری بیماری است، باید چه کند؟ آیا استطاعت در اینجا نفی واقعی میکند یا ظاهری؟
گاهی باید از کشورهای دیگر برود. یک راه مخوف است و راه غیر مخوف طولانی است، باید چه کند؟
اگر مکه درگیر نشده است و کشوری هم درگیر نشده است ولی باید از کشورهای مورد ابتلا رد شود، تکلیف چیست؟
وجوب میآید ولی به نظر ما میتواند نیابت بدهد.
مرحوم سید میفرمایند اقوی عدم وجوب است. تعلیل ایشان هم این است چون این فرد استطاعت سربیه ندارد. کسی که مبتلا به مرضی یا حرجی یا خوف و ضرری است همین قدر که نتوانست مسیر را برود حج بر او واجب نیست.
ما با کمال معذرت از مرحوم سید رضوان الله علیه عرضی داریم: ما در صدق حرج، هر ضرر و حرجی را نافی حکم حج نمیدانیم. ضررهای متعارف حکم را بر نمیدارد. ضررهای غیر متعارف حکم را بر میدارد. ضررهای متعارف مثلا این است که راه بسته شده و باید از جای دیگری برود. عرف میگوید این ضرر برای این شخص قابل تحمل است. پول بلیط دیگر را دارد. اگر در غیر طریق متعارف هم باشد استطاعت را بر نمیدارد. ایشان به طور مطلق اقوی را عدم وجوب دانستند. ضرر غیر متعارف میتواند در طریق متعارف یا غیر آن باشد. این ضرر متعارف قابل تدارک است.
«إذا استلزم الذهاب إلى الحج تلف مال له فی بلده معتد به لم یجب، وکذا إذا کان هناک مانع شرعی من استلزامه ترک واجب فوری سابق على حصول الاستطاعه أو لاحق مع کونه أهم من الحج کإنقاذ غریق أو حریق، وکذا إذا توقف على ارتکاب محرم کما إذا توقف على رکوب دابه غصبیه أو المشی فی الأرض المغصوبه.»(۱۲)
اگر رفتن به حج باعث تلف مالی در شهرش شود که تلف معتد به باشد حج واجب نیست. همچنین اگر مانعی شرعی باشد و باعث ترک واجب فوری شود که سابق بر حصول استطاعت است. همچنین اگر واجب فوری لاحق باشد و اهم از حج مانند انقاذ غریق یا دفع حریق حج واجب نیست.
حضرت امام همان نظر ما را اینجا دارند که ضرر را باید به متعارف و غیر آن تقسیم کرد «یکون تحمله حرجیا وأما مطلق الضرر فغیر معلوم. المعیار فی کون ترک الواجب وارتکاب المحرم موجبا لسقوط الحج هو کونه أهم منه کان الواجب سابقا أو لاحقا کما مر.»(۱۳)
اگر انجام حج باعث ترک یک واجب فوری شود، مثلا چند نفر در هلاکت بیفتند. انقاذ غریق یا اطفاء حریق در کار باشد. اگر این چنین باشد واجب نیست. یا بحث جهاد باشد.
اینکه ایشان فرمودند سابق بر حصول استطاعت، با کمال معذرت ما در تزاحم قائل به اهمیت و فوریت هستیم. در لاحق اهم را گفتند ولی در سابق خیر. ما در بحث حج چند ملاک داریم. یک اینکه حج فوری است. دیگر اینکه حج واجب نادر است. در تزاحم بین واجبین واجب نادر و واجب شایع، نادر مقدم است مگر دلیل خاص داشته باشیم. برخی واجبات عنوان جمعی دارد. ید الله مع الجماعه.(۱۴) امتیاز بعدی حج این است که از خود دلیل واجب اهمیت آن استفاده میشود. از جعل الوجوب تقدیم الوجوب هم گاهی استفاده میشود. اینکه تارک حج چنین وعیدهایی داده شده است. اینها باعث میشود حج مقدم شود. تعظیم شعائر هم هست. «و من یعظم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب.»(۱۵)
به نظر ما فرقی بین سابق و لاحق نیست. اگر خاطر شریفتان باشد در جلسه گذشته گفتیم شاید سابق باشد و شاید لاحق و شاید احتمال ضرر مقارن باشد. مبنای مرحوم سید در حصول الاستطاعه، استطاعت را شرعیه میدانند که عدم المانع است. یکی از این مانعها وجود ضرر یا حرج شدید است. ما بین ضرر و حرج قائل به عموم و خصوص من وجه هستیم. شاید هر دو باشد و شاید یکی باشد. برخی قائل به عموم و خصوص مطلق هستند و برخی تصادق کلی قائلند.
دیدگاه استاد: مبنای استطاعت عرفی است
مبنای فقیه چیست؟ آیا مانند سید حصول استطاعت شرعی است یا استطاعت عقلی است مانند آقا ضیا و یا مبنای سوم است که مبنای ما استطاعت عرفی است.
ما نه عقلی و نه شرعی میدانیم استطاعت را و شارع اینجا تابع عرف است. در مبنای اصولی هست که الا ما ثبت بالدلیل شارع را ممضی میدانیم نه مؤسس. در حقوق، معاملات و در برخی عبادات شارع امضا کننده است نه موسس.
در خیلی از موارد حقیقت شرعیه نداریم اگر چیزی هست حقیقت متشرعه و عرفیه است.
حج هم از موارد استطاعت عرفیه است. در بحث ضرر و حرج هم عرفی میدانیم. ضرر و حرج متعارف که عرف تاییدش میکند مشکل رخ نمیدهد ولی غیر متعارف که نادر است و عرف متحمل نمیشود مانند بیماری کرونا که در آن هستیم، ضرر بر نفوس است. یکی از ملاکهای تقدم واجب مسأله نفوس بود. بیماری کرونا مربوط به نفوس است و اهم است. حج مهم و بحث کرونا اهم است. اهم که شد مقدم میشود. فرقی نمیکند احتمال ضرر سابق باشد و قبل از سفر، مقارن باشد و یا بعد از سفر بیاید و مریض شود. اگر کسی برود و بیاید بعد واگیر میکند نباید برود. در وجود المانع بین این احتمالات ثلاث فرقی نیست. نه بخاطر عدم استطاعت شرعی که سید فرمودند بلکه بخاطر عدم استطاعت عرفی.
بین وجود ضرر و وجود حرج صدق جزئی است. شاید جایی با ضرر، وجوب حج را برداریم و یک جایی با حرج و در موردی هم هر دو.
بحث بعدی: آیا فوریت را بر میدارد یا نفس حج را؟ امسال نباید برود و یا سال آینده که باید برود به حصول استطاعت جدیده است یا خیر؟ آیا برای سال بعد باید استطاعت را نگه دارد؟
مانع عرفی این قدر قوی هست که مصلحت امر شرعی را که بردارد و باعث نهی از عبادت شود و انجامش باعث فساد شود؟
فعلا وجوب فوری را بر میدارد ولی نه اصل آن را. استطاعت باقی است و باید اموالش را نگه دارد اگر خرج کرد به گردنش هست.
نتیجهگیری
اگر استطاعت سربیه را عربستان مانع شود، عدهای مستطیع نمیشوند.
اگر مانع نشد، استطاعت عرفی است و باید در تزاحم اهم را بنگریم. بین وجوب مراقبت از نفوس و وجوب حج تزاحم است. فعلا فوریت را بر میدارد.
چه بسا باید مستطیعهای امسال نایب بگیرند از عربستان.
ان شاء الله هم رفع کرونا و هم حج خانه خدا.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
۱ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۸، ص۱۳، أبواب وجوب الحج وشرائطه، باب۴، ح۱، ط الإسلامیه.
۲ – آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.
۳ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۸، ص۱۳، أبواب وجوب الحج و شرائطه، باب۴، ح۲، ط الإسلامیه.
۴ – نهج البلاغه، الدشتی، محمد، ج۱، ص۲۸۶، نامه ۴۷. اللهَ اللهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا.
۵ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۸، ص۱۳، أبواب وجوب الحج و شرائطه، باب۴، ح۳، ط الإسلامیه.
۶ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۸، ص۱۴، أبواب وجوب الحج و شرائطه، باب۴، ح۵، ط الإسلامیه.
۷ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۸، ص۱۵، أبواب وجوب الحج و شرائطه، باب۴، ح۹، ط الإسلامیه.
۸ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۴۱۶.
۹ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۴۱۶.
۱۰ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۴۱۶. الأظهر أنه یجب علیه إبقاء الاستطاعه.
۱۱ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۴۱۶.
۱۲ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۴۱۷.
۱۳ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۴، ص۴۱۷.
۱۴ – نهج البلاغه، الدشتی، محمد، ج۱، ص۱۱۹، خطبه ۱۲۷.
۱۵ – حج/سوره۲۲، آیه۳۲.
https://ihkn.ir/?p=21411
نظرات