به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله هادی عباسی خراسانی از اساتید برجسته حوزه علمیه درس خارج مسائل مستحدثه خود را با موضوع «مسأله کرونا» آغاز کرده که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان میگردد؛
خلاصه مباحث گذشته
در مسائل مستحدثه به ویژه بیماری کرونا و شبیه آن عرض کردیم در تاریخ نمونههای مختلفی دارد و در روایات مصادیق مختلفی دارد و با مبنایی که ما داریم که آیات و روایات الا ما خرج بالدلیل تمثیلی است نه تخصیصی بر خلاف نظر اخباریون در امثال حکم را واحد میدانیم.
مسائل مستحدثه به لحاظ زمان و مکان جدید هستند، ولی به لحاظ اصل(اصلها ثابت و فرعها فی السماء.)(۱) امام رضا علیهالسلام فرمودند: علینا القاء الاصول و علیکم التفریع.(۲)
نسبت مکلف به این مسائل یا حکم تکلیفی است و یا وضعی. احکام تکلیفی دائر مدار احکام وضعیه هستند. موضوع تغییر کند حکم تغییر میکند.
بیماران حاد تنفسی یا مراقبان آنها مانند مسئولان بیمارستان و امنیتی اگر نتوانستند احکام تکلیفی در شخص سالم را انجام دهند باید سراغ احکام اضطراری بروند و ما نظرمان در اوامر اضطراری و ظاهری اجزاء است.
تیمم به جای وضو و غسل است؛ گرچه عشرین سنه یا ده سال باشد. قائل بودیم اوامر الهی دارای مراتب است و هر مرتبهای را که مکلف بتواند باید انجام دهد. بیمار کرونا وضو، غسل و نمازش را عرض کردیم که اگر توانست انجام دهد، اگر نه وضویش دهند، اگر نشد تیمم کند و اگر نتوانست حکم فاقد طهورین دارد که ادا ندارد و باید تا آخر وقت صبر کند، قضا را انجام بدهد. ولی احتیاطا ادا را هر طور شده بخواند.
پزشک یا کادر بیمارستان در حال مراقبت هستند و نمیتوانند لباس خود را درآورند، به هر نحوی که میتواند ولو با اشاره نمازش را بخواند. احتیاط در این است که در زمان ادا هم نماز را بخواند ولی قضا هم دارد در خارج وقت با طهارت.
اخماس و زکوات را گفتیم که میتواند مصرف کند. سبیل الله را عامه، خاص به مجاهدان و رزمندگان میدانستند. ما گفتیم تمثیل است. اکثر محشین عروه گفتند مصالح عامه است ولی ما گفتیم قربه الی الله هرچه صدق کند فی سبیل الله است. اگر امور شخصیهای است که حاد شده و از جای دیگر قابل تأمین نیست، میشود مصرف کرد. از استفتائات مراجع فعلی همانند مقام معظم رهبری دامت برکاته همه اجازه مصرف را دادهاند. اجماع علمای معاصر است درباره کرونا.
موضوعشناسی سرایت
بیماریهای مسری در هر زمانی مصادیق مختلفی دارد. هر زمان که سرایت بیاید احکام دیگری صدق میکند. اگر آب طهارت ما منحصر به جایی است که بیمار مسری است و تحت مراقبت ویژه است؛ آیا آب قابل استفاده هست یا خیر؟ آب در دسترس مراقب مریض به مرض مسری، نهی استفاده شاید داشته باشد.
اگر نهی به این مقدمه رسید منجر به فساد عبادت نمیشود؟ مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء(متوفی ۱۲۲۸) در غسل که میرسند به خصوص در مورد زمان قدیم که خزینه بود و دوش نبود، مسألهای مطرح میکنند که اگر کسی بیماری مسری داشت حمامی باید او را منع کند از ورود یا خیر؟ در کرونا هم چنین است. ما امر به مراقبت در کرونا را امر به معروف میدانیم و یک مسأله جمعی است.
وأن یکون بدنه خالیاً عن الأمراض المسریه ، وأن لا یخفی شیئاً ممّا یعلم أنّه لو علم به صاحب الحمّام لمنعه من دخوله.(۳)
نوه ایشان، مرحوم شیخ محمد حسین کاشف الغطاء(زادهٔ ۱۲۹۴ ـ محلهٔ عماره نجف و درگذشتهٔ ۱۳۷۳ ـ کرند (نزدیکی کرمانشاه) در حاشیه عروه چنین مینویسد: ولکن یظهر من کثیر من الأخبار کراهه الاغتسال من المیاه الراکده کالحمام ونحوه، مثل خبر علی بن جعفر، عن أخیه موسى (علیه السلام) [وقع خلط فی نسبه الروایه للإمام الکاظم (علیه السلام) وإنما هی عن الرضا علیه السلام.] قال: من اغتسل من الماء الذی اغتسل منه فأصابه الجذام فلا یلومن إلا نفسه، فقلت: إن أهل المدینه یقولون: إن فیه شفاء من العین، فقال: کذبوا، یغتسل فیه الجنب من الحرام، والزانی، والناصب، وکل من خلق الله ثم یکون فیه شفاء من العین [الوسائل: ج ۱ ص ۱۵۸ کتاب الطهاره باب ۱۱ من أبواب الماء المضاف ح ۲]. والتعلیل بإصابه الجذام یشعر بشموله لعموم الأمراض المسریه، وکراهه استعمال کل ماء قد استعمله الغیر، لاحتمال وجود المرض المعدی فیه، وهذه إحدى مزایا الشریعه الإسلامیه وقداسه أحکامها.(۴)
به نظر ما در مواردی غسل با آب راکد شاید حرام باشد.
کسی که میداند، نباید بیماری واگیر را مخفی کند. خب فرمودند بیمار کرونایی حق ندارد بیماری خود را مخفی کند.
روایات درباره بیماریهای مسری
جواز پرهیز از بیماری مسری
محمد بن یعقوب، عن الحسین بن محمد، ومحمد بن یحیى، عن علی ابن محمد بن سعد، عن محمد بن سالم، عن موسى بن عبد الله بن موسى، عن محمد ابن علی بن جعفر، عن أبی الحسن الرضا علیه السلام (فی حدیث) قال: من اغتسل من الماء الذی قد اغتسل فیه فأصابه الجذام فلا یلومن إلا نفسه. فقلت لأبی الحسن علیه السلام إن أهل المدینه یقولون: إن فیه شفاء من العین، فقال کذبوا یغتسل فیه الجنب من الحرام، والزانی، والناصب الذی هو شرهما وکل من خلق الله، ثم یکون فیه شفاء من العین.(۵)
بحث فرار از طاعون در روایاتی مطرح شده است. برخی روایات جایز دانسته و برخی آن را مانند فرار از جهاد دانستهاند. مبنای عامه این است که نباید از مریضی مسری فرار کرد. چون مقدّر الهی است و نباید از آن فرار کرد. از وبا و طاعونزده میگویند نباید فرار کرد.
با کمال معذرت به آقایان اهل عامه میگوییم: اینها بحث اعتقادی را با بحث فقهی اشتباه گرفتهاند. از سویی قائل به اجتهاد در مقابل نص هستند. در سقیفه و از سویی قائل به انسداد باب علم، مقبولیت شورا را گفتند و بر امت اسلامی چه گذشت که اصلا در حیطه شورا نبود.
گفتند تمام افعال، افعال الله است. امام سجاد علیهالسلام هم که در مجلس یزید قرار گرفتند، یزد گفت این کار را خدا کرد که فرمودند نه این کار خدا نیست. ما میگوییم خیر چنین نیست پرهیز از بیمار مسری اشکالی ندارد.
اثبات موضوع سرایت
محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن الحسن بن محبوب، عن النظر بن قراوش الجمال، عن أبی عبد الله قال: سألته عن الجمال یکون بها الجرب أعزلها من إبلی مخافه أن یعدیها جربها، والدابه ربما صفرت لها حتى تشرب الماء، فقال أبو عبد الله علیه السلام: إن أعرابیا أتى رسول الله صلى الله علیه وآله فقال: یا رسول الله إنی أصیب الشاه والبقره بالثمن الیسیر وبها جرب، فأکره شرائها مخافه أن یعدی ذلک الجرب إبلی وغنمی فقال رسول الله صلى الله علیه وآله: یا أعرابی فمن أعدى الأول؟ ثم قال رسول الله صلى الله علیه وآله: لا عدوى ولا طیره ولا حامه ولا شوم ولا صفر ولا رضاع بعد فصال، ولا تعرب بعد الهجره، ولا صمت یوما إلى اللیل ولا طلاق قبل نکاح، ولا عتق قبل ملک، ولا یتم بعد إدراک.(۶)
جرب گری قابل سرایت است. اعرابی یعنی بیاباننشین که گلهدار هم بوده ظاهرا، پرسیدند چه کسی اول سرایت داده است؟ فرمودند سرایتی نیست. میتوان گفت در بیماریهای مسری سرایتی نیست؟ رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله نفی سرایت نکردند؛ نفی سرایت خیلی بعید است.
شاید در آن زمان این بیماری را دامدار گمان کرده قابل سرایت است و ایشان به علمی که داشتند فرمودند قابل سرایت نیست. اول بار چه کسی سرایت داد که بگوییم سرایت میکند؟ فرمودند صرف اختلاط شاید قابل سرایت نباشد و این به این معنا نیست که ایشان منکر بیماری مسری شده باشند.
روایات زیادی داریم که بحث سرایت پذیرفته شده. بیماری مسری هم قبلا و هم اکنون مسلم است. کاملا با پیشرفت علم برای ما قابل تشخیص است. شیخ حر عاملی صاحب وسائل روایات فقهی را عنوان گذاری کردند که هیچ مجتهدی از کتاب ایشان بینیاز نیست: وسائل ابواب جواز الفرار باب ۲۰، باب جواز الفرار من مکان الوباء والطاعون.(۷)
لزوم قرنطینه و مراقبت
محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حماد بن عثمان، عن الحلبی، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: سألت عن الوباء یکون فی ناحیه المصر فیتحول الرجل إلى ناحیه أخرى{اطلاق دارد و شامل محله و شهر میشود}، أو یکون فی مصر فیخرج منه إلى غیره، فقال: لا بأس إنما نهى رسول الله صلى الله علیه وآله عن ذلک لمکان ربیئه کانت بحیال العدو فوقع فیهم الوباء فهربوا منه فقال رسول الله صلى الله علیه وآله، الفار منه کالفار من الزحف {فرار از بیماری مانند فرار از جبهه و جنگ است} کراهیه أن یخلو مراکزهم.(۸)
به نظر ما در بیماریهای مسری باید مراقبت داشته باشیم و تغییر و تحول هم اشکالی ندارد مگر امر مهمتری باشد. کادر بیمارستان میتوانند آن(بیمارستان) را تخلیه کنند؟ اشکالی ندارد؛ چرا که مانند میدان جنگ است. ورود در بیمارستان برای کادر درمانی آزاد است ولی باقی(بقیه افراد) خیر. در خانهای که قرنطینه است ورود برای اهلش آزاد و برای غیر ممنوع است.
این روایت را که برخی مستند عدم نیاز به مراقبت کردهاند اشکال سندی نداریم ولی اشکال دلالی داریم.
حکم شهید برای کادر درمانی
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَکِّلِ (رحمه الله) قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ السَّعْدَآبَادِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْمُغِیرَهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) الْقَوْمُ یَکُونُونَ فِی الْبَلَدِ یَقَعُ فِیهَا الْمَوْتُ أَ لَهُمْ أَنْ یَتَحَوَّلُوا عَنْهَا إِلَى غَیْرِهَا قَالَ نَعَمْ قُلْتُ بَلَغَنَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَابَ قَوْماً بِذَلِکَ فَقَالَ أُولَئِکَ کَانُوا رَتَبَهً بِإِزَاءِ الْعَدُوِّ فَأَمَرَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ یَثْبُتُوا فِی مَوَاضِعِهِمْ وَ لَا یَتَحَوَّلُوا مِنْهُ إِلَى غَیْرِهِ فَلَمَّا وَقَعَ فِیهِمُ الْمَوْتُ تَحَوَّلُوا مِنْ ذَلِکَ الْمَکَانِ إِلَى غَیْرِهِ فَکَانَ تَحْوِیلُهُمْ مِنْ ذَلِکَ الْمَکَانِ إِلَى غَیْرِهِ کَالْفِرَارِ مِنَ الزَّحْفِ.(۹)
مراد از موت، مرگ در اثر بیماری ناشی از سرایت و یا بدون سرایت است. از این روایت به دیدگاه ما میتوان استفاده کرد که کادر درمانی شهید حساب میشود. از این روایت میتوان فهمید که اینها شهید هستند. تنها جبهه فرق میکند.
فرار از این شرایط هم مانند فرار از جنگ جریمه دارد.
فرار از جبهه سلامت همانند فرار از جنگ
وفی (معانی الأخبار) عن محمد بن الحسن، عن الصفار، عن أحمد ابن محمد، عن أبیه، عن فضاله، عن أبان الأحمر، قال سأل بعض أصحابنا أبا الحسن علیه السلام عن الطاعون یقع فی بلده وأنا فیها أتحول عنها؟ قال: نعم قال: ففی القریه وأنا فیها أتحول عنها؟ قال: نعم، قلت: ففی الدار وأنا فیها أتحول عنها؟ قال: نعم قلت: فإنا نتحدث أن رسول الله صلى الله علیه وآله قال: الفرار من الطاعون کالفرار من الزحف قال: إن رسول الله صلى الله علیه وآله إنما قال: هذا فی قوم کانوا یکونون فی الثغور فی نحو العدو فیقع الطاعون فیخلون أماکنهم یفرون منها، فقال رسول الله صلى الله علیه وآله: ذلک فیهم.(۱۰)
سنت ما ۲۵۰ ساله است و سنت اهل سنت ۲۳ ساله از این رو دست ما بازتر است. همه چیز در روایات هست.
حکم را برای خود بیمار هم بگوییم یعنی برای بیمار هم شاید بتوان گفت ثواب شهید دارد؛ گرچه اصطلاحش در جبهه است مانند زنی که در حال زایمان از دنیا برود.
استفتائی که از مقام معظم رهبری دامت برکاته داشتند درباره کادر درمانی مبارزه با کرونا به درستی فرمودند شهید هستند و خدمات شهید دارند. این است ولیای که موضوع و حکم را تشخیص میدهد. در ولایت فقیه ان شاء الله خواهیم رسید که ما همان ولایت امام را قائل هستیم با یک تفاوتی.
امروز ما موضوع سرایت را بحمدالله با ادله فقاهتی ثابت کردیم حال احکام سرایت را یک به یک عرض خواهیم کرد.
انتهای پیام/
پی نوشت؛
۱ – ] ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۴.
۲ – الفصول المهمه فی أصول الأئمه، الحر العاملی، الشیخ أبو جعفر، ج۱، ص۵۵۴.
۳ – کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء – ط الحدیثه، کاشف الغطاء، الشیخ جعفر، ج۲، ص۴۱۱.
۴ – العروه الوثقى – جماعه المدرسین، الطباطبائی الیزدی، السید محمد کاظم، ج۱، ص۱۰۶.
۵ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۱، ص۱۵۸، أبواب الماء المضاف والمستعمل، باب۱۱، ح۲، ط الإسلامیه.
۶ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۸، ص۳۷۰، أبواب احکام الدواب فی السفر وغیره، باب۲۸، ح۱، ط الإسلامیه.
۷ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۲، ص۶۴۵، أبواب باب جواز الفرار من مکان الوباء والطاعون، باب۲۰، ح۱، ط الإسلامیه.
۸ – وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۲، ص۶۴۵، أبواب جواز الفرار من مکان الوباء والطاعون، باب۲۰، ح۱، ط الإسلامیه.
۹ – علل الشرائع، الشیخ الصدوق، ج۲، ص۵۲۰.
۱۰- وسائل الشیعه، الشیخ الحر العاملی، ج۲، ص۶۴۵، أبواب الاحتضار وما یناسبه، باب۲۰، ح۳، ط الإسلامیه.
https://ihkn.ir/?p=19463
نظرات