حجتالاسلام سیدرضا مؤدب با اشاره به آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی» بیان کرد: این عبارت نشان میدهد که عید بزرگ و نهایی و آن چیزی که انسان با او رستگار میشود ولایت و امامت است، ممکن است انسان تلاش کند و بدون امامت بخشهایی از زندگی را پیش ببرد ولی وقتی که سایه امامت بر سر او وجود ندارد در مسیر درست نیست.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ یکی از بزرگترین اعیادی که برای مسلمانان و به ویژه شیعیان حائز اهمیت است، عید غدیر است که در این واقعه رسول خدا(ص) طبق نص صریح قرآن رسالت خود را به وسیله نصب امام علی(ع) به عنوان ولی مسلمانان و امام آنها تکمیل میکند تا بشریت بتواند تا روز قیامت با تمسک به امیرمؤمنان(ع) و ائمه(ع) بعد از ایشان راه سعادت و کمال را طی کند و به رستگاری نائل آید.
به منظور آشنایی بیشتر با واقعه غدیر و تبیین این رخداد عظیم با حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا مؤدب، عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه قم گفتوگویی صورت گرفته است که در ادامه متن آن را میخوانید؛
در ابتدا پیرامون خطبه غدیر و فقرات مهم آن توضیح دهید.
آنچه که در حال حاضر و در این شرایط باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد محتوای خطبهای است که رسول خدا(ص) در غدیر خم و بعد از حجهالوداع ایراد کردند که در آن مسائل مهمی وجود دارد و در سالهای اخیر این خطبه در برخی از مجالس خوانده میشود و به تبیین مفاهیم ارزشمند آن کمک میکند.
برای تبیین این خطبه باید به چند بخش اشاره کنیم و عبارات آن را بخوانیم، آغاز خطبه با حمد و ثنای الهی شروع میشود و پیامبر(ص) میفرماید: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ»، ستایش خدایی را سزاست که در یگانگیاش بلند مرتبه و در تنهاییاش به آفریدگان نزدیک است، سلطنتش پر جلال و در ارکان آفرینشش بزرگ است، بی آنکه مکانی بگیرد و جابجا شود به همه چیز احاطه دارد و در همه چیز با برهان و قدرت چیره است.
پیامبر(ص) ابتدا با حمد الهی و با ستایش خدا سخن را شروع میکنند و در بخش دوم خطبه به بیان فرمان الهی برای مطلب مهمی میپردازند و با این عبارت که «وَ أُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّهِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّهِ، وَ أُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَهٌ لایَدْفَعُها عَنّی»، رسول خدا(ص) در اینجا فرمان الهی را بیان میکنند که چه فرمانی داده است، میفرماید اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواه میدهم و وظیفه خود را در آنچه وحی شده انجام میدهم، مبادا که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دور ساختن آن را نداشته باشد، تعبیر «ما أَوْحی بِهِ إِلَی»؛ یعنی فرمانی وحی شده که باید آن را بیان کنم.
در ادامه «لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ لاَنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی(فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ» معبودی جز او نیست چراکه اعلام فرموده که اگر آنچه در مورد علی نازل کرده به مردم نرسانم وظیفه رسالتم را انجام ندادهام و در ادامه این بخش میفرمایند «فَأَوْحی إِلَی:(بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَهِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ – وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ)»، در اینجا آیه ۶۷ سوره مائده را بیان میکنند و میگویند آنچه بر من وحی شده این است که خداوند میگوید ای فرستاده ما، آنچه در مورد علی(ع) و خلافت او فرود آمده را ابلاغ کن، در غیر این صورت رسالت خداوندی را انجام ندادهای و او تو را از آسیب بندگان حفظ میکند.
در ادامه میگوید «مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَهِ»، آنچه خدا بر من فرود آورده در آن کوتاهی نکردهام و حال سبب زوال آیه را بیان میکنم، همانا جبرائیل سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی(ع) برادر و وصی و جانشین من در میان امت و امام(ع) پس از من بوده و جایگاه او نسبت به من، بسان هارون نسبت به موسی(ع) است، لیکن پیامبری بعد از من نیست.
این یعنی حضرت علی(ع) صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسول خدا(ص) است، تعبیر خطبه این است که «أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی(عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ» که این تعابیر بیان همان حکم الهی است که در بخش سوم اشاره کرده است.
در همین خطبه اشاره به یک آیه دیگر قرآن نیز دارد و میفرماید «وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَهً مِنْ کِتابِهِ(هِی):(إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَیُؤْتونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ)»، اشاره به آیه ۵۵ سوره مائده میکند که در شان علی است و فرمود پروردگارم آیهای نازل کرده که همانا ولی و سرپرست شما صاحب ایمانی است که نماز برپا میدارد و در حال رکوع زکات میدهد.
اینک وارد بخش سوم خطبه میشویم، ایشان در این بخش ولایت علی(ع) و امامت دوازده امام(ع) را به صورت رسمی اعلام میکند و میفرماید: «فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ(ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ»، خداوند علی(ع) را برای شما صاحب اختیار و امام قرار داد و پیامبر(ص) بسیار زیبا ولایت امام را برای همه انسانها بیان میکنند که پیروی از علی(ع) بر مهاجران، انصار، صحرانشینان، عربها، عجمها، سفیدها و سیاهها و بر همه انسانها و مومنین لازم است.
باز هم در این بخش در عبارت دیگری فرمود: ای مردمان این آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستادهام، امر خدا را بشنوید و به آن گردن نهید، چراکه خداوند صاحب اختیار شما است و بعد میفرماید که با شما سخن میگویم و بعد از من، به فرمان پروردگار علی(ع) ولی و صاحب اختیار و امام شما است.
تعبیری دارد که به فرمان خدا است که چنین حکمی را میکنم، سپس بعد از علی(ع) نیز امامت در فرزندان من از نسل علی است و این قانونی است تا قیامت که خدا و رسول(ص) را دیدار میکنید. این خطبه ادامه دارد و در این بخش مطالبی دارد و در ابتدا به مدح علی(ع) پرداخته شده که او اولین نمازگزار خدا به همراه من بود و از سوی خدا به او فرمان دادم که در بستر من بخوابد و او قبول کرد که جان خود را فدا کند.
همچنین فرمود همانا علی(ع) و پاکان از فرزندانم از نسل او یادگاران گرانسنگ کوچکتر هستند و قرآن یادگار گرانسگ بزرگتر است و هر یک از این دو ثقل اصغر و اکبر با یکدیگر سازگاری دارند. در آخرین عبارت این بخش نیز میفرماید، آن دو از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.
در بخش دیگری رسول خدا(ص) پرسش بسیار مهمی را مطرح کرد که معمولا از خطبه غدیر این بخش را بیان میکنند، ایشان میگویند سزاوارتر از شما به شما چه کسی است؟ گفتند خداوند و پیامبر او سزاوارتر از خود ما هستند و فرمود: «أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی»، در این جملات وقتی پیامبر(ص) اعترافی گرفت که شایستهترین افراد خدا و رسول خدا(ص) هستند، فرمود بدانید که هر کس که من سرپرست و مولای او هستم، علی(ع) سرپرست او است، خدا دوست دارد کسی که او را دوست بدارد و با این عبارات مدح مهمی در مورد امام علی(ع) را بیان میکنند و در بخش پنجم نیز تاکیدی بر توجه امت به مسئله امامت دارند.
مسئله امامت بسیار مهم است و پیامبر(ص) در این زمینه میگویند خداوند دین شما را با امامت علی(ع) تکمیل کرده است، اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من تا برپایی رستاخیز پیروی نکنند در دو جهان اعمالشان بیهوده خواهد بود. بدانید فرزندان هر پیامبر(ص) از نسل او هستند و فرزندان من از نسل علی(ع) هستند و میفرماید ای مردمان، خدا را گواه گرفتم و پیام الهی را به شما رساندم و بر فرستاده جز ابلاغ نیست.
به بخشهایی کوتاهی از خطبه غدیر اشاره کردم و در مقام جمعبندی این بخش باید بگویم که این عبارات نشان میدهد جریان غدیر یک رخداد تاریخی یا یک گذرگاه جغرافیایی در فاصله ۲۰۰ کیلومتری مکه نیست، یا حتی یک بحث زمانی نیز محسوب نمیشود که به بررسی سند و متن آن بپردازیم و حتی مسئله سیاسی نیز نیست، حتی بر خلاف تصور برخی که مرز بین شیعه و سنی را در مسئله غدیر میدانند، این طور نیست.
اختلاف نظر میان شیعه و برخی از اهل سنت بر سر وقوع حادثه تاریخی غدیر نیست، چون آن را همه قبول دارند، یا حتی اختلاف بر سر صدور خطبه از پیامبر(ص) نیز نیست، چون همه روی آن اتفاق دارند، حتی اختلاف بر این هم نیست که یک امام و رهبری برای جامعه لازم است و پیامبر(ص) فرمود امام داشته باشید، چون این را هم همه قبول دارند.
آنچه میان فریقین محل گفتوگوست و از این خطبه باید بسیار استفاده کرد، لزوم تعیین و نصب امام و ولی از طرف خدا است. آنچه در این خطبه پیامبر(ص) برای آن بسیار مقدمهچینی میکند این است که میفرماید من از طرف خداوند رهبر جامعه را منصوب میکنم و ولی را معین میکنم و وقتی پیامبر(ص) از طرف خدا این ولی را تعیین میکند ضرورت پیروی در این مسئله را بیان میکند و در واقع غدیر گرچه یک واقعه تاریخی است و روایت نبوی است اما مهمتر این است که به بیان مسئله ولایت از طرف خداوند و پایبندی بر ولایت ائمه(ع) را بیان میکند و این نکته را میگوید که بعد از هر امامی امام بعدی است تا زمان غیبت و سپس ولایت ولی فقیه جامعالشرایط مطرح است. به عبارتی غدیر منشأ یک عقیدهای است که این اعتقاد بین عالمان شیعه وجود دارد که سرچشمه همه طاعات و حرکتهایی است که از طرف خداوند ناشی میشود و پایگاهی خاص گرفته است.
پس با این بیان میتوان گفت که غدیر صرف انتخاب خلیفه نیست درست است؟
در برخی از روایات میبینیم که از غدیر با تعابیری نظیر «عید الله الاکبر» یا «یوم العهد المعهود» یاد شده است، علت این نامگذاریها چیست؟
اغلب اینها در روایت ائمه(ع) و خطبه پیامبر(ص) است و جهات آن نیز بازمیگردد به تعبیری که میفرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی»؛ این عبارت نشان میدهد که عید بزرگ و نهایی و آن چیزی که انسان با او رستگار میشود ولایت و امامت است، البته ممکن است انسان تلاش کند و بدون امامت بخشهایی از زندگی را پیش ببرد ولی وقتی که سایه امامت بر سر او وجود ندارد در مسیر نیست. ممکن است گاهی به نتیجه هم برسد اما در طریق مستقیم بودن اهمیت فراوانی دارد و آن عبارت نیز نشان دهنده اهمیت این ولایت است.
این ولایت نیز چیزی نیست که انسان به زبان بگوید بلکه نیازمند عمل و نیازمند توجه به الگو بودن ائمه(ع) در زندگی ما است، به نظر من بخشی از جوامع بشری در جوامع اسلامی، رنج میبرند از این که پیروی حقیقی ائمه(ع) را سرلوحه کار خود ندارند، گرچه ممکن است در گفتار نام علی(ع) را بگویند و خطبهای خوانده شود و مجالس سرور برگزار شود که همه اینها خوب است اما اینها مقدمه حرکت دیگری است و آن عبارت از انسانسازی است که باید اتفاق بیفتد. انسانی که ولایت و امامت امام علی(ع) را بعد از رسول قبول کرده، در زندگیاش خیانت و دروغ نیست بلکه خیر و احسان است.
اکنون میبینید در این روزگار، حتی ما شیعیان چقدر تخلف داریم، در سال ۱۵ میلیون پرونده به قوه قضائیه میرود، این معنایش چیست؟ این عین یکی از دو طرف خلاف کرده است؛ خلافی که حقوق اجتماعی را زیر پا گذاشته است، بخشی از اینها مربوط به کسانی است که در ظاهر پیرو امام علی(ع) هستند اما در عمل، آخرت را ترجیح ندادهاند، با بیتوجهی به قانون به جامعه آسیب زدهاند، آنچه در خطبه غدیر مطرح میشود رستگاری جامعه است که در تبعیت و توجه به امامت و ولایت امام حاصل میشود.
اگر کسی بخواهد ولایت را خوب بشناسد کافی است نهجالبلاغه را بخواند، هر یک از کلمات امام دستوراتی برای بهبود زندگی ما است، آیت الله بهجت میگفتند این همه دستورات دین را میخوانیم اما کمتر عمل میکنیم، اگر عمل کنیم بدانید که پیرو واقعی ائمه(ع) نیازی به دادگاه و … ندارد، مبالغ زیادی بودجه برای جلوگیری از خلاف صرف میکنند ولی در سایه توجه به دستورات ائمه(ع) نیازی به اینها نیست.
سؤال آخر اینکه به نظر شما چرا این قدر زود مردم در آن عصر فرمایش رسول خدا(ص) را اطاعت نکردند و بلافاصله پس از رحلت ایشان دست به کارهای دیگری زدند؟
این مطالعه دقیقی است که چرا آن جامعه با این که از نزدیک امام(ع) و فضائل و کمالاتش را دیده بودند و نقطه ضعفی در پرونده ایشان نبود ولی چرا اغلب روی گردان شدند، این مسئله برمیگردد به این که کسانی در آن زورگار بودند که در زمره خواص محسوب میشدند و آنها خوب ساخته نشده بودند و حقیقتا ایمان واقعی به دستورات پیامبر(ص) نیاورده بودند، آنها یک مسیر انحرافی را آغاز کردند و جمعی را نیز به دنبال خود کشاندند.
چون در آن جامعه جایگاه رئیس قبیله مشهود بود، لذا دیگران را نیز با خود کشاندند، البته شاید فکر نمیکردند این انحراف کوچک در آینده بیشتر میشود و چه پیامدهایی برای جامعه دارد اما آن اشتباه کوچک در آغاز خطای بزرگتری بود که آن نتایج را داشت. امروز باید به جامعه فعلی بپردازیم و با برادران اهل سنت گفتوگوی علمی را داشته باشیم و خطبه غدیر را بخوانیم، این خطبه میتواند در برطرف کردن این تفرقهها موثر باشد و اتفاقا غدیر میتواند نقش وحدت آفرین را داشته باشد.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=7030
نظرات