به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام والمسلمین مجید دهقان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در وبینار «بررسی فمینیسم در ایران و جهان؛ از مبانی تا جریانشناسی» که از سوی دبیرخانه علوم انسانی اسلامی مفتاح_اندیشه و با همکاری پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد، مبانی معرفتی فمینیسم اسلامی را مورد نقد قرار داد.
وی بیان کرد: فمینیستهای اسلامی به اقسام مختلفی تقسیم میشوند که معروفترین و تأثیرگذارترین آنها از فاطمه مرنیسی شروع میشود و شامل لیلا احمد، امینه ودود، عزیزه الحبری و… میشود.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان با اشاره به اینکه تمامی فمینیستهای اسلامی در فمینیسم بودن مشترک هستند، خاطرنشان کرد: این افراد برای ارتقاء جایگاه فرودست زنانه تلاش میکنند. این یک هدف عملیاتی برای تمامی فمینیستها است که از آن به سیاست فمینیستی نیز تعبیر میشود.
وی ادامه داد: فمینیستهای اسلامی برای رفع فرودستی زنان خوانش اسلامی ارائه میکنند. به همین دلیل این گروه از اندیشمندان خارج از حوزه علم هستند و آن قدری که به این هدف و سیاست پایبند هستند، لزوماً به رعایت ضوابط یک علم پایبند نیستند. این افراد از انواع و اقسام نظریههای علوم اسلامی استفاده میکنند تا خوانشی موافق فمینیسم از اسلام ارائه دهند. ما به این خوانش و افرادی که دنبال این پروژه هستند فمینیسم اسلامی میگوییم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با طرح این پرسش که آیا فمینیسم اسلامی میتوان داشت؟ تأکید کرد: برخی از پارادوکس سخن گفته و میگویند مگر میشود از دل اسلام فمینیسم و قرائت فمینیستی بلند شود.
وی اضافه کرد: شاید اینها اصلاً مسأله مهمی نباشد چون این تعابیر به مثابه معماری اسلامی است. چون در دنیا کمتر کسی است که بگوید فمینیست اینها برآمده از اسلام است، برای نمونه وقتی گفته میشود معماری اسلامی منظور این نیست که این سازه از دل گزارههای اسلامی بیرون آمده بلکه صرفاً یک انتساب است.
این استاد حوزه تصریح کرد: اینها نیز اگر گفتند فمینیسم اسلامی به سبب این است که در حوزه مطالعات اسلام کار میکنند، یعنی صرفا به این دلیل به آنها فمینیست اسلامی میگویند وگرنه نه خودشان و نه کسی ادعا ندارد که اینها میخواهند فمینیسم برآمده از گزارههای اسلامی را ارائه دهند. فمینیسم اسلامی بدین معنا نیست که میان فمینیسم و اسلام میتوان جمع کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه در نقد فمینیسم اسلامی باید به دو نکته توجه کرد، گفت: نکته نخست، در نقد، رویکرد شبهه محوری را کنار بگذاریم و به جای آن رویکرد مسأله محوری را در پیش بگیریم. یعنی به جای اینکه به دنبال شبهه در مطالب جدید باشیم، بدانیم که آن یک مسأله جدیدیست که طرح شده است.
وی افزود: یکی از آفات رویکرد شبهه محوری در نقد این میباشد که ممکن است گاهی خودمان را از برخی حقایق یک مطلب محروم کنیم. یعنی از عمقی که میتوانستم پیدا کنیم محروم شویم. چون انسان در رویکرد شبهه محوری بر داشتههای خود برای پاسخ به طرف مقابل بسنده میکند.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان، یکی از آفات نهاد علمی و دینی کشور ما و کشورهای اسلامی را این دانست که با افکار جدید به مثابه شبهه برخورد میکنند و اذعان کرد: کسی میتواند در برابر اندیشههای جدید قد علم کند که بتواند مسائل را مسأله خود کرده باشد. با رویکرد شبهه محوری نمیتوان پاسخ مناسبی داد بلکه صرفا مسکّن است.
وی اضافه کرد: نکته دوم، وقتی میخواهیم یک اندیشه را نقد کنیم، مشخص باشد من ناقد کجا ایستادهام. وقتی ما میگوییم میخواهیم فمینیسم اسلامی را نقد کنیم از چه موضعی میخواهیم نقد کنیم؟ برای نمونه میخواهید از نگاه فقیه عصر زندیه، یا قاجاریه، یا صفویه، یا مشروطه و یا… این مطالب را نقد کنید؟ البته منظور بنده از فقیه در اینجا اندیشمند اسلامی است. مسلماً در نوع نگاه فقیهی که مدرنیته را درک کرده با نوع نگاه فقیهی که مدرنیته را درک نکرده در مسائل زنان تفاوت وجود دارد.
استاد حوزه تصریح کرد: چرا تأکید بر چشماندازها مهم است؟ چون ما دو پروژه مدرنگرایی(نوگرایی) و اسلامگرایی داریم. تمام دعوای پیش از مشروطه تاکنون در ایران نیز به سبب این است که برخی میگویند ما باید دینی و سنتگرا باشیم و برخی نیز میگویند نوگرا باشیم و همه چیز از جمله دینداری متناسب با فضای مدرن باشد.
وی ادامه داد: اگر ما فضا را در دوگانه نوگرایان و اسلامگرایان در نظر بگیریم و اسلامگرایان را به سنتگرایان و نوگرایان تقلیل دهیم، ما در حوزه اسلامگرایان قرار میگیریم، ولی اشتباه این است که قاعدتاً تقلیل اسلامگرایان به سنتگرایان و نوگرایان اشتباه است بلکه یک خط، راه و مسیر سومی نیز داریم.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان تأکید کرد: ویژگی خط سوم این است که مدرنیته و مسائل زنان را درک کرده و خواستگاه آن نیز دینی است، یعنی حجیت برای او مهم است ولی نگاه به گذشته ندارد بلکه نگاه به آینده دارد. پروژه، تصویر آرمانی و مدینه فاضله او در گذشته اتفاق نیفتاده بلکه در آینده اتفاق خواهد افتاد. چون معتقد است دین چیزی نیست که بسط به یک زمان داشته باشد بلکه پابهپای تحولات تداوم خواهد داشت.
وی افزود: براساس نگاه خط سوم چون تداوم دین با مسائل اجتماعی است آن چه در گذشته رخ داده لزوماً مدینه فاضله امروز نیست بلکه مدینه فاضله چیزیست که در آینده محقق میشود. وقتی ما در این چشمانداز سوم ایستادیم و نه چشمانداز سنتی، در این صورت پروژه نقدمان پروژه متفاوتی خواهد شد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در ادامه سخنان به نقد پروژه فمینیسم اسلامی پرداخت و با اشاره به اینکه هر نوع حمایت از زنان را فمینیسم نمیگویند، خاطرنشان کرد: لزوماً هر کسی در حوزه مطالعات فمینیسم بود، لیبرالیسم نیز نیست، ممکن است رادیکال باشد.
وی نخستین نقد به فمینیسم اسلامی را این دانست که دارای اصالت نیست و عنوان کرد: فمینیسم اسلامی در اندیشه اسلامی اصالت ندارد. در علوم و اندیشه اسلامی مسأله استناد مسأله مهمی است چون پیشفرض اندیشمندان اسلامی که درباره دین، شریعت و اسلام بحث میکنند این است که هویت دین اساساً به جنبه الهی آن باز میگردد.
استاد حوزه تأکید کرد: این تصویر اصیل از دین، پیشفرض فمینیستهای اسلامی نیست، چون آنها دین را به مثابه اراده الهی فرض نمیکنند. برای آنها اساسا وجه سیاستی یعنی رفع فرودستی زنان اهمیت دارد و وقتی به دین میرسند ارائه خوانش و قرائتی فرادستانه از زن از متون دینی برایشان اولویت دارد، در حالی که این اصالت دین و دین اصیل نیست.
وی افزود: استناد فمینیستهای اسلامی به دین فاقد شواهد کافی و بیشتر ظنی است و این شیوه دانشمندان اسلامی نیست. برداشت از دین در فمینیسم اسلامی یک خوانش است. ولی آیا این خوانش معتبر است؟ اشکال قالب فمینیستهای اسلامی نداشتن اصالت است.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان بیان داشت: اندیشهای اصیل است که میداند اگر فقیه در فلان مسأله ضد زن صحبت میکند ممکن است بخشی ناشی از فرهنگی باشد که فقیه در آن حضور داشت ولی بخش قابل توجهی از آن مربوط به مسأله حجیت است. فقیه تابع حجت است. البته این اشکال تنها به فمینیسم اسلامی نیست بلکه حوزه روشنفکری دینی به طور کلی همدلانه با حوزه فقاهت ارتباط برقرار نمیکند. دغدغه فمینیسم اسلامی دین است ولی اصالت دینی ندارد.
وی اظهار کرد: در حوزه اندیشه اسلامی عالمان علوم اسلامی فهمشان از دین اراده الهی است، یعنی آن چه شارع از ما خواسته و در روز قیامت مورد بازخواست و احتجاج قرار میدهد. ولی فمینیسم اسلامی وقتی میگوید من فلان قرائت از قرآن و روایات را ارائه میکنم، دغدغه او ارائه خوانشی از دین است، ارائه یک تصویر از دین که سازگار با مسائل مدرنیته است، نه اینکه به دنبال فهم اراده الهی باشد. دغدغه اندیشمند و عالم اسلامی اراده الهی و دغدغه فمینیست اسلامی ارائه خوانش سازگار(سازگاری دین با عملشان) است. هر چند هر دو دغدغه با دین کار دارند ولی دو هدف جداگانه هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده نکته دوم را بحث تاریخگرایی در فمینیسم اسلامی بیان کرد و یادآور شد: یکی از ضعفهای دانشپژوهان اسلامی از گذشته تاکنون این است که بحثهای تاریخی در میانشان به غایت ضعیف بوده. یعنی تاریخ را به رسمیت نمیشناختند. البته منظور از تاریخ، علم تاریخ نیست. تاریخ در معنای جدید خودش، رویدادهای زمانی نیست، بلکه اتفاقات، پدیدههای فرهنگی، دانش، هویتها، ارتباطات و… در یک فرهنگ، بافت، زمان و مکان خاص است.
وی ادامه داد: عمده فمینیستهای اسلامی تاریخگرا هستند. در فمینیستهای اسلامی جدید رویکرد تاریخگرایی به شدت پررنگ است. همان قدر که تاریخگرایی در میان فمینیستهای اسلامی پررنگ است در میان اندیشمندان اسلامی کم رنگ است. متأسفانه ما بسیار تاریخزدا به بررسی اندیشهها میرویم.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان درباره چرایی تاریخگرایی فمینیستهای اسلامی گفت: این افراد میخواهند نشان دهند مرد سالاریِ دین ناشی از تاریخی بوده است که در آن گزارههای دینی صادر شده است. یعنی اگر بُعد تاریخی مطالعات اسلامی را پر رنگ میکنند به این دلیل است که به ما نشان دهند چگونه آن زمانی که متن صادر شده، جامعه مرد سالار بوده است و در این جامعهای که گزاره دینی صادر شده، متأثر از فرهنگ مرد سالاری بوده است. وقتی به ما نشان دهند مرد سالاری دین به سبب بافت تاریخی آن زمان بوده نه اصالت دین، در این صورت میان جوهره دین و دینِ انضمامی تمایز قائل میشوند و میگویند دین انضمامی مرد سالار است.
وی در نقد نگاه تاریخگرایانه فمینیسم اسلامی نیز بیان کرد: از تاریخگرایی میتوان دو تعریف یکی قرائت حداکثری و دیگری قرائت حداقلی داشت. نقد مهم ما به تاریخگرایی این است که تاریخگرایی به شکل حداکثری متوجه اتفاقاتی که در خود دانش است نیست، بلکه آنها را به امور غیر مهم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… تقلیل میدهد و این موضوع در فمینیسم اسلامی وجود دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده سومین نقد به فمینیسم اسلامی را ضعف در شواهد تاریخی آنها دانست و ابراز کرد: ما در تاریخ گذشته حضور نداشتیم به همین دلیل وزن افراد و… را نمیدانیم. گاهی در حوزه تاریخ اسلامی تنها به یکی دوتا شاهد کفایت میکنند. حتی گاهی شواهد درست است ولی افراد دارای وزن نیستند. این سبب شده نتوانند شواهد تاریخی درست و کافی ارائه دهند. صرف درست بودن شاهد کافی نیست ولی ارتباط شاهد با چیزی که باید پیشتیانی کند، بسیار مهم است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=18730
نظرات