به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ استخراج ارزهای مجازی به ویژه بیتکوین برای مدتها در ایران ممنوع بوده اما احتمال قانونی شدن آن بر اساس مصوبه اخیر دولت و بانک مرکزی وجود دارد. استخراج و مبادله ارزهای دیجیتال در ایران تاکنون به دلایل امنیتی و همچنین مسائل شرعی مرتبط با آن ممنوع بوده و سال گذشته نیز هم بانک مرکزی و هم سازمان بورس و اوراق بهادار درباره این موضوع هشدارهای لازم را دادند و مبادله با آن را ممنوع اعلام کردند. از سوی دیگر با توجه به کارایی مهمی که ارزهای دیجیتال در جهان امروز دارد، لازم است که مسائل شرعی و امنیتی مرتبط با آن را برطرف کنیم.
برای بررسی بیشتر این موضوع با حجتالاسلام والمسلمین محمد مبشریعارف، پژوهشگر اقتصاد اسلامی، عضو اول شورای دبیرخانه مجمع اساتید استان تهران و استاد فقهالاقتصاد گفتوگویی صورت گرفته است که بخش نخست این مصاحبه در ادامه میآید:
* مدتی است که استخراج ارزهای دیجیتال، استفاده از آنها و مسائل شرعی مرتبط با این موضوع در ایران بسیار داغ است. ابتدا درباره دیدگاه خود در مورد ارزهای دیجیتال به ویژه بیتکوین و نحوه مواجهه ما با این موضوع توضیح دهید؟
چند نکته که در فقه باید به آن بپردازیم که نتیجه آن این بشود که در مورد ارزهای دیجیتال یا رمزارزها به یک نقطه مشترک برسیم. به بیان دیگر بلاکچینهایی که بستری برای برنامهنویسی این نوع رمزارزهای مخفی میشوند میتوانند در جوامع از آن استفاده کنند. یکی از نکات مهم در فقه، موضوعشناسی است. حکم را خیلی وقتها انسان میتواند با اما و اگر بیان کند ولی با اما و اگر آن هم بعد از تأسیس حکومت اسلامی نمیشود مسائل را حل کرد؛ مسائلی که به همه مردم مربوط و وابسته است لذا میطلبد که کارشناسان این امر، این مسائل را به صورت شفاف و دقیق بیان کرده و فرهنگسازی لازم برای این گفتمان را به وجود بیاورند تا بعداً به شیوه راحتتری بتوان نسبت به آن قضاوت کرد و بزرگان ما بتوانند براساس آن تشخیص موضوع، حکمی را که شارع نسبت به این موارد اعلام کرده است بیان کنند.
پله بالاتر این است که یک فقیه، علاوه بر اینکه تشخیص موضوع را از کارشناسان میشنود، خودش هم کارورزی کرده و بتواند حکم و موضوع را با شناخت خودش جلو ببرد که این امر نظر مرحوم آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم حائرییزدی، مؤسس حوزه علمیه قم بوده است اما این موضوع در برخی از موارد کمتر انجام شده است؛ به ویژه در موضوع اقتصاد که از علوم انسانی است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، علوم انسانی باید از قرآن گرفته شود که این نکته بسیار مهمی است.
اما نسبت به مراحل اجرایی احکام خداوند متعال در مورد رمزارزها، ما فرض را بر این میگذاریم که این بلاکچینی یا به تعبیری دیگر برنامهای بر روی این سیستم است که آن برنامه مقبولیت عقلایی در بین مردم پیدا کرده و مردم خودشان بر آن اساس در حال انجام تجارت با این ارزهای دیجیتال هستند. بنده همیشه برای کسانیکه اهل علم هم هستند اما این موضوع را تحت عنوان «توهم پول» مطرح میکنند مثالی میزنم که ما گاهی اوقات برای دیگران یک پیامک میزنیم و به وی سلام میدهیم اگر دیگری این سلام را ببیند آیا پاسخ این سلام واجب است یا خیر؟ در اینجا توهم سلام وجود ندارد بلکه خود سلامی است که با علم روز به صورت زنده به دیگری داده میشود. در لبنان سیدحسن نصرالله به صورت ویدیویی میگوید سلام، آیا کسانیکه این را میشنوند نباید پاسخ آن را بدهند؟
بنابراین باید سطح تشخیص موضوع را بالاتر ببریم و مدام این موضوع را طولانی نکنیم و به خاطر اینکه خودمان نمیرویم مسائل مرتبط با آن را یاد بگیریم، مدام این رمزارزها را پول مشکوک یا توهم مال معرفی کنیم، دائماً سؤال ایجاد کرده، جلسات مرتبط با آن برگزار کنیم، مسائل مهم نظام حل نشود و روی زمین بماند و ده یا بیست سال دیگر متوجه شویم که ما به خاطر این اما و اگرها چقدر عقب افتادهایم. البته این سخنان به معنای شتابزدگی هم نیست. ما باید در فقه و اصول، خوب کار کنیم و منات را از دل مطلب شارع بیرون بکشیم تا مسائل حل شود.
* شما به مقبولیت مردم اشاره کردید پس در مقابل کسانیکه معتقدند این ارزهای دیجیتال پشتوانه ندارند و موهوم هستند معتقدید همین مقبولیت پشتوانه ارزهای دیجیتال است؟
اسم این مقبولیت را میتوانیم «مال» بگذاریم. خود مال در لغت به معنای چیزی است که مردم به آن میل پیدا کردهاند چراکه همینکه به چیزی میل پیدا کنید آن چیز ارزش پیدا میکند. این گام اول است. در آیه شریفه قرآن کریم هم آمده است: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ؛ و اگر چنین نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاستهاید؛ و اگر توبه کنید، سرمایههاى شما از خودتان است. نه ستم مىکنید و نه ستم مىبینید» (البقره/ ۲۷۹). در واقع اصل سرمایه و مال، خود مردم هستند. در علم اصول هم آمده است که «الأصل فی المعاملات الإباحه موقع المسلم» یعنی اگر شارع نسبت به یک معامله منعی را نکرده باشد اصل این است که این معامله جایز باشد.
بنابراین یا باید دلیل خارجی داشته باشیم که چیزی مال نیست و مثلا بگوییم مردم این چیز را مال نمیدانند چراکه منشأ آن عرف است. ما بحثهای مفصلی در مورد جایگاه عرف در استنباطات فقهی داریم و اگر عرفشناس باشیم، میدانیم که عقلای عالم و شرکتهای بینالملل و کسانیکه ذویالعقول به معنای عرفی جامعه و اهل عقل و منطق و استدلال هستند به این موضوع میل پیدا کردهاند. این گام اول است ولی باید مراقب بود که فقه، تحت عنوان فقه نظامساز، حاکمیت این امر را بر عهده بگیرد و در واقع در فقهالاقتصاد باید این گره را آن قدر محکم ببندیم که خدای ناکرده بعداً مشکلی پیش نیاید و برای مثال سازمان سیا (CIA) اقدام به خرابکاری نکرده و آن را در یک لحظه از بین نبرد. یا مثلاً رمز آنها فراموش شده یا هک شود.
* به نظر شما چه راهکارهایی برای استفاده صحیح و شرعی از ارزهای دیجیتال وجود دارد. آیا پیشنهادهایی در این زمینه دارید؟
هرکدام از اینها بحثهای خود را دارد اما اگر بخواهیم در مسائل روز، فقه، راهبردی را به ما ارائه دهد که تمام پولهای حقیقی و مجازی در این بستر بلاکچین در راستای خدمترسانی در زمینه عرضه و تقاضا به کار گرفته شوند در «نظریه نصاب» تعبیری که بنده انتخاب کردهام «سکه صاحبعیار» است؛ این سکه صاحب عیار به معنای یک قدرت خرید یا حفظ ارزش است که مردم به آن میل دارند و شارع هم با نصابی که میگذارد از مالیت آن دفاع میکند بنده در این زمینه چهار مرحله و راهبرد را تدقیق کردهام. مرحله اول تعیین پشتوانه کالای خارجی حقیقی برای هر واحد پول یا رمزارز یا هر مال مورد توافق متعاقدین است. این نکته بسیار مهمی است.
* آیا این همانند شرایط کنونی است که برای پولها پشتوانهای همانند طلا در نظر میگیرند؟
این کمی متفاوت است. گاهی اوقات شما مینویسید که پشتوانه پول طلا است؛ همانند آنچه که در بند یک قانون عملیات بانکی بدون ربا آمده که بانک مرکزی تعهد کرده که هر ریال ما برابر با فلان مقدار طلا است. اما در این مورد، در نوشتن، کار آسان است. شما همین الان هر واحد پولی که در عالم یا در ایران خودمان میخواهیم تولید کنیم باید مالیت حقیقی خارجی آن را قبل از چاپ و خلق پول مشخص کنیم. برای مثال دو صندلی وجود دارد و دو نفر قرار است روی آن بنشینند و اگر در اینجا دو صندلی دیگر وجود داشته باشد برای چهار نفر جا خواهیم داشت لذا اسلام آن مالی را به عنوان واسطه معتبر میداند که قبل از آن کالایش مشخص باشد؛ چه در مسئله تولید و چه در رونق اقتصادی باید این موضوع را مورد توجه قرار داد چراکه گاهی اوقات برای رونق اقتصادی نیازمند پولی هستیم و میخواهیم با آن از سایر کشورهای دنیا خرید کنیم.
در این شرایط، اولین کاری که میکنیم، تعیین پشتوانه کالاییِ خارجیِ حقیقی است تا طرف ما بتواند به صورت محسوس این مال را دریافت کند. برای هر واحد پول یا رمزارز یا هر مال مورد توافق متعاقدین، این موضوع اهمیت دارد. این را به این دلیل عرض کردم که بالاخره عالم متنوع است. اگر در خبرگزاری ایکنا برگهای را تولید کرده و بین کارمندان توزیع کنید و به مسئول فروشگاه تعاونی اعلام کنید که هرکس این برگه را با این هولوگرام آورد، غذای ظهر را به وی بدهید. در اینجا این کاغذ اعتبار پیدا میکند و این بر اساس همان شروط متعاقدین است.
در قرآن کریم هم آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدى با تراضى یکدیگر از شما انجام گرفته باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است» (النساء/ ۲۹). بنابراین شارع میگوید وقی طرفین، یک چیز عقلایی و مورد قبول را که من نهی نکردام در میان خود مورد توافق قرار دادند بنابراین تبدیل به پول میشود و مالیت پیدا میکند لذا فلان ژتون، برگ خرید یا رمز ارز هم ارزش پیدا میکند.
در مورد استخراج بیتکوین هم در واقع در حال خرید انرژی هستید. دستگاههایی که با هزینههایی قابل توجهی برق مصرف میکنند بنابراین مصرف انرژی است که شما میخواهید آن را در قالب سرمایه، تبدیل به کالا کنید لذا اینگونه نیست که این رمزارزها به صورت مجانی تولید شوند. اخیراً هم در ایران کشف شد که برخی افراد کاربری جاهایی که برای کشاورزی یا کار دیگری بوده است را تغییر داده و از برق ارزان برای استخراج بیتکوین استفاده کردهاند. بنابراین استخراج این رمزارزها بیحساب و کتاب نیست.
هرچقدر این انرژی به میزان بیشتری در دسترس باشد تبدیل به واحدی میشود که مورد توافق باشد و سپس آن واحد را میتوانند با واسطه تبدیل به کالا کنند یا در آینده نه چندان دور، مستقیماً همین را تبدیل به کالا کنند. پیشنهاد دوم بنده این است که اگر شارع به عنوان ناظر فقهی، مالیت حقیقیُ خارجی آن را تأیید کند و این مالیت، کُد بخورد، این کُد بر اساس همان رمزارز در آن بلاکچین نهادینه خواهد شد. در اینجا یک برنامه بومی و داخلی همانند شبنم که قبلاً اجرایی شده است را ایجاد میکنیم. لذا اگر حاکمیت بخواهد، ما جوانان با استعداد و متخصصی در این حوزه داریم که میتوانند بومیسازی کرده و امنیت اطلاعاتی و اقتصادی را در درون این شبکه حفظ کنند.
برای رسیدن به قاعده مهم «فَإِنْلَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ؛ و اگر چنین نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاستهاید؛ و اگر توبه کنید، سرمایههاى شما از خودتان است. نه ستم مىکنید و نه ستم مىبینید» (البقره/ ۲۷۹). باید چنین اقداماتی را انجام دهیم. البته باید بدانیم که بدون پشتوانه نمیتوانیم چنین قاعدهای را به معنایی که شارع میخواهد انجام دهیم. اگر هم در مواقعی، افرادی توانسته باشند چنین کاری انجام دهند، اقدامی حبابی است. این موضوع همانند این است که بخواهیم در ایکنا عدالت را اجرایی کنیم و همه کارمندان از ما راضی باشند اما همسر آن مدیر در خانه از وی ناراضی باشد. این عدالت کاریکاتوری است.
در عدالت باید یک نقطه مرکزی وجود داشته باشد و به صورت آنلاین همه جا را مورد رسیدگی قرار دهد. اگر جایی را چسبیدیم و جاهای دیگر را ول کردیم به معنای عدالت نیست بلکه به معنای عدالتسازی است. در واقع در برههای از زمان میخواهیم به نام فرد عادل جلوهگری کنیم اما عدالت واقعی به این معنا است که ابتدا مرکزیت را درست کرده و سپس اقدام به سرایت دادن آن کنیم. نبض تپنده ایجاد عدالت هم در مرحله اول، عدالت اقتصادی است که در فرمایش رهبر معظم انقلاب در سه دهه اخیر همواره وجود داشته است.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=13151
نظرات