به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، وبینار علمی تخصصی «علوم انسانی اسلامی در اندیشه آیتالله خامنهای» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی موسوی به صورت آنلاین برگزار شد.
در ابتدای این جلسه، محمد اسحاقی، معاون پژوهش و آموزش مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: عنوان «علوم انسانی اسلامی» سالها پیش از سوی رهبری مطرح شد و از نخبگان درخواست کردند تا حرکتی به سوی این شاخه از علوم انسانی داشته باشند. تلاشهای زیادی در این مسیر صورت گرفته است تا در فضای آزاد گفتوگوی علمی به گوهر علوم انسانی اسلامی رسیده شود که بدون شک میتواند مبنای تحولی اجتماعی و علمی باشد.
وی اضافه کرد: مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی تاکنون پژوهشهای زیادی انجام داده است که یکی از آنها همین موضوعی است که توسط حجتالاسلام موسوی امروز ارائه خواهد شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی موسوی در ابتدای ارائه خود گفت: ایده اصلی این کار از سال ۱۳۹۵ مطرح شد و وارد بحث و گفتوگو شدیم. در ابتدا فکر میکردم که مطالب کمی در این زمینه وجود دارد و جمعآوری آن کار سادهای باشد اما وقتی وارد کار شدیم و با آثار مکتوب ایشان آشنا شدیم دیدیم که ایشان مباحث عمیقی را در علوم انسانی ارائه کردهاند. جمعآوری و ارائه این مباحث کار بسیار سختی بود چرا که این مباحث تاکنون گردآوری نشده بود. علاوه بر این خیلی از دیدارهایی که ایشان با اساتید علوم انسانی داشتند در دسترس نبود. با این توضیحات، تلاش گستردهای شد تا به مبانی معرفتی رهبر معظم انقلاب در این زمینه دسترسی پیدا کنیم و همچنین دیدارهای حضوری و غیررسمی ایشان با اساتید را پیدا کنیم.
وی اضافه کرد: علاوه بر این بر سر دوراهی مانده بودیم که آیا صرفاً باید به تدوین نظریات و اندیشههای رهبر معظم انقلاب بپردازیم و آنها را نظم بدهیم یا اینکه در کنار معرفی این اندیشهها به تحلیل آن هم بپردازیم. در پایان تصمیم گرفتیم در کنار پرداخت به نص صریح بیانات ایشان در این زمینه، تحلیلهایی را هم متناسب با آن متون ارائه بدهیم تا خواننده به راحتی بتواند با اصل آن موضوعات ارتباط برقرار کند و به تحلیلها دسترسی داشته باشد.
این نویسنده و محقق خاطرنشان کرد: هدف از این کار این بود که اثری مرجع در باب علوم انسانی در اندیشههای مقام معظم رهبری تهیه کنیم که بعداً بتوان براساس آنها پایاننامههایی دقیقتر و مسئله محور نوشته شود. به نظر میرسد که این موضوع نیازمند سلسله کارهای عمیق پژوهشی در قالب پایاننامههای دکتری، مقالات علمی پژوهشی و … است. من معتقدم که این کتاب آغازی برای فهم دقیق از نگاه رهبری در حوزه علوم انسانی اسلامی است.
حجتالاسلام والمسلمین موسوی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: در ابتدا باید سه بحث مقدماتی را مدنظر قرار بدهیم و این موضوعات را در اندیشه رهبر معظم انقلاب شناسایی کنیم. اولین موضوع این است که ایده تحول علوم انسانی و نگرش ایشان به این موضوع از چه زمانی در ذهنشان شکل گرفت؟ خیلیها میگفتند از سال ۱۳۸۸ به بعد این موضوع برای ایشان دغدغه شده است اما در مجموعه آثار ایشان دیدیم که این موضوع پیشینه گستردهای دارد و حتی در آثار قبل از انقلاب ایشان هم مفاهیم تحول علوم انسانی و لزوم طراحی آن براساس معارف اسلامی مطرح شده است. ما در این اثر ضمن شناخت پیشنیه تاریخی این موضوع، سیر تحول این نگاه را هم گزارش کردهایم.
وی ادامه داد: موضوع دیگری که باید مورد بررسی قرار میگرفت این بود که پایگاه شخصیتی ایشان چیست، برهمین اساس تلاش شد تا زندگینامه علمی مستندی را از ایشان استخراج کنیم. باید دقت داشت که تا پیش از این به زندگینامه علمی ایشان دست پیدا نکرده بودیم. با بررسیهایی که داشتیم برایمان مشخص شد که ایشان مطالعات گستردهای در زمینههای ادبی، فلسفه اسلامی، فقه و … داشتهاند و اگر مباحثی را در زمینه علوم انسانی مطرح میکنند با توجه به مبانی معرفتی این علوم است. سومین کاری که انجام دادم این بود که این نظریهپرداز از چه موقعیت و موضعی به علوم انسانی نگریسته، آیا از موضع جامعهشناس صحبت کرده است؟ فیلسوف است و… در این موضوع باید بگویم که رهبری از پایگاه فلسفه علوم اجتماعی یا الهیات علوم اجتماعی به این موضوع نگریستهاند.
حجتالاسلام والمسلمین موسوی بیان داشت: در گام بعدی، وارد روششناسی شدیم؛ روشهای مختلفی که تاکنون در علوم انسانی استفاده شده است را مورد بررسی قرار دادیم اما دیدیم که خیلی از آنها ما را به مقصود نمیرساند. بنابراین سراغ آثار آیتالله خامنهای رفتیم تا ببنیم که ایشان از چه روشی به این موضوع نگاه کردهاند. در نهایت فهمیدیم که برای مواجهه با آثار و استخراج یک نظریه و اندیشه باید از روش اجتهاد که روشی مرسوم در علوم اسلامی و دروس حوزوی است استفاده کنیم. با بررسی آثاری که رهبر معظم انقلاب نوشتهاند فهمیدیم که ایشان برای علم دو حیثیت قائلاند؛ اولین حیثیت بعد معرفت شناختی است. این که علم کاشف واقعیت است. حیثیت دوم نیز توجه به ابعاد نهادی و اجتماعی علم است. این که علم در بحرانهای اجتماعی شکوفا میشود.
وی در پایان صحبتهای خود با اشاره به نتایجی که از این پژوهش داشته است گفت: به نظرم سه عنصر در تحول علوم انسانی دخیلاند؛ اولی توجه به کارهای پژوهشی معرفتی است که باید توسط محققین بعدی انجام شود، عنصر دوم توجه به عناصر ارزشی است؛ به این معنا که عالم به عنوان کسی که مؤلف علم است خود نیز باید به ارزشهای اخلاقی پایبند باشد تا بتواند کارهای بزرگ و راههای میانبر را کشف کند. سومین عنصر دخیل در تحول علوم انسانی نیز توجه به عناصر اجتماعی و سیاستگذاری فرهنگی است. در این بین نقش اساتید، حوزههای علمیه و … نباید مغفول واقع شود.
در بخش بعدی این نشست، سید حمید طالبزاده گفت: علوم انسانی اسلامی در منظر رهبر انقلاب از اندیشیدن به امور انسان آغاز میشود اما باید بپرسیم که اندیشیدن اسلامی چگونه ممکن است؟ آیا اندیشیدن یک دستگاه است که میتوان از آن استفاده کرد؟ باید دقت داشت که زمانی میتوانیم اسلامی بیندیشیم که اسلامی زیسته باشیم. بنابراین اگر میخواهیم علوم اسلامی را مورد بررسی قرار بدهیم باید به زیست اسلامی بیندیشیم.
مهدی جمشیدی در بخش دیگری از این جلسه گفت: این پژوهش اغلب نظریات رهبری را استخراج کرده و بسیار خوب است اما اشکالاتی هم دارد که بدان اشاره میکنم. برای مثال رویکرد اسلامی را به معرفتشناسی، دینشناسی و الهیات اجتماعی تقسیم کردند این تقسیمبندی قابل دفاع نیست. باید این سؤال را پرسید که آیا جامعهشناسی جدای از دین شناسی است؟
عطاءالله رفیعی آتانی در این نشست گفت: از آقای موسوی تقاضا دارم که این کار را خودشان ادامه دهند چرا که مسلطتر بر این موضوعاند. اشاره شد که از روش اجتهادی استفاده شده است باید دقت داشت که روش اجتهادی روش تفسیر متن است و اشکالی ندارد که به عنوان روش فهم متن در تفسیر متون مورد استفاده قرار گیرد. البته معتقدم که آقای موسوی باید مفروضات خود را شفاف کرده و چارچوبی کلی برای روش تحقیقشان در نظر بگیرند. علاوه بر این باید روشی برای ارزیابی خود در نظر بگیرند چرا که صرفاً نتایج تحلیلهای خود را ارائه کردهاند و سراغ دیگر نخبگان و صاحب نظران در این حوزه نرفتند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
https://ihkn.ir/?p=21712
نظرات