به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، سیدسعید زاهدزاهدانی استاد دانشگاه شیراز در یادداشت کوتاهی در نقد و بررسی یادداشتی از سید محمدرضا تقوی، استاد روانشناسی دانشگاه شیراز با عنوان «تأملاتی در باب پیشبینی پذیری علوم انسانی اسلامی»، نوشته است:
به نظر می رسد دانش ها حصولی – حضوری هستند، نه حصولی و یا حضوری. به این معنی که انسان تلاش می کند، خداوند اعطا می فرماید؛ حتی کسانی که به خداوند اعتقادی ندارند و یا توجهی به این اعتقاد ندارند، در اثر تلاش، مورد توجه و اعطای الهی قرار می گیرند.
اگر بخواهیم دقیقتر بحث کنیم انسان جهت گیری می کند، خداوند جهت گیری او را موثر قرار میدهد. در اثر آن انسان در راستای جهت، موضع میگیرد، خداوند او را در آن موضع مستقر می کند. انسان در آن موضع تلاش می کند، خداوند تلاش های او را به ثمر میرساند. بنابراین، این جریان تابع جهت گیری، موضع گیری و مجاهده فرد، به حول و قوه و مدد الهی پیش میرود.
تصور من از علوم انسانی اسلامی به دست دادن دقیقِ قدرت پیش بینی در همان حد منطق ریاضی آن است. اگر بنا را بر عدم قدرت پیش بینی بگذاریم، تمدن سازی منتفی میشود. علوم انسانی اسلامی علوم الهی اند و ان شاالله و ماشاالله از قواعد مسلم آنان هستند. اما بر اساس آنچه متأسفانه معروف شده است ان شاءالله و ماشاءالله مربوط به مواردی که در دستیابی به نتیجه، تردید داریم نیست.
به کارگیری این عبارات در مواردی است که میخواهیم توکل خود را به خداوند تبارک و تعالی تحکیم بخشیم و در واقع به حول و قوه الهی نتیجه را تضمین کنیم. به هر صورت در همه شرایطِ به کار گیری علوم، چه دقیقه و چه غیر آن، نمیتوانیم از دخالت عوامل مداخله گر، با یقین صد در صد، مصون باشیم. توکل به خداوند برای جبران کاستیهای ما و در واقع تمسک و تکیه به اعتماد بالله است.
این توکل و اعتماد بالله نباید ما را در دستیابی به علومی که قدرت ما را روزافزون میکنند دچار تردید کند. برعکس، می باید تلاش ما در نزدیکی به خداوند را با کسب و افزایش علم الهی بیشتر کند.
این نکته را هم در نظر داشته باشیم که هر چند نهایت جهد خود را در کسب علم دقیق با قدرت پیش بینی بیشتر میکنیم، اما همواره علم ما نسبت به علم الهی ناچیز است و از این جهت هم، توکل و تفویض یک اصل همیشگی است.
هر چه علم اسلامی ما بیشتر شود فاصله علم خود را با علم الهی بیشتر درک میکنیم و از این رو خشیت عالم بیشتر و بیشتر میشود.
به نظر می رسد که خود را در اضطرار دیدن می باید صفت دائمی عالم اسلامی باشد، زیرا منشأ و منبع علم او علم الهی است و هر چه بیشتر می فهمد عظمت الهی را بیشتر درک می کند. اگر این اتصال شکسته شود منبع فیاض علم را از دست میدهد و وارد سراشیبی جهل میشود.
در تمدن دنیاگرایِ انسان گرا (سکولاریستی و اومانیستی) عالم کسب علم و فیض را از عقل و تجربه خود طلب می کند. بنابراین با درک هر مطلب، چون آن را به خود و تلاش خود نسبت میدهد، دچار عجب و غرور میشود. عالم اسلامیِ معتقد به إن شاالله و ماشاالله، برای کسب علم درِ خانه خدا و معصوم را میکوبد و هر چه میفهمد را محصول این توکل و اعطای فیض میداند. از این روست که نباید به عجب و غرور مبتلا شود که اگر شد، درِ فیض را به روی خود بسته است.
یادداشت سیدمحمدرضا تقوی را میتوانید اینجا بخوانید.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=11902
نظرات