به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام حسین رفیعی، مدیر حوزه علمیه شهید صدوقی قم در گفتوگویی به بیان مطالبی درباره حوزههای علمیه پرداخت که در ادامه چکیده و بخشی از متن آن را میخوانید؛
حضرت امام فرمودند فقه تئوری از گهواره تا گور است و اینکه اسلام برای تمام ابعاد زندگی بشر است و برای رسیدن به تمدن نوین در حوزه تولید علم روانشناسی اسلامی، جامعه شناسی اسلامی و سیاست اسلامی نیاز به کار داریم. اینکه مدرسه شهید صدوقی بخواهد در این راستا کار کند و به سنتهای حوزه و فقه جواهری پایبند باشد چگونه است و برای جمع بین این دو مورد، حوزه چه برنامههایی دارد؟
مرحوم آیت الله مطهری درکتاب اسلام و مقتضیات زمان میگوید: ما یک سری قوانین مداری و یک سری قوانین منزلی داریم ما باید بین قانون مداری حوزه و قانون منزلی حوزه تفکیک قائل شویم. قانون مداری، قانون ثابت لایتغیر است، قانون منزلی تابع محیط، شرایط زمانی و مکانی و شرایط اجتماعی سیاسی و امنیتی است که دستخوش تغییرات است ما قوانینی در صدر اسلام داشتیم که شاهد هستیم در این موارد سبک زندگی و حکومت داری تغییر کرده در حال حاضر شیوه حکومت داری با هم متفاوت است؛ این تفاوت در قانونهای منزلی هستند در این منزل اقتضائاتی وجود داشت و در این منزل یک اقتضائات دیگری است مثل صلح امام حسن و قیام سید الشهدا(ع) یک امام باید صلح میکرد و دیگری باید قیام میکرد هر دو نفر امام هستند و اقتضائات جامعه و شرایط هر کدام با شکل دیگری فرق میکند.
در حوزه یک سری قانونهای ثابت داریم و یک سری قانونهای متغیر که مواقع حساس ما در مورد قانونهای متغیر است. طلبه باید اهل تلاشهای معنوی، فکری و مباحثه باشد اینها از موارد قانونهای ثابت حوزه است و نباید تغییر کند اگر ما میگوئیم فقه جواهری و اجتهاد جوابگوی امروز است یعنی یک متد است مانند کارخانهای که مواد خام میدهیم و تولید میشود اجتهاد هم به همین صورت است یک متدی است که بر یک سری علوم در حوزه کار میشود که این کارخانه کامل شود، اقتصاد، سیاست و روانشناسی همه اینها باید بیاید در یک متد و به تولید و بهره برداری برسد.
بعضیها میگویند لمعه و یا شرایع بخوانید و هر کدام مزایایی دارد ولی اصل کار این است که طلبه باید شیوه اجتهاد به دست بیاورد، این قانون ثابت است. حالا این کتاب یا آن کتاب سلایق مختلف است و اشکالی هم ندارد.
نظریه اسلام در رابطه با روانشناسی، تربیت، سیاست و حقوق چیست؟
رهگذر رسیدن به مسئله علوم انسانی و همچنین رسیدن به سلوک معنوی اجتهاد است. در واقع اجتهاد سنتی از فقه اهل بیت به دست میآید اگر آن به دست نیاید نمیتوانیم وارد عرصه کار در جامعه شویم اگر بخواهیم تولید کنیم شرط لازم همین مورد است و در اجتهاد عنصر مکان و زمان بسیار مؤثر است و نمیتوانیم به عنصر مکان و زمان بی تفاوت باشیم و باید آگاهیمان از مقتضیات جامعه بالا باشد نسبت به نیازهای جامعه و شرایط جامعه، تا بتوانیم با این متد مسئله را حل کنیم.
اگر میگوئید علوم انسانی رهگذرش این است ما باید بفهمیم انسان در مکتب اسلام چیست و انسان را چگونه تعریف کرده است؛ مسئله حق و تکلیف، حقوق فردی و اجتماعی و سیاسی اینجا مطرح میشود.
و ما اعتقاد داریم طلبه تا به این مرحله اجتهاد نرسد وارد شدن در حوزه علوم انسانی امکان پذیر نیست و باید ملکه استنباط به دست بیاید برای اینکه وارد مرحله علوم انسانی شود و بتواند به مرحله تولید برسد.
در حال حاضر فقه ما سیاست و حکومت را شامل میشود، ما باید بتوانیم کار سنتی را با معاصر جمع کنیم و با هم منافات ندارد راه برون رفت از نیازهای معاصر سنت است؛ با کار سنتی میتوانیم از نیازهای مادی بیرون برویم، شناخت نیازهای معاصر ما سنت است.
نظر شما راجع به کشمکش میان جریان سنتی و تحولگرا چیست؟
نکته قابل توجه این است که طلبهها به اندازهای که در مشاورهها شرکت میکنند رشد میکنند و نوعاً طلبههای مؤثر از دل این مشاورهها رشد میکنند. ما سر شاخهای ایستادیم که ریشه این شاخه قُدمای حوزه هستند و نمیتوانیم رابطه خودمان با ماسبق را قطع کنیم؛ ما اگر بخواهیم مولد شویم باید ماسبق را خوب بفهمیم تا آینده را خوب رقم بزنیم و نمیتوانیم نسبت به کتب اصیل حوزه مثل رسائل و مکاسب، بی تفاوت باشیم ما باید محتوا را داشته باشیم تا با ادبیات روز بیان کنیم، مانند کاری که آقای مرحوم مشکینی در الرسائل جدیده کرد.
ما باید کتابها را به روز رسانی کنیم، یکی از آفتهایی که دامنگیر طلبهها میشود اجتهاد آسان است؛ اجتهاد به این راحتی به دست نمیآید.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=11418
نظرات