مبنای مشارکت سیاسی شهروندان یک جامعه دینی در یک نظام مردم سالار دینی نه تابعیت از سود و محاسبه عقلانی سود و زیان که بر الفت و دوستی دوسطحی شهروندان با یکدیگر استوار شده است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حمید نساج و سید محسن دوازده امامی از استادیاران گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان در مقالهی «تبیین غایت شناختیِ نسبت الفت و نظام سیاسی در اسلام» نوشته اند: اندیشه سیاسی از آغاز نقش بسزایی به عناصر غایت شناختی در میان مؤلفه های تمایزبخش سامانه ها و نظام های سیاسی داده است.
در ادامه آمد: تفاوت در غایت ها و در اولویت بخشی آن ها به ساخت نظام های سیاسی گوناگون باعث شده رابطه بین امنیت، عدالت و الفت به عنوان سه غایت بنیادین نظام سیاسی اسلامی مورد بی توجهی قرار گیرد. از این رو با این سؤال که چه نسبت غایت شناسانه میان الفت و نظام سیاسی در اسلام وجود دارد؟ مواجه ایم. نتیجه سیاست ورزی پیامبر اکرم(ص) ایجاد الفت و دوستی در جامعه بوده است و خداوند در قرآن از این امر به عنوان نعمت یاد می کند. در واقع مناسبات خونین قبیله ای پیش از اسلام جای خود را به الفت داد.
نویسندگان، اهداف سیاسی- اجتماعی نظام مردم سالار دینی را این گونه تشریح می کنند: در میان اهداف متصور برای یک نظام مردم سالار دینی همواره بر عدالت و بعضاً بر امنیت تأکید می شود و از عنصر مهم و تأثیرگذاری همچون الفت و دوستی غفلت می شود، در حالی که اهداف نظام سیاسی و اجتماعی اسلام را باید در سه گانه عدالت، امنیت و الفت جست وجو کرد.
آن ها برای اثبات ادعای خود به شواهد تاریخی روی آورده و به توضیح دولت نبوی و علوی می پردازد و آن را این گونه شرح می دهند؛
دولت نبوی: از دیدگاه عموم مسلمانان نخستین و عالی ترین نمونه آرمانی از دولت اسلامی، دولت حضرت محمد(ص) در مدینه النبی است. از همین رو سامان بخشی هر نوع نظام سیاسی که مبتنی بر اسلام باشد ناگزیر و ناگریز از رجوع به این نخستین و کامل ترین الگوی نظام سیاسی است. کوشش پیامبر(ص) بر آن بود که ملاک نسب را که میراث جاهلی بود به ملاک عقیده تغییر دهد. ایشان در مدینه به جای واژه های قومی چون بنی هاشم، قریش، اوس و خزرج از واژه های خنثی نسبت به قبیله، چون مهاجر و انصار مدد گرفت و کوشید مفهوم «قبیله» را با مفهوم «امت» جایگزین سازد. به این ترتیب، امت بدیل قبیله گردید.
پیامبر اکرم(ص) نخستین نیاز و ضرورت برای بنیان گذاری یک مدینه را طراحی و تدوین یک بنیان نظری و چهارچوب قواعد اساسی در قالب یک قرارداد و پیمان نامه عمومی و مورد توافق همگان دانست و به این امر مبادرت ورزید. این قرارداد بین حضرت محمد(ص)، مؤمنانِ مسلمانِ قریشی و یثربی و سایر افراد و قبایلی بسته شد که در یثرب و حومه زندگی می کردند.
پس از تدوین قانون اساسی برای نظام نوپا، اقدام بعدی پیامبر(ص) برای استوارسازی مناسبات اجتماعی بر الفت و دوستی، پیمان برادری یا مؤاخات بود. اهمیت اقدام پیامبر(ص) زمانی آشکار می شود که حجم رقیبانی را که جامعه نوپا را تهدید می کردند، در نظر بگیریم: اختلافات اوس و خزرج، یهودیان مدینه و حریفان خارجی به ویژه مشرکان مکه.
درست است که مسئله مؤاخات و برادری در مرحله نخست دو به دو بود اما حاصل این پیمان برادری میان تک تک نیروهای دوگروه مهم مسلمانان یعنی مهاجران و انصار همان نتیجه اخوّت عمومی را به دنبال داشت. پیمان برادری در مرحله اول زنجیره اتصال میان این دو گروه مجتمع در مدینه به شمار می آمد. نتیجه مهم دیگر پیمان برادری در نخستین برخورد جدی مسلمانان و مخالفانشان در جنگ بدر آشکار شد. از همین روست که الفت یکی از مهم ترین اهداف میانی نظام سیاسی اسلام است که البته خود می تواند زمینه ساز و بستر ساز تحقق اهداف دیگری برای نظام سیاسی باشد.
دولتعلوی: پس از دولت پیامبر اکرم(ص)، دومین الگوی عملی و واقعی فراروی مسلمانان به ویژه شیعیان دوران کوتاه حکومت امام علی(ع) است. امام(ع) در نامه ماندگار خویش به مالک اشتر بر اهمیت موّدت و دوستی بلافاصله بعد از عدالت تأکید می کنند.
اهمیت الفت و زدودن تفرقه ها و اختلاف ها به قدری است که حتی در زیارت نامه ها که در نگاه اول امری غیرسیاسی به نظر می رسند نیز انعکاس یافته اند. برای نمونه در زیارت جامعه کبیره که یکی از معتبرترین زیارت های شیعه است، می خوانیم«وَ بِمُوَالاتِکُمْ تَمَّتِ الْکَلِمَهُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَهُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَهُ.» نکته مهم آن است که بر اساس آیات قرآن این ویژگی تنها به معصومین اختصاص ندارد و می تواند دیگر افراد جامعه ایمانی را نیز در بربگیرد. خدای متعال در قرآن می فرماید «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا.»
مقاله، نسبت به الفت در اندیشه اندیشمندان مسلمان نیز تأکید کرده و خاطرنشان می شود: اهمیت ایجاد الفت و مودت در جامعه به قدری زیاد است که برخی از دانشمندان مسلمان اساساً هدف سیاست اسلامی را ایجاد الفت دانسته اند. غزالی در کتاب احیاء العلوم به دسته بندی و ترتیب علوم می پردازد و در ضمن آن، جایگاه سیاست را روشن می سازد. از نظر او نظام دینی منوط به نظام دنیاست و کار دنیا جز به اعمال آدمیان قوام نمی یابد و اعمال مورد نظر از سه قسم خارج نیست: قسم اول خود چهار اصل را شامل می شود. اصل چهارم، سیاست است که به کار «الفت دادن آدمیان و تجمع آنها برای یاری دادن بر اسباب معیشت و مضبوط دانستن آن» می پردازد.
نویسندگان، درباره استلزامات ایجاد الفت در جامعه می گویند که تحقق الفت و دوستی در جامعه و استوار ساختن مشارکت الفت محور و دوسطحی شهروندان با یکدیگر نیازمند سامان دهی مناسبات اجتماعی جامعه ایمانی بر اساس سه رکن برابری، برادری و استفاده تأخیری و حداقلی از خشونت است، بر می شمارند و در توضیح هر کدام تأکید می کنند؛
برابری: اگرچه در چهارچوب نظام فقهی اسلامی تفاوت های حقوقی بسیاری میان مسلمان و غیرمسلمان، زن و مرد و… برقرار شد، اما تشریع این تفاوت ها بدان معنا نیست که نگاهی انسانی و استعلایی مبتنی بر نوع بشر و انسانیت در نظام اخلاقی اسلام از نظرها دور بماند. نمونه های متعددی از این نگاه را می توان در سیره نبوی و علوی مشاهده کرد. برای نمونه امام علی(ع) در پاسخ به زن عربی که به تساوی توزیع بیت المال میان عرب و عجم اعتراض داشت، فرمودند «من به کتاب عزوجل نگاه کردم و در آن هیچ اشاره ای به برتری فرزندان اسماعیل بر اسحاق ندیدم.»
برادری: در بسیاری از احادیث و توصیه های اسلامی به سامان دهی روابط اجتماعی جامعه ایمانی بر اخوت و برادری تأکید شده است. در روایت آمده «مؤمن برادر مؤمن است؛ چون یک تن که اگر یکی از اندام آن به درد آید دیگر اعضا نیز رنج می بینند. جان های مؤمنان از یک روح است و جان مؤمن با روح خدا پیوسته تر است از شعاع آفتاب با خود آن. مؤمن راهنمای مؤمن است و به او خیانت نمی کند و ستم بر او روانمی دارد، از وی غیبت نمی کند و با وی خلف وعده نمی کند.»
استفاده تأخیری و حداقلی از خشونت: زمانی که بحث جنگ و جهاد پیش می آید نام امام علی(ع) و شجاعت ها و جنگاوری های ایشان در ذهن متبادر می شود. برخی را گمان بر آن است که ایشان همواره و مستمراً از جنگ و جهاد برای پیشبرد اهدافشان استفاده کرده اند، در حالی که تأمل دقیق در سیره آن حضرت و تعمق در شیوه جهاد ایشان واقعیت دیگری را عیان می سازد.
در هیچ یک از جنگ های امام علی(ع)، جنگ از سوی ایشان آغاز نشده و ایشان همواره کوشیده اند استفاده از خشونت را تا جایی که امکان دارد به تأخیر بیندازند و به سطح حداقلی خشونت بسنده کنند. از سوی دیگر در حالی که امام علی(ع) در اجرای احکام و حدود الهی بسیار سختگیر بودند در پیروی مردم از فرمان ایشان برای جهاد و جنگ حق مخالفت و حتی فراغ و عدم پیروی را محفوظ می دانستند.
نمونه هایی از الفت امیرمؤمنان(ع)
پیش از جنگ
پیگیری قاتل و دیه مخالفی کشته شد: پیش از جنگ امام(ع) بر فراز منبر رفت و با صدایی رسا فرمود «به سوی دشمنان خدا حرکت کنید؛ به سوی دشمنان قرآن و سنت های پیامبر… .» در این هنگام مردی برخاست و ضمن اعتراض به سخنان حضرت گفت: نه، به خدا سوگند چنین کاری را انجام نمى دهیم… گردن ها به سوی آن شخص متوجه شد و او از ترس هجوم مردم پا به فرار نهاد و به بازار مال فروشان پناهنده شد. مردم خشمگین سیل آسا به تعقیب او پرداختند و او را با مشت و لگد و دسته شمشیر آن قدر زدند که سرانجام مرد. چون خبر مرگ او به امام(ع) رسید سبب ناراحتى ایشان شد، دستور داد چون قاتل مشخص نیست دیه فرد از بیت المال پرداخته شود.
پرهیز از ناسزا: به امام(ع) خبر رسید که عمرو بن حمق و حجر بن عدی از مردم شام تبرّی جسته اند و آنان را لعنت می کنند. امام(ع) کسی را مأمور کرد که آنان را از این کار بازدارد. آنان پس از شنیدن پیام امام به حضور وی رسیدند و گفتند «چرا ما را از این کار بازداشتى؟ مگر آنان اهل باطل نیستند؟ امام(ع) فرمود: چرا، ولى دوست ندارم که شما لعنت کننده و دشنام دهنده باشید. فحش ندهید و تبرّی مجویید و اگر به جای آن بدی های آنان را بگویید مؤثرتر و بهتر خواهد بود و…»
آزادی در گزینش راه: گروهی از یاران عبد اللّه مسعود به حضور امام(ع) رسیدند و گفتند «ما با شما حرکت می کنیم و دور از شما اردو می زنیم تا کار شما و مخالفانتان را زیر نظر بگیریم. هرگاه ببینیم که یک طرف به کار نامشروعی دست می زند یا تعدی می کند، بر ضد او می جنگیم… امام(ع) به آنان فرمود: آفرین بر شما؛ این سخن همان دین فهمی و حقیقت آموزی و آگاهی از سنت پیامبر(ص) است.»
جنگ
ناکثان به بصره وارد می شوند و در حالی که با حاکم بصره توافق کرده بودند که تا دریافت پاسخ نامه ای که حاکم برای کسب تکلیف خدمت امام فرستاده است، صبر کنند شبانه به مسجد و دارالاماره حمله بردند و با کشتن مأموران حفاظت بر شهر مسلط شدند. همین یک اقدام حجت را تمام می کرد و کافی بود که حضرت(ع) به سرعت بر آنان هجوم برد، اما آن حضرت همچون پیامبر اکرم(ص) حجت را را بر مخالفان تمام می کنند که شامل: ۱- نوشتن نامه های جداگانه، ۲ – ارسال ابن عباس برای مذاکره با ناکثین، ۳ – اعزام قعقاع بن عمرو، ۴ – ارسال مجدد نماینده به هنگام رویارویی، ۵ – دیدار خود امام، ۶ – مهلت سه روزه امام، ۷ – ارسال نماینده همراه با قرآن، ۸ – آخرین اتمام حجت امام و ۹ – شروع نکردن جنگ.
نتیجه این که در میان فرماندهان نظامی جهان کسی را سراغ نداریم که به اندازه امام علی(ع) به دشمن مهلت بدهد و با اعزام شخصیت ها و دعوت به داوری قرآن در آغاز کردن نبرد صبر و حوصله به خرج دهد و به اصطلاح دست دست کند تا آنجا که صدای اعتراض و شکوه مخلصان و یاران ایشان بلند شود.
پس از جنگ
انصاف حضرت نسبت به دشمن: وقتی چشم امام به شمشیر زبیر افتاد، فرمود «این شمشیر کراراً غبار غم از چهره پیامبر خدا زدوده است.» چون جسد طلحه را دیدند، فرمود «برای تو سابقه ای در اسلام بود که می توانست تو را سود بخشد ولی شیطان تو را گمراه کرد و لغزانید و به سوی آتش شتافتی.»
اجازه توهین ندادند: وقتی علی(ع) وارد خانه عبداللّه شد که عایشه در آنجا بود. زن او صفیه به امام(ع) اهانت کرد و او را قاتل الاحبه و مُفرّق الجمع نامید ولی امام پاسخی به او نگفت. حتی به هنگام خروج امام از خانه نیز صفیه اهانت خود را تکرار کرد که در آن هنگام یاران امام(ع) تحمل خود را از دست دادند و همسر عبداللّه را تهدید کردند. امام آنان را از هر گونه تعرض بازداشت و گفت «هرگز از تعرض به زنان خیری به من نرسد.»
عفو عمومی: پس از پایان جنگ، امام(ع) خطبه ای خواندند و مردمی را که ناکثین را یاری کرده بودند، نکوهش کردند. در پایان امام(ع) فرمودند «همه را عفو کردم» حتی با وجود مخالفان سیاسی بسیاری که بر ضد امام علی(ع) توطئه می چیدند در سیره ایشان هیچ زندانی سیاسی گزارش نشد.
اعزام محترمانه عایشه به مدینه: امام(ع) مقدمات سفر او را از مرکب و توشه راه فراهم ساخت و به محمد بن ابی بکر دستور داد که در معیّت خواهر خود باشد و او را به مدینه برساند و به همه یاران مدنی خود که علاقه مند بودند به مدینه بازگردند اجازه داد که عایشه را تا مدینه همراهی کنند و به این نیز بسنده نکرد و چهل تن از زنان باشخصیت بصره را همراه او روانه مدینه کرد. در هنگام حرکت گروهی از مردم او را مشایعت کردند و مراسم تودیع را انجام دادند.
همین بررسی را می توان در مورد دو جنگ بعدی امام علی(ع) انجام داد و نتیجه استفاده تأخیری و حداقلی از خشونت را شاهد بود.
نویسندگان در نتیجه گیری نیز تصریح می کنند؛
در مقام مقایسه نظام سیاسی اسلامی و نظام های غربی دیده می شود که بیشتر نظام های دموکراتیک موجود جهان اصل خودمختاری انسان را پذیرفته اند. تأکید اندیشمندان مدرن غرب بر همین محاسبه گری آدمی است که سبب می شود هرگونه تلاش و مشارکت جمعی انسان ها در عرصه جمعی و سپهر سیاست نیز خواه ناخواه بر اصل خودمختاری انسان و تابعیت سود و محاسبه عقلانی سود و زیان استوار باشد. این مهم به ویژه با رواج مکاتب سودگرایی همچون جرمی بنتهام، مستحکم تر و گسترده تر گردید. بنابراین مشارکت سیاسی در بیشتر دموکراسی های موجود کم و بیش از اصل سودانگاری فردگرایانه ناشی می شود، اما در نظام دینی مشارکت بر اصل الفت و دوستی استوار است.
بدین ترتیب مبنای مشارکت سیاسی شهروندان یک جامعه دینی در یک نظام مردم سالار دینی نه تابعیت از سود و محاسبه عقلانی سود و زیان که بر الفت و دوستی دوسطحی شهروندان با یکدیگر استوار شده است. تحقق الفت و دوستی در جامعه و استوار ساختن مشارکت الفت محور و دوسطحی شهروندان با یک دیگر نیازمند سامان دهی مناسبات اجتماعی جامعه ایمانی بر اساس سه رکن برابری، برادری و استفاده تأخیری و حداقلی از خشونت است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=6464
نظرات