به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دوره آموزشی پژوهشی علوم انسانی اسلامی مفتاح_اندیشه، جناب آقای دکتر سیدیفرد در روز سوم دوره در حوزه رشتهی تخصصی جامعه و فرهنگ حاضر شدند و موضوع منطق علوم اجتماعی را ارائه نمودند. منظور از واژه «منطق» در عنوان بحث، «روش و بحثهای کلی و مبنایی روش» است.
ایشان ادامه داد: برای ورود به بحث، فرض محوریت کنش اجتماعی در علوم اجتماعی است و هدف نهایی ما از مجموعه بحثها، ارائه یک تبیین از امر اجتماعی است. امر اجتماعی در دیدگاه کلگرایان و فردگرایان، متفاوت است. کلگراها امر اجتماعی را محدود به کنشها نمیدانند و از واقعیت اجتماعی صحبت میکنند و این در مقابل فردگراها است که واقعیت اجتماعی را نمیپذیرند. کلگرایی بر پایه استدلالاتی بنا شده است که مهمترین آنها، دلایل دورکیم و در فضای اسلامی، دلایل فلسفی است که بسیار کم اقامه شده است و یا تجربی و مبتنی بر متن است. در این بحث به دنبال ارائه نظریه فردگرایی هستیم که علیرغم پوشش دادن استدلالهای کلگرایی، آن شرایط را تبیین کند مانند فشار اجتماعی، مقاومتپذیری، بقاء کل و … در حالی که الزامی به پذیرش کلگرایی نداشته باشیم.
وی افزود: اگر بخواهیم امر اجتماعی را تعریف کنیم باید بگوییم «یک عنوان خاص که در بافتی خاص با مجموعهای از گزارههای هنجاری تقارن شدید (منظور همان قرن اکید در نظر شهید صدر است) پیدا کردهاند». در توضیح «قرن اکید» باید گفت که این قانون یکی از ۳ قانون حاکم بر ذهن در حیطه دلالت از منظر شهید صدر است. بدین صورت که ذهن از مواجهه با امر مقارن شیء به تصور شیء منتقل میشود (البته به شرطی که شدید باشد) به شکلی که با عملیات «وضع»، برای این قوانین تعیین مصداق انجام میدهیم. با این تفاسیر، جامعه مرکب اعتباری صرف است که میتوان آن را به این صورت تعریف کرد: مجموعه افرادی که از طریق نمادها و عناوین و گزارههای هنجاری مرتبطاند. در این تعریف، نمادها، عناوین و گزارههای هنجاری، فرهنگ را تشکیل میدهند.
آقای سیدیفرد در ادامه اضافه کرد: روش، مجموعهای از بایدها و نبایدهای علی-توصیفی است که الزام به آنها موجب رسیدن به یک غرض خاص شناختی میشود. باید و نبایدها از یک سو به دو دسته باید و نبایدهای علی-توصیفی و از سوی دیگر به باید و نبایدهای هنجاری تقسیم میشوند. اگر اهداف را هم به دو دسته شناختی و غیر شناختی تقسیم کنیم، باید و نبایدهای توصیفی-علی و اهداف شناختی تعریف فوق را رقم میزنند. برای شناخت منطق علوم اجتماعی از روشهای متفاوتی استفاده میشود. چه آنها که یک یا دو فاکتور را دخیل میدانند، چه مدلهای سه فاکتوری، هر کدام با توجه به «علم+اراده»، «جامعه» و «طبیعت»؛ منطق علوم اجتماعی از منظر خود را تعریف کنند.
ایشان در پایان فرمودند: رویکرد روشی مختار، بر دو عامل درونی (وابسته به آگاهی) که شامل مقوم امر اجتماعی و غیر مقوم اجتماعی (افکار آگاهانه) است؛ و دو عامل بیرونی که شامل عوامل مشهود و غیر مشهود (سنتهای الهی) است، تاکید دارد.
عامل مقوم امر اجتماعی بر اساس قرن اکید، عامل غیر مقوم عزم اجتماعی بر اساس فطرت و عامل بیرونی غیر مشهود نیز بر اساس سنتهای الهی (به معنای خاص) تبیین شده است. همچنین عامل بیرونی مشهود بر پدیدههای بیرونی دلالت دارد که بینیاز از تبیین بر مبنای نظریهای خاص میباشد.
نظرات