شفیعی سروستانی با نقد حس ناسیونالیستی که به نوعی تعصب بر قومیت و از عقاید عهد جاهلی است عنوان کرد: حدیث نبوی «حبّ الوطن من الایمان» درباره وطن حقیقی انسان است که دنیوی و خاکی هم نیست.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، صد و بیست و سومین نشست از نشستهای ماهانه فرهنگ مهدوی موسسه موعود عصر با موضوع «نقدی بر عرفانهای بدلی و نوپدید معاصر» پنجشنبه ۲۵ مرداد ماه در حوزه هنری برگزار شد.
اسماعیل شفیعی سرورستانی در این نشست با اشاره به ابیات اولیه مثنوی معنوی جدا افتادن انسان از اصل و حقیقت خویش را مورد اشاره قرار داد و گفت: جمیع انسانها بی توجه به رنگ و شکل ظاهری شان به خاطر این حقیقت وجودی، میل ذاتی به کمال وجود دارد و این کمال طلبی به خاطر روح متعالی خدادادی است. این میل باطنی در کشاکش حیات روزمره سر بیرون میآورد؛ گاه دانسته و گاه ندانسته خاکستری بر آن ریخته میشود.
وی افزود: وقتی اندوه بی دلیل سراغ ما میآید، وقتی با داشتن تمامی امکانات بی حوصلگی و ناراحتی به سراغش میآید، گویی این خاکستر روزمرگی کنار میرود و اخگر و آتش فراق و دوری از حقیقت و ملکوت رخ مینماید. اما این وطن که میل باطنی انسانها برای بازگشت به آن وجود دارد کجاست؟
این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهری است کان را نام نیست
زانکه از دنیاست، این اوطان تمام مدح دنیا کی کند «خیر الانام»
شفیعی سروستانی با نقد حس ناسیونالیستی که به نوعی تعصب بر قومیت و از عقاید عهد جاهلی است عنوان کرد: حدیث نبوی «حبّ الوطن من الایمان» درباره وطن حقیقی انسان است که دنیوی و خاکی هم نیست. در صورتی که همین وطن خاکی وطن حقیقی انسان بود، چرا انسان مؤمن میبایست در این عالم ناسوت احساس غربت کند؟ پس معلوم میشود که عالم خاکی، وطن حقیقی و نهایی نیست. تأکید روایات بر این نکته است که دنیا وطن حقیقی انسان نیست، بلکه با استناد به برخی روایات آن جایی وطن است که امیرالمؤمنین (ع) آن جاست.
مدیر موسسه موعود عصر در ادامه افزود: در زیارت جامعه کبیره خطاب به حضرت ولیّ الله(ع) اعتراف میکنیم که میل ما به بازگشت به سوی آن هاست: «ایاب الخلق الیکم» بازگشت مخلوقات به سوی شماست. این بازگشت به سوی ولیّ الله(ع) در واقع همان بازگشت کردن به وطن حقیقی انسان ببریده از عالم ملکوت است. چنانچه امیرالمؤمنین(ع) خود فرمودند: «من همان مقصدی هستم که مخلوقات در هنگام مرگ به سوی من بازمیگردند.» و در جای دیگری فرمودند: «خاکیم و باز به خاک بازمیگردیم.»
وی همچنین گفت: بسیار شنیدهایم که لقب امیرالمؤمنین(ع)، «ابوتراب» است و این روایت اشاره لطیفی است که انسان از خاک امیرالمؤمنین(ع) آفریده شده است و به همان خاک نیز میل بازگشت دارد و در نهایت به همان بازمیگردد. چنانچه در قرآن در تفسیر آیه «یا لیتنی کنت ترابا» (ای کاش خاک بودم) آمده است: «یا لتنی کنتُ من شیعه علی» کافران در آن روز (روز قیامت) آرزو میکنند که کاش در ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) بودند و به آتش گرفتار نمیشدند. چرا که تنها کسانی در قیامت مجازات نمیشوند که در ولایت ایشانند. چنانچه خداوند میفرمایند: ولایت علیّ بن ابیطالب قلعه محکم من است و هر کس در این قلعه وارد شود، از عذاب من ایمن میماند.
اسماعیل شفیعی سروستانی افزود: لقب «ابوتراب» که نخستین بار از سوی نبی اکرم(ص) به ایشان داده شد اشاره به حقیقتی وجودی دارد که می گوید حضرت علی(ع) در حقیقت وجودی، پدر تمام خاکیان هستند. چنانچه حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند من و علی (ع) پدران این امّت هستیم. در روایات دیگری اشاره شده است که حضرت علی(ع) صاحب زمین است که بعد از حضرت رسول(ص)، مالک زمین و عامل آرامش زمین میباشند و به همین خاطر لقب «ابوتراب» به ایشان داده شده است. علی(ع) نیز خود را «فرمانبر خاک و مسلّط بر آن» خوانده اند.
وی در ادامه گفت: بر اساس روایات، نجف وطن حقیقی انسانهاست. براساس روایات، نجف یا «ظَهر کوفه» نخستین محلی بود که سجده بر حضرت آدم(ع) اتفاق افتاد. بر اساس این دسته از روایات که نجف را وطن حقیقی مخلوقات میدانند ابلیس به خاطر سجده نکردن بر انسان خاکی، نخستین موجود رانده شده از وطن بود که در آسمانها و زمین مورد لعن قرار گرفت. جبرئیل امین نیز برای آن که حضرت آدم(ع) نخستین بار خانه کعبه را بسازند، سنگهایی از نجف آوردند. سنگی که جمیع موجودات در عوالم ملکی و ملکوتی در گرد آن به طواف درآیند تا در زمره بندگان، مؤمنان و محرمان وارد شوند و استحقاق بهشت و پذیرش توبه بیابند.
شفیعی سروستانی افزود: مخلوقات بی آن که بدانند به گرد خانه ای میچرخند که یک رکن آن سنگی است از نجف است و وقتی از رکن حجر طواف را آغاز میکنند، در واقع دارند دست بیعت با ید خداوند در زمین میدهند. دست خداوند در زمین نبوده و نیست مگر علی بن ابی طالب، غالب کل مغالب (ع). شرافت نجف یا همان ظَهر کوفه، به خاطر شرافت ذاتیاش بوده که این نه تنها نخستین عبادتگاه خداوند بوده است، بلکه زمین بنای کعبه و مدفن مولای متقیان علی(ع) بوده است و این محل، پایگاه اصلی دولت کریمه امام مهدی(عج) خواهد شد و افتتاح تاریخ بلند و بی نظیر شیعه از کوفه آغاز میشود.
سردبیر ماهنامه موعود سپس گفت: انتخاب سرزمین نجف و شرافت بخشیدن به این مکان، تقدیس و تبرکی از سوی خداوند متعال است و این اعتبار و حقیقت وجودی را هیچ کس نمیتواند از آن بگیرد. «وادی السلام» که در روایات محل تجمع ارواح مؤمنان معرفی شده است در ظهر کوفه قرار دارد و این وادی، محلی است که در آن دروازهها به سوی عوالم ملکوتی باز میشود و هیچ کجای زمین این وسعت وجودی را ندارد. از این سرزمین هر مؤمنی که بمیرد، در هر کجای زمین که باشد، روحش به نجف که همان وطنش است بازگردد. بدین ترتیب تمامی مؤمنان، «همولایتی» هستند.
شفیعی سروستانی با اشاره به این که این وطن تا زمانی که ظهور اتفاق نیفتد در قلب ماست، اظهار داشت: هر مؤمنی هم ولایتی با مؤمنان دیگر است. این همولایتی، طول و عرض جغرافیایی نمیشناسد و وقتی که حقیقت ولایت در قلبهایی مشترک نباشد، چه در مرزهای جغرافیایی یکسانی باشیم و چه نباشیم، هم ولایتی نیستیم. حال باید از خویش بپرسیم که چرا در عصر حاضر این مقدار به مرزهای خاکی و جغرافیایی اهمیت میدهیم اما نسبت به هموطنیها و همولایتیهای حقیقی مان غافلیم؟
در انتهای این مراسم، زیارت آل یاسین، بدرقه راه مؤمن «همولایتی» گردید.
گفتنی است نشستهای ماهانه موعود در آخرین پنجشنبه هر ماه شمسی به صورت آزاد و رایگان برای عموم برگزار میگردد و همواره در حاشیه این نشستها، نمایشگاهی از جدیدترین آثار مؤسسه فرهنگی هنری موعود عرضه میگردد.
نظرات