به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله سید منذر حکیم، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در نشست علمی «نقش زن و خانواده در تحولات اجتماعی و سیاسی جهان اسلام در رویداد مباهله» به ایراد سخن پرداخت که متن آن بدین شرح است؛
حادثه بسیار مهم تاریخی مباهله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در صدر اسلام سال نهم هجری بعد از فتح مکه و غزوه تبوک و بعد از اعلام برائت از مشرکین اتفاق افتاد.
بررسی این حادثه و بهره وری بهتر تاریخی باید روشمند وارد این حادثه شد چرا که در مباحث تاریخی نیازمند به اصول علمی بحث و بررسی در هر رویداد تاریخی را اگر نصب العین خود قرار دهیم قطعا بهره برداری ما از آن رویداد تاریخی بهتر خواهد بود و روش عینی همین را اقتضا میکند.
بررسی حادثه
در ۲۴ ذی الحجه نهم یا هجری مباهله اتفاق افتاد. در دوران مکه که دوران بوجود آوردن شالوده اصلی امت اسلامی است که پیامبر(ص) مامور به تشکیل دولت نبود اما مامور به تکریم امت بود و پیامبر مشرکین را به اسلام دعوت کرد و کم کم به اسلام گرویدند و جمع قابل توجهی شدند که مورد حمله قریش قرار گرفتند و بخشی از آنها مجبور به هجرت به حبشه و بخشی شهید شدند و بخشی در محاصره قریش قرار گرفتند تا اینکه خداوند اسبابی را بعد از رحلت حضرت خدیجه(س) و حضرت ابوطالب(س) فراهم کرد و بعد از برداشتن حصار شعب ابی طالب کم کم گشایشی برای مسلمین بوجود آمد با تدبیر هجرت که خداوند برای مسلمین بوجود آورده بود و مدینه آغاز تاسیس نخستین دولت اسلامی با رهبری پیامبر(ص) بود که در ۵ سال اول که پایه گزاری دولت بود غزوههای بدر احد و…رخ داد.
بعد از سال پنجم سالهای قدرت گرفتن و گشایش برای دولت اسلامی ومسلمین است که در سال ششم صلح حدیبیه انجام میشود که نشانه اقتدار پیامبر(ص) است و قریش پیامبر(ص) را بعنوان قدرت حاکم در منطقه میپذیرد و آمادگی صلح پیدا میکند و در سالهای ۷و ۸ قبایل دیگر با پیامبر(ص) هم پیمان میشوند تا با فتح مکه پیروزی مسلمین چشمگیر میشود سپس فتح طائف و جنگ موته و تبوک قدرت اساسی در جزیره العرب میشود و برای قبایل و بزرگان دیگر که اطراف جزیره العرب بودند مثل یمن ایران و…. مکاتبه میکند برای افزون کردن قدرت اسلام و آنجاست که بحث برائت از مشرکین بوجود میآید و پرچم شرک باید نباشد.
بعد از برائت چون پیامبر(ص) به نصارای نجران پیام آمدن و انتخاب اسلام را داده بودند نصارای پیرو حضرت عیسی(ع) بودند و قران نیز موضعش نسبت به حضرت عیسی(ع) روشن بود لذا زمینه مناسب بود تا آنها یار پیامبر باشند اما انجام نشد. یکی از دلایل آن، همان قدرتهای حاکم بنام مسیحیت حاکم بر آنها بود که گویا آمادگی قرار گرفتن زیر پرچم پیامبر(ص) را نداشتند.
شگرد مباهله از طرف پیامبر اکرم(ص) بعنوان آخرین حربه مسالمت آمیز اما با چالشی بسیار مهم برای یک از دو طرفی که ادعای حقانیت میکند بود. مباهله یعنی دعا کردن و نفرین کردن طرف مقابل اگر بر باطل باشند.
در وهله اول نصاری نجران میپذیرند چون مدعی هستند که بر حق هستند اما قبل از مباهله پیامبر(ص) با اینها اتمام حجت میکند یعنی با روش علمی وارد بحث جدی در ابطال عقاید شان نسبت به حضرت عیسی(ع) میشوند آنها مدعیند که حضرت عیسی(ع) یا خود خداست یا فرزند خدا و به این ترتیب این دیدگاه از نگاه قران شرک است.
پیامبر در وهله اول ادعاهای آنها مبنی بر الوهیت حضرت عیسی(س) را ابطال میکنند وقتی ابطال میشود از لحاظ علمی باید اینها تسلیم شوند ولی گویا موانعی در تسلیم شدن آنها از لحاظ سیاسی بوده به همین خاطر آنها را به اسلام دعوت میکند اگر نپذیرند حال آنها مانند مشرکین است که باید با آنان جنگید. اینجاست که امام آنها را به چالش مباهله میکشاند و آنها در ابتدا قبول میکنند ولی در روز مباهله میبینند پیامبر(ص) با حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و امام حسن و امام حسین(ع) علیهما السلام وارد میشوند و لرزه بر اندام نجرانیها میافتد و از مباهله خوداری میکنند و میگویند او کسی است که حاضر است تمام خانواده اش نابود شود بخاطر اسلام و این نشانه حقانیت او و دین اوست.این نوع آرایش پیامبر برای مباهله میتواند کل نصارای نجران را از بین ببرد آنها میگویند ما نمیجنگیم اما صلح میکنیم و پیامبر صلح را قبول میکنند به این معنا که آنها مسیحی بمانند و مزاحم دولت اسلامی نباشند و جزیه بدهند.
در این روز با حادثه چنینی در چند سال قبل مقارن است ۲۴ ذی الحجه آیه تطهیر نازل شده بود و طهارت اهل بیت در قران ثبت میشود در سوره احزاب و بخشی از آیه ۳۳ تطهیر. اهل بیتی که تطهیر شدند برای مباهله آمدند و اعلام آمادگی بر فدا کردن خودشان بر عقیده اسلام محمدی کنند. اعلام جانبازی و فداکاری با حضور در صحنه که یک نوع جنگ نرم است.
تحلیل حادثه
یعنی علل و ریشههای این حادثه تاریخی را ببینیم و نیز پیامدهای این حادثه و بخش عبرت آموزی از این حادثه تاریخی برای حال حاضر میتوانیم داشته باشیم.
علل تاریخی این حادثه: منابع زیادی برای مباهله آمده در چند جلد از کتب پیشوایان هدایت مربوط به پیامبر و جلد مربوط به حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) آمده است در کتب کلامیتحت عنوان فضایل امیرالمومنان(ع) و فاطمه الزهرا(س) آمده و نیز در کتب تفسیری به وفور آمده هر چند برخیها در این حادثه تحریفاتی صورت دادند اما مورد اجماع مفسرین و مورخین بر این است که پیامبر با اهل بیت خود آمدند. همچنین در سوالی کههارون الرشید از امام کاظم(ع)میکند که چرا شما خودتان را فرزندان پیامبر میدانید در حالی که پیامبر پسری نداشته و حضرت به حادثه مباهله استناد میورزند و میفرمایند: ابناء نا حسن و حسین(ع) بودند و اینان فرزندان پیامبر به نص قران هستند و ما به این دلیل فرزندان پیامبر هستیم از طریق حسنین(ع).
علاوه بر آنچه علمای کلام و مفسرین و فقها در فضیلت اهل بیت علیهم السلام بیان داشتند که شجره طیبه سادات از راه حسنین و حضرت فاطمه زهراو امیرالمونین علیهم اسلام در جهان بشریت رونق بخشیدند که بسی کار علمی نیاز دارد.
در اینجا دو بحث مطرح میشود:
۱ – بحث تربیتی: یعنی وقتی امام حسین(ع) خودش را برای شهادت در کربلا آماده میکند و خبر این را پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) داده بود، این چه تربیتی است که پیامبر فرزندان خودش را آماده جانبازی و شهادت طلبی میکنند تا بتوانند پاسدار دین جدشان باشند. این نکته مهم تربیتی است که ما باید چگونه فرزندانمان را و تا چه مرتبه ای از مراتب کمال برسانیم از همان بدو تولد و قبل از آن که حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) را آماده کرده بود و در حادثه مباهله این به اثبات رسیده بود که اهل بیت معصومین علیهم السلام مقام بسیار بلندی دارند و کسی در حد آنها وجود ندارد و بالاتری درجات مسئولیت پذیری را داشتند و این را به اثبات رساندند.
۲ – بحث اجتماعی: اینکه حضرت علی(ع) در شب قبل از هجرت در رختخواب پیامبر خوابید و در شعب ابی طالب و… بارها و بارها این کار را انجام داده بود و آماده فداکاری در هر زمان برای حفظ خاتم پیامبران بود. این یک بعد اجتماعی و سیاسی است که دولت نوپای خاتم پیامبران احتیاج به تقویت بنیه علمی و معنوی دارد میبینیم که اهل بیت طهارت اولین کسانی هستند که خودشان به این جایگاه رساندند، شهادت در راه حفظ دولت اسلامی،پیامبر و آرمآنهای اسلامی و عملا وارد این مرحله شدند با حضور در مباهله.
برخی این مباحث اخلاقی را مخصوص آنها میپندارند یعنی انحصاری میدانند و میگویند این حادثه دیگر تکرار نخواهد شد اما ما میتوانیم از این حادثه درس و عبرت بگیریم حتی میتوان فتوای فقهی از این حادثه بدست بیاوریم. برخیها جرات استنباط از سیره پیامبر و اهل بیت را ندارند و این مشکلی است که باید در بحثهای علمی تخصصی مورد بررسی قرار گیرد. وقتی پیامبر و معصومین الگو شدند و لکم فی رسول الله اسوه حسنه در قران آمد تاثی به پیامبر چگونه خواهد بود و تا کجا میتوانیم تاثی کنیم. آیا اصل را بر اختصاص کمالات و الگوها قرار دهیم یا اینکه پیامبر(ص) آمده اند تا هدایت کنند و آخرین مراتب کمالی که در وجود ایشان تبلور پیدا کرده را به مردم نشان دهد و قابل الگو برداری است ممکن است به مقام ایشان نرسیم ولی میتوان از سیره رفتار و کردار پیامبر و حوادث تاریخی که این سیره را نشان میدهد بهره برداری بهینه و صحیح داشته باشیم.
از حادثه مباهله چه چیزهایی روشن میشود:
۱ – اهمیت خانواده.
۲ – خانواده الگو داریم که خودش را به این شکل در واقعه مباهله نشان داده.
۳ – بالاترین مراتب جانبازی و فداکاری را ترسیم میکند.
۴ – محوریت خانواده و جامعه خانواده محور جامعه موفقی است. لذا پیامبر(ص) خانواده خودش که برترین خانواده در همه اعصار است در سوره هل اتی و کوثر و نور چنین خانواده را ترسیم میکند و نیز سوره دهر. اینجاست که میتوان گفت سوره کوثر در حقیقت سر و نکته اساسی در رسیدن به اقتدار معنوی و تاثیر گذاری در جهان اسلام را بخوبی بیان کرده
۵ – ایثار و فداکاری مراتب دارد در فداکاری انسان بجایی برسد که بالاترین داشتههای خود که خانواده اش باشد را در راه دین و عقیده در طبق اخلاص بگذارد.کلمه ای که از حضرت زینب(س) در روز عاشورا بیان شد: اللهم تقبل منا هذا القربان. خدایا این قربانی را در راه خودت از ما اهل بیت قبول بفرما. و بالاتر از همه اهل بیت امام حسین(ع) که در کزبلا برای فداکاری حضور یافتند و بالاتر از شهادت تحمل فشار روانی اسارت برای ابلاغ دین و رسالت محمدی به جهانیان. و اکنون تحولی در آن منطقه بوجود آمد و میبینیم که چگونه از دین خدا در برابر صهیونیسم دفاع میکنند اینها همه از برکات مباهله و عاشورا است.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=24157
نظرات