به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، علی بهادری جهرمی، کارشناس حقوق شهروندی در برنامه بدون توقف، در پاسخ به این سؤال که «آیا ولی فقیه نصب میشود یا انتخاب و آیا میشود مردم به صورت مستقیم ولی فقیه را تعیین کنند» اظهار کرد: هیچ ایرادی ندارد که مردم به صورت مستقیم به ولی فقیه رأی دهند.
وی ادامه داد: طبق تئوری ولایت فقیه ما باید بگردیم شبیهترین فرد به معصوم را پیدا کنیم آنکه در فهم شریعت توانایی زیادی دارد و به معصوم نزدیک است و میتواند در اجرای شریعت خودش را کنترل کند و در مسیر شریعت گام برمیدارد، عادل است و توانایی اداره امور را داشته باشد ما یک شخصی را با این ویژگیها باید برگزینیم و هر که بیشتر این ویژگیها را داشته باشد اصلح است، در واقع این همان پروسهای است که برای انتخاب مرجع تقلید طی میکنیم، روشهای متعددی برای انتخاب ولی فقیه وجود دارد که یکی از آنها نیز این است که به طور مستقیم انتخاب کنیم.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که «چه شد که روش غیر مستقیم انتخاب شد» عنوان کرد: در ابتدا شیوه انتخاب مستقیم هم در قانون اساسی ذکر شده بود و حتی حضرت امام خمینی(ره) به شیوه مستقیم انتخاب شدند من حالا توضیح میدهم که چرا قانون اساسی این شیوه را انتخاب کرد و از آن هم دفاع میکنم.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان و مشاوران خانواده قوه قضائیه همچنین تصریح کرد: تصور کنید که برای عمل چشم به یک متخصص نیاز دارید یکی از این روشها این است که یک پزشک را خودتان انتخاب کنید اما روش دگر این است که از جمعی از متخصصان کمک بگیرید که البته این روش معقولتری است و البته برای انتخاب مرجع هم همین شیوه را داریم و بهتر است برای انتخاب ولی فقیه نیز از همین راه استفاده کنیم.
بهادری در خصوص تفاوت تئوری ولایت مطلقه و مقیده فقیه گفت: ولایت فقیه وقتی در فقه شیعه مطرح میشود از دو حیث قائلان متفاوتی دارد یکی از حیث شیوه پیدا کردن این ولی فقیه که تئوریهای انتخابی و انتصابی مطرح میشود و یکی از حیث حدود اختیارات ولی فقیه که مطلقه و مقیده بودن حدود اختیارات مطرح میشود، تئوری کلان و پیش فرض این است که یک کسی که دارای شرایطی از جمله اجتهاد و عدالت هست باید اداره امور اجتماعی را برعهده بگیرد.
وی در ادامه تصریح کرد: حالا در مرحله دوم میگویند فردی که اداره امور اجتماعی را بر عهده میگیرد حوزه تصدیاش شامل چه موضوعاتی است که در این خصوص دو تئوری کلان مطرح میشود، تئوری که مشهور هست میگوید هر آنچه که معصوم در حوزه اختیارش داشته ولی فقیه هم دارد، تئوری دوم که تئوری اقلیت هست و قائلان به این تئوری حضراتی همچون آیتالله خویی، شیخ انصاری و آمیرزا جواد آقا تبریزی هستند عقیده دارند فقیه قطعا ولایت دارد، این علما حوزه امورعمومی را حوزه امور حسبیه میدانند. عموم این بزرگان از جمله آیتالله آقا جواد تبریزی و آقای خویی تعریفشان از امور حسبیه شبیه همان تعریف حکومتداری است.
بهادری در تعریف امور حسبیه توضیح داد: مثلا یک سری از امور هست که متولی خاصی برایش مشخص نشده مثل سرپرستی امور صغیری که ولی ندارد، مالی که صاحب ندارد یا زمینهایی که در اختیار حکومت است، میگویند اموری که در اختیار حاکم اجتماعی قرار میگیرد اینهاست. از جمله امور حسبیه اداره امور مسلمین است، یعنی قائلان به آن میگویند ما بالاخره یک نظم اجتماعی میخواهیم چه کسی باید عهدهدار این امور شود، فقیه از نگاه امور حسبیه در ولایت مطلقه نیز دارای همین اختیارات است و اجمالا فرق خاصی با هم ندارند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که «چرا آیتالله سیستانی که قائل به ولایت مقیده هستند به گونه دیگری عمل میکنند» تصریح کرد: آیتالله سیستانی در چه اموری مداخله میکنند مثلا در بحث راهپیمایی اربعین، بحث داعش، وقتی بحث داعش پیش میآید ایشان حتی حکم میدهند، یعنی در امور اجتماعی با جایگاهی که از امور حسبیه پیدا کردند مداخله میکنند.
این کارشناس حوزه شهروندی همچنین در خصوص اینکه آیا فقیه حق مداخله در امور خصوصی مردم را دارد یا خیر، اظهار کرد: آقای خویی در مقام پاسخ به این سؤال که آیا در ولایت مقیده فقیه حق مداخله در امور شخصی افراد را دارد یا خیر میگویند خیر ندارد که البته طبق تئوری ولایت مطلقه هم فقیه حق مداخله در امور خصوصی را ندارد و تنها میتواند در عرصه اجتماعی مداخله کند.
وی در پاسخ به این سؤال که «چرا با وجود اینکه برخی از علما به ولایت مقیده اعتقاد دارند ما مطلقه را اجرا کردیم» گفت: به همان دلیلی که هر کشوری روش دیگری را مد نظر قرار داده، مردم هر کشوری خودشان برای خودشان تصمیمگیری میکنند، مردم ما انقلابی کردند و مدیران و نخبگانشان و فرماندهان انقلاب را خودشان انتخاب کردند، آنها این تئوری را مبنای عمل قرار دادند و مردم هم این تئوری را در همه پرسی که به قانون اساسی رأی دادند پذیرفتند.
رئیس هیئت مدیره بنیاد صیانت از حقوق شهروندی در پاسخ به این سؤال که آیا «این تناقض ندارد که ما سالگرد انقلاب مشروطه را برگزار میکنیم و خودمان ولایت مطلقه را قبول میکنیم» گفت: ولایت مطلقه دقیقا در امتداد همان حرکت مشروطه است، ولایت مطلقه فقیه یقینا یک ولایت مشروطه است.
وی در پایان تصریح کرد: اشتباه نگیرید اصطلاح ولایت مطلقه یک تئوری است در برابر ولایت مقیده، یعنی وقتی میگوئیم ولایت مطلقه به این معنی نیست که هیچ حدی ندارد، نه حدود بسیار زیادی دارد که اولا محدود به امور عمومی است، دوما محدود به چارچوب شریعت است، سوما محدود به رعایت مصالح امور مسلمین است، اگر ولایت مطلقه فقیه را با اصطلاحات حقوقی میخواهید تعریف کنید یعنی یک ولایت مشروطه در چارچوب قانون شریعت و پیادهسازی شده در چارچوب قانون اساسی و این قانون کاملا در استمرار حرکت مشروطه است.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=12354
نظرات