به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، پس از واقعه جانگداز عاشورا در سال ۶۱ هجری اولین گزارشها را همان شاهدان عینی واقعه یعنی خانواده امام حسین(ع) به ویژه زینب کبری(س) و حضرت سجاد(ع) به تاریخ ارائه کردند. بعدها این گزارشها به ویژه از دو روز پایانی وقوف در صحرای نینوا مقتل خوانده شد. گزارشهایی بدون غلو، مستند به مشاهدات و مبتنی بر واقعیت و عقلانیت بدون آن که احساسات و عواطف خارجی به آن افزوده شود به خودی خود مظلومیت، شهامت و حماسه و عرفان واقعه عاشورا را نشان میدهد.
پیش از بحث کربلا، مقتلنویسی درباره دیگران نیز مصداق داشته است
حجتالاسلام قاسم خانجانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتگویی با اشاره به سیر عاشوراپژوهی و نقل واقعه کربلا در تاریخ، به بررسی روند مقتلنویسی و اعتبار این مقاتل پرداخت.
وی با اشاره به سیر مقتلنویسی از واقعه عاشورا در طول تاریخ اسلام، گفت: در ابتدای امر بحث مقتل به معنای نقل وقایع مربوط به حادثه و واقعه کربلا، به شکل مکتوب نبوده است؛ در واقع ما باید پیش زمینهای برای مقتلنگاری به عنوان مقتل شفاهی، نقل حوادثو وقایع کربلا به شکل شفاهی در نظر بگیریم و پس از آن مقتل نگاری و نگارش مکتوب حوادث و وقایع و اتفاقات کربلا را در نظر داشته باشیم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: اساساً زمانی که واژه مقتل به زبان می آید، معنای اولیه ای که در ذهن افراد نقش می بندد مقتل سیدالشهدا (ع) است در حالی که پیش از بحث کربلا، مقتلنویسی درباره دیگران نیز مصداق داشته است؛ در واقع یک نوعگزارش حوادث مربوط به کشته شدن یا واقعهای که منجر به کشته شدن و شهادت افراد دیگرمی شد در تاریخ وجود دارد که از آن با عنوان مقتل یاد میکنند؛ برای مثال قبل از بحث مقتل امام حسین (ع) و کربلا، درباره امیرالمومنین (ع) مقتل امیرالمؤمنین (ع) را داریم، همچنین در مورد امام حسن مجتبی (ع)، مقتل الحسن بن علی (ع) را داریم و حتی فراتر از آن درباره سایر چهره ها و افرادی نظیر حجر بن عدی مقتل حجر و درباره عثمان نیز مقتل عثمان را داریم؛ بنابراین مقتل به عنوان یک اصطلاح و نوع نگارش، اختصاص به امام حسین (ع) ندارد هر چند بعدها در باره امام حسین (ع) غلبه پیدا کرد.
این پژوهشگر در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه مقتلنویسی برای امام حسین (ع) مسالهای نبود که تنها از سوی شیعیان پیگیری شود، افزود: در روایت واقعه کربلا نَه تنها گزارشهای متعددی از سوی اهل بیت (ع) و شیعیان ارایه شد، بلکه این گزارشها از همان روز عاشورا در سال ۶۱ از سوی برخی از نیروهای دشمن به منظور گزارش واقعه کربلا برای فرماندهان و افراد حکومتی بالادست خود آغاز شد. بنابراین بخشی از آنچه که باقی ماند حاصل همین گزارشها از سوی نیروهای لشکر ابن زیاد بود که از نزدیک شاهد ماجرا بودند.
وی تصریح کرد: بخش دیگری از این روایات و راویان از اهل بیت (ع) بودند، امام سجاد (ع)، حضرت زینب (س) و حتی امام محمدباقر (ع) که در آن زمان چهار سال بیشتر نداشتند برخی وقایع را گزارش کردهاند.
از کی نوشتن مقاتل آغاز شد؟
حجتالاسلام خانجانی ادامه داد: با این مقدمه، اکنون می توان از نظر تاریخی سیر مقتلنویسی را بررسی کرد. از نظر تاریخی از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم روال نوشتن مقاتل آغاز شد چراکه تا پیش از آن مقاتل شفاهی و نقل سینه به سینه وجود داشت و مشخصاً تا این زمان کسی نبود که به شکل مکتوب اقدام به نگارش مقتل کند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: اولین مقتل به وسیله اصبغ بن نباته که از یاران نزدیک امیرالمؤمنین علی (ع) بود و تا حدود سال ۱۰۰ زنده بوده است نگاشته شد اما این مقتل باقی نمانده است پس از وی از مقتل جابر بن یزید جعفی که به سال ۱۲۸ از دنیا رفت باید یاد کنیم که این مقتل نیز باقی نماند. از یکی دو مقتل دیگر که بگذریم که باقی نمانده است، نخستین مقتل مکتوب که به شکلی باقی مانده است از ابومخنف است. او سال ۱۵۷ هجری قمری از دنیا رفت. ابومخنف گرایش فکری شیعی عام داشت و به ظاهر نمیتوان او را شیعه امیرالمومنین علی (ع) دانست اما او محب اهل بیت بود؛ کتاب مقتل ابومخنف نیز به همان شکل باقی نماند اما چون مورخان بعدی از مقتل او استفاده کردند مقتل ابومخنف در منابع بعدی انعکاس یافت و از همین گزارشهای موجود در منابع، در دوران معاصر به وسیله استاد یوسفی غروی مقتلی جمع آوری و بازسازی و به نام «وقعه الطف» چاپ شده است که در حقیقت آن را مقتل ابومخنف میدانند البته قطعاً این مقتل نیز مقتل کامل ابومخنف نیست.
وی ادامه داد: پس از ابومخنف ابن کلبی که به سال ۲۰۶ درگذشت و نصر بن مزاحم منقری درگذشته به سال ۲۱۲ نیز مقتل داشتهاند که باقی نمانده است. همچنان که برخی دیگر همچون ثقفی صاحب الغارات درگذشته به سال ۲۸۲ و یعقوبی صاحب تاریخ یعقوبی درگذشته به سال ۲۹۲ نیز مقتل داشتهاند که آنها نیز باقی نماندهاند. به هر حال گزارشهای ابومخنف در «انساب الاشراف»، «تاریخ طبری» و برخی دیگر از منابع تاریخی مورد توجه قرار گرفت و بیشتر یا بخشهایی از آن در منابع بعدی وجود دارد. البته بخشهایی از گزارشهای مربوط به کربلا در برخی از منابع اهل سنت که نگاهی متعصبانه داشته اند مانند کتاب «طبقات ابن سعد» درگذشته به سال ۲۳۰ نیز وجود دارد.
حجتالاسلام خانجانی اظهار کرد: اما در دوره های بعد مقتلنویسی یا به شکل مستقل ارایه شد یا در قالب محتوایی گنجانده شده در قالب یک کتاب با موضوعی متفاوت از واقعه کربلا. در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، شیخ مفید بخشی از این مقاتل را در «الارشاد» خود آورد و از آنجایی که شیخ مفید عالم برجسته و طراز اول شیعی است متن او مورد اعتماد بوده و در ادوار بعد نیز از آن استفاده شد.
مقتل جامع سیدالشهدا؛ مقتلی معتبر برای روضه خوانی
عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: همچنین بعدها شیخ طوسی و بزرگان دیگر به شکل جسته و گریخته دست به نگارش مقتل زدند تا قرن هفتم و هشتم که شاید بتوان گفت این ایام یکی از بزنگاههای نگارش مقتل است چراکه «لهوف» نوشته سید بن طاووس، اثری متفاوت و جامع و فتح باب جدیدی در نگارش مقتل بود و تا به امروز مورد توجه است، در دوره های بعد اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم نیز برخی مقاتل وجود دارد که با اشکالات فراوانی نیز مواجه است مثل «روضه الشهدا» کاشفی درگذشته به سال ۹۱۰ و تا دوره قاجار که کسانی چون فرهادمیرزا با نگارش مقتلی به نام «قمقام زخار و صمصام بتار» و ملا آقا دربندی با نگارش «اسرار الشهاده» و ملا حبیب شریف کاشی با نگارش «تذکره الشهدا» در این مسیر اقدام کردند که البته هر یک از این آثار دارای اشکالاتی هستند و نقدهایی به آنها وارد است.
حجتالاسلام خانجانی افزود: اما در ادامه به «منتهی الامال» شیخ عباس قمی میرسیم، همچنین بخشی از «ناسخ التواریخ» که از جدیدترین آثار در دوره معاصر به شمار رفته و در مورد واقعه کربلا مطالبی نوشتهاند. علاوه بر این برخی آثار در باره مقتل و موضوع کربلا نوشته شد که کتاب «حماسه حسینی» شهید مطهری از آن جمله محسوب می شود. شاید بتوان جامعترین و آخرین مقتلی که در دوران معاصر نوشته را مقتل جامع سیدالشهدا دانست که به همت گروهی از تاریخ پژوهان زیر نظر استاد پیشوایی تهیه و تدوین شده است که نه تنها واقعه کربلا که بسیاری از حوادث پیرامون قیام سیدالشهدا (ع) از جمله مشخصات یارانحضرت به لحاظ منطقه جغرافیایی که از آن برخاسته بودند، مقدمه قیام و اتفاقاتی که شکل گرفت در قالب دو جلد منتشر شده است.
وی در پایان از مباحث خود در مورد استفاده از مقاتل در روضهخوانیها گفت: از هر مقتلی نمیتوان برای این منظور بهره جست چراکه همان طور که پیشتر اشاره شد از نظر معتبر بودن منابع، برخی از این مقاتل نقص های فراوان دارد، حتی نسبت به لهوف سید بن طاووس نیز انتقاداتی وارد است، اما اگر بخواهیم نمونه ای در این رابطه نام ببریم، مقتل جامع سیدالشهدا به دلیل انسجام و اعتبار مطالب و منابع می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
انتهای پیام/
منبع: مهر
https://ihkn.ir/?p=19320
نظرات