آیت الله مصباح یزدی: تمدن مفهومی است که از ویژگیهای کلان زندگی انسانهایی حکایت میکند که نوعی وحدت ارگانیگ و اندامواره برای خود قائل هستند.
واژه تمدن و رابطهاش با فرهنگ موضوع مورد مناقشه بسیاری از کارشناسان است، و بخشی از ابهامها و اختلافات از این جا نشات میگیرد که خود فرهنگ تعریف واحدی ندارد.
تعریف تمدن
آیتالله مصباح یزدی تعریف جدیدی از تمدن پیشنهاد کرده و گفتند: تمدن مفهومی است که از ویژگیهای کلان زندگی انسانهایی حکایت میکند که نوعی وحدت ارگانیگ و اندامواره برای خود قائل هستند و برای رفع نیازها و دفع خطرها و ارتقای بهرهها و رسیدن به آرمانهای والا تلاشهای برنامهداری انجام میدهند و برای رسیدن به اهدافشان از انواع نعمتها استفاده میکنند و در واقع چتری است که بر همه فعالیتهای اجتماعی سایه میافکند و از نوعی ثبات برخوردار است.
استاد عالی حوزه با بیان اینکه تمدن یک مساله شخصی نیست، تاکید کردند: دین میتواند شخصی باشد و یک نفر در عالم، اعتقاداتی داشته باشد و رفتاری انجام دهد اما تمدن متعلق به زندگی اجتماعی و مدینه میباشد.
ایشان افزودند: تمدن به زمانی تعلق میگیرد که انسانها با هم زندگی میکنند نه زندگیای که کوچنشینی و بیابانگردی باشد. بنابراین انسانهای اولیه که بیابانگرد یا جنگلنشین بودند را نمیشود در این تعریف آورد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه دادند: وقتی به زندگی انسانها تمدن میگویند که جای ثابتی داشته باشند و زندگی اجتماعی آنها ثبات داشته باشد. این نوع زندگی مبتنی است بر اینکه هر کدام از انسانها نیروی مستقل باشند و نوعی وحدت ارگانیگ و اندامواره بین خودشان قائل باشند.
ایشان با اشاره به دلیل تاکید بر وحدت ارگانیگ و اندامواره اظهار داشتند: اندامها هیچ شباهتی با هم ندارند اما همه اعضا با هم کمک میکنند تا یک انسان رشد کند.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه ۴ عامل باعث حرکت اجتماعی میشود، اظهار داشتند: عامل اول نیازهایی است که احساس میکنیم و این نیازها به انسان فشار میآورد.
ایشان دفع خطرها را دومین عامل حرکت اجتماعی دانسته و افزودند: انسانهایی که در جنگل زندگی میکردند با حیوانات وحشی سروکار داشتند و در برخی موارد افراد بزهکار یا خطرات طبیعی مثل سیل، زلزله و… زندگی انسان را تهدید میکند و هر فردی به تنهایی نمیتواند این خطرات را دفع کند.
به گفته این استاد عالی حوزه، دسته دیگری از خواستهها در انسان شکل میگیرند که جنبه ثانوی دارند، یعنی انسان دوست دارد این طور باشد و اگر این خواستهها نباشد، انسان نابود نمیشود. انسان میخواهد زندگیاش ارتقا یابد و بهرههای بیشتری از زندگیاش ببرد.
آیتالله مصباح یزدی، رسیدن به آرمانها را چهارمین هدف زندگی اجتماعی ذکر کرده و گفتند: انسانهای پیشرفته میخواهند آرمانی زندگی کنند. آنهایی که دنبال سعادت اخروی هستند و یا آنهایی که معتقد به خدا و قرآن نیستند در همین زندگی دارای آرمانهایی هستند.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کردند: این اهداف در صورتی تامین میشوند که کار دسته جمعی انجام شود. اگر هر کدام از افراد جامعه برای خودشان کار کنند به این اهداف نمیرسند کما اینکه آرمانهای آنها نیز زمینه فکری میخواهد. باید عقل و یا راههای دیگر همچون وحی را به کار گرفت تا آرمانها را انتخاب کرد.
وی تقسیم کار را از الزامات زندگی اجتماعی دانسته و افزودند: هر گروهی از انسانها باید یک بخشی از این نیازها را عهدهدار شوند تا بهتر پیشرفت کنند. اینجاست که تمدن با فرهنگ ارتباط پیدا میکند.
سه مولفه اصلی تمدن
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه باورها و ارزشها دو شاکله فرهنگ را تشکیل میدهند، تصریح کردند: سه مولفه اصلی را میتوانیم برای تمدن قائل شویم؛ اول زندگی اجتماعی، دوم اعتقاد به نوعی وحدت میان این کثرتها و سوم، در عین وحدت باید کارها را تقسیم کرد.
به گفته ایشان، هر کسی باید مسئولیت خودش را داشته باشد و اگر قرار باشد همه در کارهای هم ورود کنند تمدن شکل نمیگیرد.
ایشان با اشاره به اینکه رابطه دین و فرهنگ خیلی به هم نزدیک است، اظهار داشتند: از همان جا که فرهنگ با تمدن ارتباط پیدا میکند دین هم با تمدن ارتباط پیدا میکند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به مراتب وحدت در جامعه و وحدت در اعتقادات دینی اشاره کرده و گفتند: همه مسلمانان با فرقههای مختلفی که دارند در یک دین هستند، حتی برخیها دیگران را تکفیر میکنند اما در یک دین هستند ولی وحدت قویتر، وحدت در یک مذهب است و در همین مذهب آنهایی که گرایشهای نزدیکتری دارند وحدت قویتری دارند.
ایشان ادامه دادند: در دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) این طور نبود که هیات دولت ۳۰ نفر داشته باشند و هر کدام از وزرا، معاونان و دستگاههای اداری داشته باشند. حکومت اسلامی زیر نظر ۳ نفر (حاکم، قاری و خزانهدار) مدیریت میشد اما همانطور که جوامع گستردهتر و پیچیدهتر میشود تشکیلات نیز احتیاج به توسعه پیدا میکند.
رابطه فرهنگ و تمدن
آیتالله مصباح یزدی گفتند: رابطه فرهنگ و تمدن را به این صورت میشود تنظیم کرد که فرهنگ بیشتر به جنبه نرمافزاری میپردازد و تمدن به سختافزاری. به عبارتی دیگر مسائل فرهنگی بیشتر ذهنی و روحی است اما نمود آنها در جامعه در شکل موسسات عینی تشکیل میشود. این دو با هم توام هستند اما ممکن است فرهنگی در جامعه باشد ولی هنوز به عینیت کامل نرسیده باشد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کردند: اول باید فکر اسلامی را توسعه دهیم و نیروی انسانی را تربیت کنیم که این فکر را داشته باشند و بپذیرند و رای بدهند و با آن مخالفت و کارشکنی نکنند و بعد اینها را پیاده کنیم.
ایشان با بیان اینکه گاهی حتی در تعریف دین اختلاف پیش میآید، تصریح کردند: بعضیها میگویند دیندار کسی است که معتقد به خدا باشد. البته دین بیخدایی و انسانپرستی هم داریم. صرف نظر از تعریف عالم، تعریف معروف در جامعهشناسی این است که کسانی که اعتقاد به خدا دارند دیندار هستند، ولو اینکه به دستورات دین عمل نکنند. در مقابل آن تعریف دیگری بیان میشود که دیندار کسی است که رفتارهای دینی از قبیل نماز خواندن و روزه گرفتن و… داشته باشد.
ایشان تعریف مطلوب دین را نگاه جامع به آن دانسته و ادامه دادند: این نگاه، دین را یک شجره میبیند که ریشه، تنه، شاخ و برگ و حتی میوه را در بر میگیرد. این دین، اخلاق و اعتقادات و احکام فردی و اجتماعی را شامل میشود و فداکاری و ایثار نیز جزو آن است.
آیتالله مصباح یزدی نمودهای عینی را جزو تمدن دانسته و تاکید کردند: مدارس، مساجد، دستگاههای اداری، ارتش و همه چیزهایی که برای مدیریت کشور لازم است، عینیتش جزو تمدن است اما اینکه چگونه باید انتخاب شود جزو فرهنگ است و توجه به اینها باعث میشود از خیلی اختلافات و مغالطهها جلوگیری شود.
عقلانی بودن تمدن
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ به این سئوال که تمدن را چگونه میشود، عقلانی دانست؟ اظهار داشتند: یکی از مولفههای تمدن تلاش برای رفع نیازها، دفع خطرها، ارتقای بهرهها و تحقق آرمانهاست.
ایشان با بیان اینکه همه اینها احتیاج به نوعی شناخت دارد، تصریح کردند: اگر این شناختها بر اساس منطق عقلانی صحیح بود، آنچه بر اینها مترتب بود عقلانی میشود اما اگر بر اساس خرافات و اوهام و اساطیر مبتنی بود عقلانی نیست.
آیتالله مصباح یزدی گفتند: ما خیال میکنیم وقتی در کشور ۸۰ میلیونی زندگی میکنیم کسی وجود ندارد که زندگیاش خرافی باشد ولی غافل هستیم که کشورهایی هستند که زندگی صدها میلیون نفر آن مبتنی بر خرافات است.
به گفته این استاد عالی حوزه علمیه، تمدن وقتی عقلانی است که مبانی فکری که زیرساخت و ریشههای آن را تشکیل میدهد مورد تائید عقل باشد، اما اگر چیزهایی بود که دلیل عقلانی ندارد و خیالات و اوهام است، تمدن عقلانی نیست.
نقش دین در عقلانیت تمدن
ایشان با اشاره به یافتههایی که ما برای دین قائل هستیم، تاکید کردند: حقایقی که عقل توان درکش را ندارد، دین از راه وحی برای ما مشخص میکند. اینها موافق عقل است و ارزش اجتماعی آن از دادههای عقلانی ما بهتر است چون وحی اشتباه ندارد.
آیتالله مصباح یزدی افزودند: دین میتواند بالاترین نقش را در عقلانیت یک تمدن ایفا کند؛ البته اگر دین، صحیح باشد.
ایشان اصلاح مبانی فکری را قدم اول رسیدن به تمدن اسلامی دانسته و تاکید کردند: برای تمدن صحیح اسلامی اول فرهنگ صحیح اسلامی، بعد اعتقادات صحیح و سپس سایر علومی که میتواند در رسیدن به اهداف کمک کند، نیاز است.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) فرهنگ را عنصر اصلی انقلاب اسلامی برشمرده و گفتند: با توجه به ۴ مولفهای که در زندگی اجتماعی گفته شد، جهت حرکت علمی و آموزشی و فرهنگی کشور مشخص میشود. از یک طرف باید نیازهای فیزیولوژیکی مردم تامین شود و از سوی دیگر خطرها دفع شود.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه اگر کشوری نتواند از خودش دفاع کند حذف میشود، تصریح کردند: به همین دلیل است که مقام معظم رهبری بر تقویت بنیه دفاعی تاکید دارند.
ایشان اضافه کردند: چیزهایی که خوابش را نمیدیدیم در انقلاب اسلامی به وقوع پیوست. همین که جرات میکنند که بگویند اگر زیر برجام بزنند ما آمادگی داریم آنها را غافلگیر کنیم، یک مرحله مهم است.
این استاد حوزه علمیه به دستاوردهای پزشکی اشاره کرده و گفتند: روزگاری بود که پزشکان ما جرات نداشتند یک عمل جراحی را در کشور انجام بدهند و چند تا از مراجع برای عمل چشم به اروپا رفتند. الان از کشورهای دیگر برای معالجه به ایران میآیند.
پیشرفتهایی در انقلاب اسلامی داریم که خیلیها بیانصافی میکنند و آنها را نادیده میگیرند. همه این پیشرفتها به برکت انقلاب اسلامی است و الا جبهه ملی هرگز نمیتوانست این دستاوردها را داشته باشد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کردند: در جنگ ۸ ساله که دست خالی و پابرهنه بودهایم تمام قدرتهای برجسته دنیا با ما دشمنی کردند. در این شرایط، باقی ماندن نظام، خودش برای اثبات عظمت نظام و تمدن کافی است و اگر ما از رهبریهای حکیمانه رهبری قدردانی میکردیم خیلی سریعتر موفق میشدیم.
منبع: خبرگزاری مهر
https://ihkn.ir/?p=2443
نظرات