رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: از نظر امام خمینی(ره) اگر دین ملازم با تمدن نباشد، تمدن توان عروج نخواهد داشت. اینجاست که پایه ولایت فقیه چیده می شود.
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه مفتاح_اندیشه به نقل از خبرگزاری مهر، به همت پژوهشکده علوم سیاسی پژوهشگاه امام صادق(ع)، نشست علمی «دلالت های تمدنی فرانظریه دوفطرت» از سلسه مباحث فرایند تحقق تمدن نوین اسلامی با حضور حجت الاسلام نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) در پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) برگزار شد.
لکزایی در این نشست علمی مباحثی را پیرامون دلالت های تمدنی فرانظریه دوفطرت مطرح کرد و گفت: برای تمدن سازی همانند دیگر پدیده ها چهار مرحله را در نظر می گیریم: تبیین نظریه و مکتب و نظام درباره تمدن، ترسیم نظریه برای اجرا یعنی باید الگوها و فرایندهای اجرای آن را ترسیم کنیم، ترویج نظریه و الگو که چند بخش دارد یکی ترویج نخبگانی و آشنا ساختن نخبگان با نظریه تمدن سازی ماست و دیگری ترویج عمومی است و تحقق نظریه نیز مرحله چهارم این فرایند است. آنچه باید توجه داشت اینکه ضرورت ندارد که نظریه پرداز خود عهده دار اجرای نظریه باشد.
وی افزود: ما در مرحله اول هستیم و مباحثی که در حوزه تمدن در جامعه مطرح می کنیم از فقر نظریه رنج می برد، یعنی ما الان از یک نظریه تمدن اسلامی نمی توانیم صحبت کنیم. مثلاً وحدت تمدن به چیست؟ سوروکین نظرات مختلف راجع به وحدت تمدن را بررسی کرده است. اگر کسی نتواند وحدت را در تمدن حل کند از فروپاشی چه چیزی صحبت می کند. مثلاً وقتی می گوئیم تمدن الف فرو پاشید، منظور فروپاشی چه چیزی است. هنگامی که اسکلت ساختمانی از هم بپاشد ما می گوئیم ساختمانی فروپاشید. اما اگر تیغه ها و دیوارهای فرعی آن را جابجا کنیم فروپاشی صورت نمی گیرد. تا زمانی اسکلت ساختمان برجای خود باقی باشد ما نمی توانیم از فروپاشی آن ساختمان سخن بگوییم.
لکزایی بیان کرد: یکی از سخت ترین بحث های تمدنی همین وحدت تمدن و ملاکهای آن است. سوروکین میپرسد چرا نژاد ژرمن – رومی و اسلاوها از یکدیگر متنفرند و این نفرت در تمدنی که دور طرف دارند نیز مشهود است. این دو نژاد در طول تاریخ نتوانستند به همزیستی مسالمت آمیزی دست یابد. این تنفر و تقابل میان تمدنی که شرقی ها شکل می دهند با تمدنی که غربی ها می سازند نیز وجود دارد.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: امروز قصد دارم فرانظریه دو فطرت را تبیین کنم که می تواند در حوزه نظریه تمدن نیز به ما کمک کند. این نظریه این ظرفیت را در اختیار ما قرار می دهد تا نظریات مربوط به تمدن را نقد کنیم و خود نظریه ای را پرورش و سپس ارائه دهیم. از آنجا که این نظریه می تواند در ساحت های مختلف پشتیبان مباحث ما باشد آن را فرا نظریه می نامیم.
وی بیان کرد: دو فطرت اصطلاح حضرت امام خمینی(ره) است و کلمه فرانظریه نیز خود من بر سر این عبارت گذاشتم. برداشت بنده این است که مسئله ای که امام به عنوان دوفطرت مطرح کرد یک فرانظریه است. البته عبارات مختلفی همچون کلان نظریه را نیز می توان برای آن به کار برد.
لکزایی ادامه داد: تا آنجا که ما اطلاع داریم، امام خمینی(ره) نیز از استادشان جناب آقای شاه آبادی متأثر هستند و در حقیقت قبل از امام، مرحوم شاه آبادی بحث دو فطرت را مطرح کردند. اگرچه خود امام به این بحث افزوده هایی دارند. پیش از آقای شاه آبادی کسی را ندیدم که این عبارت را به کار برده باشد.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: همه دستگاه فکری امام خمینی(ره) روی دو فطرت بنا می شود. بحثهای ولایت فقیه، اصولی و کلامی ایشان مبتنی بر فرانظریه دو فطرت است. پس از امام نیز محققان از یک فطرت معمولا صحبت کردند و این بحث در مراکز علمی و حوزوی ما شناخته شده نیست. امام در آثار مختلف خود این موضوع را به بحث گذاشته، اما در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل تفصیلاً به آن پرداخته است. پس از آن به صورت خلاصه در کتاب چهل حدیث ذیل آیه فطرت به آن اشاره کرده است. بحث امروز ما مبتنی بر کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل است.
در ادامه لکزایی با بیان اینکه در ساحت تمدن از هشت نوع تمدن می توان صحبت کرد، گفت: یکی تمدن عقل محور که از آن با عنوان تمدن متعالی یاد می شود. این تمدن توحیدی بوده و قرب الهی و دوری از طاغوت را مد نظر دارد همانند آنچه پیامبر(ص) بنا نهاد. در این تمدن فطرت مخموره ریاست انسان را برعهده گرفته و چنین انسانی تمدن و نهاد متعالی می سازد و دغدغه مدنیتش متعالی خواهد بود. اینجا تعریف تمدن و جهت گیری آن مشخص می شود.
لکزایی اضافه کرد: ما شش محور در تمدن سازی داریم. تمدن سازی یک حرکت است و باید از مبدایی شروع و به سمت یک مقصد حرکت کند و از آنجا که مقصد لقاء الهی است هر مقدار که حرکت کرده و پیش برویم باز هم ادامه دارد. مبدأ، مقصد، محرک، متحرک، مسیر(مکان) و مسافت(زمان).
وی اظهار کرد: مبدأ ما توحید است و مقصد نیز توحید است. عقل در نقش محرک بازی کرده و سه قوه انسان را متحول می کند. متحرک نیز در مرحله اول انسان و در مرحله بعد نهادهای اساسی ما یعنی خانواده، جامعه، دولت و امت اسلامی خواهند بود. زمان و مکان نیز از این عالمی که در آن حضور داریم شروع می شود تا عالم چهارم. تفاوت انسانی که در این سیکل حضور دارند با آن هفت مدل انسانی که خارج از سیطره عقل قرار دارند همین است که شروع و پایان آنها همین عالم است اما در این فرایند نقطه شروع عالم ماده بود و پایان آن رسیدن به عالم لاهوت می باشد.
به گفته وی حال اگر ما این چارچوب نظری را به کار بگیریم راحتتر می توانیم به سه مرحله ترسیم، ترویج و تحقق بپردازیم و نتیجه کار تحقیقی خواهد بود.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: بحث های تاریخی صرف کمکی به کار شما نمی کند و تنها بحث های نظری تاریخ همانند مدینه فاضله فارابی به شما کمک می کند. به خصوص زمانی که فارابی از مدینه فاضله، جاهله، فاسقه و ضاله سخن می گوید. ما باید نظریه پردازی کرده و تصور خود از وضع مطلوب تمدنی مشخص کنیم. مثلا این طور فرض کنیم اگر ما تمدنی اسلامی داشتیم به چه صورت بود؟ همانند یک پزشک که تصوری از یک انسان سالم دارد و پس از معاینه فرد بیمار مشکل او را بیان کرد و راه درمان و دارو تجویز می کند. ما باید تصوری از وضع مطلوب داشته باشیم که این حدیث با تبیینی که امام دارند به ما کمک می کند.
وی در پایان سخنانش گفت: از نظر امام خمینی(ره) اگر دین ملازم با تمدن نباشد، تمدن توان عروج نخواهد داشت. اینجاست که پایه ولایت فقیه چیده می شود.
انتهای پیام/
نظرات